کد خبر: 396525
|
۱۳۹۹/۰۱/۰۹ ۱۱:۳۰:۰۰
| |

ملاحظاتی در مورد نوشته آقای عباس عبدی:

همه مردم دنیا موافق قرنطینه سفت و سخت هستند/ یک تعطیلی 8 هفته‌ای می‌تواند چرخه انتقال ویروس را قطع کند

اینکه می گویند اعمال قرنطینه در حد فرانسه و انگلیس و نه حتی چین مستلزم وجود اقتدار در مدیریت است، علی الاصول حرف درستی است، اما من فکر می کنم اتفاقا این آسان ترین حوزه ای است که حکومت با همین اقتدار موجود هم می تواند از پس این کار بر آید.

همه مردم دنیا موافق قرنطینه سفت و سخت هستند/ یک تعطیلی 8 هفته‌ای می‌تواند چرخه انتقال ویروس را قطع کند
کد خبر: 396525
|
۱۳۹۹/۰۱/۰۹ ۱۱:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| کوروش احمدی: 1- اینکه می گویند اعمال قرنطینه در حد فرانسه و انگلیس و نه حتی چین مستلزم وجود اقتدار در مدیریت است، علی الاصول حرف درستی است، اما من فکر می کنم اتفاقا این آسان ترین حوزه ای است که حکومت با همین اقتدار موجود هم می تواند از پس این کار بر آید. چرا؟ چون اولا اجتناب ناپذیر است. همین که از اعلام عادی شدن اوضاع از شنبه در 6 اسفند رسیدیم به تدابیر به اعتقاد من نصفه نیمه 6 فروردین دلیل اجتناب ناپذیر بودن امر است. یعنی این کاری است که نهایتا باید انجام شود. ثانیا مردم بی شک آماده همکاری اند. نظرسنجی ایسنا در 26 اسفند نشان می دهد ایرانیان هم مانند همه مردم دنیا موافق قرنطینه سفت و سخت اند. مطابق این نظر سنجی 89 درصد مردم موافق قرنطینه شهرهای درگیر با کرونا هستند. چنین اجماع نظری در بین ایرانیان بسیار کم سابقه است. نظر سنجی ها در اروپا نیز نشان می دهد که بیش از دو سوم مردم موافق قرنطینه هستند. بعلاوه، در ایران سردار باقری نیز در 11 اسفند از "خلوت سازی شهرها" سخن گفت. این یعنی اینکه نهادهای خارج از کنترل دولت نیز موافق بودند. لذا وقتی تقریبا همه با قرنطینه موافق اند و حتی کار بستن حرم ها نیز برغم مخالفت های اولیه اجرایی شد، چرا قرنطینه را باید "تکلیف ما لا یطاق" تلقی کنیم. ضعف ساختار که آقای عبدی به آن اشاره می کنند حرف درستی است، اما در شرایطی که مردم متوجه خطر و موافق اقدامات جدی هستند، همین ساختار هم می تواند از پس این کار مهم بر آید.


2- آقای عبدی می گوید "بی مایه فطیر است" و این در مقام اشاره به منابع اقتصادی لازم کاملا حرف درستی است. و من فکر می کنم ملاحظه و تردید اصلی از همین ناحیه است. به این معنی که دولت منابع لازم را برای تامین حداقلی مردم در زمان خانه نشینی ندارد. اما به اصطلاح آخرش چی. Endgame چیست؟ ته کار قرار است چه شود؟ 5/ 8 میلیون مسافر از 19 استان یعنی فراهم کردن مقدمات فاجعه و اگر خدای ناکرده این فاجعه محقق شود، آیا اقتصاد همچنان می تواند سرپا بماند. چین نشان داد و علم اپیدمی شناسی ثابت کرده که با یک تعطیلی 8 هفته ای می توان چرخه انتقال را قطع کرد. و بعد از 8 هفته باضافه 2 هفته برای ظهور علائم در برخی افراد مبتلا می توان امید به راه اندازی اقتصاد را داشت. و تقریبا همه کشورها با همین پیش فرض دارند چنین می کنند. اما این راهی که ما اکنون داریم می رویم یعنی نبودن امید برای عادی سازی کسب و کارها برای یک سال یا بیشتر باضافه تلفات سنگین.


3- اشکالی که کاهش مصرف بنزین می تواند ایجاد کند را من درک نکردم. کشورهایی که همه مردم را ملزم به خانه نشینی کرده اند چه می کنند؟ بعلاوه، با وجود نداشتن تصویری از آینده کسب و کارها و تلفات سنگین در صورت ادامه وضع کنونی که همه این کاهش ها و تعطیلی های مورد اشاره را تحمیل خواهد کرد، مگر راه دیگری باقی می گذارد.


4- تشییع جنازه سردار اسدالهی و رد کمک پزشکان بدون مرز اگر چه اتفاقات تاسف باری بود، اما در برابر عظمت و بزرگی مشکل پیش رو قابل گذشت و ندیده گرفتن است و تاثیری بر سیر اصلی امور ندارند.


5- بحث مهمتر آقای عبدی در ارتباط با "حل مسئله تحریم ها و سپس آغاز گفتگوها" است و امیدوارم که برداشت جناب عبدی در این رابطه اشتباه باشد. یعنی امیدوارم چنین نباشد که دولت روحانی به ادامه بحران کرونا در کشور برای حل مسائل با آمریکا امید بسته باشد. احتمالا خود آقای عبدی هم امیدوارند که برداشتشان اشتباه باشد. اولا حداقل من هیچ نشانه ای دال بر اینکه دولت ترامپ حتی چنین احتمالی را بررسی کرده باشد، ندیده ام. آمریکای کلینتون و انگلیس تونی بلر در دهه 1990 به قدر سر سوزنی از تحریم ها علیه عراق کوتاه نیامند، آن هم در شرایطی که یک جنبش بزرگ بین المللی برای لغو تحریم ها در جریان بود و سه دولت روسیه، فرانسه، آلمان و بقیه که بدوا مخالف حمله آمریکا به عراق بودند، مصرا در سازمان ملل خواستار لغو یا تعدیل تحریم ها بودند. و این در شرایطی بود که میلیون ها عراقی با مشکلات عظیم بهداشتی و سوء تغذیه و ... طی یک دوره ده ساله مواجه بودند. ثانیا نشانه هایی که داریم می بینیم دال بر روندی معکوس است؛ یعنی دال بر تاکید بر ادامه تحریمها و تاکید بر حتی سخت تر کردن آن ها است؛ نشانه هایی که همه داریم می بینیم (تحریمهای جدید، کاهش زمان معافیت عراق به یک ماه، اصرار پمپئو به حمله به اهدافی در ایران بعد از حمله 11 مارس به پایگاه تاجی در عراق، اصرار و پیگیری آمریکا در پیشنهاد کمک پزشکی به ایران به عنوان رفع تکلیف و...) البته ممکن است آمریکا در حوزه کمک های بشردوستانه تخفیف هایی در تحریم ها بدهد یا ارسال کالاهایی را تحت نظارت (مثل برنامه نفت در برابر غذا) اجازه دهد، اما متاسفانه نشانه ای بیشتر از این در دست نیست.

اما اینکه در کنترل اپیدمی کم بگذاریم تا به آمریکا فشار بیاید، یعنی ایجاد مخاطرات بسیار عظیمی برای کشور بدون اینکه امید چندانی به کسب نیتجه ای از آن باشد. البته ادامه فشار بر آمریکا در هر شرایطی کار درستی است اما این قضیه نباید روند مبارزه قاطع با کرونا را مختل کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها