کد خبر: 413693
|
۱۳۹۹/۰۴/۰۱ ۱۳:۴۹:۴۵
| |

سعید شریعتی، فعال سیاسی:

اصلاح‌طلبان به کارمند دولت تبدیل نشوند

طی ماه‌های اخیر و به‌خصوص پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه صحبت‌های بسیاری درخصوص انتخابات 1400 مطرح شد که هرکدام به میزان ابهامات عرصه سیاست در انتخابات آتی افزودند. درواقع با بحران‌هایی که امروز از هر سو به مردم فشار وارد می‌کنند و تحریم و کرونایی که تاریخ انقضا ندارند، نمی‌توان به‌راحتی به مشارکت مردم و حضور آنها پای صندوق‌های رای خوش‌بین بود؛ چراکه دغدغه‌های امروز جامعه بسیار متفاوت از سال 1396 به نظر می‌رسد.

اصلاح‌طلبان به کارمند دولت تبدیل نشوند
کد خبر: 413693
|
۱۳۹۹/۰۴/۰۱ ۱۳:۴۹:۴۵

اعتمادآنلاین| طی ماه‌های اخیر و به‌خصوص پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه صحبت‌های بسیاری درخصوص انتخابات 1400 مطرح شد که هرکدام به میزان ابهامات عرصه سیاست در انتخابات آتی افزودند. درواقع با بحران‌هایی که امروز از هر سو به مردم فشار وارد می‌کنند و تحریم و کرونایی که تاریخ انقضا ندارند، نمی‌توان به‌راحتی به مشارکت مردم و حضور آنها پای صندوق‌های رای خوش‌بین بود؛ چراکه دغدغه‌های امروز جامعه بسیار متفاوت از سال 1396 به نظر می‌رسد. در همین رابطه و برای بررسی ابعاد بیشتری از این موضوع «آرمان ملی» با سعید شریعتی، فعال سیاسی به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.


*باتوجه‌به مشکلات و بحران‌های امروز کشور فکر می‌کنید بتوانیم پیش‌بینی قابل اتکایی از انتخابات 1400 و مشارکت مردم در انتخابات آتی داشته باشیم؟

سیاست و مسائل سیاسی در ایران روند مبهمی دارد و همین موضوع باعث می‌شود در هیچ برهه‌ای نتوانیم پیش‌بینی دقیقی از اتفاقات آینده داشته باشیم و باید تکلیف مسائل روشن شود تا بتوان درخصوص وقایع سیاسی در آینده صحبت کرد. علاوه‌براین حساسیت‌های بیشتری هم روی انتخابات سال 1400 وجود دارد و این ابهام درخصوص وقایع سیاسی در ایران شامل انتخابات آتی هم می‌شود. ساختار سیاسی نظام یک ظرفیت بسیار مهم در خود دارد که قوه مجریه نام‌گذاری شده و انتخابات ریاست‌جمهوری در واقع تعیین‌کننده سیاست یک مجموعه بسیار بزرگ و توانمند به اسم دولت در نظام جمهوری اسلامی است. علاوه‌براین فردی که انتخاب می‌شود طبق قانون مجری قوانین اساسی است که مردم با رای خود به او قدرت می‌دهند و هر کدام از اصول قانون که معطل بماند به عهده رئیس‌جمهور در ساختار فعلی نظام است و رئیس‌جمهور باید مانع از نقض قانون اساسی در کشور باشد و این شأنیتی است که رئیس قوه مجریه دارد؛ به این ترتیب، اگر روشن نباشد که مردم چه شخصی را در چه جایگاهی انتخاب می‌کنند و تلقی از رای مردم مسائل دیگری باشد این ابهام مانع از تحلیل‌های درست درخصوص آرایش نیروهای سیاسی می‌شود و حتی نمی‌توان در خصوص افراد هم تعبیر درستی داشت؛ بنابراین با توجه به این ابهام‌ها نمی‌توانیم به انتخابات 1400 بپردازیم، مگر آنکه در این مسائل رفع ابهام صورت بگیرد.

*با این تفاسیر چه مولفه‌هایی را برای بازگشت مردم پای صندوق‌های رای و تجربه مشارکت پرشور آنها در انتخابات، موثر می‌دانید؟

مردم قرار است در انتخابات آتی چه فردی را با چه اختیاراتی انتخاب کنند؟ اگر انتخاب مردم موثر باشد و رئیس‌جمهور توسط مردم انتخاب شود و اختیارات قانونی داشته باشد و رقابت هم بین اشخاصی باشد که تمام گرایش‌های متکثر سیاسی ایران را پوشش بدهد و حداقلی از رقابت بین شخصیت‌ها و رجال سیاسی که زنان و مردم را شامل می‌شود؛ صورت بگیرد و امکان رقابت را داشته باشند می‌توان اسم آن انتخابات گذاشت، نه آنکه برخی نهاد‌ها افرادی را انتخاب کنند و به مردم بگویند از میان سلایق آنها رئیس‌جمهور انتخاب کنند. اما اگر رقابت واقعی صورت بگیرد، ابهام‌ها هم از بین خواهد رفت. مردم باید مطمئن باشند انتخاب آنها منشأ اثر خواهد بود و در این مورد می‌توان از امروز بستر‌سازی کرد اما اگر ابهام‌ها برجای خود باقی باشند، هیچ نظریه یا تحلیل نمی‌تواند بر اتفاقات آینده سیاسی کشور صادق باشد. باید قدرت با شفافیت برای مردم تعریف شود.

*درحال‌حاضر جریان اصلاحات باید در ترمیم پایگاه اجتماعی خود را اولویت قرار بدهد یا حضور در قدرت به هر قیمتی؟

جریان اصلاح‌طلبی سالیان طولانی است که در ارکان قدرت حضور ندارند و اگر اشخاصی در ارکان قدرت از این جریان، خدمت می‌کنند صرفا کارمند دولت‌ها هستند؛ چراکه اصلاح‌طلبی به معنای واقعی خود زمانی معنا دارد که برنامه‌های آن اجرا شود و جریان اصلاح‌طلب با فردگرایی تفاوت دارد. اگر شخصی در هر مقامی اصلاح‌طلب است اما نمی‌تواند برنامه‌ها و سیاست‌های این جریان را اجرا کند نمی‌توان گفت دولت یا نهادی اصلاح‌طلب است. برنامه عمل اصلاح‌طلبانه که مجری اصلاح‌طلب هم داشته باشد باید اداره حکومت را رقم بزند، نه اینکه صرفا از اصلاح‌طلبان برای اداره برخی صندلی‌ها استفاده شود. هرگاه اصلاح‌طلبان در پیشگاه رای مردم با برنامه اصلاح‌طلبی انتخاب شدند و در جهت پی‌ریزی این برنامه‌ها در اداره حکومت تلاش کردند می‌توانیم بگوییم قدرت در دست اصلاح‌طلبان است اما طی سالیان اخیر هیچگاه چنین شرایطی در کشور وجود نداشته است. اصلاح‌طلبان باید این تضمین را داشته باشند که بتوانند وقتی در معرض رقابت قرار می‌گیرند و پیروز می‌شوند برنامه‌های اصلاح‌طلبانه را در کشور اجرا کنند، به غیر از این دلیلی برای حضور در قدرت ندارند و حضور در قدرت با این شرایط درست نیست. منشأ قدرت اصلاح‌طلبان باید شناسایی شود، آیا منشأ قدرت آنها صندلی‌های مجلس است یا قدرت خود را از هواداران در میان مردم می‌گیرند؟

*با این وجود اگر چهره‌های موثر جریان اصلاحات تاییدصلاحیت نشوند باید از میدان سیاست فاصله بگیرند؟

در نهایت در صورت رفع ابهامات موجود و برگزاری یک انتخابات واقعی در کشور جریان اصلاحات چهره‌های بسیار موثر و کارآمدی دارد که حضور آنها در کرسی‌های قدرت می‌تواند راهگشا باشد. در جریان اصلاح‌طلب چهره‌هایی وجود دارند که امتحان خود را به مردم پس داده‌اند. اگر انتخابات و رقابت به شکل چندسال قبل باشد باید به فایده‌مندی چنین مشارکتی میان مردم و جریان‌های سیاسی شک کرد، چراکه مردم باید مطمئن باشند که رای آنها موثر است و روی سرنوشت‌شان تاثیر می‌گذارد تا در انتخابات شرکت کنند یا پای صندوق‌های رای بیایند اگر غیر از این باشد نمی‌توان از جامعه خواست که مشارکت پرشوری داشته باشند. همچنین جریان اصلاحات هم باید بداند در صورت حضور در انتخابات امکان رقابت دارد و اگر در انتخابات پیروز میدان باشد به آنها اجازه داده می‌شود که برنامه‌های خود را عملی کنند.

منبع: آرمان ملی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها