عباس سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا:
مردم باوجود حوادث آبان خود را از فرصت انتخابات محروم نمیکنند
سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا گفت: مردم باوجود حوادث آبان خود را از فرصت انتخابات محروم نمیکنند.
اعتمادآنلاین| عباس سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا گفت: اینکه بیش از یک سال قبل از انتخابات نخبگان در قالب احزاب و گروههای سیاسی و اقتصادی در این زمینه سرمایهگذاری میکنند، این پیام را برای مردم دارد که منطقی نیست از این فرصت استفاده نکرد.
سلیمی نمین در گفت وگویی به تحلیل وقایع سیاسی اخیر پرداخته است که در ادامه متن کامل گفت وگوی او را میخوانید:
*برخی ناظران معتقدند که انتخابات دوم اسفندماه امسال متاثر از حوادث و اعتراضهای آبانماه خواهد بود. به نظر شما حوادث آبان به لحاظ کیفی و کمی چقدر در کنشگری سیاسی مردم ایران تاثیرگذار است؟
تصور من این است که حوادث رخ داده تاثیر منفی بر انتخابات نخواهد داشت. مسیری در انتخابات طی میشود که تعیینکننده است و موجب تشویق و ترغیب جامعه برای استفاده از این امکان میشود. این مسیر به گونهای است که ابتدا نخبگان بر آن تاکید میکنند یا به تعبیری بر آن صحه میگذارند. یعنی ابتدا نخبگان در مسیری قرار میگیرند تا از این امکان برای تاثیرگذاری در قدرت استفاده کنند. به تدریج این نگاه در اقشار مختلف جامعه گسترش پیدا میکند. وقتی نخبگان این اعتماد و باور را دارند که میتوان از طریق انتخابات و صندوق رای در تصمیمسازیها تاثیر بگذارند، این باور به دیگران هم انتقال پیدا میکند؛ چرا که نخبگان خیلی زودتر از دیگران به این پرسش پاسخ میدهند و به این جمعبندی میرسند که آیا ساختار به گونهای هست که فرصت تاثیرگذاری را به آحاد جامعه بدهد؟ اگر به این جمعبندی برسند که این انتخابات فرصت تاثیرگذاری نمیدهد، هرگز وقت خودشان را به عنوان سرمایهای مهم تلف نکرده و به این موضوع اختصاص نمیدهند. اینکه بیش از یک سال قبل از انتخابات نخبگان در قالب احزاب و گروههای سیاسی و اقتصادی در این زمینه سرمایهگذاری میکنند، این پیام را برای مردم دارد که منطقی نیست از این فرصت استفاده نکرد.
از منظری دیگر در جریان اعتراضهای آبان قشر آسیبپذیر جامعه تحرکاتی داشت و برخی زخمهایی که بر این قشر وارد شدهبود یا از گذشته وجود داشت و کمتر مورد توجه قرار گرفتهبود، سر باز کرد. این موضوع البته ممکن است باعث بیتوجهی به انتخابات شود. باید توجه داشت که حوادث اخیر دو بخش داشت. اول تحریک زخمها با یک تصمیم که از درست بودن یا نبودن آن صرف نظر میکنم. برخی نارساییها در جامعه وجود دارد که با برخی تصمیمگیریهای مهم و اثرگذار در وجوه مختلف زندگی مردم، فعال میشود و البته همزمان فرصتی را هم برای بدخواهان و دشمنان کشور فراهم میکند تا آنها با یک انگیزه و مردم هم با انگیزه دیگری وارد میدان اعتراض شوند. اینکه بتوانیم این دو گروه را از هم تفکیک و به کسانی که زخمهایشان سر باز کرده، توجه و رسیدگی بیشتری کنیم و با بدخواهان بهشدت برخورد کرده و به آنها فرصت ندهیم در سیاست ایران نقشآفرینی کنند؛ هنرمندی خاصی را میطلبد.
*به نظر میرسد در تحلیل شما نقش مردم و خواست آنها کمرنگ است؛ چراکه تاکید دارید وقتی نخبگان باور دارند از طریق صندوق رای میتوانند به تاثیرگذاری مدنظرشان دست مییابند، پس مردم هم از آنها پیروی میکنند اما به نظر میرسد در این میان خواست مردم نادیده گرفتهمیشود. آیا مردم بهواقع تنها دنبالهروی نخبگان هستند؟ همچنین به نظر شما میشود تاثیر همان زخمهای سرباز کردهای که از آن یاد کردید را در مهمترین کنش سیاسی مردم نادیده گرفت؛ کما اینکه در نظرسنجی اخیری که ایسپا منتشر کرده مشخصا به ناامیدی و بیانگیزگی سیاسی مردم صحه گذاشته است؟
من هم میتوانم به نظرسنجی دانشگاه تهران ارجاع دهم که میزان مشارکت را بسیار مثبت ارزیابی کرده است و بر مبنای آن به نظر میرسد در این مقطع زمانی مشارکت خوب و معمولی خواهیم داشت. آنچه من توضیح دادم بهمعنای دنبالهروی مردم از نخبگان نیست؛ بلکه به معنی استنباط است. مردم وقتی میبینند قشری که اطلاعات جامع و بر مسائل سیاسی اشراف دارد، از فرصت انتخابات حداکثر استفاده را میکند، به این جمعبندی میرسند که قطعا انتخابات، انتخاباتی است که تاثیرگذار خواهد بود؛ وگرنه این قشر در این زمینه سرمایهگذاری نمیکرد. کسانی که در عرصه سیاسی و سیاستورزی حضور و فرصت بررسی و تحقیق ندارند، وقتی میبینند که مطلعان در این زمینه سرمایهگذاری جدی کردهاند، به این سمت سوق پیدا میکنند. اول قشر نخبه در این وادی تلاش میکند و بعد به صورت غیرمستقیم این رویکرد را به باقی جامعه نیز انتقال میدهد. این به معنای پیروی و تابعیت نیست؛ بلکه مردم استنباط میکنند که اگر تاثیری وجود نداشتهباشد یا تاثیرگذاری ناممکن باشد، هرگز این قشر سرمایهگذاری سیاسی و فکری جدی در زمینه انتخابات نخواهند داشت.
*شما اساسا معتقد به تاثیرگذاری رویدادهای آبانماه در کنشگری سیاسی مردم نیستید و استنباط از نخبگان را برای تحلیل و پیشبینی از مشارکت مردم کافی میدانید؟
من باور دارم که اتفاقات آبان لطمهای سیاسی به قشر محروم و آسیبپذیر وارد کرد اما درنهایت این بحث خاتمه یافته و مردم خودشان را از این امکان محروم نمیکنند. در عین حال یکی از ابزارهایی که پیشروی همه مردم وجود دارد، صندوق رای است. مردم میتوانند در انتخابات حرف خود را بزنند و پیام خود را از طریق صندوق منتقل کنند؛ پس چرا باید خود را از این امکان محروم کنند. بهویژه که در تجربه اخیر تودههای مردم دریافتند با اعتراض خیابانی فرصت جدی برای بدخواهان ایجاد میکنند و قطعا کسی مایل نیست، امکانات خود را به آتش بکشد یا به جای بیان خواستهها از سلاح استفاده کند. با این حال من نفی نمیکنم که اعتراضهای آبان هم در مشارکت مردم تاثیرگذار خواهد بود.
*به نظر شما این تاثیرگذاری اندک است و در تصمیمگیری نهایی برای مشارکت انتخاباتی تاثیرگذار نیست؟
خیر؛ منظور من این است که انتخابات همان پیام اعتراض را با کمترین فرصتسازی برای دشمن فراهم میکند اما اعتراضهای خیابانی درحالی که نیروی انسانی ما هنوز توانمندی لازم را برای ایجاد نظم ندارد تا عدهای در نظمی قابل پذیرش، نظراتشان را مطرح کنند و از سویی جلوی سوءاستفاده بدخواهان نیز گرفته شود، هزینه زیادی دارد. علاوه بر این باید مسیر اعتراضها از کانال یک جریان سیاسی یا تشکیلات بگذرد و مجوز اخذ شود تا شعارها و خواستهها کنترل شده بوده و امکان سوءاستفاده فراهم نشود.
*در حال حاضر به نظر شما این نگاه در میان توده مردم وجود دارد که بهجای اعتراض خیابانی، پیام اعتراض را همچنان میتوان از طریق صندوق منتقل کرد؟ با این تحلیل چرا در فواصل زمانی مختلف و هر زمان که فرصتی مهیا میشود، اعتراضهای خیابانی نیز با این هزینههای بالا رخ میدهد؟
همواره چنین بوده که مردم صندوق رای را به اعتراضهای خیابانی ترجیح دادهاند. مردم فرصت انتخابات را از دست نمیدهند. در واقع همیشه تغییرات اینگونه صورت گرفته است و الان هم گاهی مردم به صورت غضبآلود وارد صحنه میشوند اما بلافاصله به این نتیجه میرسند که این نوع بیان خواستهها تبعات جانبی زیادی دارد چرا که طرح خواستهها از طریق حرکتهای خیابانی فرصتسازی برای بدخواهان میکند و هزینههای مالی و جانی آن برای مردم به بار میآید؛ کما اینکه عناصر وابسته به بیگانگان در جریان اعتراضهای اخیر اعلام کردند در این حوادث حضور و تاثیر داشتهاند، خصوصا گروههایی چون الاهوازیه، منافقین و گروههای مسلح دیگر. درست است که مردم گاهی عصبانی میشوند و واکنش شتابزدهای نشان میدهند اما در جمعبندی به این نتیجه میرسند که انتخابات بهترین ابزار بیان نظرات است و تالی فاسد آن هم اندک است.
زمانی که شرایط به گونهای پیش برود که احزاب سیاسی مسوولیت حرکتهای اعتراضی خیابانی را برعهده بگیرند، از وزارت کشور درخواست مجوز کنند و تعهد بدهند که آنقدر توانمندی دارند که با رعایت نظم و ضوابطی خواستههای خود را بیان میکنند و همهچیز قاعدهمند میشود، میتوان امید داشت که این نوع از حرکات اعتراضی نیز صورت پذیرد.
*با توجه به نظرسنجی ایسپا که در تهران انجام شده، دستکم در این شهر بیش از نیمی از مردم معتقدند اعتراضهایی مشابه آبان ماه ادامه پیدا خواهد کرد. با توجه به اینکه بر اساس تجربهای تاریخی بازه زمانی اعتراضهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از 10 سال به یک تا 2 سال رسیده، به نظر شما نیز امکان ادامه داشتن و بروز دوباره اعتراضهایی از این دست وجود دارد؟
قطعا این امکان وجود دارد؛ ممکن است تصمیماتی دولت اتخاذ کند که آن تصمیمات برای مردم نگرانیآور باشد. بنابراین این امکان وجود دارد که این تصمیمات، واکنشهایی درپی داشته باشد. به هر حال عوامل مختلفی وجود دارد که میتواند جامعه را تحریک کرده و بر زخمها نیشتر بزند. قطعا نارساییها و کاستیهایی در جامعه وجود دارد که اگر دولت و مراکز قدرت این زخمها را التیام بخشند، آرامش ایجاد میکنند و اگر تصمیمگیریهایی از سر ناپختگی انجام دهند، نگرانی ایجاد میکنند. بنابراین اگر پرسشتان این است که فردا اگر تصمیم مهمی در حد تغییر نرخ بنزین اتخاذ شود، باز هم امکان ایجاد التهابها وجود دارد؟ پاسخ من مثبت است. اما انتخابات از دید جامعه، تاثیرگذاری از طریق صندوق رای است.
اما برای نمونه ممکن است انتخابات ریاستجمهوری یا مجلس یا... برگزار شود و بین این انتخابات تا انتخابات بعدی پدیدهای همچون موسسات مالی و اعتباری بروز و ظهور پیدا کند که به دلیل کمکاری بانک مرکزی فاجعهای را برای مردم رقم زد. آیا مردم منتظر میمانند تا در انتخابات بعدی تغییری ایجاد کنند و رییس بانک مرکزی تغییر کند؟ خیر؛ بین این دو انتخابات هم باید بتوانند صدای خود را برسانند و دولت را مجبور کنند که رییس بانک مرکزی را تغییر دهد. نظام سیاسی ما البته مایل است صدای اعتراض مردم را بشنود؛ منتها برای اینکه از این نوع اعتراضها بهره بیشتری ببریم و کمترین لطمه را ببینیم، طبیعتا نیاز داریم هم مردم بتوانند در چارچوب و ساختاری مشخص خواستههای خود را مطرح و هم نیروهای تامینکننده نظم جامعه با آمادگی و ابزار لازم نظم ایجاد کنند. رسیدن به این مهم نیز زمانبر است و به احزاب قوی و پاسخگو نیاز دارد که حاضر باشند، مسوولیتپذیریشان را افزایش دهند و بسترساز برای طرح مطالبات بحق مردم باشند.
*بعد از حوادث آبان هر دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا با تحلیل جناحی و جریانی و البته با ادله خودشان معتقد بودند که جریان رقیب از این حوادث آسیب بیشتری دیده است. به نظر شما کدام جریان سیاسی از این اعتراضها و حوادث بیشتر آسیب دیده و آیا اساسا میتوان در جریان بررسی اعتراضهایی در این سطح به جای نگاه ملی و حاکمیتی نگاه جریانی و جناحی داشت؟
فکر میکنم در این قضیه و بررسی اعتراضها باید ملی برخورد کرد و دنبال نگاه جناحی و جریانی نبود. در این شرایط نباید هر کس مدعی شود که مصایب و مسائل متوجه جریان رقیب است و از مسوولیت خود غافل شود. همه ما، چه در جایگاه اقلیت و چه در جایگاه اکثریت مسوولیتی بر گردن داریم. اما آنچه مسلم است جریان اکثریت که دولت را در دست دارد نقش تعیینکنندهتری ایفا میکند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید