گزینههای احتمالی اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری چه کسانی هستند؟
سوالی که این روزها در میان اصلاحطلبان مطرح است درباره فردی است که نهایتا به عنوان کاندیدای اصلی جریان اصلاحطلب عازم رقابتهای انتخاباتی 1400 میشود.
اعتمادآنلاین| داستان انتخابات در کشورمان را شاید بتوان به مسابقه فوتبال تشبیه کرد؛ زیرا بیش از اینکه چه کسی گل را به ثمر میرساند این موضوع اهمیت دارد که این بازیکن متعلق به کدام یک از تیمها خواهد بود.
اصلاح طلبان یا اصولگرایان؛ مسئله این است...
پس از نتیجه انتخابات مجلس یازدهم که بر اساس آمار اصولگرایان در مرحله اول انتخابات حدود 230 کرسی مجلس یازدهم را تصرف کردند؛ حالا انگار گردی از ناامیدی بر تن جریان اصلاحات نشسته است. تا جایی که برخی از شخصیتهای این جریان نظیر صادق زیباکلام گفته است: «مهم نیست که اصلاحطلبان چه کسی را کاندیدا میکنند، مهم این است که بدنه اجتماعی این جریان از بین رفته و این را به وضوح در انتخابات اسفند 98 دیدیم. قطعا این در خرداد 1400 هم تکرار خواهد شد، لذا مسئله مهم این نیست که نامزد اصلاحطلبان کیست».
با این حال اما بسیاری از شخصیت های این جریان هنوز برای پبروزی جریان اصلاح طلب شانس قائل هستند، برای مثال احمد شریف عضو شورای عالی اصلاح طلبان، گفته است: بهتر است اینگونه بگوییم که اگر همه مردم قرار باشد پای صندوق بیایند، طبعا تمایلشان به جریان اصلاح طلب بسیار بیشتر از جریان اصولگراست و هیچ اصلاح طلبی نیست که بخواهد به یک فرد اصولگرا رای دهد؛ علاوه بر این بسیاری از شهروندان در این دوره از انتخابات مجلس شرکت نکردند و حضور آنها در انتخابات آتی می تواند کفه ترازو را به سمت اصلاحات سنگین کند.
حال یک سوال بر جا می ماند مبنی بر اینکه کاندیدای اصلی جریان اصلاح طلب چه کسی بوده و شانس و اقبال باچه کسی یار خواهد بود؟ سوالی که بسیاری از شخصیت های اصلاح طلب و اصولگرا در پاسخ به آن گمانه زنی کردهاند.
کدام نامها در جریان اصلاح طلب مطرح است؟
محمد حسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران، نام افرادی را به عنوان کاندیدای جریان اصلاح طلب مطرح کرده که عبارتند از محمدجواد آذری جهرمی، اسحاق جهانگیری، محمدباقر نوبخت، سورنا ستاری، محمدجواد ظریف، محمود واعظی و محمدرضا عارف.
حال شاید بد نباشد که نگاهی به سوابق هریک از این اسامی به عنوان کاندیدای احتمالی جریان اصلاح طلب بیاندازیم.
آیا وزرای جوان دولت موفق به پاستورنشینی میشوند؟
محمدجواد آذری جهرمی چهره جوان دولت دوازدهم که به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات فعالیت میکند در گفتوگویی در خصوص انتخابات 1400 گفته است: ریاست جمهوری یک مساله شخصی نیست که بشود به صورت فردی به آن فکر کرد، چرا که از نگاه من به پارامترها و اتفاقهای بسیاری وابسته است و من تاکنون برایش برنامه نداشته و حتی به سمت آن حرکت هم نکردهام.
همچنین علی صفوی، فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با احتمال حضور آذری جهرمی در انتخابات 1400 اظهار کرد: فکر نمیکنم که اساسا بحث نامزدی آقای آذری جهرمی در این سطح قابل طرح باشد و به نظر من طرح این موضوع هیچ مبنای درست و قوی ندارد و نمیتوان وی را به عنوان گزینهای قطعی مطرح کرد و نسبت به این ارزیابی بررسی کنیم که اصلاحطلبان از آقای جهرمی حمایت کنند یا خیر.
سورنا ستاری جوان ترین عضو کابینه قبل از جهرمی است و نگاه جدی و مخالفت سرسختانه او با اقتصاد مبتنی بر منابع نفتی و خام فروشی به خوبی در جامعه شناخته شده است. او با پیروزی حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی در انتخابات حکم معاونت خود را در عرصه علم و فناوری و همچنین ریاست بنیاد ملی نخبگان را دریافت کرد.
محمد حسن قدیری ابیانه، در این باره گفته است: ستاری آدم خوش نامی بوده و در زمینه های مسئولیت های خودش نسبتا خوب عمل کرده است، اما مسئولیت ریاست جمهوری فقط مسائل فناورانه نیست؛ دولت ابعاد مختلفی نظیر سیاسی، اقتصادی و بین المللی دارد که او فاقد این توانایی هاست، از همین رو نیز حتی بر فرض اگر کاندید شود و رای بیاورد هم نمیتواند دولت را به خوبی اداره کرده و در جهت حل مشکلات کشور گام بردارد.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان هم فرد دیگری است که از مدت ها قبل نامش برای این موضوع مطرح بود و زمانی که خبرنگار الجزیره از ظریف پرسید: بار دیگر وقتی شما را ملاقات میکنیم شما را در کسوت یک دیپلمات خواهیم دید یا کاندیدای ریاست جمهوری؟ ظریف پاسخ داد: شما من را به عنوان یک پروفسور (استاد دانشگاه) خواهید دید. این پاسخ به معنی رد تلویحی حضور ظریف در انتخابات ریاست جمهوری حداقل در شرایط فعلی تلقی میشود.
احمد شریف فعال اصلاح طلب، درباره او گفته است: اگرچه او نسبت به سایر وزرای روحانی محبوبیت زیادی در بین مردم دارد، اما با این حال تخصص ظریف بیشتر در حوزه سیاست خارجی است و در حوزه سیاست داخلی، ما هنوز موضع خاصی از او ندیدیم، کما اینکه اعلام وفاداری به مانیفست اصلاح طلبی باید اولویت کاندیدای حزب ما باشد.
جهانگیری، نوبخت یا عارف؟ کدام محبوب تر است؟
اسحاق جهانگیری که در انتخابات پیشین به عنوان کاندیدای پوششی حضور داشت، حالا صحبت از حضور دوباره اش در انتخابات به میان آمده است. عباس سلیمی نمین تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: آقای جهانگیری فرصتی برای عرضه خود در انتخابات ریاست جمهوری نخواهد داشت، زیرا او در عملکرد دولت روحانی سهیم بوده و در ایجاد وضعیت فعلی نقش جدی داشته است. او نمیتواند پاسخگوی افکار عمومی باشد؛ از اینرو تصور میکنم اصلاحطلبان به سمت گزینههای دیگری میروند و جهانگیری را بهعنوان گزینه خود مطرح نمیکنند.
با این حال اما اسماعیل دوستی فعال اصلاح طلب، این موضوع را تایید کرده و گفته است: آقای جهانگیری شایستگی بیشتری برای ریاست جمهوری دارد و به نظرم کاندیدای اصلاحطلبان خواهد بود.
محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه که این روزها بازار سفرهای استانیاش گرم شده چندی پیش در صفحه توئیتر خود نوشت: عدهای سفرهای استانیام را مبنای گمانهزنی درباره حضورم در انتخابات ریاشت جمهوری 1400 قراردادهاند.
ضمن رد آن، یادآور میشوم در 7 سال گذشته مستمراً سفر استانی داشتهام پس انگیزه انتخاباتی بیاساس است؛ اما با این اشاره نوبخت هنوز هم بزرگان اصلاحات نام او برای ریاست جمهوری را مطرح می کنند؛ از جریان اصلاحات اصرار و از نوبخت انکار.
محمد حسن قدیری ابیانه با اشاره به شایعات مطرح شده در خصوص محمدباقر نوبخت گفته است: به نظرم او مایل به نامزدی است و زمانی هم که گفت سفرهایش به سبب نامزی اش در انتخابات ریاست جمهوری نیست در حقیقت خواسته نام خود را هم به عنوان کاندیدای احتمالی مطرح کند و واقعا هم به این خواسته خود رسیده است؛ همچنین ظاهرا معاف کردن هنرمندان با درآمدهای میلیاردی از دریافت مالیات هم برای دریافت حمایت آنهاست.
با این حال ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی درباره احتمال معرفی محمدباقر نوبخت از سوی جبهه اصلاحات به عنوان نامزد نهایی انتخابات ریاستجمهوری گفت: «گمانهزنیهایی که برخی درباره نامزدهای ریاستجمهوری سال آینده مطرح میکنند، چندان اعتبار ندارد و قطعا بسیاری از این گمانهزنیها دستخوش تغییرات اساسی میشود؛ اما مطمئن باشید که اگر اصلاحطلبان وارد انتخابات شوند، آقای نوبخت را به عنوان نامزد خود معرفی نمیکنند، زیرا او در جریان اصلاحات دارای محبوبیت نیست و خود او هم این موضوع را میداند؛ بنابراین بهتر است که سفرهای استانی نوبخت را انتخاباتی تلقی نکنیم و تصور کنیم که این سفرها برای پیشبرد کارهای دولت است».
محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم و رئیس سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان هم از دیگر گزینههایی است که برخی اصلاح طلبان این روزها از او برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده یاد میکنند و شرکت نکردنش برای حضور در مجلس یازدهم، این گمانه زنیها را تقویت کرد.
محمد زارع فومنی، گفت: برخی از اصلاح طلبان همواره میخواستند عارف را کنار بزنند؛ زیرا به دنبال آوردن علی لاریجانی به صحنه انتخابات 1400 بودند و معتقدم که این سیاستی بود تا عارف را از صحنه رقابت حذف کنند؛ البته خود آقای عارف هم به این نتیجه رسیده است که جریان اصلاحات در انتخابات 1400 از او حمایت نخواهد کرد.
لاریجانی و سید حسن خمینی دو کاندیدی که چندان هم اصلاح طلب نیستند
در این میان اما نام دو نفر دیگر هم به عنوان کاندیدای جریان اصلاح طلب به چشم میخورد که گفتن از آنها هم خالی از لطف نیست. علی لاریجانی رئیس سابق مجلس، نام دیگری که برخی حتی کاندیدا نشدنش برای مجلس را هم به سبب انتخابات بعدی میدانند. جالب اینجاست که لاریجانی نامی است که هم اصلاحات مایل به حمایت از آن است و هم جریان اصولگرایی.
اما قربانعلی قائمی فعال اصلاح طلب، در این باره گفته است: شخصا به عنوان فردی که در حال زندگی در این کشور است معتقدم که با شرایطی که برای برادران لاریجانی به وجود آمده، امروز آنها مهرههای سوخته هستند و هر کس بر روی آنها سرمایه گذاری کند، قطعا نتیجهای جز باخت برایش نخواهد داشت.
سید حسن خمینی نوه امام خمینی (ره) هم کاندیدای احتمالی دیگری است که حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز در بارهاش گفته است: جریان اصلاحات این تجربه ناموفق را داشته که برای حفظ جناح سیاسی خود از نامزدی استفاده کنند که متعلق به خود آنها نیست؛ آنها پاسخی برای هوادارن خودشان ندارند که چگونه به کسی رای دهند که با اصلاحات دمخور نبوده است؛ در نتیجه به نظر میرسد که اگر قرار است به صحنه بیایند با فردی شبیه به خاتمی نظیر سید حسن خمینی روی کار بیایند.
صادق زیباکلام درباره بازی نامها در طیف اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری میگوید: «فرقی نمیکند که کاندیدای اصلاحطلبان در 1400 آقای جهانگیری باشد یا هر فرد دیگری. نه آقای جهانگیری، نه آقای عارف و نه حتی خود خاتمی هیچ شانسی در انتخابات 1400 ندارند.
بدنه اجتماعی که به اصلاحطلبان باور داشت و به آنان رای میداد، بعد از انتخابات 29 اردیبهشت 96 و عملکرد دولت آقای روحانی و مجلس دهم، اعتقاد و باور خود را از دست داد؛ بنابراین اینکه الان اصلاحطلبان بگویند ما میخواهیم اسحاق جهانگیری را کاندیدا کنیم یا عارف و یا مرعشی و محسن هاشمی را کاندیدا میکنیم، هیچ فرقی ندارد». حال زمان قطعا بهترین راه برای آشکار شدن گزینه نهایی اصلاح طلبان خواهد بود.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
دیدگاه تان را بنویسید