انتقاد کیهان به دیدگاه خاتمی درباره دین و آزادی
خاتمی در باب آزادی همچون سایر مفاهیم مانند توسعه، جامعه مدنی، دموکراسی، حقوق بشر و متاثر از دیدگاههایاندیشمندان غرب بود. او بر این باور بود که بایستی یک دین حداقلی را با تجربیات غربی ممزوج کرد و جامعه با «اسلام میانه» هدایت شود.
اعتمادآنلاین| خاتمی دین را یک موضوع و آزادی را موضوع دیگر میپنداشت و به دنبال این بود که دین در مقابل آزادی قرار نگیرد و اگر قرار بگیرد این دین است که بایستی کنار زده شود! خاتمی از دین، باور دین کامل را متصور نبود. به چند جمله از خاتمی در این خصوص توجه کنید: «باید اسلام را به گونهای ببینیم که با دموکراسی سازگار باشد. اگر دین توانست آزادی را قبول کند، هم به امر «دموکراسی» کمک میکند و هم خود دین «تلطیف» میشود. اگر دین میخواهد بماند، باید حداقل به مقوّمات حقوق بشر تن دهد».
این جمله خاتمی در راستای دیدگاه یورگن هابرماس، فیلسوف آلمانی است که در سفر به تهران در 21اردیبهشت 1381 به دعوت وزیر وقت ارشاد، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بیان کرد و اینک خاتمی در زادگاه او، این دیدگاه را تکرار میکرد. خاتمی در دومین جلسه تبیین مبانی نظری اصلاحات، در ضمن توضیح مردمسالاری و محورهای آن، لوازم تحقق این مردمسالاری را عبارت میداند از: آزادیاندیشه، آزادی بیان، آزادی اجتماعات و بخصوص آزادی انتقاد از قدرت متمرکز بدون اینکه هزینهای داشته باشد».
همچنین خاتمی در سخنرانی به مناسبت اوّلین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران میگوید: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی.»
با نوع تعریفی که خاتمی از دین، دموکراسی، پیشرفت، مردم سالاری و آزادی میکند، جامعه روشنفکری و روزنامههای زنجیرهای تحت حاکمیت این جریان، به تمامی حوزهها از جمله حوزه مقدسات و اصول دین و شریعت ورود پیدا کردند و به نشر هجویات و دیدگاههای سکولاریستی - به معنای زدودن دین از زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی - پرداختند که مورد اعتراض خاتمی هم قرار گرفت!
سید محمد خاتمی در دیدار جمعی از فعالان سیاسی، هنرمندان و روزنامهنگاران در آستانه دوم خرداد، به مقوله «آزادی» اشاره کرده و سوءاستفاده و افراطیگری که از این رهگذر ایجاد شده را یادآوری میکرد و آن را هزینه طبیعی گذر ملت از رژیم استبدادزده پهلوی دانست: «لازمه آزادی بروز سخنها و مواضع متفاوت است. ولی ما در اینکه حساب اصلاحات واقعی را از بسیاری از حرف و سخنها و رفتارهای نادرست مجزا کنیم چندان موفق نبودیم»، «نمیشود اصلاحات را پذیرفت ولی همه چیز و همه کس و حتی نظام را زیر سؤال برد. میشود همه ارکان نظام از رهبری و قوای مختلف گرفته تا ادارات و دوائر انتقاد و پرسش کرد، ولی تخریب و اهانت هرگز. در حالی که چنین اقدامهایی صورت گرفت و متاسفانه به نام اصلاحات هم تمام شد»
دیدگاه تان را بنویسید