تاجرنیا:
سیاست تکراری «دو قطبیسازی» اصولگرایان همچنان ادامه دارد/ احمدینژاد محصول روند تکراری اصولگرایان بود
یک فعال سیاسی اصلاحطلب بر این باور است مساله اصلی شهروندان ایرانی در انتخابات پیشرو، پاسخگویی و کارآمدی جریانهای سیاسی به مشکلات و حل بحرانها است، نه گوش سپردن به شعارهای تکراری در قالب الفاظ جدید.
اعتمادآنلاین| یک فعال سیاسی اصلاحطلب بر این باور است که مساله اصلی شهروندان ایرانی در انتخابات پیشرو، پاسخگویی و کارآمدی جریانهای سیاسی به مشکلات و حل بحرانها است، نه گوش سپردن به شعارهای تکراری در قالب الفاظ جدید. اکنون ضرورت این است که با ایجاد تغییراتی در ساختارها، عملکرد سیستم به گونهای باشد که دستگاهها در عرصه داخلی، به مردم و در عرصه خارجی، به دیگر کشورهای جهان، کارآمدی خود را نشان دهند.
علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده پیشین مجلس، در ارتباط با وضعیت اصولگرایان و تاکید آنها بر «دوقطبیسازی»، بر این عقیده است که یکی از بزرگترین مشکلات جریان اصولگرایی، عدم انطباق آنها با تحولات و وضعیتهای جدید است. در نتیجه در موارد زیادی شاهد هستیم برخی از چهرههای شاخص این جریان برخی واژگان و اظهارات را بر زبان میرانند که اساسا در وضعیت جدید مخاطبی ندارد.
او افزود: «ریشه مساله اصولگرایان این است که آنها در گذشته مجال ورود چهرههای جوان و نیروهای نوگرا را ندادند. یعنی نیرویی که وضعیت جدید را فهم و بتواند پاسخگوی مسائل باشد و با جدیت بیشتر روند امور را تحلیل کند. وجود روندی تکراری از حضور شخصیتها و چهرههای همیشه حاضر در صحنه، در نهایت منجر به دولت محمود احمدینژاد در سال 1384 شد که از نتیجه برآیند آن منجر به ظهور جریانی شد که بعدها خودشان آن را «جریان انحرافی» نامیدند. این امر ناشی از همان مساله عدم فهم ضرورتهای وضعیت جدید توسط این جریان است.»
نماینده پیشین مجلس در بخشی دیگر از گفتههای خود تاکید کرد: «متاسفانه سیاست تکراری «دو قطبیسازی» در میان جبهه اصولگرایی همچنان ادامه دارد و به نظر میرسد در وضعیت جدید نیز همین راهبرد منسوخ در دستور کار قرار گرفته است. راهبرد منطقی این است که آنها بر خلاف تاکید بر این راهبرد، بحران و مشکلات کشور را مورد آسیبشناسی قرار دهند.»
تاجرنیا در ادامه تصریح کرد: «مساله اصلی شهروندان ایرانی در انتخاباتهای پیشرو، پاسخگویی و کارآمدی جریانهای سیاسی به مشکلات و حل بحرانها است و نه گوش سپردن به شعارهای تکراری در قالب الفاظ جدید. اکنون ضرورت این است که با ایجاد تغییراتی در ساختارها، عملکرد سیستم به گونهای باشد که دستگاه ها در عرصه داخلی، به مردم و در عرصه خارجی، به دیگر کشورهای جهان، کارآمدی خود را نشان دهند. بنابراین به نظر میرسد تکرار سیاست دو قطبی همیشگی از سوی اصلاطلبان پاسخگوی مسائل کشور نیست. واقعیت این است که بخشی بزرگ از مطالبات شهروندان فراتر از شعارهای فعلی اصولگرایان است و حتی برخیها در پی ایجاد جریانی سوم هستند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با تاثیرات و پیامدهای «دو قطبیسازی» اصولگرایان بر جامعه اعتقاد دارد، طرح دوگانههای تکراری اصولگرایان موجب بیاعتمادی مردم به کل جریانهای سیاسی میشود. زمانی که یک جریان، رقیب خود را با انگهایی همچون «خائنبودن»، «انگلیسی مسلک بودن» و از این دست واژگان متهم میکند، در بین افکار عمومی بازخوردی بسیار منفی به همراه خواهد داشت. نتیجه این سیاست بیاعتمادی مردم خواهد بود و ضربه اصلی آن را نه یک جریان بلکه کلیه ارگانها خواهند خورد.
علی تاجرنیا در ادامه در ارتباط با خشنودی برخی از اصولگرایان از وضعیت کنونی کشور، تصریح کرد: «این که یک چهره سیاسی در زمانی که جریان وابسته به خود بر سر کار باشد، هر گونه انتقاد را «سیاهنمایی» ارزیابی کند و در زمانی که مسئولیتی اجرایی را بر عهده ندارد، تلاش کند تمامی حقایق موجود را منکر شود، امری ناروا و خلاف تمامی موازین اخلاقی است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: «اینکه شرایط فعلی کشور مناسب نیست و بسیاری از شهروندان با مشکلات زیادی در زمینه معشیت مواجه هستند، امری درست است اما اینکه بانی این وضعیت چه جریانی است؛ محدود کردن آن به دولت منصفانه به نظر نمیرسد. بحرانهای موجود، نتیجه سالها سیاستورزی بوده و مایوس شدن مردم تنها محدود به یک جریان نیست بلکه ناامیدی از کل ارگانها است.»
منبع: انتخاب
دیدگاه تان را بنویسید