کد خبر: 421919
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۵ ۰۶:۴۴:۰۷
| |

نگاهی به مستندی درباره آزادی رسانه‌های داخلی و علل تاسیس رسانه‌های فارسی‌زبان آن‌سوی مرزها

از رنجی که می‌بریم...

روایت آن روزهای دیده نشده برای نسل امروز در قالب مستند تهیه شده توسط «اعتماد» اما از قرارمعلوم دوباره به مزاق عده‌ای خوش نیامده، چنانکه نادیده به انتقاد از آن پرداخته‌اند.

از رنجی که می‌بریم...
کد خبر: 421919
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۵ ۰۶:۴۴:۰۷

اعتمادآنلاین| 73 سال پیش بود که نویسنده‌ای داخل ایران با دومین مجموعه داستانی خود از زندانیان سیاسی رژیم پهلوی و استبداد سیاسی و هزار و یک معضل اجتماعی گفت و شاید هرگز گمانش را نمی‌کرد با «از رنجی که می‌بریم» چنان میان افکار و انظار عمومی جاودان شود که همین عبارت کوتاه، سال‌های سال از زبان اقشارگوناگون جامعه ایران و در وصف معضلات و ناکارآمدی‌ها تکرار شود. ناکارآمدی‌هایی که حالا و در چهارمین دهه پس از پیروزی انقلاب، چنان در حوزه رسانه نمایان شده که اهالی فن را از داخل و خارج کشور-‌ از چپ و راست- گردهم آورده تا در قالب مستندی به روایت بخشی از آن بپردازند و برای نسل جوان‌تر از روزگاری بگوید که روزنامه‌های ایران، مرجع خبری مردم بود و خبری از انتشار هزار و یک خبر راست و دروغ خارج مرزها آن‌هم ازسوی رسانه‌هایی که بسیاری‌شان شمشیر از رو بسته‌اند، نبود. روایت آن روزهای دیده نشده برای نسل امروز در قالب مستند تهیه شده توسط «روزنامه اعتماد» اما از قرارمعلوم دوباره به مزاق عده‌ای خوش نیامده، چنانکه نادیده به انتقاد از آن پرداخته‌اند.

حالا حدود چند روزی است که «روزنامه اعتماد» در صفحه نخست خود از مستندی سخن به میان می‌آورد که روز گذشته برای نخستین‌بار رونمایی و در پایگاه خبری «اعتمادآنلاین» منتشر شد. مستندی که همان‌طور که از آگهی و به‌اصطلاح آنونس‌های تبلیغاتی‌اش پیداست در جریان آن روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای با سابقه‌ای چون مسعود بهنود، عباس عبدی، عمادالدین باقی و علی دهباشی به تحلیل وضعیت امروز رسانه‌های فارسی‌زبان داخل ایران و راهکارهای خروج از بن‌بست می‌گویند. درجریان این مستند همچنین مجید تفرشی، علی علیزاده، علی‌اصغر رمضان‌زاده، سردبیر شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال -که این روزها و پس از پخش گردهمایی مجاهدین با انتقادات تند و تیزی ازسوی کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد- نیز به بررسی وضعیت رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور و نوع مواجهه این رسانه‌ها با افکار عمومی می‌پردازند و جالب آنکه سازندگان مستند همان ثانیه‌ها و دقایق ابتدایی این مستند، تاکید می‌کنند که از مسوولان شبکه تلویزیونی «من‌وتو» و «صداوسیمای جمهوری اسلامی» هم برای این حضور در این مستند دعوت به عمل آورده‌اند؛ دعوتی که از جانب آنان رد شده تا رنج امروز مطبوعات داخل کشور به روایت فعالان و اهالی فن اصلاح‌طلب و اصولگرا با دید انتقادی به این رسانه به‌ویژه ساختمان جام‌جم به تصویر درآید.

انقلاب و رسانه

مستند «اعتماد» چنانکه اشاره شد به‌تفصیل به ماجرای شکل‌گیری رسانه‌های فارسی‌زبان در خارج مرزهای ایران و چرایی اعتماد و اقبال مردم به این رسانه‌ها پرداخته ولی برای این مهم، ابتدا و به‌صورت گذرا به روزهای نخستین شکل‌گیری رادیو فارسی BBC و وضعیت رسانه‌های ایرانِ آن روزگار پرداخته سپس از زاویه دید ناظران به روزهای پس از پیروزی انقلاب می‌رسد. اینجاست که هر یک از حاضران به اهمیت وجود و فعالیت رسانه‌های آزاد می‌پردازد. چنانکه مثلا عباس عبدی می‌گوید: «جامعه بدون رسانه نمی‌تواند مسیر واقعی خود را طی کند.» دیدگاهی که از قرار معلوم مورد موافقت علی علیزاده، فعال سیاسی محبوب بخشی از اصولگرایان قرار دارد؛ چراکه او نیز در بخش دیگری از این مستند و در اظهاراتی جداگانه با تاکید براین مهم و در پاسخ به این پرسش که چرا دولت بریتانیا با تاسیس رسانه عملا معضلات و مشکلات سیاسی برای خود ایجاد می‌کند، می‌گوید: «دولت بریتانیا به این اقدام دست می‌زند چراکه می‌خواهد افکار عمومی دیگر کشورها را در اختیار خود بگیرد.» با اتمام این اظهارات نوبت به مسعود بهنود به عنوان یکی از باسابقه‌ترین روزنامه‌نگاران ایرانی می‌رسد. او با یادآوری روزهای حضورش در صداوسیما در روزگاران ابتدایی پیروزی انقلاب به تایید همان جمله معروف «جنگ موهبت است» پرداخته و در توصیف آن می‌گوید:«جنگ تمام عیب‌های ما را پوشاند. حتی عیب‌های مردم را نیز پوشاند.» اشاره بهنود به ضعف‌های رسانه‌ای آن روزهای ایران و نبود درک صحیح از وظایف رسانه توسط مسوولان وقت است؛ چنانکه عباس عبدی نیز در بخش دیگری از این مستند تاکید می‌کند که در آن روزها در ایران «رسانه به‌معنای مدرن کلمه وجود نداشت.» نبود رسانه به معنای مدرن و ناتوانی در استفاده صحیح از رسانه سبب می‌شود. در ادامه این مستند از تغییر کارکردهای رسانه در ایران گفته و به روزگاری می‌رسد که بسیاری از اصحاب مطبوعات از آن به عنوان «بهار مطبوعات» نام می‌برند.

عصر اصلاح

عصر، عصر اصلاحات و تغییر نگاه‌ها بود و سیدمحمد خاتمی عالی‌ترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی. صداوسیما مشغول فعالیت‌های روزمره خود بود و البته هر روز ضعیف‌تر از دیروز؛ ولی این معنای خروج مرجعیت رسانه‌ای از داخل ایران نبود. رسانه‌های دوم خردادی یک به یک از راه رسیدند و چنان کردند که مجید تفرشی، تحلیلگر سیاسی و رسانه‌ای در بخشی از مستند «اعتماد» درباره آن می‌گوید:«پس از سال 76 و روی کار آمدن خاتمی برای دوره‌ای طولانی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور دچار بحران تولید محتوا شدند؛ چون روزنامه‌های تولید داخل همه را می‌گفتند و عملا چیزی برای آنها باقی نمی‌ماند.» بهار مطبوعات با آن سابقه درخشان و تعریف و تمجیدها اما به هزار و یک دلیل نوشته و نانوشته که عمادالدین باقی در جریان این مستند به آن با تعبیر «نگاه اقتدارگرایانه» نقد می‌کند به خزان رسید و مردم ماندند و صداوسیمای بدون رقیب. روندی که علی علیزاده، تحلیلگر نزدیک به اصولگرایان نیز به انتقاد از آن پرداخته و می‌گوید: «حکومت به‌جای باز کردن فضای رسانه و اصلاح ساختار آن ازطریق گفت‌وگوهای طولانی ‌آش را با جاش برد و کار آسان را انجام داد ولی اشتباه بود.»

تنگ نظری؛ از دیروز تا فردا!

مستند «اعتماد» درادامه به آغاز به کار شبکه تلویزیونی BBC فارسی در روزهای بی‌رونقی رسانه‌های داخل ایران پرداخته و به دوره‌ای می‌پردازد که مسعود بهنود درباره آن می‌گوید:«وقتی BBC آغاز به کار کرد، تازه ضعف رسانه‌های داخل ایران مشخص شد.» جمله‌ای که ازقضا عین روایت تاریخ مطبوعات ایران و تنگ‌نظری‌های موجود است ولی نه‌تنها سبب تغییر رویه‌ها نشد بلکه ادامه یافت تا امروز کنار شبکه «من‌وتو» و «ایران اینترنشنال» نیز فعالیت کند و به‌زعم احسان منصوری، یکی از تحلیل‌گران حاضر در این مستند به «گروه‌هایی میدان دهد که در سایر رسانه‌ها به‌دلایل بسیاری، خط قرمز محسوب می‌شدند.» علی علیزاده درباره تداوم این نوع نگاه‌ها و تک‌صدایی رسانه‌ای داخل کشور، انگشت اتهام را به‌سمت صداوسیما نشانه رفته و می‌گوید:«مدیران بلندپایه صداوسیما نفهمیدند چه بلایی سر ایران می‌آورند.» جمله‌ای که علی دهباشی، روزنامه‌نگار، برنامه تلویزیونی 90 را مثال عینی آن ذکر کرده و تاکید می‌کند:«برنامه فردوسی‌پور را به‌خاطر همین تنگ‌نظری‌ها از مردم و جوانان گرفتند.» این تنگ‌نظری‌ها را اما از قرار معلوم پایانی نیست؛ چنانکه هنوز این مستند منتشر نشده، روزنامه کیهان بدون آنکه منتظر مطالب مطروحه در آن باشد، ترجیح داده احتمالا نادیده به اتهام‌زنی بپردازد و با جملاتی که سال‌های سال است به کارشان می‌برد، جریان اصلاحات و رسانه‌ها و روزنامه‌نگارانش را تخریب کند و به ضدانقلاب بچسباند. این روزنامه در شماره روز شنبه خود-که طبیعتا بعدازظهر جمعه و در شرایطی که مستند «اعتماد» هنوز منتشر نشده بود، تهیه شده- در ستونی با عنوان«نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای» به این مستند پرداخته و با استفاده از تیتر «تطهیر پادوهای رسانه‌ای امریکا و سعودی در روزنامه مدعی اصلاحات» مشخصا از گفت‌وگو با بهنود و رمضان‌زاده در این مستند انتقاد می‌کند؛ حال آنکه این مستند 41 دقیقه‌ای از زبان اهالی فن و فعالان رسانه‌های خارج و داخل ایران، شرایط و نقاط ضعفی را بازگو می‌کند که شیوه ارتباط این حکومت با مردم را بیش از پیش دچار مشکل خواهد کرد. شیوه ارتباطی که اگر پاسخگو بود، موجبات راه‌اندازی و تاسیس ده‌ها شبکه تلویزیونی در خارج مرزها را فراهم نمی‌آورد و شاید بهتر باشد مسوولان فعلی به توصیه علی علیزاده در همین مستند اعتماد کنند و به‌جای اداره صداوسیما با یک نگاه و یک صدا به افکار مختلف موجود در جامعه میدان دهند تا شاید پل‌های تخریب شده اعتماد میان حکومت و ملت دوباره ترمیم شود.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها