بحران بیاعتمادی در کشور از چه چیزی نشات میگیرد؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرد: وضعیت به شکلی بوده که براساس مشکلات اقتصادی طبقه متوسط تقریبا از جامعه حذف شده است. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی دو طبقه بیشتر در جامعه ایران وجود ندارد. یک طبقه زیر خط فقر و دوم طبقه بسیار ثروتمند.
اعتمادآنلاین| مجلس یازدهم در شرایطی شکل گرفت که اغلب چهرههای اصلاحطلب ردصلاحیت شدند و به همین دلیل اصولگرایان کار سختی برای پیروزی در انتخابات نداشتند. به همین دلیل نیز مجلس آینده با اکثریت اصولگرایی شکل گرفته است؛ مجلسی که با چالشهای مهمی مانند چالش اقتصادی و بینالمللی مواجه خواهد بود. در چنین شرایطی بیم این میرود که مجلس به جای اینکه به دغدغههای اصلی کشور بپردازد، رویکرد تقابل با دولت را در پیش بگیرد و به سمتی حرکت کند که حاشیهها بر متن غلبه پیدا کند.
برای تحلیل و بررسی این موضوعات با غلامرضا مصباحیمقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفتوگو کردیم. مصباحیمقدم معتقد است: «بحران بیاعتمادی که امروز در جامعه ایران وجود دارد، ناشی از مشکلات اقتصادی است. به همین دلیل حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر رفتهاند. این موضوع بسیار جدی است. وضعیت به شکلی بوده که براساس مشکلات اقتصادی طبقه متوسط تقریبا از جامعه حذف شده است. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی دو طبقه بیشتر در جامعه ایران وجود ندارد. یک طبقه زیر خط فقر و دوم طبقه بسیار ثروتمند. این در حالی است که دایره طبقه ثروتمند جامعه نیز روزبهروز محدودتر میشود. اگر قرار است این بحران بیاعتمادی در جامعه ایران از بین برود تنها حاصل کارکرد مجلس یازدهم نخواهد بود و همه نهادهای تصمیمگیر جامعه در آن نقش خواهند داشت». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اصولگرایان با توجه به چه سازوکاری به لیست انتخاباتی در انتخابات مجلس دست پیدا کردهاند؟ چرا به جای چهرههای سرشناس افراد گمنام بیشتری در لیست انتخاباتی اصولگرایان قرار داشت؟
شرایط انتخابات مجلس شورای اسلامی به سمتی پیش رفت که طیفهای مختلف اصولگرایی در یک اتفاق مبارک دور هم جمع شدند و به همین دلیل یک اجتماع حداکثری در بین اصولگرایان شکل گرفت. اینکه چرا اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که از افراد سرشناس در لیست انتخاباتی خود استفاده نکنند و افراد دیگری را وارد لیست کنند، سوالی است که باید کسانی که چنین تصمیمی را اتخاذ کردهاند، پاسخ بدهند و بنده در این زمینه اظهار نظر نمیکنم.
آیا پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم را در شرایطی برابر و عادلانه نسبت به اصلاحطلبان میدانید؟
انتخابات زمانی عادلانه خواهد بود که قانونی باشد. هنگامی که یک انتخابات براساس قانون یک جامعه برگزار میشود عادلانه نیز هست. واقعیت این است که اگر اصلاحطلبان با چهرههای پرنفوذ هم در انتخابات شرکت میکردند همین نتیجه رقم میخورد و اصلاحطلبان شکست میخوردند. البته بسیاری از چهرههای پرنفوذ اصلاحطلب از ابتدا تصمیم گرفتند در انتخابات ثبتنام نکنند که این مسأله نیز حائز اهمیت است. قبل از انتخابات نیز برخی از اصلاحطلبان مانند آقای زیباکلام شکست اصلاحطلبان در انتخابات را پیشبینی کرده بود. برخی دیگر از چهرههای اصلاحطلب نیز این وضعیت را پیشبینی میکردند.
به هر حال هر دو جریان سیاسی کشور از رسالت اصلی خود دور شده و ضعیف شدهاند. این مسألهای غیرقابل کتمان است. با این وجود به نظر میرسد اصولگرایان بیش از آنکه روی تواناییهای خود برای حضور در انتخابات حساب کرده باشند روی ردصلاحیت اصلاحطلبان توسط نهادهای نظارتی حساب کردهاند و شاید دلیل اصلی پیروزی آنها نیز همین مسأله بوده است. آیا این چنین نبوده؟
اصولگرایان چنین ذهنیتی درباره انتخابات نداشته و منتظر نبودهاند رویکرد شورای نگهبان را در این زمینه مشاهده کنند. به صورت کلی اصولگرایان به صورت سیاسی به رفتار شورای نگهبان نگاه نمیکنند و بیشتر از منظرحقوقی به تصمیمات شورای نگهبان نگاه میکنند.
چرا میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم نسبت به همه ادوار مجلس کمتر بوده است. آیا این اتفاق به دلیل ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان نبوده؟
اصلاحطلبان باید این سوال را از خود بپرسند که در گذشته چه عملکردی از خود بروز دادهاند که پشتوانه این جریان تا به این اندازه کاهش پیدا کرده است؟ شخصیتی مانند آقای مجید انصاری دارای اعتبار سیاسی زیادی است، با این وجود میزان رأیی که ایشان در انتخابات مجلس در تهران به دست آورده در حدود دویست و شصت هزار رای بوده است. این مسأله نشان میدهد حامیان جریان اصلاحات در تهران پای صندوقهای رأی نیامدهاند. پاسخ این سوال را باید از اصلاحطلبان پرسید. به نظر میرسد در انتخابات سال 92، 94 و 96 که حامیان جریان اصلاحات در انتخابات حضور داشتهاند از عملکرد دولت، مجلس و شورای شهر رضایت نداشتهاند و عملکرد کسانی که انتخاب کردهاند مورد رضایت آنها نبوده است. به همین دلیل نیز تصمیم گرفتهاند در انتخابات مجلس شرکت نکنند. اصلاحطلبان به جای اینکه فرافکنی کنند باید یک تحلیل جدی درباره عملکرد خود در گذشته کنند و نقطهضعفهای خود را پوشش دهند. امروز اصولگرایان در انتخابات پیروز شدهاند و به همین دلیل نیازی وجود ندارد که به تحلیل شرایط خود بپردازند. آن چیزی که در شرایط کنونی دارای اهمیت است، این است که چرا حامیان جریان اصلاحات در انتخابات مشارکت نداشتهاند. بدونشک پاسخ دقیق به این سوال تا حدود زیادی چشمانداز آینده را نیز مشخص خواهد کرد. نکته دیگر اینکه معمولأ در هر انتخاباتی بین20 تا 30 درصد افراد جامعه در انتخابات شرکت نمیکنند. با این وجود نمیتوان میزان مشارکت در انتخابات را قابل قبول قلمداد کرد و میزان مشارکت در انتخابات مجلس نسبت به ادوار گذشته پایین بوده است. با این وجود باید نقش جریان اصلاحات را در این کاهش میزان جستوجو کرد و مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
دلیل اصلی عدمرغبت حامیان جریان اصلاحات برای حضور در انتخابات ناامیدی نسبت به تغییر وضعیت موجود و بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی جامعه بوده است. به نظر شما تصمیمگیران جامعه به چه میزان در پدید آمدن چنین وضعیت نقش داشتهاند؟
بنده چنین تصوری ندارم و معتقدم وضعیت ردصلاحیتها در این دوره نیز ماننده دورههای گذشته بوده و اتفاق جدیدی رخ نداده است. این وضعیت تنها درباره اصلاحطلبان نبوده؛ بلکه از کاندیدای اصولگرایان نیز افرادی ردصلاحیت شدهاند. اصولگرایان بابت ردصلاحیتهای صورت گرفته سروصدای زیادی به راه نمیاندازند و این موضوع را بزرگ نمیکنند. بنده معتقدم بزرگ کردن موضوع ردصلاحیتها نیز یکی از دلایلی اصلی پایین آمدن میزان مشارکت مردم در انتخابات بوده است.
مجلس یازدهم با اکثریت مطلق اصولگرایی تشکلیل شده است. آیا یکدستی مجلس در نهایت به سود اصولگرایان تمام خواهد شد یا از دل این یکدستی تشتت و انشقاق بیرون خواهد آمد؟
یکدستی لزوما بد نیست. هر چند بنده معتقدم اگر مجلس از بین جریانهای مختلف فکری و سیاسی شکل بگیرد پسندیدهتر و بهتر خواهد بود. چهبسا این اختلاف سیلقهها سبب بالندگی و بلوغ بیشتر مجلس در تصمیمها شود. با این وجود بنده یکدستی اصولگرایان را در مجلس آینده به عنوان یک نقطهضعف تحلیل نمیکنم و معتقدم این احتمال وجود داشته باشد که این یکدستی در نهایت به تصمیمگیریهای سریعتر و بهتر منجر شود. در شرایط کنونی مهمترین چالشهای پیشروی مجلس مشکلات اقتصادی و فرهنگی جامعه است. اگر مجلس یازدهم بتواند در این دو حوزه عملکرد قابلقبولی از خود ارائه بدهد میتواند جایگاه ممتازی در بین مجالس گذشته برای خود به دست بیاورد. بنده این پتانسیل را در نمایندگان مجلس یازدهم مشاهده میکنم. این در حالی است که در دور جدید مجلس چند اقتصاددان برجسته و باتجربه حضور دارند که میتواند قدرت تصمیمگیری اقتصادی مجلس را بالا ببرد.
مجلس یازدهم با چالشهای مهم اقتصادی مانند، فراگیری فقر در جامعه، افزایش شکاف طبقاتی و همچنین ضعیف شدن بنگاههای اقتصادی خرد و متوسط براساس کرونا چه خواهد کرد؟ آیا این مجلس از توانایی کافی برای حل این چالشهای اساسی جامعه برخوردار است؟
شعار کسانی که در انتخابات شرکت کردهاند اولویت بخشی به مسائل اقتصادی و حل آنها بوده است. در شرایط کنونی نیز مطالبه اصلی مردم از مجلس یازدهم براساس اقتضائات چهارساله حل کردن مشکلات اقتصادی است. نکته مهم اینکه چند اقتصاددان برجسته مانند آقای نادران، حسینی، حسینزادهبحرینی، خاندوزی و طغیانی وارد مجلس شدهاند که پتانسیل اقتصادی مجلس را بالا برده است. اگر این افراد به همراه نمایندگان دیگر مجلس در مباحث کلیدی مجلس با هم همفکری و همگرایی داشته باشند این امید وجود دارد که مجلس یازدهم بتواند گامهای مهمی در زمینه بهبود وضعیت اقتصادی مردم بردارد. با این وجود باید این واقعیت را بپذیریم که نقش بخش اجرایی در کشور به مراتب از نقش مجلس بیشتر و پررنگتر است. به همین دلیل اگر دولت آقای روحانی قوانین مجلس یازدهم را اجرا نکند دوباره «آش همان آش است و کاسه همان کاسه».
مجلس یازدهم و به صورت کلی برای بحران بیاعتمادی که امروز در جامعه وجود دارد چه راهکاری در نظر خواهند گرفت؟
بحران بیاعتمادی که امروز در جامعه ایران وجود دارد نتیجه عملکرد دولت آقای روحانی، مجلس دهم و شورای شهر است. واقعیت این است که بحران بیاعتمادی ناشی از مشکلات اقتصادی است. در شرایط کنونی مردم شاهد جهش نرخ ارز هستند که در سالهای گذشته به چندین برابر رسیده است. از سوی دیگر در سالهای گذشته تورم بیشتر شده، نوسان شدید قیمتها به وجود آمده و به همین دلیل حدود دو سوم جمعیت کشور به زیر خط فقررفتهاند. این موضوع بسیار جدی است. وضعیت به شکلی بوده که براساس مشکلات اقتصادی طبقه متوسط تقریبا از جامعه حذف شده است. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی دو طبقه بیشتر در جامعه ایران وجود ندارد. یک طبقه زیر خط فقر و دوم طبقه بسیار ثروتمند. این در حالی است که دایره طبقه ثروتمند جامعه نیز روز به روز محدودتر میشود. بدونشک این مسائل دلیل اصلی به وجود آمدن بحران بیاعتمادی در جامعه است. اگر قرار است این بحران بیاعتمادی در جامعه ایران از بین برود تنها حاصل کارکرد مجلس یازدهم نخواهد بود و همه نهادهای تصمیمگیر جامعه در آن نقش خواهند داشت. بنده معتقدم کارکرد قوه قضائیه در یک سال گذشته بخشی از اعتماد از دست رفته را دوباره بازگردانده است. در شرایط کنونی مردم متوجه شدهاند که اراده قوه قضائیه برای برخورد با فساد جدی است و این قوه حتی با مسئولانی که در دستگاه قضایی حضور داشته و مرتکب فساد شدهاند نیز اغماض نخواهد کرد و به صورت جدی با این افراد برخورد میکند. مردم باید مشاهده کنند نمایندگان مجلس یازدهم پاکدست هستند، زدوبند نمیکنند و منافع فردی را بر منافع ملی ترجیح نمیدهند. مجلس نباید به سمتی حرکت کند که حاشیهها بر متن غلبه پیدا کند و تنها حاشیههای مجلس در بین افکار عمومی جامعه بازتاب پیدا کند. مجلس باید تلاش کند کسری بودجه دولت را مهار کند و اجازه ندهد میزان تورم افزایش داشته باشد. اگر این اتفاقات رخ بدهد مجلس یازدهم میتواند جایگاه مناسبی در بین ادوار مجلس به دست بیاورد.
به چه میزان احتمال میدهید طیف رادیکال جریان اصولگرایی بر فضای مجلس غلبه پیدا کند و تصمیمات مجلس را تحتتأثیر قرار بدهد؟
در شرایط کنونی طیفهای مختلفی از جریان اصولگرایی در مجلس حضور دارند. در چنین شرایطی طیفهای مختلف میتوانند رویکرد یکدیگر را تعدیل کنند. نکته دیگر اینکه تصمیمات مجلس نیازمند 50 درصد آرای نمایندگان و در برخی مواقع دوسوم نمایندگان است که این اتفاق نیز میتواند کنترلکننده باشد. از سوی دیگر آنچه مجلس تصویب میکند باید مورد تصویب شورای نگهبان نیز قرار بگیرد و شورای نگهبان هر مصوبه را با قانون اساسی و شرع تطبیق میدهد. در نتیجه همه این عوامل سبب خواهد شد که جلوی اقدامات تنشآفرین گرفته شود. به همین دلیل اصولگرایان نباید شرایطی را فراهم کنند که طیف رادیکال این جریان بر فضای مجلس حاکم شود.
به چه میزان پتانسیل تقابل با دولت حسن روحانی در مجلس یازدهم وجود دارد؟
معتقد نیستم مجلس یازدهم به دنبال تقابل با دولت باشد. مقام معظم رهبری همواره تأکید دارند باید از دولت حمایت کرد و بین دولت و مجلس باید هماهنگی وجود داشته باشد. مجلس یازدهم خود را یک مجلس اصولگرا و در راستای دیدگاههای رهبر معظم انقلاب میداند. به همین دلیل حتما این ملاحظات را رعایت خواهد کرد.
منبع: روزنامه آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید