ابراهیم فیاض، دانشیار گروه مردمشناسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
اپوزیسیون زاییده نظام سرمایهداری است/ بهترین برخورد با اپوزیسیون آموزش است/ موساد، عربستان، امارات و ترامپ در یک مسیر هستند/ بیبیسی فارسی با بیبیسی انگلیسی اصلاً قابل مقایسه نیست/ اپوزیسیون، ضدانقلاب است/ افرادی که خارج هستند، همه اپوزیسیون نیستند/ ج
ابراهیم فیاض، دانشیار گروه مردمشناسی دانشگاه تهران، گفت: بعضی از اپوزیسیونها در جنگ روانی هستند و دنبال براندازی نیستند. در واقع اکثر آنها فقط در پی این هستند که از پیشرفت ایران جلوگیری کنند. همه هموغمشان این است که از سرعت پیشرفت ما جلوگیری کنند.
اعتمادآنلاین| سعید شمس - اپوزیسیون ایران چه شرایطی دارد و آیا از این فرصت برخوردار است تا هدفهای تعیینشده را محقق کند؟ و جمهوری اسلامی چه راهکارهایی برای خنثیسازی تحرکات مخالفان اندیشیده است؟
ابراهیم فیاض، فعال سیاسی که چند صباحی است با جریان اصولگرایی زاویه پیدا کرده است، در گفتوگو با اعتمادآنلاین ، با بیان اینکه «محافظهکاران با اینکه راستگرا هستند و در بازار ریشه دارند، به شدت مارکسیستی عمل میکنند»، به استقبال پرسشهای طرحشده رفت:
اپوزیسیون زاییده نظام سرمایهداری است
*تعریف دقیق پدیده اپوزیسیون چیست؟
در هر کشوری که انقلاب میشود، نظام سرمایهداری در مقابلش یک اپوزیسیون درست میکند. مثل انقلاب کوبا، انقلاب روسیه و انقلاب نیکاراگوئه که اینها از کشورهایی هستند که به حکومت غربی تعلق دارند. به اضافه انقلابیون ورشکسته که بعد از انقلاب دچار ورشکستگی میشوند و از کشور خارج میشوند یا در داخل میمانند. غالباً هم کارشان ترور و حمله و... است.
در انقلاب اسلامی نیز به همین ترتیب بود که یک ساختار بسیار گسترده اپوزیسیون توسط یک سازمان امنیتی درست شد و اینطور نبود که ارتشی نو اقدام به راهاندازی اپوزیسیون کند.
*اپوزیسیون بودن آداب مشخصی دارد یا با توجه به موقعیت منطقهای و شرایط سیاسی و... آداب اپوزیسیون میتواند فرق کند؟
آداب اپوزیسیونها متفاوت است، اما شبکههایشان یکی است. چون اپوزیسیون را CIA آمریکا و بعد MI6 و... راهاندازی میکند همهشان تقریباً یکی هستند و کارشان ترور و انفجار و... است. جالب است که خودشان به انقلاب ایران تروریست میگویند ولی کار و تمرکزشان انجام عملیات تروریستی است. چنانکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی مثل مجاهدین خلق در حالی که کارشان کشتوکشتار است، به ما میگویند تروریست!
اپوزیسیون ایران ضدانقلابی است که توسط CIA و سرمایهداری غربی درست شده است
*به هر قیمتی مخالف بودن و مخالفت کردن ریشه در چه چیزی دارد؟
اپوزیسیون ضدانقلاب است. در کشوری مثل آلمان که اپوزیسیون ندارد، گروههای رقیب فعال هستند. اما اپوزیسیون ایران ضدانقلابی است که توسط CIA و سرمایهداری غربی درست شده است. حالا اپوزیسیون ایران هر چقدر مخالفت و بحث کند و دنبال اثبات این باشد که اپوزیسیون نیست، باید گفت پدیدهای را که به سازمان CIA وابسته است و به سرمایهداری جهانی مرتبط میشود باید بگوییم اپوزیسیون. وگرنه وقتی در داخل نقد و بررسی میشود، آنها هیچ مشکلی ندارند.
*یعنی شما به پدپدهای تحت عنوان اپوزیسیون داخلی اعتقادی ندارید؟
اپوزیسیونی که شما میگویید را من خیلی قبول ندارم. گروهی میخواهند همه افراد خارج از کشور را اپوزیسیون بنامند که باید گفت همهشان نیستند. اتفاقاً بسیاری از آنها با اینکه با ایران هم خوب نیستند به شدت ضد مخالفان نظام هستند و افرادی که خارج از کشور هستند به شدت از آنها متنفرند.
اپوزیسیون با برانداز فرق دارد
*آیا میتوان بین اپوزیسیون و برانداز مرزی قائل شد؟
بله. اپوزیسیون با برانداز فرق دارد. بعضی از اپوزیسیونها هستند که جنگ روانی را دنبال میکنند و برنامهای برای براندازی ندارند. اکثر آنها فقط در پی این هستند که از پیشرفت ایران جلوگیری کنند. در واقع همه هموغمشان این است که از سرعت پیشرفت ما جلوگیری کنند.
*هدفسنجیشان به همین محدود میشود که جلوی پیشرفت را بگیرند؟
در حال حاضر کارشان فقط همین است. در شبکههای ماهوارهای واضح است وقتی کوچکترین مسالهای برای ایران پیش میآید، یککلاغ چهلکلاغ میکنند. مثلاً اینطور وانمود میکنند که تحریمها تاثیر زیادی گذاشته و کمرشکن است.
یا مثلاً اینطور وانمود میکنند که تهدید جنگی در خلیجفارس بسیار بالاست، با اینکه ایرانیها به این موضوع اهمیت هم نمیدهند. چون ایران در خلیجفارس بسیار قدرقدرت است و جایگاه ایران در این منطقه از طریق شبکههای مجازی، اینترنت، مجلهها و... به مردم اطلاعرسانی میشود. با وجود این آنها میخواهند به شدت در ایران ناامنی ایجاد کنند.
حتی صداوسیمای ما به طور ناشیانهای در جریان تبلیغاتی آنها میافتد و ادا اطوارش را هم درمیآورد. ما باید بفهمیم آنها چهکار میکنند و بعد ما چهکار کنیم. لازم است گفته شود که در بُعد رسانهای اپوزیسیون، تنها چیزی که مشاهده میشود این است که بحث براندازی برایشان در اولویت نیست و فقط میخواهند در پیشرفت اختلال به وجود آورند.
جریان براندازی در ایران اصلاً وجود خارجی ندارد
*اپوزیسیون ایران هر کدامشان دارای چه وضعیتی هستند و چه جایگاهی در بین مردم داخل دارند و اینکه چقدر میتوانند تاثیر منفی بگذارند؟
جریان براندازی در ایران اصلاً وجود خارجی ندارد. در واقع نظام جمهوری اسلامی ایران به قدری ثبات دارد که جریان براندازیای حول و حوش آن دیده نمیشود. آنها اگر میتوانستند در سال 88 براندازی میکردند و با آن همه قدرتی که در اختلال جهانی داشتند میتوانستند براندازی را پدید آوردند.
نکته مشخص این است که فعالیتهایشان شدت و ضعف دارد؛ مثلاً در ابعاد امنیتی و نظامیگری، اپوزیسیونی که بناست تاثیرگذار باشد یا مثلاً جاسوسی و غیرجاسوسی کند مجاهدین خلق است که در آلبانی تقریباً به یک پایگاه CIA تبدیل شدهاند تا فقط کارهای الکترونیکی را انجام دهند.
اپوزیسیونهایی که مورد بحث هستند حتی بودجه از جای دیگری میگیرند تا اختلال ایجاد کنند و اتفاقاً خودشان از خلیجفارس رانده میشوند، آن هم در حالی که کارشان تمام شده است و نه پول دارند و نه شرایطی که بخواهند فعالیتی جدی انجام دهند.
اگر ملاحظه کنید، همه اپوزیسیونهای چپ و راست و آنهایی که خارج از کشور هستند، اعم از شاهنشاهی، چپ مارکسیستی و... فقط پول میگیرند تا ایجاد اختلال کنند؛ مثلاً یکی از کارهایی که انجام میدهند این است که میخواهند در فرهنگ استقلال ایرانی و بعد فرهنگ ایرانی که میتواند رشد کند، تاثیر منفی بگذارند.
*آیا در این راه موفق میشوند؟
کارشان سخت است، اما متاسفانه در نظام جمهوری اسلامی ساختارهای شورای امنیت و وزارت کشور واقعاً فاجعهآمیز است. مخصوصاً وزارت کشور که مثل یک نظام اداری برای نیروی انتظامی است. انگار نه انگار قرار است کشور را بچرخانند.
من چند وقت پیش با فرماندار کازرون صحبت کردم و همه چیز را گفتم، اما دیدم اصلاً به هیچ وجه در این وادیها نیستند. با امنیتیها هم که صحبت کردم به همین ترتیب بود. سرمایه اجتماعی ایران به شدت در حال خلاقیت و رشد است و اگر کنترل نشود ویرانگری میکند که همان اپوزیسیون رویشان تاثیر میگذارد.
متاسفانه اهمیت موضوع را درک نمیکنیم. این اهمال در حالی اتفاق میافتد که با مشارکتها و خلاقیتهای اجتماعی میتوانیم سرمایههای اجتماعی را به نفع خودمان فعال کنیم و بازسازی و بهسازی را از پایه شروع کنیم.
در واقع هنوز متوجه نشدهایم الان به خاطر رسانههای اجتماعی کل ساختار کشور به ساختارهای اجتماعی تبدیل شده و ساختارهای سیاسی بالا و پایین به شدت ضعیف شده است. شورای امنیت ملی و وزارت کشور متاسفانه از بالا به پایین نگاه میکنند.
اپوزیسیون هم متوجه شده که ایرانیها به شدت باهوش هستند و بُعد رسانه در کشور تاثیر دارد. حتی سعی میکند خودش مشارکت را ایجاد کند تا از این طریق باعث بروز بحران و آسیبهای اجتماعی در ایران شود. اگر به بحرانها دقت کنید، میبینید چنین فرصتی دارند؛ به عنوان مثال اپوزیسیونی خارج از کشور در کانادا جشنواره فرهنگ ایرانی درست کرد. شما مگر چنین کارهایی انجام میدهید؟
در چنین فضایی چه ایرادی دارد جشنواره محلی برپا کنید و همه فعال شوند؟ مثلاً اگر هنرهای بومی را درست کنیم، ساختار اپوزیسیون نمیتواند دست به کاری بزند که الان در حال انجام دادنش است.
در واقع اپوزیسیون به این دلیل میخواهد توسط رسانه و شبکههای اجتماعی در ایران اختلال ایجاد کند که میداند ما در ایران هنوز متوجه نشدهایم ساختار سیاسی به ساختار اجتماعی تغییر هویت داده است.
بهترین برخورد با اپوزیسیون آموزش است
*مدیریت ساختار سیاسی با ساختار اجتماعی چه تفاوتی دارد؟
برای ساختار اجتماعی باید همه چیز از پایین شروع شود و گروههای اجتماعی به شدت فعال شوند. من در شهرستان دیدم چقدر گروههای اجتماعی فعال شدهاند. جالب است گروههایی بسیاری با سنهای بسیار متفاوت.
در روستا متوجه شدم اگر دهیاریها با استانداری و فرمانداری کار کنند، میتوانند گروههای اجتماعی را فعال کنند و بازسازی روستا را به شدت اوج دهند.
همچنین باید در نظر بگیریم بهترین برخورد با اپوزیسیون آموزش است. به خصوص در غنی ساختن بُعد دین است که بزرگترین مشکل را داریم. مثلاً در فارس اپوزیسیون روی مساله بهاییت خارج از کشور کار میکند و سعی دارد جوانان را بهایی یا زرتشتی کند. اینها همه وجود دارد. در فارس به مساجد هم زیاد رفتم، ولی متاسفانه هیچ روحانیای اصلاً در این وادیها نبود که بخواهد هشدارهای لازم را بدهد.
ما متاسفانه توانایی اغناساختن مذهب را نداریم. در واقع اگر تسکتهای آنها معنادار میشود به این دلیل است که بستر و کانتکست ما مشکل دارد و در نتیجه آنها میتوانند به مبتذلترین شکل تاثیر بگذارند. این خیلی بد است، این مشکلی است که در حال حاضر صداوسیما، ساختار وزارت کشور و شورای امنیت ملی دارد.
انقلاب خاورمیانه در حال تغییر شکل است
*تبار تاریخی پوزیسیون و اپوزیسیون به فرانسه برمیگردد. چرا این پدیده را بیشتر در کشورهای خاورمیانه مشاهده میکنیم؟
دلیلش این است که انقلاب خاورمیانه در حال تغییر شکل است؛ یعنی ساختار آمریکایی و انگلیسی در حال فروپاشی است. مثلاً خاشقجی نیروی اپوزیسیونی بود که توسط گروهی کشته شد که با حضور دموکراتها، CIA، ترکیه و قطر شکل داده شده بود و به وسیله حکومت عربستان و موساد و جمهوریخواهان به خصوص ترامپ اداره میشد.
الان موساد و عربستان و امارات و ترامپ در یک مسیر هستند و به یک شکل کار میکنند، اما دموکراتها و ترکیه و قطر و CIA در کنار یکدیگر فعالیت دارند تا حکومت جایگزین را درست کنند. برای همین اپوزیسیون هم دست خود آمریکاییها و CIA است و به همین دلیل بود که خاشقجی با بدترین وضع قربانی شد تا معلوم شود تجارت جهانی در خاورمیانه و جریان آمریکایی در حال جنگ هستند.
موساد، عربستان، امارات و ترامپ در یک مسیر هستند
*لزوماً اپوزیسیون باید پرخاشگر و نفیکننده باشد یا میتواند به شکل دیگری عمل کند؟
نه. اتفاقاً با کمک رسانههای اجتماعیشان خیلی نرم و مودب هستند و تئوریک بحث میکنند و در ساختار دانشگاهیای که خودشان دارند، تئوریسازی بیهوده میکنند که مثلاً تحریمها تاثیر گذاشته است؛ یا خاورمیانه در حال جنگ است.
به عنوان نمونه، بیبیسی فارسی و بیبیسی انگلیسی اصلاً قابل مقایسه نیستند. بیبیسی انگلیسی واقعگراتر از بیبیسی فارسی است و بیبیسی فارسی فقط یک جنگ نرم تبلیغاتی و اختلال در پیشرفت ایران را دنبال میکند.
اپوزیسیون به محبوبیت و مقبولیت احتیاجی ندارد
*اپوزیسیون نیرومند باید مقبولیت و محبوبیت اجتماعی داشته باشد تا بتواند به هدف خود برسد یا اینکه بدون محبوب شدن و مقبولیت هم میتواند به اهداف خود دست یابد؟
اپوزیسیون به محبوب شدن و مقبولیت احتیاجی ندارد و اگر به توفیق میرسند دلیلش این است که کانتکستهای خودمان مشکل دارد! همچنین کانتکست ساختاری امنیتی خودمان مشکل دارد که در شورای امنیت و وزارت کشور تعیین میشود که خیلی عقبمانده است؛ یعنی وزارت کشور 60، 70 سال از جریانات ایران عقب است و ساختار فرمانداری و استانداری، همه فاجعه است. دقیقاً به همین دلیل اپوزیسیون حتی منفور هم باشد تاثیر میگذارد، چون هنوز هیچ چیز درست نشده است. این در حالی است که مردم به شدت خلاقاند و میخواهند در گروههای اجتماعیشان فعال باشند.
*از چه لحاظ فعال شدهاند؟
ما به اینها میگوییم سرمایههای اجتماعی! سرمایههای اجتماعی به حدی بالاست که اندازه ندارد، اما اصلاً وزارت کشور درک نمیکند و در جریان نیست و حتی شاخص ندارد. البته چند کار سرمایه اجتماعی هم انجام شد ولی فقط انجام شد و متاسفانه بهطور تئوریک پیگیری نشد و کارهای انجامشده عقیم ماند.
اپوزیسیون بعد از اینکه پوزیسیون شد، مسیرش را تغییر میدهد
*بر فرض اپوزیسیونی در جایگاه پوزیسیون قرار بگیرد، سوال این است که بعد از پوزیسیون شدن، باید نسبت به عقاید خود وفادار بماند؟
بیشک اپوزیسیون بعد از اینکه پوزیسیون شد، مسیرش را تغییر میدهد. در واقع اگر ظرف تئوریکتان را در بُعد امنیت باز کنید و گسترش دهید، حتی در خارج از کشور، اپوزیسیون داخل به پوزیسیون تبدیل میشود.
ما اینجا متاسفانه انقباضی عمل میکنیم نه انبساطی. مثلاً اکنون در مورد شورایاریها، ما نفهمیدیم چرا نباید انتخابات شورایاریها برگزار شود؟ در واقع یک عده فقط با نفی میتوانند سرکار بیایند نه با انتخابات. به همین دلیل آنهایی که میدانند در انتخابات آثار چندانی نخواهند داشت، شروع به مخالفت میکنند.
مثلاً محافظهکاران با اینکه راستگرا هستند و در بازار ریشه دارند، به شدت مارکسیستی عمل میکنند و به جز خودشان همه را هم ضدانقلاب میدانند که این قبیل رفتارها قطعاً مشکل ایجاد خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید