کد خبر: 422169
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۶ ۰۷:۰۰:۰۰
| |

فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی نوشت:

درباره صلاحیت بذرپاش/ تبعات انتخاب رئیس دیوان محاسبات کشور

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: انتخاب بذرپاش بیش از آنکه یک انتخاب حرفه‌ای و حقوقی و تخصصی باشد بیشتر به نظر یک انتخاب سیاسی است. او محتملا از این عنوان به عنوان پلی برای آینده بهره‌برداری کند. چون بدیهی است در جریان راست کلاسیک و حتی نواصولگرایان اگر می‌گشتند حتما رئیس دیوانی با استانداردهای مورد پذیرش معقول مدیریتی یافت می‌کردند.

درباره صلاحیت بذرپاش/ تبعات انتخاب رئیس دیوان محاسبات کشور
کد خبر: 422169
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۶ ۰۷:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی با اشاره به انتخاب رئیس دیوان محاسبات در مجلس و حواشی حول آن نوشت: این روزها شاید یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در فضای مجازی یا رسانه‌ای و حتی محافل سیاسی مطرح می‌شود موضوع صلاحیت «مهرداد بذرپاش» و درستی یا نادرستی گمانه‌زنی‌ها درباره صلاحیت او برای ریاست بر دیوان محاسبات کشور است. این نهاد زیر نظر مجلس شورای اسلامی فعالیت کرده و بازوی نظارتی آن به حساب می‌آید؛ به زبان ساده‌تر وظیفه این دیوان تطبیق و تفریغ بودجه و عملیات مالی نهادها و موسسات، وزارتخانه‌ها و بخش‌های اداری کشور منطبق با قانون بودجه مصوب مجلس است. فارغ از داوری‌هایی که درباره گرایش و نگره سیاسی وی مطرح بوده و هست، آنچه در این روزها توجه محافل را به این انتخاب جلب کرده صلاحیت‌های علمی، سوابق حرفه‌ای و توان مدیریتی و دانش مالی او برای تحقق این مهم است. در کنار عوامل برشمرده شده بالا برخی دغدغه‌ها سبب می‌شود تا افکار عمومی بیشتردر بخش سیاسی به این موضوع توجه کند. چرا می‌گویم بخش سیاسی! چون به نظر نگارنده این دست انتصابات برای عموم مردم فرق چندانی ندارد زیرا بر اساس تحلیلی که فهم آن چندان هم سخت نیست، کسانی که چنین سناریویی را تدارک دیده‌اند، چندان نگران این امر نبوده‌اند. افکار عمومی حساسیت خود را در این امور از دست داده است. اگر این رویداد در تعارض با روندهای موجود بود بدیهی است که واکنش‌های شدیدی به وجود می‌آورد. شاید می‌شود این‌گونه داوری کرد که گردانندگان این نمایش می‌دانستند که قرار است چه مسیری رخ دهد و چه ایراداتی در راه می‌تواند بروز کند. آنها با لحاظ این موانع و ایرادات سناریوی خود را به پیش برده‌اند؛ لذا برآنم به صورت مجمل به برخی از این موارد اشاره کنم.

1- انتخاب بذرپاش بیش از آنکه یک انتخاب حرفه‌ای و حقوقی و تخصصی باشد بیشتر به نظر یک انتخاب سیاسی است. او محتملا از این عنوان به عنوان پلی برای آینده بهره‌برداری کند. چون بدیهی است در جریان راست کلاسیک و حتی نواصولگرایان اگر می‌گشتند حتما رییس دیوانی با استانداردهای مورد پذیرش معقول مدیریتی یافت می‌کردند. اینکه این انتخاب نه میرسلیم را راضی کرده نه احمد توکلی را، حتما یک جای کارش می‌لنگد.


مهرداد بذرپاش با این استدلال انتخاب شده است تا وارد کلاس‌های جهشی شود. همان‌گونه که برخی منتقدان او درباره دوره دانشگاهی وی و نحوه استفاده از بورسیه‌های پرچالش و حداقل نمره معدل قبولی به زبان آورده‌اند.


2- خطری که این انتخاب برای جریان راست در بردارد آن است که آنها را بیش از گذشته به دوپینگ سیاسی برای تصاحب مناصب معتاد می‌کند. بذرپاش قطعا واجد ویژگی‌های مثبتی بوده که توانسته پله‌های ترقی را ستاره‌وار طی کند. نمی‌توان این را منکر شد اما تکیه بیش از اندازه برای بهره‌وری از قدرت عریان و نهان در برابر رقبای سیاسی و همفکران متفاوت خود، آنها را بیش از گذشته از ابداع، نوآوری و تکیه بر افکار عمومی دور خواهد کرد. آنها شبیه ورزشکارانی هستند که بدون مسابقات انتخابی وارد المپیک شده‌اند. نتیجه از قبل معلوم است. همه جریانات سیاسی در ایران نیازمند اقناع افکار عمومی و همراهی‌شان با منویات سیاسی خویش هستند. چون مولفه سیاسی در ایران امروز تنها معطوف به قبایل شناخته‌شده سیاسی رخ نمی‌دهد. عناصر بیرونی و گروه‌های نوظهور با استفاده از رسانه‌های بین‌المللی و فارسی زبان بر روندها در ایران تاثیرگذارند.


3- کاری که نواصولگرایان می‌کنند زمینه‌سازی برای حرکتی پسینی است. آنها مهرداد بذرپاش را در آب نمک خوابانده‌اند تا از این سمت برای بهره‌وری‌های سیاسی استفاده کنند. چون اصولا خارج از این قاعده این روش نباید چندان معقول به نظر برسد. شاید آنها وی را تنها برای یکسال انتخاب کرده‌اند تا در روند فرآیند انتخاباتی بتواند به عنوان یکی از بازیگران وارد عمل شود. مثلا وی می‌تواند زوج مناسبی برای کاندیدای راستگراهای جدید باشد. چهره جوانی که هرجا پا گذاشته از آن به عنوان سکویی برای نیل به ایستگاه دیگر استفاده کرده. برای اثبات این ادعا کافی است به روند مسوولیت‌های وی نگاهی افکنیم.


4- انتخاب بذرپاش می‌تواند آسیب‌های اخلاقی هم به همراه داشته باشد. فرض کنیم در جامعه‌ای که از منظر سرمایه اجتماعی لطمه دیده و اعتماد اجتماعی در آن به پایین‌ترین حد خود نزول کرده، بخش وسیعی از جامعه به تردیدهایی که در سوابق او وجود دارد توجه کنند. می‌دانید آنها چه پیامی را دریافت می‌کنند؟ ما غیر مستقیم به آنها می‌گوییم برای تصاحب مناصب و در اختیار گرفتن پست‌های سیاسی هیچ نیازی به تخصص، خوب درس خواندن، متعهد بودن، سلسله مراتب طی کردن نیست. برای موفقیت نیازی نیست تلاش کنیم. نیازی نیست نمرات بالای الف داشته باشیم. مدارج علمی و دانشگاه‌های معتبر محلی از اعراب ندارد. ما همان‌گونه که در جاده‌ها از سمت راست سبقت می‌گیریم، یا از چراغ قرمز بی‌محابا رد می‌شویم می‌توانیم در صف نمانده و با قرار گرفتن در طیف سیاسی صاحب نفوذ از همه مزیت‌ها بهره ببریم. فرزندان ما در مدارس، دانشجویان ما در دانشگاه، کارمندان ما در ادارات و کارگران ما در محیط‌های تولیدی این پیام را درمی یابند که لزوما یک با یک برابر نخواهد بود. برخی می‌توانند برابرتر باشند! این خطر بزرگی است که نباید آن را نادیده گرفت. تردید در صحت اصالت درستکاری و پاکدامنی از هر امتیازی که می‌تواند انتخاب امثال بذرپاش‌ها- با فرض وجود چنین مزیتی- دربرداشته باشد، بیشتر است.


لذا باید امیدوار بود آنهایی که فضیلت اخلاقی و سیاسی برای‌شان اهمیت والاتری دارد - فازغ از اینکه به چه جریانی وابسته هستند - برای تنویر افکارعمومی به خود زحمت پاسخ به این دسته تردیدها و ابهامات را بدهند. این‌گونه برای بذرپاش هم بهتر خواهد بود.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها