سید محمد غروی،عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
نظامی که به نام اسلام تکوین شده است باید حفظ شود/ خلوتشدن مساجد و نمازجمعهها نیاز به بررسی دارد/ ورود در مسائل سیاسی در شأن روحانیت است/ رادیو و تلویزیون رقیب مساجد هستند
سید محمد غروی،عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گفت: نظامی که به نام اسلام تکوین شده است باید حفظ شود و محفوظ بماند و به این شکل نیست که علما و روحانیون در این رابطه نقش نداشته باشند و خودشان را کنار بکشند و نسبت به این نظام بیتفاوت باشند.
اعتمادآنلاین| سعید شمس- «روحانیت چه جایگاهی در افکار عمومی دارد»، «افکار عمومی چه قضاوتی درباره رفتار و کردار روحانیون دارند»، «روحانیون برای ورود به مسائل و مباحث روز تا چه مرزی اجازه دخالت و اظهارنظر دارند» و... سوالهایی است که در گفتوگوی اعتمادآنلاین با سید محمد غروی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مطرح شده است. مشروح این گفتوگو در زیر میآید:
نظامی که به نام اسلام تکوین شده است باید حفظ شود
*چه رابطهای بین سیاست و روحانیت میتوان متصور شد؟
برخی فکر میکنند روحانیت کارش مخصوص به رابطه انسان است و همچنین رابطه انسان با خدا و در حد مسائل اخلاقی که آن هم بیشتر جنبه فردی دارد. در واقع حوزه دین را به این شکل به جنبههای فردی محدود میکنند و احیاناً اگر اجتماعی هم در نظر بگیرند محدود است. اما حوزههای دیگر، به خصوص حوزه سیاسی، را از دین و صلاحیت دین خارج میدانند.
همینجا باید این مساله روشن شود. اینطور نیست که دین، به خصوص دین اسلام که یک دین کاملی است، فقط در این شئون محدود ورود پیدا کند. باید ورود پیدا کند و عالمان دینی هم در همین محدودهها باید فعالیت کنند. از نظر مبانی فقهی مساله به این صورت نیست. در مساله تاریخی هم اگر دقت کنیم، میبینیم وقتی پیامبر به مدینه آمدند، عملاً یک نظام سیاسی و اجتماعی داشتند و به دنبالش خلفا چنین وضعیتی داشتند و امیرالمومنین حکومتداری میکردند. در حالی که مسیر بعد از پیامبر نسبت به برخی خلفا منحرف شد و بعد از امیرالمومنین هم مسیر به انحراف کشیده شد. با این حال ظرفیت معارف اسلامی و احکام و قوانین اسلامی اینطور نیست که به شئون صرفاً فردی و اخلاقی اختصاص داشته باشد و از شئون سیاسی خارج باشد.
انقلاب اسلامی ایران هم که پدید آمد بر اساس این فکر بود که بالاخره میتوان یک نظام سیاسی را به وجود آورد تا بر اساس مبانی اسلامی شکل بگیرد. در واقع امام خمینی براساس این تفکر ورود پیدا کرده و در مساله ولایت فقیه بیشتر کار کردند و بیشتر طرح کردند. البته این موضوع در گذشته هم مطرح بود اما شرایط بزرگان و علما و ظرفیتها ایجاب نمیکرد آنها بتوانند تشکیل حکومت دهند.
این نکته بسیار مهمی است. یک نظامی که به نام اسلام تکوین شده است باید حفظ شود و محفوظ بماند و به این شکل نیست که علما و روحانیون در این رابطه نقش نداشته باشند و خودشان را کنار بکشند و نسبت به این نظام بیتفاوت باشند.
باید توجه داشته باشیم که این تلقی به وجود نیاید ورود در مسائل سیاسی شأن روحانیت نیست؟ نه تنها در شأن روحانیت است، بلکه روحانیت باید ورود هم پیدا کند.
جایگاه روحانیت بین مردم خوب است
*با این اوصاف، جایگاه روحانیت در افکار عمومی را چطور میبینید؟
به نظر من به طورکلی جایگاه روحانیت بین مردم خوب است. در واقع اگر دقت کنیم و دنبال این برویم که اعتماد مردم نسبت به روحانیت تا چه اندازه است، اینطور نخواهد بود که دیگران جایگاه بهتری داشته باشند. البته به این معنا نیست که این ایدهآل باشد. میتواند و میتوانست بهتر از این باشد. ولی من به ذهنم میرسد جایگاه روحانیت در افکار عمومی جایگاهی مناسب است.
*در بحثهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روحانیون تا چه حد و مرزی میتوانند دخالت کنند؟ آیا مانند افرد عادی شرایط یکسانی دارند برای اینکه به مسائل مختلف ورود کنند؟ به هر حال روحانیت باید یکسری الزامات را در نظر بگیرد.
آنچه که در زمینه ورود به مسائل سیاسی و اقتصادی مهم است، این است که اولا باید ورود عالمانهای باشد. یعنی شرایط و ظرفیتهای مختلف و شرایطی که ما در آن قرار گرفتیم، شرایطی که ما در ارتباط با دنیا قرار داریم و... باید مورد توجه قرار بگیرد و در عین حال هم باید در چارچوبهای ارزشهای خودمان حرکت کنیم. چه در ارزشهای فردی و چه در ارزشهای سیاسی باید در این چارچوبها عمل کنیم. احیاناً اگر ورودی پیدا کنیم که عالمانه و متخصصانه نباشد یا با توجه به واقعیتها و ارزشها نباشد، این ورود، ورود عالمانهای نخواهد بود.
در مسائل اقتصادی هم همینطور است. در مسائل اقتصادی حقیقت این است که یک موقعی صرفاً به یکسری احکام اقتصادی- که معمولا در کتابهای فقهی وجود دارند- میپردازیم. شأن بسیاری از افراد است که این کار را انجام میدهند و حرام و حلالها را بیان میکنند. وقتی در نظام اقتصادیای چون اقتصاد کلان و خرد و بانک و... مطرح میشود، باید فراد و اشخاص با تخصص بالایی ورود کنند تا بتوان اظهارنظری منطقی داشت.
روحانیون در مصاحبهها و اظهارنظرها باید دقت کنند
*برخی میگویند اظهارنظرهای گاهوبیگاهی که در منابر مطرح میشود، باعث خدشهدار شدن وجهه روحانیت میشود.
این کار خوبی نیست. به عبارتی که شما هم مطرح میکنید روحانی یک جایگاه خاصی در اجتماع دارد. در هر مسالهای که ورود پیدا میکند، چه در مسائل اخلاقی چه مسائل عبادی، چه مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی باشد، احیاناً اگر عالمانه نباشد، باعث قضاوتهای آنچنانی میشود. اینکه خدای ناکرده بر اساس برخوردهای جناحی بخواهد با مسائل برخورد کند و به مسائلی که باید مورد توجه قرار بگیرد، بیتوجهی شود، با آسیب همراه است.
به همین دلیل روحانیون تا جایی که میتوانند باید با افراد در مصاحبهها، اظهارنظرها و در تریبونهایی که در اختیار دارند دقت کنند که عالمانه صحبت کنند. همچنین افراد حد خود را بدانند. در واقع اینطور نیست که افراد در هر زمینهای تخصص داشته باشد. وقتی بدون تخصص و اطلاعات لازم در زمینهای ورود شود، آثار نامطلوبی به همراه دارد و اعتبار روحانیت یا آن تریبونها را خدشهدار میکند.
خلوت شدن مساجد و نمازجمعهها نیاز به بررسی دارد
*اما این اتفاقات رخ میدهد و تکرار هم میشود. چه کسی باید به آنان نظارت کند؟
به هر حال ائمه جمعه تشکیلاتی دارند. در تشکیلات سیاستگذاری ائمه جمعه- تشکیلاتی که امام جمعهها زیر نظر آن تشکیلات منصوب میشوند و کارهایشان مورد توجه و دقت قرار میگیرد و بررسی میشود- باید پیگیر مساله باشند. حقیقت این است که صحبتهای امام جمعه باید حسابشده باشد و اطرافش را مورد توجه و دقت قرار دهد تا مسائلی که مطرح میکند، اینطور نباشد که احیانا نماز جمعه و خطبههای نماز جمعه را زیر سوال ببرد.
*وقتی این کارها تکرار میشود مردم میگویند مجوز و مسئولیت دارند؟
این را از من سوال نکنید، من که در این رابطه مسئولیتی ندارم. از افرادی که در این رابطه مسئولیت دارند سوال کنید. چیزی که از من سوال میکنید این است که باید این چنین باشد و اگر نباشد میگویم کار درستی نیست.
مساجد بهتر از این میتوانند اداره و مدیریت شوند
*قبول دارید مساجد و نمازجمعهها نسبت به گذشته خلوتتر شده است؟
خلوتشدن مساجد و نمازجمعهها نیاز به بررسی دارد که آیا خلوت شده یا نشده است. این مساله در حد حرف است. من نمیتوانم بر این موضوع تاکید کنم.
باید این را هم در نظر داشت که در گذشته برای مساجد رقبایی وجود نداشت. اما الان رادیو و تلویزیون برنامههای مختلف مذهبی دارد، بسیاری از خانوادهها همان برنامههایی را که مورد نیازشان است در خانه راحتتر میتوانند ببینند و گوش کنند.
در گذشته متدینین به مساجد، تکیهها و حسینیهها دلبسته بودند. معمولاً در خانه متدینین تلویزیون وجود نداشت یا اگر رادیو هم داشتند، فقط برای گرفتن برخی اخبار و... بود. اینطور نبود که وضعیت رادیو و تلویزیون به این شکل و با این تنوع و توسعهای که امروزه ملاحظه میکنیم، باشد. این یک واقعیت است. خود اینها رقیب مساجد هستند و نقش دارند و احیاناً کار مساجد را انجام میدهند. باید مردم را به حضور در مساجد تشویق کرد. چون حضور در مساجد آثار بسیار خوبی دارد و برخورد چهره به چهره موثرتر است.
البته معنای این سخن نیست که وضعیت ما ایدهآل است. مساجد بهتر از این میتوانند اداره و مدیریت شوند و روحانیون بیشتر میتوانند در این عرصهها کار کنند. چهبسا ممکن است کمکاریهایی هم شده باشد و میشود. ممکن است خود ما هم در این رابطه نقد داشته باشیم و ممکن است به خودمان نقد وارد کنیم که این سر جای خود است. ولی اینطور نیست که خلوت شدن مساجد به خاطر این باشد که روحانیون در فضای سیاسی قرار گرفتهاند. من این را قبول ندارم.
البته اصلش را هم نفی نمیکنم. متاسفانه گاهی اوقات در بعضی از منابر در مسائل سیاسی یا مسائل جناحی بیش از اندازه ورود پیدا میکنند. نه اینکه نباید ورود پیدا کنند، نه. باید ورود پیدا کنند و بتوانند خوب وارد شوند، اما در چارچوبهای متناسب با منبر و.... ورود پیدا کنند که هم مردم مسائل کلی را در این رابطه بیاموزند و هم به آنها کمک کنند در اینکه از نظام حمایت کنند.
امامان جمعه باید سعی کنند در مسائل جناحی ورود پیدا نکنند
*«نمازجمعه الهی-سیاسی»؛ نماز جمعه بالاخره سیاسی است یا نیست؟
در واقع تاسیس نماز جمعه به خاطر این است که مسائل مورد نیاز مردم در جامعه مطرح شود. در نمازجمعهها، به خصوص در خطبهها، اینطور نیست که صرفاً جنبه عبادی یا اخلاقی در نظر گرفته شود. روی این حساب بخشی از مسائلی که مطرح میشود باید مربوط به نظام و نسبت به جامعه و اجتماع باشد. نکتهای که نباید غفلت کنیم این است که امامان جمعه باید سعی کنند در مسائل جناحی ورود پیدا نکنند و به مسائل کلی ورود شوند.
مثلا ائمه جمعه سیاستهای خارجی تدوینشده را تببین کنند که در مقابل دشمن و کفار باید چگونه باشیم. اما اینکه خدای ناکرده به هتک حرمت برخی اشخاص بپردازیم و آنها را بیحرمت کنیم- اگر این مساله وجود دارد، اگر وجود ندارد که هیچ- و یا به افراد یا به جناحهای خاصی چیزی بگوییم، درست نیست. در نماز جمعه باید سعی شود مسائل کلی و سیاسی مطرح شود و آن چیزهایی که مردم باید از آن اطلاع کلی پیدا کنند آنجا بیان شود. اما اینکه خدای ناکرده برخورد جناحی یا سیاسی شود، یا گاهی به افراد و اشخاصی بپردازیم و به حرمت آنها آسیب وارد کنیم، صحیح نیست و اتفاقاً هم مردم از این ورود اینچنینی خیلی خوششان نمیآید.
به هر حال امام جمعه در یک شهر باید نقش پدر را نسبت به همه پیدا کند، بهگونهای که همه بتوانند در نماز جمعه شرکت کنند. اینطور نباشد که نماز جمعه به یک عده خاص اختصاص پیدا کند، آن هم افرادی که احیاناً طرز تفکر خاصی داشته باشند. همچنین امامان جمعه باید مسائل را واقعبینانه و به دور از افراط و تفریط ملاحظه کنند و طوری برخورد کنند که هم مردم بصیرت بیشتری پیدا کنند و هم به کسی آسیب نرسد.
روحانیون نسبت به فضایمجازی کوتاهی کردهاند
*تکلیف روحانیت با فضای مجازی با توجه به گسترده شدن چیست؟ آیا باید نفی کامل کند یا میتواند از این فضا به نفع مسائل دینی اخلاقی و شرعی به صورت تبلیغات استفاده کند؟
حقیقت این است که در حال حاضر از یک طرف همه از این فضای مجازی استفاده میکنند و از طرف دیگر، چه بخواهیم و چه نخواهیم، امروز فضای مجازی تاثیرگذار است. اگر در انتخابات گذشته ملاحظه کنید بدون اینکه مسئولان متوجه شوند و حتی آن را پیشبینی کنند، فضای مجازی به عنوان یک متغیر قوی ورود پیدا کرد و نقش ایفا کرد. الان هم متاسفانه فضای مجازی در ارتباط با تلقیاتی که برای مردم پیش میآید تاثیرگذار است. اینکه زمان بگذرد و کمکم حساسیت مردم نسبت به اینگونه موارد کمتر شود و بیتفاوت شوند حساب دیگری دارد. ولی بالاخره یک ظرفیتی است که در باطل از آن استفاده میکنند.
لذا ورود به فضای مجازی لازم است و ما در این رابطه نقشی را که باید ایفا کنیم، ایفا نکردیم و باید ایفا کنیم. البته عدهای تلاشهای بسیار خوبی داشتند، ولی این کارها باید بیش از این انجام بگیرد. فقط باید توجه داشت که حسابشده و در چارچوب باشد. این خیلی مهم است. یعنی ما برخورد ابزاری با مسائل نداشته باشیم. واقعاً عادلانه، حکیمانه و عالمانه برخورد کنیم. به این شکل نباشد که طوری ورود پیدا کنیم که طرف مقابل بتواند سوءاستفاده کند و در نتیجه زمینهای فراهم شود که بیشتر نقش منفی خود را ایفا کند.
*ممنون؛ حرفی مانده است؟
روحانیون از روحانیت مراقبت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید