فریده غیرت، فعال حقوق زنان، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
زنان مزد خود را از انقلاب نگرفتهاند/ سیستم، زنان را عصبانی میکند/ حل شدن مشکل زنان دیر و زود دارد، سوختوسوز ندارد/ دیدار زنان با مراجع بسیار لازم است/ دامنه مقابله با زنان گسترش پیدا کرده است
فریده غیرت گفت: تصور کنید بعد از انقلاب نصف جمعیت را زنان تشکیل میدهند. سوال من این است که نیمی از پایههای این انقلاب روی دوشهای زنان بوده یا نبوده است؟ ولی بعد از انقلاب اگر بگوییم مردان مزد خودشان را گرفتند، متاسفانه زنان کوچکترین مزد خودشان را نگرفتهاند.
اعتمادآنلاین| سعید شمس- خودسوزی سحرخدایاری دغدغه و مطالبات زنان را در افکار عمومی جامعه پررنگ کرد. اعتمادآنلاین در همین رابطه و با تاکید بر نقش زنان در جامعه به سراغ فریده غیرت وکیل و فعال حقوق زنان رفته که مشروح پرسش و پاسخها در زیر میآید.
***
*درباره ورود زنان به ورزشگاه در دولت دوصدایی وجود دارد. عدهای موافق و عدهای مخالف این قضیه هستند. این چندصدایی را چطور تحلیل میکنید؟
از دولت بیشتر چندصدایی به گوش میرسد تا دوصدایی. البته آنچه مشخصاً در آقای روحانی دیدیم و وعدههایشان را شنیدیم و شاهد بودیم، کمی با آنچه الان در دولت میبینیم، متفاوت است. در واقع هم من و هم بسیاری از اطرافیان وقتی درباره این مسائل فکر و تعمق میکنیم، متوجه میشویم عوامل دیگری در این موضعگیری موثر هستند تا شخص رئیسجمهوری.
*چه عواملی؟
عوامل منفی و مخالف؛ حسن روحانی واقعاً معتقد است باید به زنان فرصت داده شود که اتفاقاً این کار را هم انجام دادند. اما به طور محسوسی حس میکنیم در عمل با ایشان مقابله و مخالفت میکنند و این مخالفت متاسفانه همچنان ادامه دارد.
عدهای اصلاً زن را قابل نمیدانند که پایش را از در خانه بیرون بگذارد
این مخالفتها در دولت وجود دارد، در مجلس وجود دارد، در تمام ارکان جامعه با کمال تاسف این دوگانگی یا چندگانگی (از نظر شدت ضعف میگویم) وجود دارد. اینکه میگویم چندگانگی، عدهای اصلاً زن را قابل این نمیدانند که پایش را از درِ خانه بیرون بگذارد، چه برسد به اینکه بخواهد منصب یا شغلی بگیرد. برای عدهای دیگر تفکراتی ایجاد شده و میگویند زن در عرصه اجتماع باشد و منصبی هم بگیرد، ولی فقط یکسری کارهای معین به او واگذار شود.
این چندگانگی در عمل رئیسجمهوری را هم دچار مشکل کرده است. آقای روحانی خانم دکتر جنیدی را به عنوان معاون خود انتخاب کرد، خانم ابتکار را به جای خانم مولاوردی برگزید و زنان دیگر را در درجات مختلف به کار گرفت. این مشخص میکند ایشان گرایش و تمایل دارد که زنان را انتخاب کند، منتها با یکسری مخالفتهای سرسختانه و جدی مواجه میشود.
زنان راحتی با مخالفت روبهرو میشوند
در مورد پیشنهادهایی که بعضاً در مورد تغییر قانون یا مسائل دیگری ارائه میدهیم، شاهد هستیم که چطور مانع میشوند. ماهها زحمت کشیده میشود. به هر حال در معاونت حقوقی، در معاونت امور زنان، یک عده افراد حقوقدان هستند که قانونی را بررسی میکنند، ماهها مطالعه میکنند، زحمت میکشند، طرح آماده میکنند، اما به راحتی با مخالفت روبهرو میشوند. این است که متوجه میشویم مساله ممانعت زنان برای ورود به مناصب حساس جامعه و حضور در جامعه، مسالهای خیلی جدیتر از آن است که حتی ما قبلاً به آن فکر کرده بودیم.
همانطور که ملاحظه میکنید، در مشاغل و کارهایی که زنان خودشان آزادانه انتخاب میکنند، چقدر استقبال صورت میگیرد. به عنوان مثال در حرفه وکالت وقتی هر سال موضوع گزینش کارآموز اعلام میشود، میبینیم چقدر داوطلب زن یا داوطلب دانشگاهها زیاد است و همینطور در مورد مشاغل دیگر. ولی با کمال تاسف آنجا که دولت یا مقامات مسئول باید تصمیمگیرنده باشند و اختیار دست آنهاست و از دست خود زنان خارج میشود، میبینیم که با موانع زیادی روبهرو میشوند.
زنان مزد خود را از انقلاب نگرفتهاند
*چطور آقای احمدینژاد وزیر زن انتخاب کرد؟
به نظر من آقای احمدینژاد هم خیلی با اعتقاد این کار را انجام نداد. این کار را کردند ولی بعد از مدتی ایشان هم نتوانستند ادامه دهند. من دفاعی از طرز تفکر شخص آقای احمدینژاد نمیکنم.
*میخواهم به اینجا برسم که مخالفان حضور زنان به خاطر سیاسیکاری جایی فتیله مخالفتشان را پایین کشیدند؛ مثلاً آقای احمدینژاد خانم دستجردی را به عنوان وزیر بهداشت انتخاب کرد.
بحث درباره سیاست احمدینژاد و روشی که ایشان به کار برد بحث مفصلی است. من واقعاً اعتقاد ندارم آن تفکر و آزادگی در ایشان وجود داشته باشد که بخواهد به زنان چنین امکاناتی بدهد. الان واقعیت این است که زنان با موانع زیادی مواجهاند. من بدون دفاع از آقای روحانی این را میگویم.
اقدامات تعمدی زنان جامعه ما را بسیار رنج میدهد
*خود زنان افزون بر کارهایی که تا امروز انجام دادهاند، چه کارهای دیگری میتوانند انجام دهند؟
من با گروه زنانی که در ارتباط هستم میبینم که از این مساله رنج میبرند. تصور کنید بعد از انقلاب نصف جمعیت را زنان تشکیل میدهند. سوال من این است که نیمی از پایههای این انقلاب روی دوشهای زنان بوده یا نبوده است؟ ولی بعد از انقلاب اگر بگوییم مردان مزد خودشان را گرفتند، متاسفانه زنان کوچکترین مزد خودشان را نگرفتهاند. سهلترین و سادهترین مطالبه زنان رفتن به ورزشگاههاست که ما قبل از انقلاب داشتیم.
درد من است که بگویم در دروه قبل از انقلاب، دوره طاغوتی که مخالفش هم بودم و رنج هم میبردم، بنده مکرراً با همسرم به دلیل علاقه زیادی که به فوتبال داشتیم به تماشای فوتبال رفتیم و هیچ اتفاقی بدی هم نیفتاد، هیچ فحشی هم نشنیدیم. ولی الان این مساله ساده مساله پیچیده روز شده است. اینها مسائلی است که احساس میشود تعمدی است و این تعمدی اقدام کردنها زنان جامعه ما را بسیار رنج میدهد.
قانون را اطاعت میکنم
*حتی موجب عصبانیت زنان هم میشود.
بله. به خصوص در مورد زنان تحصیلکرده که در جامعه حضور دارند، زنانی که توانایی انجام کار دارند، پزشک، مهندس، وکیل و... هستند و هیچ کمبودی نسبت به مردان ندارند. در همان دانشگاهها و مدارس تحصیل کردهاند، با همان سیستم تربیت شدهاند و حالا که زمان بازدهی کار است، متاسفانه موانعی در مقابلشان قرار دارد که این بسیار رنجآور است، حال برخی از زنان تحمل میکنند و به کار خودشان ادامه میدهند.
بنده در کار خودم که وکالت است دفاعم را کردم، تلاش کردم، تحمل کردم، ولی برخی واقعاً نمیتوانند تحمل کنند و آن عصبانیتهایی که اشاره کردید پیش میآید و باعث میشود زنان اعتراض کنند، نامه بنویسند و عمل ضدقانون انجام میدهند، روسری از سر بردارند و... در مورد ماهیت روسری از سر برداشتن هیچ بحثی نمیکنم، در مورد بودن یا نبودن حجاب صحبتی نمیکنم. من میگویم قانون است و من هم قانون را اطاعت میکنم.
مخالفتها عصبانیت ایجاد میکند
*میتوان گفت از روی حرص این کار را انجام میدهند؟
طبعاً همینطور است. حتماً از عصبانیت است. این واکنش غلطی است که زنان نازنین ما انجام میدهند. تا زمانی که قانون حجاب در مملکت وجود دارد باید رعایت کرد. اصلاً راجع به خوبی و بدی بحث نمیکنم، در مورد خوبی و بدی این مورد میتوان در یک جلسه علمی بحث کرد. اما چیزی که ما باید رعایت کنیم، قانون است.
قانون میگوید وقتی از خیابان رد میشویم باید چطور رد شویم. یا در مورد قوانین رانندگی، اگر بخواهم لج کنم مجازات میشوم. در مورد این مساله هم همینطور است. ولی متاسفانه میبینیم دامنه مقابله با زنان گسترش پیدا کرده و آنقدر زیاد شده که از آن طرف هم واکنشهای زنان رو به تزاید است و باعث شکلگیری اعتراضهای گستردهای شده است.
خودم در خیابان به کرات زنان بیحجابی دیدهام. دختران جوان بیحجاب را با شوخی و خنده در حدی که به آنها برنخورد و در حدی که فکر نکنند امربهمعروف و نهیازمنکر میکنم، دعوت به اجرای قانون کردهام. چون میخواهم او صدمه نخورد. ولی با کمال تاسف واکنشها تند است، طبیعی هم هست که تند باشد.
همیشه واکنشها و عکسالعملها تندتر از عمل سرخورده میشود. دختر میبیند در خانوادهای بزرگ شده که از همه مزایا برخوردار بوده و همه امکانات را مثلاً برادر او داشته است. حتی در مواردی از برادر هم جلوتر بوده و بهتر هم فکر کرده است، اما با کمال تاسف وقتی به جامعه میرسد، میبیند موانع در جامعه برایش بیشتر است و او را از اینکه به اهداف خود برسد بازمیدارند. خب، طبیعی است مخالفتها ایجاد عصبانیت میکند.
حل شدن مشکل زنان دیر و زود دارد، سوختوسوز ندارد
*حجاب بیشتر برای زنان مساله فقهی دارد. ولی مواردی مثل دیه و... را فارغ از آن بحثهای فقهی میتوان جدیتر گرفت و بیشتر امیدوار بود که حل شوند.
جبر زمان اینگونه موارد را حل میکند. من و امثال من سالیان سال است روی قوانین به طرق مختلف کار کردهایم، فکر کردهایم، اندیشیدهمان را منعکس کردهایم، پیشنهاد دادهایم، مطلب نوشتهایم. جای امیدواری است و از این مساله ناامید نیستیم. حتی اگر با موانع جدی هم برخورد کنیم، بالاخره این موانع روزی از بین خواهد رفت، منتها شدت ضعف دارد. اما حل شدن مشکل زنان دیر و زود دارد، سوختوسوز ندارد.
دیدار زنان با مراجع بسیار لازم است
*آیا امکان دارد زنان با مراجع دیدار کنند؟ شما تابهحال اقدامی انجام دادهاید؟
بله. دیدار زنان با مراجع بسیار لازم است. چون آنها جدا از ما نیستند. من شخصاً این کار را انجام دادهام. زنان دیگری هم این کار را انجام دادهاند و همچنان هم انجام میدهند. در حال حاضر هر پیشنهاد و مسالهای که در معاونتهای حقوقی یا جاهای مختلف مطرح میشود، برای مراجع مذهبی هم فرستاده و با علما به بحث گذاشته و نظر آنها هم گرفته میشود. گزارشهای فقهی آنها بسیار موثر است، این تبادل نظرها و ملاقاتها صورت میگیرد.
*آیا امکان دارد فعالیتهایی که در این زمینه انجام میدهید بابرنامهتر و سازمانیافتهتر شود؟
کدام فعالیتها مد نظرتان است؟
*جلساتی که برگزار میکنید در مورد دغدغههای زنان و همفکریهایی که با دیگران دارید، میتوان برای اینگونه فعالیتها NGOهایی تشکیل داد؟
این فعالیتها بسیار صورت میگیرد. در سال گذشته به عنوان نمونه جمعیت زنان نواندیش مسلمان جلسات متعددی گذاشتند، حتی در گیلان از من برای سخنرانی دعوت کردند. متاسفانه در روز 8 مارس سازمان اطلاعات آنجا مانعی تراشید و آن جلسه برگزار نشد، ولی به طور کلی جلسات بحث ادامه دارد و در جاهای مختلف هم برگزار میشود، حداقل همه مسائل در حد حرف زدن آزاد است.
*در واقع اگر فعالیتها سازمانیافته باشد، رئیسجمهوری و وزیر را مکلف میکند با این سازمانها دیدار داشته باشند.
بسیاری از زنان در تلاش هستند این جلسات را برگزار کنند و پیشنهادها و طرحهایی میدهند، ولی موانع و مشکلات جامعه و حضور افراد متعصبی- صادقانه میگویم- که هیچگونه حقی برای زن قائل نیستند، جلوی برخی اتفاقات را گرفته است. امیدواریم بالاخره موفق نشوند و خسته شوند تا اینکه در این مورد حق پیروز شود.
دیدگاه تان را بنویسید