کد خبر: 419903
|
۱۳۹۹/۰۴/۲۸ ۰۷:۴۰:۰۰
| |

راهکار اصلاح‌طلبان برای احیای شورای عالی سیاستگذاری چیست؟

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: اول باید مسائلمان را بشناسیم، به یک توافق دوباره در جریان اصلاحات برسیم، دامنه اختلافات را کم کنیم و آن وقت ببینیم ریاست چه کسی در شورا می‌تواند در این شرایط به نفع ما باشد و چه کسی می‌تواند این وضع را اداره کند.

راهکار اصلاح‌طلبان برای احیای شورای عالی سیاستگذاری چیست؟
کد خبر: 419903
|
۱۳۹۹/۰۴/۲۸ ۰۷:۴۰:۰۰

اعتمادآنلاین| استعفای محمدرضا عارف از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان هنوز در ابهام است که نام‌های جدیدی برای جایگزینی او به گوش می‌رسد؛ از بهزاد نبوی، محسن هاشمی و مجید انصاری تا عبدالله نوری، اما محمود میرلوحی، عضو این شورا می‌گوید اولویت کار شورای عالی نه انتخاب رئیس، بلکه دست زدن به یک اصلاح ساختار داخلی باید باشد، اصلاحی که به گفته او انتخاب رئیس بعدی شورا، پس از انجام آن می‌تواند معنا داشته باشد. به گفته میرلوحی هر چند اکثر اعضای شورا هم همین نظر را دارند اما هنوز قدمی برای چنین کاری برداشته نشده است.

در بحث شورای عالی الان با کنار رفتن آقایان عارف و موسوی لاری مواجه هستیم و این روزها بحث‌هایی درباره جایگزین این افراد مطرح است. الان مشخصاً چقدر بحث تعیین رئیس و نایب رئیس با جدیت دنبال می‌شود و آیا هیچ گزینه‌ای جدی شده؟


من قبل از پاسخ به این سؤال لازم است به موضوعی اشاره کنم و آن هم اینکه بالاخره در کشور ما فعالیت حزبی هنوز به آن عمق و وسعتی که در دنیا مطرح است انجام نمی‌شود. یعنی در ایران‌ شأن احزاب بیشتر سیاسی و تبلیغاتی است. شورای عالی اصلاح‌طلبان در چنین بستری از فعالیت حزبی شکل گرفت، یعنی سال 92 با مجموعه اتفاقاتی که رخ داد، ضرورت تشکیل این مجموعه در بین جریان اصلاحات احساس شد و این مجموعه شکل گرفت. اولین ثمره کار این شورا هم انتخابات مجلس دهم بود و بعد از آن هم رسیدیم به انتخابات سال 96 که باز نتیجه کار مثبت بود.


الان ما دوره سوم شورای عالی را داریم و در این مدت سه دوره تحولات ساختاری در این مجموعه شکل گرفته. مثلاً دوره اول 18 حزب داشتیم و در دوره دوم به 28 حزب رسیدند، یعنی در این مدت ما یک فرآیند مستمر تغییر یا اصلاح در ساختار شورا را داشتیم. حالا اینکه چقدر مؤثر و مفید بوده بحث دیگری است، ولی به شکل مستمر این ساختار نقاط ضعف خود را بروز می‌داد و باید برای آن اصلاحی صورت می‌گرفت. این یک بخش از فعالیت‌ها را در این مجموعه معطوف به خود کرد؛ بعد ما رسیدیم به انتخابات اخیر مجلس که به‌دلیل ردصلاحیت‌هایی که صورت گرفت و فضایی که ایجاد شد شورا تصمیم گرفت لیست ندهد که به هر حال تصمیم متفاوتی بود و باعث شد احزاب اصلاح‌طلب به‌صورت مستقل لیست‌هایی بدهند و این تصمیم هم مورد نقد و حمایت‌هایی در داخل جریان اصلاحات قرار گرفت؛ بعد از آن هم که کرونا آمد و عملاً باعث رکود فعالیت‌ها شد و مزید بر علت شد تا نوعی بلاتکلیفی در کار و وضعیت این شورا احساس شود.


این بلاتکلیفی تا کی خواهد بود؟


تصور من این است که این بلاتکلیفی رفع خواهد شد و بالاخره اقتضا می‌کند که شورای عالی هم گزارش کار خود را تدوین کند و خدمت مردم، فعالان جریان اصلاحات و آقای خاتمی ارائه کند. مسأله این است که در این گزارش کار باید نواقص کار را دید، همان‌طور که قبلاً هم این اتفاق افتاد.


چه نواقصی؟


ببینید می‌شود اشکالاتی بر کار گرفت و خب نظرات هم قطعاً متفاوت است. این مسأله باید بحث شود که ببینیم مثلاً آیا آیین‌نامه تشکیل شورا ایرادی دارد، یا اینکه ترکیب هیأت رئیسه باید اصلاح شود، یا کارگروه‌ها باید اصلاح شوند، اختیارات استان‌ها و موارد مختلف. اولویت و مسأله‌ای که الان برای شورای عالی اصلاح‌طلبان وجود دارد این است که این مسائل و پاسخ به آنها در یک فرآیند اجماعی و اقناعی باید روشن شود. حتی به‌نظر من می‌شود سر این بحث کرد که آیا این شورا با کارنامه‌ای که داشته ادامه پیدا بکند یا نکند؟ یا اگر ادامه پیدا کند چطور باید باشد؟ البته من برای اینکه سوء تفاهم نشود بگویم که نظر خودم این است که دلیلی برای ادامه پیدا نکردن کار شورا و انحلال آن وجود ندارد، اما به هر حال در کنار رویکردها، روش‌ها و تاکتیک‌ها حتی بر سر مسأله وجود شورا هم می‌شود بحث کرد.


یعنی شما می‌گویید که مسأله شورای عالی و چالشی که با آن مواجه است و باید آن را حل کند فراتر از انتخاب رئیس و نایب رئیس است؟


بله. شورای عالی اصلاح‌طلبان در شرایط متفاوتی بعد از سال 92 شکل گرفت. الان اما بعد از اتفاقات سال 96 واقعاً مسائل کشور فرق کرده و همه طرف‌های سیاسی در کشور و از جمله اصلاح‌طلبان برای این وضعیت جدید باید تحلیل، برنامه و جواب منطقی داشته باشند. مضافا اینکه این مجموعه الان باید درباره فراکسیون امید مجلس دهم، درباره حمایت از آقای روحانی و درباره شوراهایی که در اختیار گرفته پاسخ بدهد و مردم درباره اینها از ما سؤال می‌کنند. مجموعا فکر می‌کنم این مسائل، مسائلی مهمتر از بحث ریاست شورا باشند؛ نه اینکه بحث ریاست مهم نباشد، بلکه باید ذیل و در ادامه این موضوعات مطرح شود و هر تصمیمی که برای ریاست شورا گرفته شد ما حصل بحث، تبادل نظر و آسیب شناسی مسائلی باشد که یاد کردم.


شما فکر می‌کنید نمی‌شود اول رئیس را انتخاب کرد و بعد سراغ حل این مسائل رفت؟


نه جواب نمی‌دهد، چون مسیر برعکس است. این مثل هر انتخاب سیاسی دیگری است، مثلاً مردم برای انتخاب رئیس جمهوری یا نماینده مجلس خود اول می‌بینند مسائل‌شان چیست، چه پاسخ‌هایی باید به آنها داده شود، توانمندی افراد چیست و بعد از آن رأی می‌دهند. عکس این راه را رفتن منطقی نیست. در شورای عالی هم همین‌طور است. یعنی اول باید مسائلمان را بشناسیم، به یک توافق دوباره در جریان اصلاحات برسیم، دامنه اختلافات را کم کنیم و آن وقت ببینیم ریاست چه کسی در شورا می‌تواند در این شرایط به نفع ما باشد و چه کسی می‌تواند این وضع را اداره کند. جدای از این بحث انتخاب رئیس شورا، یک پیام برای جامعه هم هست.


در داخل شورا هم آیا این نظری که می‌گویید فراگیر است یا خیر؟ آیا در درون شورا کاری برای این مساله انجام شده؟


بی تعارف بگویم که قدری دیر شده است. افراد و اعضای دیگری هم هستند که همین نظر را درباره شورا دارند، کم هم نیستند. یعنی اکثر اعضا معتقد به یک اصلاحات داخلی هستند اما اقدام عملیاتی صورت نگرفته؛ برخی احزاب بین خودشان بحث‌ها و موضوعاتی را شروع کرده‌اند اما داخل چارچوب شورای عالی نیست. بحث استعفای آقای موسوی لاری رسمیت پیدا کرده ،اما من شخصاً هنوز استعفای آقای عارف را ندیده ام؛ آن هم که باشد، شورا نایب رئیس دوم دارد و می‌تواند تشکیل جلسه دهد و اقدامات را شروع کنیم.


با این شرایط قرار است برای 1400 برنامه‌ای داشته باشید یا خیر؟


قطعاً باید برای آن برنامه داشته باشیم. ما اگر برای سال 98 لیست نداده ایم این نبود که نمی‌خواستیم لیست بدهیم. مسأله ما این بود که نتوانستیم؛ آن هم یک تصمیم مقطعی و ناظر به همان موقع بود، برای 1400 اگر مقدمات رقابت برای ما فراهم باشد انگیزه ما برای ورود به انتخابات قطعی است؛ در شورا هم هیچ حرفی درباره اینکه سال آینده وارد انتخابات نشویم هنوز شنیده نشده.

منبع: روزنامه ایران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها