کد خبر: 379898
|
۱۳۹۸/۱۱/۰۵ ۱۱:۴۴:۵۹
| |

محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران:

مهم‌ترین راه صیانت از شورای نگهبان پاسخگویی به افکار عمومی است

یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: مهم‌ترین راه صیانت از شورای نگهبان پاسخگویی به افکار عمومی است.

مهم‌ترین راه صیانت از شورای نگهبان پاسخگویی به افکار عمومی است
کد خبر: 379898
|
۱۳۹۸/۱۱/۰۵ ۱۱:۴۴:۵۹

اعتمادآنلاین| محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: مام مشکل‌مان این است قانون را آن‌طوری که قانونگذار وضع کرده، درست اجرا نمی‌کنیم. اگر قانون درست اجرا شود و دچار کج‌فهمی و بدفهمی نشود، ما نیاز به یک قاعده و قانونی بر سر شورای نگهبان نداریم. حتی اگر هم داشته باشیم و نهادی را به این منظور تعیین کنیم، اگر آن نهاد هم درست عمل نکند، دچار دغدغه‌هایی می‌شویم.

در ادامه متن کامل گفت و گوی عطریانفر را می‌خوانید:


*به نظر شما، به لحاظ قانونی چه نهادی وظیفه نظارت بر عملکرد شورای نگهبان را دارد؟

بر اساس قانون اساسی هیچ نهادی بر شورای نگهبان نظارت نمی‌کند. شورای نگهبان آخرین مرجعی است که در بحث صلاحیت‌ها به‌طور نفی یا اثبات نظر می‌دهد؛ به‌خصوص که در یکی از ادوار پیشین مجلس، نمایندگان اصولگرا، به نظارت استصوابی که مطابق با سلیقه و نظر اعضای شورای نگهبان بود، جنبه قانونی دادند.

با این وضعیت مرجع قانونی مافوقی بر شورای نگهبان، در رابطه با بررسی صلاحیت‌های انتخاباتی وجود ندارد. البته در سایر موارد درواقع موضوع اختلاف مجلس و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلت نظام ارجاع داده می‌شود تا در رابطه با آن تصمیم‌گیری شود. اما راجع به موضوع بررسی صلاحیت‌های انتخاباتی کاندیداهای نمایندگی مجلس، چنین قاعده و قوانینی را نمی‌بینیم.به نظر می‌رسد که قانونگذار، عالی‌ترین مرجع نهاد بررسی صلاحیت‌هاست و قانون این مسوولیت را در اختیار شورای نگهبان قرار داده است.

اگر شورای نگهبان مقابل مسوولیت و ماموریتی که دارد- چه در سطوح پایین‌تر که هیات‌های نظارت را شامل می‌شود و چه در سطوح بالاتر که اعضای شورای نگهبان اعم از فقها و حقوقدان‌ها را شامل می‌شود- در قبال عملکرد خود، به جامعه و نمایندگانی که در بررسی صلاحیت‌های خود دچار مشکل می‌شوند، پاسخگو بوده و بتوانند از تدابیر و تصمیم‌های‌شان دفاع کنند، نیاز به قاعده و قانونی ندارند که بر آنها نظارت کنند. تمام مشکل‌مان این است قانون را آن‌طوری که قانونگذار وضع کرده، درست اجرا نمی‌کنیم. اگر قانون درست اجرا شود و دچار کج‌فهمی و بدفهمی نشود، ما نیاز به یک قاعده و قانونی بر سر شورای نگهبان نداریم. حتی اگر هم داشته باشیم و نهادی را به این منظور تعیین کنیم، اگر آن نهاد هم درست عمل نکند، دچار دغدغه‌هایی می‌شویم.

کما‌ اینکه امروز در برخی از مقررات و قوانینی که در مجلس تصویب می‌شود و شورای نگهبان هم در تصویبش دچار مشکل می‌شود به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع داده شده است. در حال حاضر در بحث اف‌ای‌تی‌اف و برخی از موضوعات هسته‌ای همین کج‌فهمی را در اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز احساس می‌کنیم که موضوع را به فرجام نمی‌رسانند. این نشان می‌دهد که قوانین را در جایگاه واقعی و به درستی بررسی نمی‌کنند.

همان‌طور که این وضعیت را هم در بحث برسی صلاحیت نامزد‌‌های انتخاباتی می‌بینیم که نهادی فرادستی برای نظارت بر شورای نگهبان وجود ندارد. بنابراین فکر می‌کنم نباید خیلی دنبال این مباحث برویم. باید انتظارمان از شورای نگهبان این باشد که در قبال عملکرد‌ خود به جامعه مخاطب، ذی‌نفعان و افکار عمومی پاسخگو باشند. این مهم‌ترین حمایت و صیانت از شورای نگهبان است و مهم‌ترین ابزار است برای احقاق حقوق کسانی که قانونگذار آنها را به عنوان نامزد انتخابات تعریف کرده است.

*از وظایف سخنگوی شورای نگهبان، اقناع افکار عمومی است. این امر چقدر در شورای نگهبان بروز و ظهور دارد؟

ما در طول ادوار و عملکردهای سخنگوی شورای نگهبان، به‌خصوص در بحث ردصلاحیت نامزدهای انتخاباتی، دیده‌ایم که این مقام و همین‌طور سخنگوی فعلی، قدرت اقناع کافی نداشته‌اند. اخیرا بعضی گفته‌اند که به‌دلیل اظهارنظر در دوران نمایندگی ردصلاحیت شده‌اند ولی سخنگوی شورای نگهبان کلیتی را مطرح کرده که عمده 90 نفر نمایندگان فعلی مجلس که رد صلاحیت شده‌اند، به دلیل مساله مالی با این احکام مواجه شده‌اند.

اگر شورای نگهبان بر قاعده نظارت استصوابی مدنظر خود پایبند باشد، چنان‌چه در گذشته هم گفته‌اند در هر شرایطی نظر استصوابی خود مبنی بر رد صلاحیت کاندیداها را اعمال کرده و گروهی از کاندیداها را از موقعیت حقوقی‌شان محروم می‌کنند.اکنون پرسشی که مطرح می‌شود آن است که آقایان که به همین سادگی اظهارنظر کردند و 90 نفر از نمایندگان مجلس دهم را رد صلاحیت کرده‌اند، در مدت 3 ماه باقی‌مانده به پایان مجلس دهم، چگونه قرار است رفتار کنند و افرادی که الان در مجلس هستند و شورای نگهبان هم آنها را رد صلاحیت کرده، با توجه به منطق شورای نگهبان، چگونه حق مشارکت در روند قانونگذاری کشور را دارند.

به نظر می‌رسد توقعی که شورای نگهبان از موضوع استصوابی دارد، به لحاظ روند قانونی دچار مشکل است. از این حیث به نظر می‌آید که حتی همین اظهارنظر کلی سخنگوی شورای نگهبان نیز در راستای اقناع افکار عمومی نیست و جامعه را قانع نمی‌کند و حتی به ذی‌نفعان هم آسیب می‌رساند. در نتیجه ذهنیت جامعه را نسبت به این ذی‌نفعان تخریب می‌کند. بنابراین فکر می‌کنم باید تاکید کنیم که جایگاه عزیزان ما در شورای نگهبان به لحاظ قانونی، جایگاه رفیعی است و ما در قانون هیچ نهادی به اهمیت و عظمت شورای نگهبان نداریم.

بنابراین از اعضای شورای نگهبان می‌خواهیم که در مقابل عملکرد خود به صورت اقناعی با جامعه مخاطب و ذی‌نفعان صحبت کنند، موضوعات را به درستی مطرح کنند و به کلیات اکتفا نکنند. باید سعی کنند از مشکل‌سازی برای خود پرهیز کنند. به هر حال علاوه بر جنبه‌های دنیوی، جنبه‌های اخروی هم مطرح است و خداوند متعال در قیامت از ما در قبال کارها‌ی‌مان پاسخ می‌خواهد.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها