علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل تاریخی، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
کودتای 28 مرداد | دکتر مصدق میدانست کودتا در راه است
علی بیگدلی گفت: دکتر مصدق لجاجت و یکدندگی زیادی داشت و به همین دلیل انگلیسیها و آمریکاییها چون به این نتیجه رسیده بودند که با او نمیتوانند تعامل کنند به طور جدی به فکر کودتا افتادند.
اعتمادآنلاین| کودتای 28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق بعد از گذشت نزدیک به هفت دهه، همچنان به سان نقطهای سیاه در ذهن ایرانیها جای دارد. به همین دلیل کماکان درباره آن اتفاق تحلیلها و نظرهایی متفاوت طرح میشود.
علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل تاریخی، در گفتوگو با اعتمادآنلاین اظهار داشت: دکتر مصدق در اردیبهشت 1330 با رأی مجلس به سمت نخستوزیری رسیده بود و به همین دلیل نمیتوان به ایشان به دلیل رد حکم عزل در 25 مرداد 1332 ایرادی وارد کرد. دکتر مصدق در دوره اول اصرار داشت اختیارات وزارت جنگ را بر عهده بگیرد آن هم در شرایطی که شاه به طور سنتی زیر بار این قضیه نمیرفت و معتقد بود چون وزیر جنگ سمت فرمانده کل قوا را هم بر عهده دارد، او باید این وزارتخانه را مستقیم زیر نظر داشته باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: وقتی شاه درخواست دکتر مصدق را نپذیرفت، مصدق هم 23 اردیبهشت استعفا و بلافاصله شاه حکم نخستوزیری را به نام قوامالسلطنه صادر کرد. این انتخاب در حالی رخ داد که شاه عمیقاً از او خوشش نمیآمد و فقط تحت فشار سفیران انگلستان و آمریکا و البته با وساطت امامجمعه تهران فرمان نخستوزیری را به نام قوام صادر کرد. قوامالسلطنه در بدو کار با اعلام اینکه دین را از سیاست جدا خواهد کرد آیتالله کاشانی را رودرروی خود قرار داد، این رودررویی هم جریان 30 تیر را رقم زد که سقوط قوامالسلطنه را در پی داشت.
او تصریح کرد: بعد از سقوط قوامالسلطنه دکتر مصدق این بار با تمام اختیاراتی که میخواست به عنوان نخستوزیر شروع به کار کرد، شروعی که با دخالت و خصومت بسیار قدرتمندی از داخل و خارج توأم بود که سفر همراه با ناکامی تقریبی به شورای امنیت و دادگاه لاهه در پیدایی شرایط سخت تاثیر زیادی داشت. با این حال دکتر مصدق حمایت پررنگ مردمی را داشت و حتی با وجود سختیهای معیشتی که ناشی از تحریم آبهای جنوب توسط انگلیسیها بود مردم به ایشان پشت نکردند.
بیگدلی افزود: دکتر مصدق برای رهایی از تنگناهای اقتصادی تصمیم به انتشار اوراق قرضه ملی گرفت، اما چون سرمایهداران بازار تحت تاثیر دربار و گروههای مذهبی بودند، این راهکار مغفول ماند.
او توضیح داد: ایراد دیگری که به دکتر مصدق میگیرند این است که وقتی زاهدی برای رایزنی به خانه مصدق رفت، باید همانجا او را دستگیر و زندانی میکرد. البته بعضیها هم از فرار زاهدی خبر میدهند. علاوه بر اینها دکتر مصدق میدانست کودتا در راه است و به همین دلیل بیشتر ساعتها در خانه میماند و حتی جلسههای دولت هم در خانهاش برگزار میشد.
علی بیگدلی در پایان گفت: در پایان باید اشاره کنم که دکتر مصدق لجاجت و یکدندگی زیادی داشت و به همین دلیل انگلیسیها و آمریکاییها چون به این نتیجه رسیده بودند که با او نمیتوانند تعامل کنند به طور جدی به فکر کودتا افتادند.
دیدگاه تان را بنویسید