قصه غمبار «دهانه ذوالفقار»؛
از ابهام مرگ 10 افغان تا شایعه تجاوز افغانهای پناهجو به چند کودک ایرانی
در «کمپ موریا» میان پناهجویان همزبان افغان و ایرانی اتفاقاتی افتاده است که از آن هم اطلاعات دقیق و معتبری در دست نیست و ادعا میشود افغانهای پناهجو از آنچه بر هموطنانشان در مرز ایران و افغانستان گذشته خشمگین شده و خواستهاند دلِ پرِ خود از مشقتهای مسیر مهاجرت را این گونه خالی کنند.
اعتمادآنلاین| هنوز هیچکس نمیداند در چهل و سومین روز بهار 99 در آن نیمهشب بارانی دقیقا چه اتفاقی در «دهانه ذوالفقار» افتاده است. گویا 46 نفر از همزبانان ما که اهل افغانستان بودند آن شب دل به سودای یافتن کار میسپارند تا خود را به ایران برسانند.
گفته میشود که از میان این جمع 10 تن جان باختهاند. از سرنوشت 15 تن دیگر هم هنوز خبری در دست نیست. تعدادی از این عده راویان آن شب شدهاند.
12 روز پس از آن شب پر از ابهام کیلومترها دورتر از «دهانه ذوالفقار»، حتی دورتر از «ازمیر» ترکیه، در جزیرهای که متعلق به یونان است در «کمپ موریا» میان پناهجویان همزبان افغان و ایرانی اتفاقاتی افتاده است که از آن هم اطلاعات دقیق و معتبری در دست نیست و ادعا میشود افغانهای پناهجو از آنچه بر هموطنانشان در مرز ایران و افغانستان گذشته خشمگین شده و خواستهاند دلِ پرِ خود از مشقتهای مسیر مهاجرت را این گونه خالی کنند. گزارشهایی که روزنامه «اعتماد» نمیتواند صحت آنها را تایید کند، موضوع این زد و خوردها در موریا را وخیمتر روایت میکند تا آنجا که از آزار و اذیت چند کودک و نوجوان ایرانی هم سخن به میان آمده است.
در این میانه آنهایی که نه «دهانه ذوالفقار» را از نزدیک دیدهاند و نه آنها که مسیر مهاجرت را میشناسند راویان آنچه در مرز مشترک ایران - افغانستان و ترکمنستان رقم خورده شدهاند. جالب آنجاست که افغانستان اینک دو رییسجمهور دارد و در این شرایط و با وجود استقبال ایران از ایجاد یک تیم حقیقتیاب مشترک میان مرزبانان دو کشور این کمیته تازه تشکیل شده و هنوز به تحقیق و تحلیل ماجرا نپرداخته است.
قطعا غم از دست دادن عزیزان همزبان ما در افغانستان بزرگ و دلگیر است، اما پیش از هر قضاوتی باید صبور بود تا زوایای پنهان آن شب مورد نظر مشخص شود. بنابراین شاید پیش از هر بحث دیگری بهتر باشد «دهانه ذوالفقار» را بهتر بشناسیم و ببینیم جایی که ماجرا در آن رخ داده چه جایی است؟ شناخت این منطقه به فهم بیشتر آنچه روی داده است، کمک خواهد کرد.
دهانه ذوالفقار کجاست؟
ماجرایی که اینک بیش از خانوادههای داغداری که عزیزان خود را در افغانستان از دست دادهاند مورد توجه رسانههای فارسیزبان خارج از ایران قرار گرفته در منطقهای خاص از نظر جغرافیایی و ژئوپلیتیکی واقع شده است. آنچه محل بحث در مورد چگونگی مرگ 10 تن و ناپدید شدن 15 تن دیگر شده در سرزمینی در نزدیکی شهرستان تربتجام خراسان رضوی رخ داده که که از نظر جغرافیایی گذرگاهی میان دو رشته صخرهای موازی است. رودخانهای مرزی هم در آن جریان دارد.
این منطقه که «دهانه ذوالفقار» خوانده میشود و نقطه آغازین مرز ایران و افغانستان است مرز مشترک سه کشور ایران، افغانستان و ترکمنستان است. در این منطقه ادامه هریرود، به رودخانه تجن شناخته میشود.
خط مرزی ایران - افغانستان از دهانه ذوالفقار در شمالیترین نقطه تا ملک سیاهکوه جنوبیترین نقطه آن با درازای 945 کیلومتر در کناره جاده 99 ایران کشیده شده است. 172 نشانه مرزی در فاصله هر 3 مایل در سه بخش شمالی، مرکزی و جنوبی شناسه این خط مرزی هستند.
ایران و افغانستان 815 کیلومتر مرز مشترک دارند که از 85 سال قبل و پس از مناقشات و اختلافاتی که بر سر تعیین خط مرزی به حکمیت ترکیه انجامید بر اساس آن روابط مرزی خود را تنظیم میکنند.
پس از ماجرای جدا شدن افغانستان از ایران بحث بر سر سرحدات دو کشور از سال 1269 خورشیدی با حضور نظامیان انگلیسی جریان داشت تا آنکه سرانجام موضوع در 1312 به جایی رسید که ترکیه بر سر اختلافات مرزی ایران و افغانستان حکمیت کند و ارتشبد «فخرالدین آلتای» مامور این کار شد.
با نظر این نظامی اهل ترکیه آنچه تعیین شد در مجلس شورای ملی وقت در سیزدهمین روز مهر 1314 به عنوان مرز میان ایران و افغانستان مصوب شد. در دهه 30 نیز جزییات چگونگی مرزبانی مشخص شد و این موضوع با وجود فراز و فرودهای سیاسی افغانستان ادامه داشته است. در سال گذشته نیز مرزبانان دو کشور با هم جلسههایی داشتند.
در عین حال سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان که در روزهای اخیر به ادعاهای مطرح شده درباره حادثه «دهانه ذوالفقار» پاسخ میداد به نکتهای درباره وضعیت پاسگاههای مرزی اشاره کرد. براساس گزارشی که ایرنا منتشر کرده او گفته است: «در چند ماه اخیر دستکم 120 هزار افغان از همین مرزها وارد ایران شدهاند.
در سه سال اخیر به سبب تهدیدات ناشی از حضور داعش و طالبان، نیروهای افغان حداقل 54 پاسگاه مرزی افغانستان (که حتی هزینه احداث بسیاری از آنها در سالهای گذشته از سوی دولت ایران در اختیار کشور دوست و همسایه قرار گرفته) را تخلیه کردهاند و این مناطق مرزی همجوار خاک جمهوری اسلامی ایران کاملا در اختیار نیروهای تروریستی قرار دارد.»
آن شب بارانی
اتفاقی که در آن خانوادههای افغان داغدار عزیزانشان شدهاند در چه زمانی و با چه مختصاتی روی داده است؟ تاکنون آنچه از ماجرا روایت شده و شبکههای فارسیزبان نیز آن را برجسته کردهاند بر پایه اظهارات افرادی است که در جمع 46 نفره حضور داشتهاند. اما پیش از پرداختن به آنچه آنها روایت کردهاند میتوان نگاهی به گزارشهای سازمان هواشناسی کشور انداخت.
این موضوع در «دهانه ذوالفقار» که رودی از دل آن جریان دارد و اتفاقا قربانیان این ماجرا نیز گویا در آب غرق شدهاند اهمیت مییابد که آن شب چگونه شبی بوده است؟ مهتابی یا ابری یا بارانی؟ وضعیت دید در هر شرایطی متفاوت است.
بر اساس هشدار شماره 10 مرکز پیشبینی اداره کل هواشناسی خراسان رضوی، هشدار با سطح نارنجی اعلام شده است که در آن تصریح شده از عصر پنجشنبه 11 اردیبهشت 99 «وقوع بارشهای رگباری توام با رعد و برق در نواحی مستعد وقوع صاعقه و بارش تگرگ همراه با وزش باد شدید لحظهای، آبگرفتگی معابر و بالا آمدن آب رودخانهها و سیلابی شدن مسیلها» پیش روست.
در این گزارش منطقه «تربتجام» هم مورد تاکید قرار گرفته است و همچنین به طور کلی این توصیه آمده است: «در نظر گرفتن تمهیدات لازم جهت جلوگیری از بروز خسارات احتمالی به ویژه عدم تردد و توقف در حاشیه رودخانهها، خودداری از صعود به ارتفاعات و مناطق کوهستانی و ...».
حقیقت را بجوییم
موضوع بررسی این حادثه ابتدا با تاکید بر تشکیل تیم دیپلماتیک مطرح بود در حالی که آنچه به وقوع پیوسته است ماجرایی در قالب موضوعات مرزبانی است. اما سرانجام «اشرف غنی» 20 اردیبهشت در فرمانی یک هیات حقیقتیاب 10 نفره را به ریاست «محمدحمید طهماسی» سرپرست فرماندهی نیروهای مسلح افغانستان برای بررسی این حادثه تعیین کرد.
اینک باید منتظر بود تا هیات حقیقتیاب مشترک به بررسی ماجرا بپردازند و نتیجه آنچه ادعا میشود را بررسی کنند. قدر مسلم آنکه 10 تن جان خود را از دست دادهاند و باید دید که این اتفاق چگونه و با چه کیفیتی روی داده است.
اگر فردی در وقوع این رویداد نقش داشته باشد باید شناسایی و مجازات شود. اما تا زمان تعیین مقصر احتمالی و شفاف شدن چگونگی رویداد باید از هر اقدام تحریکآمیز و هیجانزدگی پیشگیری کرد. نگاهی به روابط ما و افغانها میتواند به آرام شدن فضا کمک کند.
شاید افغانها در شرایطی که ایران در شرایط اقتصادی ناشی از تحریم روزهای خوبی ندارد سختیهای مضاعفی را تجربه میکنند. اما آنها به خاطر دارند که از چند دهه قبل و با وقوع جنگ در افغانستان و سپس بر سر کار آمدن طالبان پناهگاهشان ایران بوده است. سرانجام روز سهشنبه 23 اردیبهشت، موسوی سخنگوی وزرات خارجه ایران به تفصیل به ابهامات موجود در این حادثه پاسخ گفت:
الف- در تاریخ مورد نظر و در محدوده ادعایی نهتنها چنان واقعهای رخ نداده و مواجههای از هیچ نوع میان نیروهای جمهوری اسلامی ایران با اتباع افغان رخ نداده، چه رسد به ادعاهای ناظر بر انتقال افراد به اردوگاه یا رفتارهای دور از شأن انسانی، بلکه در آن زمان به دلیل شرایط خاص جوی در منطقه حتی هیچ گونه ورود اتباع افغان به خاک جمهوری اسلامی ایران ثبت نشده است.
ب- با توجه به شیوع بیماری کرونا و با هدف دور نگاه داشتن مرزبانان از خطر ابتلا به ویروس کرونا، مرزبانی هیچ اردوگاهی در مناطق مرزی به صورت دایر ندارد و هر گونه ادعاهایی از قبیل انتقال اتباع افغان به اردوگاه یا اجبار آنان به کار اجباری و مانند آن از ریشه غلط و دروغ است.
پ- چگونگی اتفاق رخ داده برای ما به طور دقیق روشن نیست، چون این سانحه نه در قلمرو ما رخ داده و نه نیروهای ایرانی دخالتی در آن داشتهاند، اما با تکیه بر گمانهزنیهای کارشناسی، تجربیات گذشته و مشاهدات میدانی، میتوان صرفا حدسهایی زد.
ت- این احتمال هست که اتباعی از افغانستان قصد ورود غیرقانونی به خاک ایران را داشتهاند و برای احتراز از مواجه شدن با پاسگاههای ایرانی، تلاش کردهاند از بخشهایی از رودخانه که نزدیک پاسگاههای ما نیست، عبور کنند. در این ایام رودخانه هریرود از جریان آب قابل توجهی برخوردار است و احتمال میرود این افراد، چون به منطقه ناآشنا بوده و از شدت آب و عمق رودخانه بیخبر بودهاند، وارد رودخانه شده و دچار حادثه شده باشند.
ج- احتمال دیگری که مطرح است اینکه این افراد در شاخههای فرعی هریرود در داخل خاک افغانستان گرفتار آب شده و در بخش مرزی هریرود از آب گرفته شده باشند. به خصوص که هیچ گونه جسدی از اتباع افغان در ساحل ایران مشاهده نشده که با توجه به وضعیت توپوگرافی رودخانه که شیب آن به سمت ایران است احتمال وقوع رویداد در هریرود را کم میکند.
13 روز بعد
هنوز هیچ کس نمیداند در چهل و سومین روز بهار 99 در آن نیمهشب بارانی دقیقا چه اتفاقی در «دهانه ذوالفقار» افتاده است.
با وجود آنکه بی. بی. سی با برخی از حاضران در گروه 46 نفره صحبت کرده و روایت آنها را منعکس کرده هنوز به درستی مشخص نیست که این گروه 46 نفره دقیقا در چه مسیری و توسط چه کسی یا چه کسانی راهشان سد شده است.
رسانهها شنبه بعد از این واقعه از طریق توییتر در جریان این ماجرا قرار گرفتند. بر اساس گزارشی که ایرنا منتشر کرده است «شنبه سیزدهم اردیبهشتماه سال جاری، کانالهای خبری و اکانتهای توییتری تصاویر، ویدیوها و خبرهایی را نشر و بازنشر کردند که در آنها ادعا شده بود مرزبانی ایران مهاجران افغان را که درصدد ورود به خاک جمهوری اسلامی بودند، مورد ضرب و شتم قرار داده و آنها را وادار به عبور از رودخانه هریرود کرده است. بر اساس ادعاهای موجود در اثر مجموعه این اقدامات شماری از مهاجران افغان در این رودخانه غرق شده و شماری دیگر نجات مییابند و از سرنوشت تعدادی دیگر خبری در دست نیست.»
ایرنا در گزارش خود توضیح داده بود: «مبنای این خبر اظهارات یکی از شهروندان افغانستانی است که مدعی شده «حدود 50 تن از اتباع افغانستان که به صورت غیرقانونی وارد خاک ایران شده بودند، توسط مرزبانان ایرانی بازداشت، وادار به کار اجباری، شکنجه، لخت و سرانجام به رودخانه انداخته شدهاند.»
به فاصله چند ساعت تصاویری از اجساد در شهر هرات افغانستان نشان داده و در ویدیوهایی اعلام میشود که اجساد مورد نظر جانباختگانی هستند که نیروهای مرزبانان ایران آنها را وادار به عبور از رودخانه هریرود کردهاند. همزمان «جیلانی فرهاد» سخنگوی استاندار هرات افغانستان از انتقال 3 جسد به شهر هرات و خبرنگار بیبی سی از انتقال 6 جسد به این شهر خبر میدهند. مجموع این رویدادها طی 10 روز گذشته بر روابط دیپلماتیک ایران و افغانستان تاثیر گذاشته، اعتراضاتی در کابل پایتخت افغانستان در پی داشته است.»
آنهایی که نه «دهانه ذوالفقار» را از نزدیک دیدهاند و نه آنها که مسیر مهاجرت را میشناسند راویان مرگ 10 افغان در مرز مشترک ایران - افغانستان و ترکمنستان شدهاند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید