کد خبر: 345530
|
۱۳۹۸/۰۷/۱۱ ۱۶:۰۰:۰۰
| |

مهراب صادق‌نیا، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

منبر از گفتمان مذهبی فاصله گرفته است/ پاره‌ای از افراد و جریان‌ها برای مرجعیت تصمیم‌سازی می‌کنند/ هر روحانی‌ای نمی‌تواند سیاست‌ورز باشد/ روحانیت باید از فضای مجازی سهم ببرد/ گفتمان سیاست بر گفتمان مذهب سایه انداخته است/ سخنرانی‌های افراطی و توأم با گفتمان

مهراب صادق‌نیا، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب، گفت‌: سخنرانی‌های افراطی و توأم با گفتان توهین‌آمیز در گفتمان مذهبی جایی ندارد و به همین دلیل منبر سخنرانان هتاک را نمی‌توان منبر قلمداد کرد.

منبر از گفتمان مذهبی فاصله گرفته است/ پاره‌ای از افراد و جریان‌ها برای مرجعیت تصمیم‌سازی می‌کنند/ هر روحانی‌ای نمی‌تواند سیاست‌ورز باشد/ روحانیت باید از فضای مجازی سهم ببرد/ گفتمان سیاست بر گفتمان مذهب سایه انداخته است/ سخنرانی‌های افراطی و توأم با گفتمان
کد خبر: 345530
|
۱۳۹۸/۰۷/۱۱ ۱۶:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| سعید شمس- مهراب صادق‌نیا، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین درباره سخنرانی‌های افراطی در برخی منابر اظهارنظر کرد که در ادامه می‌خوانید:

هر روحانی‌ای نمی‌تواند سیاست‌ورز باشد

*روحانیت چه جایگاهی در فضای سیاسی ایران دارد و در کل روحانیون برای ورود به مسائل باید چه مرزی را برای خود تعیین کنند؟

جمله معروفی از امام خمینی و پیشتر هم از مرحوم مدرس با این مضمون نقل شده بود که «دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست.» این جمله به معنای آن نیست که سیاستمداران و روحانیون در قالب کسانی که در امور سیاسی و مذهبی تخصص دارند یکی هستند و می‌‌توانند در کنار یکدیگر همکاری کنند. در واقع معنای جمله این است که زیربنای امور سیاسی در آموزه‌های مذهبی ما، و مبانی نظری سیاست در آموزه‌های اسلامی وجود دارد.

اما وقتی به روحانیون می‌رسیم به گمان من این‌طور نیست که هر روحانی بتواند سیاست‌ورز باشد و سیاست پیشه کند و مجاز به دخالت در امور سیاست باشد. روحانی‌ها برابر آنچه تعلیم می‌بینند هیچ آموزه سیاسی‌ای را آموزش نمی‌بینند و درس سیاسی یا نظریه سیاسی نمی‌خوانند. به همین دلیل از آنجا که یک روحانی هستند، مجوز حضور در کنش‌های سیاسی را نمی‌گیرند.

البته احیاناً می‌توانند به دلیل آشنایی با آموزه‌های اسلامی درباره همخوان بودن رویه سیاسی با آموزه‌های دینی نظر بدهند. یا مثلاً درباره اینکه نظریه سیاسی اسلام چه هست یا نیست آنهایی که مطالعه کرده‌اند می‌توانند نظر بدهند. اما به صورت طبیعی روحانیون از آنجا که روحانی هستند، نباید در سیاست دخالتی داشته باشد مگر اینکه در کنار دروس حوزوی به طور تخصصی سیاست هم خوانده باشند.

عملکرد نامناسبی داشته باشیم، اسلام را با چالش روبه‌رو خواهیم کرد

*روحانیون در فاصله گرفتن مردم با روحانیت چقدر نقش و سهم دارند؟

به یکی از خطبه‌های نمازجمعه که توسط آقای موحدی کرمانی ایراد می‌شد گوش می‌دادم که ایشان فرمودند، معلم‌ها سعی کنند طوری تدریس کنند که آموزه‌های اسلامی در ذهن دانش‌آموزان کمرنگ نشود. دوست داشتم توجه ایشان را به این مساله جلب کنم: عاملی که ممکن است آموزه‌های اسلامی را در ذهن دانش‌آموزان کمرنگ کند صرفاً یک معلم در دبستان یا دبیرستان یا دانشگاه نخواهد بود.

آموزه‌های دینی به دلیل بد عمل کردن یک روحانی در مناصب سیاسی در اذهان کمرنگ می‌شود یا زیر سوال می‌رود. واقعیت این است که از دیرباز نگاهی مذهبی وجود داشته، که ربطی هم به اسلام ندارد، و به این رأی می‌دهد که سیاست درس آلوده‌ای است و همه چیز را‌‌ آلوده می‌کند و دین هم اگر وارد سیاسی‌کاری شود، آلوده می‌شود؛ خیلی‌ها بر کنستانتین که در قرن چهارم میلادی مسیحیت را دین رسمی اعلام کرد خرده گرفتند که «تو به مسیحیت کمک نکردی و دین را در معرض داوری و قضاوت عموم قرار دادی.» به گمان من مداخله روحانی‌های سیاسی سبب شده هم آنها و هم اساساً مذهب در معرض ناکارآمدی قرار بگیرد.

یعنی سبب شده است منطق ارزیابی آموزه‌های دینی تغییر پیدا کند و بیشتر منطق ارزیابی آموزه‌های کارآمدی شده است؛ به بیان دیگر وقتی در جامعه نابسامانی‌هایی چون گرانی، بیکاری،‌ تورم، تبعیض یا بی‌عدالتی به وجود آید اساساً ‌آموزه‌های مذهبی به چالش کشیده می‌شوند. چون افکار عمومی می‌گویند مذهبی‌ها با مداخله در امور سیاسی موجب شده‌اند این وضعیت بد پیش بیاید. نکته‌ای که پیشتر حضرت امام خمینی علیه‌ الرحمه اشاره کرده بود که اگر عملکرد نامناسبی داشته باشیم، عملاً اسلام را با چالش روبه‌رو خواهیم کرد.

مردم بحق توقع دارند حوزه‌های علمیه واکنش لازم را نشان دهند

*چرا واکنش اعتراضی‌ای به عملکرد برخی از روحانیون نشان داده نمی‌شود؟

نهاد مرجعیت و نهاد حوزه‌ علمیه باید این حساسیت را داشته باشد. به هر حال حوزه‌ علمیه امروزه نسبت به برخی از مسائل حساس است؛ مثلاً درباره ورود زنان به ورزشگاه‌ها یا جمله‌ای که احیاناً در تلویزیون پخش شود‌ حوزه‌های علمیه به شدت واکنش نشان می‌دهند یا اینکه نقدی به مداح را برنمی‌تابند. این واکنش‌ها لزوماً بد نیست.

اما مردم بحق توقع دارند حوزه‌های علمیه و روحانیون در برابر نابسامانی‌هایی چون تبعیض، بی‌عدالتی، ظلم،‌ گرانی و... هم معترض شوند و واکنش لازم را نشان بدهند و به مردم توضیح دهند که با این وضعیت موافق نیستند و به شرایط نابسامان نقد و اعتراض دارد تا ذهنیت افکار عمومی نسبت به حوزه بازسازی شود.

پاره‌ای از افراد و جریان‌ها برای مرجعیت تصمیم‌سازی می‌کنند

*قبول دارید واکنش نشان ندادن مرجعیت امری غیرمتعارف است؟

ببینید، مراجع در طول تاریخ هر زمان که احساس تکلیف کرده‌اند‌ حرف زده‌اند و اثرگذار بوده‌اند. اگر هم در پاره‌ای از موارد سکوت می‌کنند حتماً سکوت‌شان بر اساس مصلحت‌هایی است. با این حال در پاسخ اینکه مرجعیت چرا در خصوص برخی از مسائل سکوت می‌کند من واقعاً نمی‌توانم توضیحی بدهم.

اما این را می‌دانم که پاره‌ای از افراد و جریان‌ها برای مرجعیت تصمیم‌سازی می‌کنند؛ یعنی مثلاً مساله‌ای را به مراجع توضیح می‌دهند و آنها را در معرض یک تصمیم قرار می‌دهند. ممکن است مراجع در برخی از موارد اعتراضی نداشته باشد چراکه بعضی‌ها مساله را به گونه‌ای برایشان تشریح می‌کنند که با واقعیت‌ها همخوان نیست.

گفتمان سیاست بر گفتمان مذهب سایه انداخته است

*دهه اول محرم امسال شاهد بودیم که منابر به ابزاری برای توهین به این و آن تبدیل شده بود. این کار دون شأن منبر نیست؟

سخنرانی‌های افراطی و توأم با گفتمان توهین‌آمیز در گفتمان مذهبی جایی ندارد و به همین دلیل منبر سخنرانان هتاک را نمی‌توان منبر دانست. ما با بافت اجتماعی کسانی که روی منبر هتاکی می‌کنند آشنا هستیم و به همین دلیل توقعی نداریم اصول منبر را رعایت کنند. باید گفت نباید اندک منبری‌هایی را که از منبر برای اهداف سیاسی سوءاستفاده می‌کنند در زمره منبر و مذهب قلمداد کنیم. حال اینکه چرا تلویزیون سخنرانی‌هایشان را پخش می‌کند یا چرا برخی از هیات‌ها منبرشان را در اختیار این گروه قرار می‌دهند ماجرای دیگری است که باید از سیاستمداران پرسید که چرا منابر را در خدمت تلاش‌ها و اهداف سیاسی خود درآورده‌اند و تلاش می‌کنند چهره‌هایی را که از گفتمان مذهبی فاصله دارند با منبر بشناسانند. حقیقت این است که گفتمان سیاست بر گفتمان مذهب و حتی علم سایه انداخته است.

گفتمان سیاست به حدی دامنه‌اش را پهن کرده که منبر از گفتمان مذهبی فاصله گرفته است و مایلیم نتایج مذهبی و اخلاقی طوری رقم بخورد که سیاست ترجیح می‌دهد یا مطلوب جریان‌های سیاسی ما باشد. این مساله و نقیصه فوق‌العاده مهم است و دقیقاً به همین دلیل باید چاره‌اندیشی کرد. انقلاب اسلامی ایران یا جامعه اسلامی ایران مذهبی است.

موقعیت مراجع خدشه‌دار شود، بقای جامعه به چالش کشیده می‌شود

پس اگر مذهب خدشه‌دار شود یا اگر موقعیت مراجع خدشه‌دار شود، هم اصل بقای جامعه و هم اصل بقای حاکمیت و نظام سیاسی ایران به چالش کشیده خواهد شد. لذا این موضوع فوق‌العاده مهمی است. من اگر تصمیم‌گیر بودم، با همه منبری‌هایی که با هتاکی منبر را زیر سوال می‌برند و با بی‌اخلاقی مردم را به اخلاق و با بی‌دینی مردم را به دین دعوت می‌کنند برخورد می‌کردم.

در این زمینه کوتاهی‌ هزینه‌سازی را شاهد هستیم. متاسفانه مساجد و نمازجمعه‌ها روزبه‌روز خلوت‌تر می‌شوند. به هر حال با ورود روحانیون به سیاست مردم مایل‌اند نتیجه آموزه‌های دینی را در روزمره‌شان ببینند و چون این‌طور نیست، گفتمان روحانیت را متهم به کم‌کاری می‌کنند که نتیجه‌ چنین حالتی خلوت‌تر شدن مساجد و منابر است. البته این را هم باید بدانیم که نهاد مذهب و روحانیت در جامعه ایران هرچند ظاهراً خیلی محترم شمرده می‌شود، در خیلی از امور تصمیم‌گیر نیست. به همین دلیل باید به مردم توضیح داد تعلیم‌دهنده‌های مذهب نقش چندانی در مشکلات فعلی ندارند.

روحانیت نمی‌تواند با فضای مجازی مخالفت کند

*تکلیف روحانیت با فضای مجازی‌ای که گستردگی زیادی پیدا کرده است چیست؟

ما از یک سو به مردم می‌گوییم از فضای مجازی استفاده نکنید و اینترنت و تلگرام را فیلتر و ماهواره را ممنوع می‌کنیم، اما از سوی دیگر روحانیت برای اینکه در جامعه حضور پیدا کنند از این فضا بهره می‌برد. مراجع ما ماهواره دارند، روحانیون در اینستاگرام فعال هستند و... به همین خاطر به نوعی پارادوکس دچار شده‌ایم. این را قطعاً باید بدانیم که وقتی مذهب وارد فضای مجازی می‌شود دیگر صورت اولیه خود را از دست می‌دهد و رسانه معنای اولیه مذهب را تغییر می‌دهد.

چون روحانیون مخاطب‌‌محور می‌شوند تا احتمالاً فالوئر و لایک‌های بیشتری نصیب‌شان شود. دوم اینکه گزینشی عمل می‌کنند؛ یعنی بخشی از ماجرا را می‌گویند. سوم اینکه به جای پاسخ به مساله در صدد حل مساله هستند و نکته چهارم اینکه مذهب را به مثابه رویه فرهنگی معرفی می‌کنند که ابعاد ایدئولوژیک مذهب زیر سایه می‌رود. با این حال روحانیت باید سهم ببرد و نمی‌تواند با فضای مجازی مخالفت کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها