آیا فضای درونی جریان اصلاحات تندتر شده است؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: اصلا رفتار رادیکال با اصلاحطلبی سنخیت ندارد. اکنون این نگاه که ما میتوانیم بیرون از دولت و حاکمیت و با اعتنا به حمایتهای اجتماعی و نمایندگی از مردم بر حاکمیت تاثیر بگذاریم و اصلاحاتی را انجام دهیم، صرفا یک نگاه است و افرادی هم هستند که این را میپسندند.
اعتمادآنلاین| محمدصادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب درخصوص تندتر شدن فضای درونی اصلاحطلبان و صفبندی میان طیفهای این جریان سیاسی، گفت: من نمیتوانم به این تقسیمبندیها خیلی پایبندی نشان دهم؛ چراکه در اغلب موارد چنین طیفبندیهایی فصلی است، مثلا اینکه آقای خوئینیها و مجمع روحانیون در 10 سال گذشته خیلی ظهور و بروزی در فضای سیاسی نداشتند را باید به حساب محافظهکاری بگذاریم یا رادیکالیسم؟ یعنی چون تند بودند کنار رفتند یا چون محافظهکار بودند؟
وی در ادامه اظهار داشت: مثلا آقای علوی تبار و دوستانی مانند ایشان در سال های اخیر نمود و بروز کمتری در فعالیت سیاسی داشتند، البته ممکن است در حوزههای نظریهپردازی مشغول مطالعات جدید بوده و به دستاوردهای نوینی هم رسیده باشند، نتیجه این اقدامات هنوز خیلی آشکار نشده اما میشود از شواهد و قرائن دریافت که مشغول بازنگری و بازسازی ایدههای خود در حوزه اصلاحطلبی بوده یا هستند.
جوادیحصار با بیان اینکه اصلاحطلبی همواره با مدارا و مصالحه همراه است، ابراز داشت: اینکه عدهای را تندرو یا کندرو بدانیم در این ساحت معنا ندارد، اصلاحطلبی یعنی اینکه تلاش کنیم وضع موجود را اصلاح کنیم، اگر از موضع اصلاح بیرون رفتیم و مواضع و رفتار ما رادیکال شد، در این صورت دیگر چنین کنشی اصلاحطلبانه نخواهد بود و با مقوله اصلاحطلبی که تأمل، مدارا، دقت و مصالحه در آن باید حرف اول را بزند، نسبتی وثیقی نخواهد داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که آیا برای مثال نامه اخیر میتواند نشانهای از فعال شدن موسوی خوئینیها در عرصه کنشگری سیاسی باشد یا صرفا یک نامه برای بیان دغدغهها بوده است؟، گفت: به نظر من نامه آقای موسوی خوئینیها یک برونداد از یک درک مناسب زمانی و یک واگویه از نگرانیهای شخصی و حتی جمعی گروهی از هماندیشان وی بود، این واگویه حق ایشان است و در فضای سیاسی کشور به استناد وجود حق آزای بیان حتما باید آراء و نظرات مختلف نسبت به شرایط موجود بررسی، مطرح و نقد شود. همچنین لازم است که نقاط قوت و ضعف شناسایی شود و انطباق آن با اقتضائات کنونی کشور مورد بررسی قرار گیرد، اما همه این مباحث باید با احترام و مدارا انجام شود نه اینکه هرکسی مخالفت کرد، بگویند محافظهکار است یا هرکسی تندتر حرف زد، بگویند که پیشرو است، این نوع رفتارها در منظومه گفتمان اصلاحطلبانه خیلی پذیرش نخواهد داشت.
این تحلیلگر سیاسی در خصوص اینکه چه عواملی باعث شد تا طیفی فعال شوند و حتی شدت این روند به جایی رسیده که حجاریان در گفتوگویی حتی فرد باسابقهای مانند بهزاد نبوی را محافظهکار بنامد، اظهار داشت: من برای آقای حجاریان هم احترام قائل هستم و هم صمیمانه ایشان را دوست دارم، همچنین باید بپذیریم که به هر حال رفتارهای رادیکال همواره توانسته است یک جمع و گروهی از مخاطبان را جذب و با خود همراه کند. در نتیجه اگر قرار بر این باشد که بخشی از دوستان ما در جریان اصلاحطلبی به عنوان جناح رادیکال فعالیت کنند، بعید نیست که جمعی هم با آنها همراه شوند اما فکر نمیکنم رفتارهای رادیکال در این شرایط خیلی نتیجه دهد.
وی افزود: اصلا رفتار رادیکال با اصلاحطلبی سنخیت ندارد، خود افرادی مانند آقای حجاریان و علویتبار سالها بر این مقوله تاکید میورزیدند که حوزه اصلاحطلبی با حوزه رفتارهای رادیکال متفاوت است. اما اکنون این نگاه که ما میتوانیم بیرون از دولت و حاکمیت و با اعتنا به حمایتهای اجتماعی و نمایندگی از مردم بر حاکمیت تاثیر بگذاریم و اصلاحاتی را انجام دهیم، صرفا یک نگاه است و افرادی هم هستند که این را میپسندند. ولی من بعید میدانم که حتما همه اصلاحطلبان از این نگاه پیروی کنند. مثلا کارگزاران و حتی بخشهایی از اعضای سابق مشارکت هم این نگاه را ندارند.
جوادی حصار در ادامه با بیان اینکه لازم است این دیدگاهها بیشتر تشریح شوند، ابراز داشت: به نظر میرسد که باید مقداری اجازه و زمان دهیم تا این دیدگاهها با فرصت بیشتر تشریح و مشخص شود که منظور از رادیکالیسمی که آقای علویتبار یا آقای حجاریان مطرح میکنند، چیست، در چه حوزهای باید رادیکال باشیم؟ این رادیکال بودن قرار است در حوزه نظریهپردازی باشد، در خصوص عمل سیاسی باشد و یا در مواجهه با اردوگاه اصلاحطلبان؟ به این معنا که هرکسی این دیدگاه را نپذیرد باید دور نگه داشته شود؟ باید مشخص شود که در کدام حوزهها میخواهند رفتارهای شارپ و رادیکال از خود نشان دهند.
وی گفت: نباید به سادگی در مورد افراد و دیدگاه سیاسیشان قضاوت کرد، اما رادیکالیسم بیپشتوانه و بدون زمینه اجتماعی همراهی جامعه را در پی نخواهد داشت و به تعارض و تناقضگویی منجر خواهد شد، دوستان مخصوصا بزرگانی مثل آقای حجاریان باید در انتخاب واژگان، شعارهای سیاسی و یا عناوین عمل سیاسی دقت بیشتری به خرج دهند؛ چراکه اگر بعدا بخواهند آن را اصلاح کرده و از عوارض مترتب بر آن پیشگیری کنند، ممکن است دیگر دیر شده باشد.
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید