محمدرضا تاجیک استاد دانشگاه شهید بهشتی:
جریان اصلاحطلبی به دست برخی از اصلاحطلبان به حاشیه رفته است
تاجیک گفت: کاندیداهای ریاست جمهوری ادبیات متفاوتی در پیش و پس از قدرت دارند.خودشان در آستانه انتخابات یک پاد گفتمان به تمام معنی هستند و به یک چهره اپوزیونیستی که همه چیز را مورد نقد قرار میدهد، تبدیل میشوند و نسبت به همه چیز شاکی هستند
اعتمادآنلاین| محمدرضا تاجیک استاد دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: گفتوگوی ملی به آن معنایی که مطرح میشود، فریب افکار عمومی است و باید به سمتی برویم که اگر به تفاهم و دیالوگ ملی میاندیشیم اجازه بدهیم که از خصیصه ملی برخوردار باشد و مردمان خودشان راجع به آینده و سرنوشت خودشان در آگورای بزرگی که فراهم میکنیم، تصمصم بگیرند؛ این میشود تفاهم ملی.
مشاور محمد خاتمی و میرحسین موسوی امکان انقلاب دوباره را در ایران بنا به چند دلیل غیرممکن میداند و به تعبیر خودش در کتاب «زیست جنبشها» جنبشهای مولکولی سال 96 را فاقد ایدئولوژی، رهبری و سازماندهی، آرمانهای بلند و والا، طبقه اجتماعی، کارگزار تاریخی، انگیزه و انگیختههای مشاب و مطالبات مشابه میداند و افراد حاضر در این اعتراضات را از قشرهای مختلف با مطالبات گوناگون تحلیل میکند که به تعبیر لاک لائو به پوپولیسمی مترقی و پست مدرن پیرامون مطالبههای گوناگون یک زنجیره ایجاد میکند، میرسد.
در ادامه بخش هایی از این گفت و گو را می خوانید:
- اصلاح طلبی همواره به عنوان یک آلترناتیو بروز و ظهور پیدا میکند.
- تیزی قدرت در برخورد با اصلاحطلبی دچار سایش شده است.
- دوران اصلاحات در خاطر مردم باقی خواهد ماند.
- دوران اصلاحات هنوز در 40 سال گذشته منحصر بفرد است.
- جریان اصلاحطلبی هم متاسفانه در فرایند خودش به طور فزایندهای روبه مومیایی، انجماد و نوعی انسداد رفت، بنابراین یک نوع تصلب گفتمانی ، اندیشه ای و نازایی و سترونی معرفتی پیدا کرد
- جریان اصلاحطلبی متاسفانه عمدتا به دست برخی از اصلاحطلبان به حاشیه رفته و چندان امیدی نداریم که آن نقشی را که در این چهار دهه بازی کرده است، بتواند ایفا کند.
- بسیاری از مقامات کشور از رئیسجمهور گرفته تا وزرا به موقع و وقتی که گزارش میدهند یک بیان و مواضع اپوزینیوسیتی دارند.
- کاندیداهای ریاست جمهوری ادبیات متفاوتی در پیش و پس از قدرت دارند.خودشان در آستانه انتخابات یک پاد گفتمان به تمام معنی هستند و به یک چهره اپوزیونیستی که همه چیز را مورد نقد قرار میدهد، تبدیل میشوند و نسبت به همه چیز شاکی هستند، چهره سیاهی از وضعیت موجود ترسیم میکنند و چهره زیبایی در فردای بر سر قدرت رسیدن خودش ترسیم میکنند؛ اما در فردایی که بر سر قدرت میرسند آن میکنند که نفی میکرده و آن میکنند که نافی، عدوی و ناقد آن بوده است و شاید به مراتب بدتر!
- آنهایی که آمدند و تمام وجود و هستی اصلاحطلبی را در ماکرو سیاست و ماکرو قدرت خلاصه کردند و همه آمال و آرزویشان این شد که از رهگذر جریان اصلاحات سهمی از قدرت داشته باشند اینها به جریان اصلاحات جفا کردند.اینها کسانی بودند که از اصلاحات نامی را یدک میکشیدند و منش و روش اصلاحطلبی نداشتند.
- آنهایی که در انتخابات 92 سرمایه اصلاحطلبی را در سبد یک گروه گذاشتند، ناقد شدهاند.
- داور مسابقه سیاسی، طرفدار جریان مقابل اصلاحطلبی است.
- نباید سیاستورزی را در داشتن تمامی مراکز قدرت بینیم.
- ما اصلاح طلبان امروز از درون ضربه میخوریم در صورتی که هر چه از رقیب به ما هجمه بیاید ما قویتر میشویم.
- جریان اصلاحطلبی دیری است توسط قدرت و سیاست آفت زده شده است.
- جریان اصلاحطلبی موجود دیگر جواب نمیدهد.
- اصلاحطلبی با قدرت عجین شده را نباید با جریان اصلاحطلبی تاریخی مترادف دانست.
- جامعه هر چه از اصلاحطلبی موجود فاصله میگیرد به اصلاحطلبی تاریخی خودش نزدیک میشود.
- جامعه ما نیازمند جریانی است که تغییر صورت و سیرت داده باشد.
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید