«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
ترامپ چه برنامه ای برای ایران دارد؟
ترامپ می خواهد نظم دنیا را منطبق با منافع امریکا و با کمترین هزینه و دردسر سروسامان دهد. برای رسیدن به این هدف، همان کاری را می کند که در جریان انتخابات امریکا و رقابت با هیلاری کلینتون انجام داد. او در میدان داری کرونا نشان داده قصد دارد تا رهبران چین را به دلیل شیوع ویروس کرونا به مجازات برساند.
اعتمادآنلاین| ترامپ برای ایران چه برنامه ای دارد؟ آیا رییس جمهوری امریکا به دنبال فروپاشی نظام سیاسی ایران است یا آنکه به دنبال نیروهای سیاسی ای در ایران است که با اوباما و جان کری دست نداده اند تا با آنها برای تامین منافع طرفین وارد مذاکره شود؟ ترامپ چه آینده ای را برای ایران و رابطه امریکا و ایران در نظر دارد؟ آیا او به دنبال مذاکره است یا می خواهد پس از پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، ایران را هم مجازات کند؟ رابطه ایران و امریکا با وجود ترامپ در رهبری ایالات متحده امریکا چه فرصت ها و تهدیدهایی را پیش روی مقامات ایران قرار داده است؟ ایران چه راهبردی را در شرایط فعلی و آتی در قبال ترامپ باید در صدر سیاست های خود قرار دهد؟
این پرسش های،بخشی از سئوالاتی است که این روزها مردم کوچه و بازار از یکدیگر می پرسند.شاید بهتر باشد جواب این پرسش ها را همین ابتدا مطرح کرد:ترامپ می خواهد نظم دنیا را منطبق با منافع امریکا و با کمترین هزینه و دردسر سروسامان دهد. برای رسیدن به این هدف، همان کاری را می کند که در جریان انتخابات امریکا و رقابت با هیلاری کلینتون انجام داد. او در مقام یک تاجر کاربلد نبض جامعه امریکا را گرفت، ادای دلقک ها و احمق ها را درآورد و از همان روز اول تصویری از او منعکس و منتشر شد که شبیه بازتاب تصویر آینه کوژ یا محدب، غیر واقعی و مجازی بود. اما واقعیت این بود که زیر پوست این رفتار یک سناریوی پیچیده و تودرتو جریان داشت.
ترامپ می دانست که شعارهای پوپولیستی، نژادپرستانه و برتری جویانه اش خریدار دارد. وعده هایی هم داده بود. از جمله خروج از برخی پیمان های بین المللی مثل معاهده زیست محیطی پاریس و پیمان اقتصادی نفتا، لغو بیمه همگانی «اوباماکر»، کاهش مالیات شرکت های امریکایی، ساخت دیواری مرزی با مکزیک، افزایش بودجه امریکا، بالابردن شاخص کل سهام «داوجونز»، کاهش بیکاری به زیر 5 درصد، احیای طرح های استخراج منابع زغال سنگ، افزایش رشد اقتصادی امریکا، انتقال سفارتخانه امریکا در اسراییل از شهر تل آویو به شهر قدس، کاهش پرداخت امریکا به بودجه سازمان ملل، سختگیری برای ورود مهاجرین، حل تهدید کره شمالی و خروج از برجام. یک سال از ریاست جمهوری ترامپ گذشته و او به همه این وعده ها عمل کرده و بی شک از منظر مردم امریکا او یک رییس جمهور خوش قول و خوش حساب است اما با توجه به واقعیت های نظام جهانی، تصمیمات و اقدامات او برای همه دنیا می تواند سودده یا هزینه ساز باشد. استراتژی ترامپ در سیاست خارجی بیشتر شبیه مدل تجارت او است. فرار از هزینه های تریلیون دلاری سرسام آور برای دخالت درامور دنیا و تاکتیک انزوای خودخواسته با همین رویکرد تجارت مآبانه ترامپ در امریکا دنبال می شود.
امریکای ترامپ، امریکای بالابردن درآمدهاست. مگر مواضع ضد اعراب او را یادمان رفته است؟ او پیش از اینکه پروژه ایران ستیزی اش را کلید بزند به اعراب حمله کرد و گفت که کشورهای عربی در دامن ما (امریکا) که غول هستیم سوار شده اند و اگر ما آنها را از دامن مان بیرون بیندازیم، می میرند.
بنابراین اعراب باید برای حیات و بقای شان بیشتر پول بپردازند. این پول بیشتر همان صورت حساب 7 تریلیون دلاری است که امریکا برای آینده اش به آن نیاز دارد. اعراب که معلوم است برای ادامه حیات 7 تریلیون دلار که هیچ، 17 تریلیون دلار هم می دهند تا جای شان در دامن غول جهان امن باشد. البته که غول سواری بی هزینه نیست.
حکام عرب وابسته به امریکا، پول می دهند و همه تحقیرهای امریکایی را هم به جان می خرند: اما حکایت ما با اعراب متفاوت است.
ما نه مثل دولت های عرب وابسته، 7 تریلیون دلار پول داریم که صورت حساب امریکایی ها را پرداخت کنیم و نه مثل کره شمالی هستیم که در تنگناها، دیگ ایدئولوژی مان ته بکشد. پس باید برای حفظ هویت تاریخی، دفاع از عقیده و استقلال، عبور از بحران های موجود و دردسرهای محتمل و حفظ زندگی مردم راه چاره پیدا کنیم که فقه و اجتهاد حکومتی چیزی نیست جز تغییر استراتژی ها برای جلوگیری و کاستن هزینه های زندگی برای مردم.
به همین جهت با توجه به آنکه امریکا در ماجرای برجام تعارف را با اروپایی ها کنار گذاشته و تلاش دارد تا انضباط خاورمیانه را با متر و معیار خودش بسازد لازم است تا هرچه سریع تر شرایط فعلی و تهدیدات آتی از سوی مسوولان کشور مورد ارزیابی قرار بگیرد. ما تا وقتی آگاهی دقیقی از بضاعت ملی نداشته باشیم اتخاذ هر راهبردی در قبال شرایط جدید می تواند امنیت ملی و حاکمیت ملی را با مخاطرات جدی مواجه کند.
بر همین اساس سوژه اصلی ارکان قدرت و اصحاب سیاست در حال حاضر، پیدا کردن راه حلی برای مواجهه با امریکای ترامپ است نه مسائل حاشیه ای و قلابی و نامتجانس با نیاز مردم. اگر در دفاع مقدس این مردم بودند که با شهادت و ایثار و جانبازی، امنیت ملی ایران را حراست کردند امروز نوبت به مسوولان کشور است تا با بینشی منطبق با واقعیات کشور برای خواسته مردم که همانا تامین نیازهای زندگی شان است تدبیر کنند. باید بدانیم که امریکایی ها با حمایت جعلی و بدلی از مردم ایران به دنبال ایجاد شکاف حاکمیت- ملت هستند تا در کنار این افتراق با پمپاژ تبلیغات منفی و تشدید فشارهای اقتصادی، امید مردم را به تحول آتی کشور به ناامیدی تبدیل کنند. درنتیجه گیر کار امروز را نمی شود برطرف کرد مگر آنکه کادر نظام به تصمیم واحد برسند و هزینه-فایده های این تصمیم- هرچه که باشد- برای تمامی سطوح همگانی اعم از خواص و نخبگان، توده های اجتماعی و مردم کوچه و بازار اطلاع رسانی شود.
دیدگاه تان را بنویسید