کد خبر: 422658
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۸ ۰۶:۵۰:۰۰
| |

شکاف در جریان اصولگرایی عمیق‌تر شد؟ / مجلس یازدهم آغازگر ریزش‌‌ها؟

جریان اصولگرایی بر سر معامله با اصول تاکنون چهره‌های زیادی را از دست داده یا به حاشیه رانده است.

شکاف در جریان اصولگرایی عمیق‌تر شد؟ / مجلس یازدهم آغازگر ریزش‌‌ها؟
کد خبر: 422658
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۸ ۰۶:۵۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ماجرا فقط به اصرار احمد توکلی اصولگرا بر یافته‌هایش درباره بذرپاش محدود نیست، تا جایی که کوتاه نیامده و همچنان پیگیر ماجراست؛ مسئله این است که به نظر می‌رسد اصرار مجلسیان بر انتصاب، شکافی را در جریان اصولگرایی باز کرده که می‌تواند سرآغاز مسیر جدیدی را در سیاست‌ورزی اصولگرایی رقم بزند. شاید بتوان گفت خط‌کشی اصولگرایان با قبیله‌گرایان از این پس شفاف‌تر خواهد شد. جریان اصولگرایی بر سر معامله با اصول تاکنون چهره‌های زیادی را از دست داده یا به حاشیه رانده است؛ از ناطق‌نوری و علی مطهری تا عماد افروغ که از مجلس هفتم به این سو اصرار دارد او را اصولگرا نخوانند تا محمد مهاجری که اگرچه عنوان اصولگرایی را یدک می‌کشد، اما تا‌کنون هیچ اصولگرایی به اندازه او از این جریان انتقاد نکرده است. در تازه‌ترین اظهارنظر، ابوالقاسم رئوفیان، دبیر کل حزب ایران‌‌زمین نیز به برنا گفته از یدک‌کشیدن عنوان اصولگرایی خجالت می‌کشد. جریانی در اصولگرایی از یک سو شش‌دانگ پشت انتصاب بذرپاش می‌ایستد و از سویی دیگر نه‌تنها فرد باسابقه‌ای مانند میرسلیم را در مجلس بازی نمی‌دهد، بلکه در برابر انتقاداتش هم محکم می‌ایستد، تهدیدش می‌کند و علیه او در محاکم قضائی اقامه دعوی می‌کند. به نظر می‌رسد که ریزش‌ها در این جریان با شکل‌گیری مجلس یازدهم شکل و شروع جدیدی به خود بگیرد، به‌ویژه اینکه توقع حامیان این جریان از مجلس انقلابی نه‌تنها بسیار فراتر از چیزی بود که در حال رخ‌دادن است، بلکه شاید اصلا در مخیله بسیاری از نواصولگرایان و حامیان پرشور اصولگرایی نمی‌گنجید که در سه ماه نخست فعالیت پارلمان محبوبشان، با چنین حواشی‌ای روبه شوند. تا‌به‌حال سابقه نداشته تصمیمی در جریان اصولگرایی با واکنش صریح نهاد بسیج روبه‌رو شود. تا اینجای کار بسیج دانشگاه شریف، امیرکبیر، تهران و شهید بهشتی واکنش‌های تند و درخور تأملی به این تصمیم نشان داده‌اند. مهم‌ترین مغفول انتصاب بذرپاش، بی‌اعتنایی مجلسیان به پرسش‌ها و ابهامات ایجادشده است؛ حامیان اصولگرایان توقع داشتند حداقل مجلسی که داعیه‌دار شفافیت بود و از این بابت اصلاح‌طلبان مجلس دهم را زیر سؤال برده بود، پاسخ درخور و قابل پذیرشی به حواشی، انتقادها، اعتراض‌ها و مستندات ارائه‌شده درباره صلاحیت بذرپاش بدهد؛ اتفاقی که نیفتاد، تاجایی‌که در نامه بسیج دانشگاه شریف، محل تحصیل بذرپاش نیز سؤالاتی جدی در ارتباط با این انتصاب مطرح شده و در انتهای آن آمده بود: «در‌حالی‌که اغلب نمایندگان مجلس و بسیاری از افراد دخیل در این موضوع همیشه از پاسخ‌گویی به افکار عمومی سخن گفته‌اند و گاه نسبت به مسائل کوچک‌تر از این نیز سریعا واکنش نشان می‌دهند، سکوت مجلس شورای اسلامی و به‌خصوص جناب آقای بذرپاش در این بازه 15روزه، زمینه‌ساز بسیاری از شبهات بوده و علاوه بر ایجاد ابهامات فراوان، به‌عنوان یک اتفاق نادرست قابل پذیرش نیست». این پرسش و نمونه‌هایی شبیه این البته فقط از جانب بسیجیان طرح نشده، فضای مجازی پر است از چنین شبهاتی که به‌نوعی حاکی از نوعی سرخوردگی از سوی حامیان جریان اصولگرایی است. این سرخوردگی البته با ماجرای اعتبارنامه بذرپاش آغاز شده بود، وقتی در کمیسیون تحقیق اعتبارنامه و شعبه 12 مجلس رأی آری به او داده شد و حتی بعدتر وقتی بیش از 120 نماینده اصولگرا حاضر به مخالفت با این اعتبارنامه نشدند، اما و اگرها در طیف بدنه حامی جریان اصولگرایی آغاز شده بود؛ اما انتصاب بذرپاش گویا تیر خلاص به همه این تردیده‌ها بود، به‌ویژه که مخالف‌خوانی‌هایی از درون مجلس اصولگرا هم به گوش می‌رسد؛ از توییت کریمی‌قدوسی که به نظر می‌رسید با این انتصاب مخالف بوده و کنایه‌ای به هیئت‌رئیسه زده بود تا مجتبی ‌توانگر، دیگر نماینده اصولگرای مجلس که در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «کمیسیون بودجه در فرایند انتخاب رئیس دیوان محاسبات‬ نسبت به وظایف قانونی خود کوتاهی کرده و بدون استعلام و دقت، مدارک را تأیید کرده است. ‏با توجه به نظر رئیس مجلس در چارچوب قانون، کمیسیون بودجه بایستی پاسخ‌گو و در جهت اصلاح حرکت نماید. ‏دیوان برای شروعی کارآمد نیازمند رفع این شبهه‌هاست».


«ابوالقاسم رئوفیان»، دبیر‌کل حزب ایران‌‌زمین، در گفت‌وگویی با خبرگزاری برنا گفته است: «برای بنده بسیار ناگوار است که این اتفاقات در جبهه اصولگرایی رخ می‌دهد. در واقع چهره بسیار ناراحت‌کننده‌ای را در مرآ و منظر، از خود به‌جای می‌گذارد. به‌هرحال دراین‌باره صحبت‌کردن سخت است، به‌ویژه درباره موضوعی که با واژه اصولگرایی همراه است. در واقع اصولگرایی، واژه‌ای با بار معنوی، حقوقی و سیاسی است. اینها جای تأسف دارد؛ به‌طوری‌که من دیگر نمی‌توانم افتخار کنم و بگویم یک اصولگرا هستم. زمانی اطلاق نام اصولگرایی برای ‌ما مایه افتخار و مباهات بود، اما امروز این‌گونه نیست. به نام اصولگرایی کارهایی می‌کنند و نامش را می‌گذارند اصولگرایی؛ درحالی‌که میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است. در واقع این یک پارادوکس است؛ یعنی رفتار غیراصولگرایانه با تابلوی اصولگرایی. من هیچ طیفی را نمی‌خواهم متهم کنم، اما می‌خواهم بگویم این فضای اصولگرایی، فضایی است که نفس‌کشیدن در آن سخت است؛ تا‌جایی‌که اشاره کردم دیگر برایمان خوشایند نیست یعنی به تعبیری می‌توان گفت در جبهه اصولگرایی که یک‌رنگی و همدلی حاکم بوده و برایند نظرات به‌عنوان تصمیم اصولگرایی در عرصه سیاست‌ورزی کشور رونمایی می‌شد، امروز به جایی رسیده که مشمول این شعر مولانا شود «چون که بی‌رنگی اسیر رنگ شد/ موسیی با موسیی در جنگ شد». این چهره سیاسی اصولگرا اظهار کرد: «یکی نواصولگرایی را باب کرد، دیگری اصولگرایی سنتی یا مدرن را. این در حالی است که اصول، اصول است. گرایش به این اصول هم یعنی به شاخص‌های مشخص و معینی فرد روی بیاورد و آنها محور شود. دیگر دعوا بر سر چیست؟! اینها نشان‌دهنده اوج‌گرفتن حس قدرت‌طلبی در این افراد و طیف‌هاست؛ چه آن طیفی که امروز به مجلس راه پیدا کرده به نام اصولگرایی و چه خارج از آن. این جای تأسف است. به نظرم حلوای اصولگرایی را پُختند و خرمای آن هم آماده است، حال یک مجلسِ ترحیم هم برای آن بگیرند و پخش کنند، تمام شد و رفت».

منبع: روزنامه شرق

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها