اهداف پنهان آمریکا و اسراییل در بهرهبرداری از حادثه نظنز چیست؟
از آنجایی که ترامپ تاکنون نتوانسته به اهداف حداکثریاش از سیاست فشار حداکثری و از بین بردن توافق هستهای دست یابد به نظر میرسد این رژیم حملات و تهدیدهای نظامی و امنیتی حداکثری را با همراهی همپیمانش، اسراییل در پیش گرفته است.
اعتمادآنلاین| بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی روز پنجشنبه 12 تیرماه از وقوع حادثهای برای یکی از سولههای در دست احداث در محوطه باز سایت نطنز خبر داد.
وی گفت که این رخداد هیچگونه تلفات جانی نداشته و لطمهای نیز به فعالیتهای جاری این مجموعه وارد نکرده است.
این مقام سازمان انرژی اتمی هم چنین تاکید کرد که از نظر احتمال ایجاد آلودگی (هستهای) با توجه به غیرفعال بودن این بخش جای نگرانی نیست.
به گفته کمالوندی، این سوله بعد از خروج آمریکا از برجام و دستور مقام معظم رهبری به سازمان انرژی اتمی مبنی بر ایجاد زمینه لازم برای تولید 190 هزار سو (در چارچوب برجام) دقیقا دو روز بعد از این فرمایش ایشان یعنی در روز 16 خرداد 97 با حضور خبرنگاران افتتاح شد. البته مجموعه به دلیل محدودیتهای برجامی با ظرفیت کامل کار نمیکرد، در عین حال تکمیل هرچه بیشتر سالن مدنظر بود که تا روز حادثه نیز در دست اقدام بود.
وی گفت: تجهیزاتی که در این سالن وجود داشت تجهیزات اندازهگیری و ابزارهای دقیق بودند که در اثر این حادثه بخشی از آن از بین رفته و بخش دیگری نیز خسارت دیدهاند.
کمالوندی همچنین گفت که «به دلیل نوع تجهیزات حتی اگر حادثه ابعاد کوچکتری نیز میداشت دیگر نمیتوانست قابل استفاده باشد.»
این مقام سازمان انرژی اتمی در ادامه خاطرنشان کرد که با در نظر گرفتن ملاحظات پدافندی این سوله در ابعاد بزرگتری و با تجهیزات بیشتر و پیشرفتهتر ساخته خواهد شد.
وی گفت که حادثه رخ داده در نطنز ممکن است در برنامه میان مدت در توسعه و تولید ماشینهای پیشرفته کندیهایی ایجاد کند اما با کار جهادی و شبانهروزی همکاران مان این کندی را جبران خواهیم کرد به نحوی که حتی ظرفیتهایی بیش از قبل در این سایت ایجاد شود.
به نظر می آید با توجه به توضیحات سخنگوی سازمان انرژی اتمی، ساختمان مورد اشاره در نطنز همان ساختمانی است که علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی در 17 خرداد 97 تحت عنوان «مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای» پیشرفته آن را افتتاح کرد.
بر اساس اظهارات قبلی رییس سازمان انرژی اتمی در زمان افتتاح این مرکز، «کار ساخت سالن در سال 93 شروع شده است؛ چراکه این پیشبینی را داشتیم ممکن است مذاکرات به نتیجه نرسد یا طرف مقابل بدعهدی کند، بنا بر این نهتنها پلهای پشتسر را خراب نکردیم بلکه سعی شد پلهای جدید ساخته شود.
از این رو چنانچه به قبل از برجام برگردیم به مراتب بالاتر از جایگاه قبلی خواهیم بود. ما این مکان را در حالی ساختیم که هنوز پروتکل الحاقی را اجرا نمیکردیم و آن را در چاچوب پادمان ساختیم. سال 94 تکمیل شد اما از آن بهرهبرداری نکردیم.
رئیس سازمان انرژی اتمی گفته بود: در سالنهای مونتاژ سانتریفیوژ روتورها و تجهیزات دیگر تستهای دقیق میشوند و در همین سالن که الآن قرار داریم شاخصهای اندازهگیری و در سالن بزرگتری که در جنب این سالن در حال ساخت است و تا یک ماه دیگر تکمیل میشود، این ظرفیت وجود دارد که تا 60 سانتریفیوژ تست کنترل آن بهطور کامل انجام شود.
بعد از آنکه ایران رفته رفته گامهایش در مسیر کاهش تعهدات برجامی را در واکنش به خروج آمریکا از توافق هستهای و بدعهدی اروپاییها در اجرای تعهداتشان نهایی کرد و بعد از آنکه آمریکا نتوانست با بازگشت تحریمها و فشار حداکثری ایران را با تهدید پای میز مذاکره بیاورد، اقدامات خارج از عرف و قوانین بینالمللی در حوزههای مختلف اقتصادی، امنیتی ـ نظامی، هستهای و غیره را با کمک همپیمانان منطقهایاش به طور موازی دنبال کرد. در این مدت شاهد اقدام مستقیم این کشور علیه منافع ایران در خلیج فارس و منطقه و به ویژه علیه فرمانده ارشد نظامی ایران، سردار قاسم سلیمانی بودیم که موجب شهادت وی در سفر به عراق در دی ماه سال 98 شد.
اما همانطور که اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی و تحولات در خلیج فارس از سوی ایران بدون پاسخ نبوده است، اگر برای ایران مشخص شود اقدام انجام شده در سایت نطنز که گفته می شود ناشی از «انفجار» بوده است، توسط آمریکا ولو با پیش انداختن رژیم اسراییل و حمایت کشورهای منطقه انجام گرفته باشد، بدون پاسخ نخواهد ماند.
در حالی که مقامات ایرانی هنوز علت و عوامل انفجار در این ساختمان از مجموعه سایت نطنز را به طور رسمی اعلام نکردهاند، برخی گزارشها و ادعاها در رسانههای اسراییلی حاکی از آن است که این رژیم در حوادث اخیر در بخشهای نظامی و هستهای نقش داشته است هر چند مقامات رسمی این رژیم هنوز اظهارنظری نداشتهاند.
مقامات و نهادهای امنیتی ذی ربط در ایران دست داشتن اسراییل و آمریکا در حادثه اخیر در نطنز را تا کنون رد نکردهاند و به عنوان یک فرضیه در حال بررسی آن هستند، اما این میزان تمایل اسراییل برای منتسب کردن این اقدام به دولت نتانیاهو در رسانه های این رژیم جای تعجب دارد!
بدون شک تلاش اسراییل و آمریکا برای بازگرداندن نام و موضوع «ایران» به موضوع اول جهان و بازآفرینی دوباره «ایران هراسی» در کنار ناتوان جلوه دادن ایران در ادامه امور داخلی بعد از آنکه نتوانستند به لحاظ اقتصادی ایران را از پا درآوردند، قابل توجه و مشهود است. تلاش این رژیمها برای ایجاد جنگ روانی در داخل ایران و ضعیف نشان دادن ایران از جمله اهدافی است که به طور جدی از سوی آنها برای سال های اخیر به ویژه بعد از توافق هسته ای دنبال شده است.
جدای از اینکه عامل انفجار در ساختمان مورد اشاره در نطنز، اسراییل و آمریکا یا هر فرد و گروهی دیگر باشد، باید مراقب عملیات روانی این کشورها برای سوار شدن بر افکار عمومی و رسانههای کشور بود. تلاش این کشورها برای کشاندن سایه ناامنی و جنگ در ایران آن هم در قلب تاسیسات و مراکز حساسش از اهداف بلندمدت آنها در راستای فشار حداکثری و به زانو درآوردن ایران است.
علاوه بر این، آنچه اکنون سوال برانگیز است و چنانچه مشخص شود در این اقدام اسراییل و آمریکا و برخی کشورهای منطقه دست داشتهاند، آزادی عمل این کشورها در نادیده گرفتن قوانین مهم بینالمللی در رابطه با خودداری از تعرض و تهدید نسبت به تاسیسات هستهای صلح آمیز و تحت نظارت آژانس است.
طبیعی است وقتی دنیا در برابر اقدام غیرقانونی و غیرحقوقی آمریکا در ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده ارشد نظامی ایران صرفا به صدور برخی بیانیههای خالی از اراده سیاسی اکتفا میکند، دیگر نمیتوان انتظار داشت که در برابر یکه تازی آمریکا و هم پیمانانش در منطقه علیه مراکز نظامی و هستهای اقدامی صورت گیرد!
گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه ترورهای غیرقانونی و خودسرانه در دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به تازگی و بعد از هفت ماه در گزارشی اعلام کرده است که «ترور سردار سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس معاون شهید سازمان الحشدالشعبی در عراق و چند تن دیگر از همراهانشان، نقض منشور سازمان ملل متحد بود و خواستار اعمال قوانین حسابرسی و مقررات سختتر درباره کشتار به وسیله پهپادهای تهاجمی شده است.»
گزارش دیرهنگام سازمان ملل در اینباره و بیاعتنایی آمریکا به آن، کافی است که این کشور در اقدامات بعدیاش جسورتر و سرکشتر در زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی عمل کند.
امروز همه کشورها و افکار عمومی دنیا به خوبی میدانند که اگر ثابت شود، اقدام اخیر در نطنز از سوی اسراییل و آمریکا انجام شده ایران آن را بدون پاسخ نخواهد گذاشت، اما نکته حایز اهمیت در شرایطی که فشارهای اقتصادی و سیاسی بیش از پیش ایران را تهدید می کند و باید مورد توجه مسئولان و مردم قرار گیرد، توجه به هزینههایی است که این کشورها سعی دارند جدای از هزینههای مالی و سیاسی با تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی آن را برای کشور ایجاد کنند و بر افکار عمومی داخلی سوار شوند.
شاید این کشورها بتوانند با اقدامات خرابکارانه و غیرقانونی مثل ترور و تهدید نظامی صدمهها و لطمههایی را به نیروها و منابع انسانی ما وارد کنند اما موج سواری بر افکار عمومی کشور با هدف ایجاد تشکیک در اداره کشور باید خط قرمز مسئولان نظام باشد.
آمریکا و اسراییل بعد از دو سال فشار اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقهای و بینالمللی بیسابقه علیه ایران نتوانستند از یک سو برجام را به طور کامل از بین ببرند و از سوی دیگر ایران را مطابق میل و برنامه خود پای میز مذاکره بیاورند و این به دیوار کوبیدنها برای آن است تا با ناامن و ناتوان نشان دادن کشور در حفاظت و تامین امنیت مراکز حساسش، افکار عمومی نسبت به حاکمیت و دولت بیاعتماد شوند.
ماههای آتی برای ایران و آمریکا از منظرهایی سرنوشت ساز است؛ آمریکا به دنبال ضربههای محکم به ایران است؛ چرا که در چهار سال گذشته هزینههای زیادی را تحت عنوان فشار به ایران به مالیات دهندگان و سربازان آمریکایی تحمیل کرده است و از سویی ایران اگر بتواند در این چند ماه به مقاومت در برابر آمریکا ادامه دهد احتمالا فضای بیشتری برای تنفس سیاسی و اقتصادی پیدا خواهد کرد.
از این رو بعد از فشار حداکثری و اعمال شدیدترین تحریمها، احتمالا شاهد حملات حداکثری از سوی آمریکا و هم پیمانانش خواهیم بود و در مقابل ایران باید هوشمندی و هوشیاری حداکثری را در حوزههای مختلف مورد توجه قرار دهد تا کوچکترین فرصت و مجالی در اختیار آنها قرار نگیرد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید