کد خبر: 429345
|
۱۳۹۹/۰۶/۰۸ ۲۰:۳۲:۰۰
| |

«کشمیری» که بود و چه شد؟ او حتی محسن رضایی را هم فریب داد!+ عکس

تقریباً در نیمه‌ی دوم سال 1359، مسعود کشمیری در ستاد مرکزی اطلاعات سپاه حضور پیدا می‌کرد و مورد اعتماد شدید فرمانده واحد اطلاعات سپاه پاسداران قرار داشت؛ به‌گونه‌ای که به دستور محسن رضایی، مسعود کشمیری دسترسی گسترده‌ای به اطلاعات داشت.

«کشمیری» که بود و چه شد؟ او حتی محسن رضایی را هم فریب داد!+ عکس
کد خبر: 429345
|
۱۳۹۹/۰۶/۰۸ ۲۰:۳۲:۰۰

اعتمادآنلاین| «دوشنبه 9 شهریور [1360]... جنازه‌ها را به سالن مجلس آوردند، مشاهده کردم. سخت سوخته بودند. آقایان «باهنر» و «رجایی» را فقط از دندان‌های طلای جلو دهان و آسیابشان، می‌شد تشخیص داد. علامت دیگری نمانده بود. مقداری گوشت هم در کیسه نایلونی جمع کرده بودند به‌عنوان فرد دیگری به نام مسعود کشمیری منشی جلسه…»؛ متن فوق بخش از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی در کتاب عبور از بحران است.

همواره پرونده‌های امنیتی مانند انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخست‌وزیری، ترور شهیدان اسدا... لاجوردی «دادستان انقلاب تهران»، ترور آیت‌الله علی قدوسی «دادستان کل انقلاب اسلامی» و قتل‌های زنجیره‌ای در کشورمان با معرفی عاملان ترور مختومه شدند و نقاط پر ابهامی از دوران انقلاب اسلامی را برجا گذاشتند.

قریب به 40 سال است که از حادثه تروریستی دوشنبه 9 شهریور 1360 می‌گذرد و یادداشت‌ها و تحلیل‌های گوناگونی پیرامون این اتفاق شوم منتشرشده است. افراد با عناوین مختلف، روایت‌های گوناگونی از آن حادثه تروریستی داشتند و دارند.

دو ماه بعد از انفجار بمب در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیت‌الله بهشتی و جمعی از مسئولین کشور، در 8 شهریور 1360، بمب دیگری ساختمان نخست‌وزیری را فروریخت و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر و جمع دیگری از اعضای دولت به شهادت رسیدند.

با کمی بررسی، نام «مسعود کشمیری» به‌عنوان عامل بمب‌گذاری در این پرونده معرفی‌شد و در مستند «نفوذی»، به روایتی صریح و جدی از زندگی مسعود کشمیری شده است. مسعود کشمیری، از جمله نیرو‌های سازمان منافقین بود که با نفوذ در دستگاه‌های اجرایی کشور، زمینه‌ساز بمب‌گذاری در دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران در هشت شهریور 1360 و شهادت شهیدان رجایی و باهنر شد. مستند نفوذی به بازخوانی بخش‌هایی از زندگی این فرد پرداخته است.

زندگینامه کشمیری

مسعود کشمیری متولد 1329 در کرمانشاه، دارای مدرک لیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران بود. وی از تاریخ 23 / 5 / 51 تا اواخر سال 53 با قرارداد‌های 6 ماهه به‌عنوان کارآموز در وزارت کار و امور اجتماعی شاغل بود. پدر کشمیری در شرکت نفت شاغل بود و خانواده‌اش چندان تقیدی به احکام شرع نداشتند.

او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در شرکت «سایبرنتیک» و شرکت انگلیسی «رایدر هند» کار می‌کرد. با پیروزی انقلاب و بازگشت خارجی‌ها به کشورهایشان شرکت مذکور منحل شد و مسئول شرکت با برجای گذاشتن اموال خود فرار کرد. شرکت سایبرنتیک متعلق به اسماعیل داوودی شمسی بود. «قدسی خرازیان» و «رضیه آیت‌الله‌زاده شیرازی» از اعضای شاخص سازمان مجاهدین خلق معرف کشمیری به داوودی شمسی بودند. از دیگر معرفین او علی‌اکبر تهرانی از متهمان اصلی در پرونده انفجار دفتر نخست‌وزیری در روز هشتم شهریور بود.

کشمیری

حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق‌نوری نیز در خاطرات خود (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 247) درباره کشمیری می‌گوید: «[در جلسه روز 8 شهریور]آقای کشمیری دبیر این جلسه بود که وی هم از عوامل نفوذی بود مع‌الاسف حتی شهید رجایی هم به ایشان اعتماد پیداکرده بود.» هرچند کشمیری بالاترین نفوذی سازمان منافقین در جریان انفجار دفتر نخست‌وزیری بود، اما نمی‌توان وی را حلقه آخر نفوذ در دفتر نخست‌وزیری دانست و او تنها یک حلقه از عملیات نفوذ در دستگاه‌های امنیتی بود.

پیشرفت از ارتش به سپاه و رفتن به نخست‌وزیری

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «مسعود کشمیری» به‌عنوان مسئول کمیته اداره دوم [اطلاعات]نیروی هوایی ارتش، «سعید حجاریان» به‌عنوان مسئول کمیته اداره دوم نیروی دریایی ارتش، «حبیب‌الله داداشی» مسئول کمیته نیروی زمینی ارتش و «محمدکاظم پیرو رضوی» معروف به محمد رضوی مسئول کمیته اداره دوم ستاد مشترک ارتش می‌شوند.

اداره دوم ارتش (رکن دوم ستاد ارتش) سازمان اطلاعات ارتش شاهنشاهی بود و به دلیل پیوندهایش با سازمان‌های اطلاعاتی ارتش‌های متحد حکومت پهلوی، به‌ویژه برای ارتش‌های آمریکا، بریتانیا، ترکیه و سایر اعضای پیمان ناتو و نیز ارتش اسرائیل، اهمیت فراوان داشت. این نهاد اطلاعاتی، بسیار با اهمیت و دارای شبکه‌های مخفی مرتبط با سازمان‌های همتای غربی و نیز تجهیزات فنی و اسناد و اطلاعات طبقه‌بندی‌شده بسیار مهم بود.

عملکرد کشمیری در رکن دوم ارتش، برای وی اعتبار ویژه‌ای به همراه آورده بود به صورتی که «خسرو تهرانی» مسئول اطلاعات نخست‌وزیری که کشمیری در زمان انفجار دفتر نخست‌وزیری جانشین او بوده، در این خصوص می‌گوید: «هنگامی‌که قرار شد کشمیری را جهت دبیرخانه شورای امنیت به نخست‌وزیری بیاوریم، بحثی بین من و محسن رضایی درگرفت که وی را با خود ببریم چرا که در آن زمان نیروی کارآمد و مؤمن کم بود.»

تقریباً در نیمه‌ی دوم سال 1359، مسعود کشمیری در ستاد مرکزی اطلاعات سپاه حضور پیدا می‌کرد و مورد اعتماد شدید فرمانده واحد اطلاعات سپاه پاسداران قرار داشت؛ به‌گونه‌ای که به دستور محسن رضایی، مسعود کشمیری دسترسی گسترده‌ای به اطلاعات داشت.

«کشمیری» فروردین 1360 وارد نخست‌وزیری می‌شود، خرداد 1360 به شورای امنیت کشور می‌رود و قائم‌مقام و عملاً دبیر شورا می‌شود. سه ماه بعد نیز، انفجار نخست‌وزیری رخ می‌دهد.

فرار از کشور و مرگ

مهدی اصفهانیان با نام سازمانی سعید شاهسوندی از اعضای گروهک موسوم به مجاهدین خلق در مصاحبه‌ای پیرامون فرار «مسعود کشمیری» گفته است: «کشمیری را مدت کوتاهی در ترکیه، در یک خانه سازمانی که من آنجا بودم و همسرم نیز بود، در حوالی خیابان فاتح استانبول ترکیه، وی و همسرش مدتی آنجا بودند.»

اول دی‎‌ماه 1392 خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به نقل ازیک مقام اگاه خبرداد: «مسعود کشمیری عامل انفجار نخست وزیری و محمدرضا کلاهی صمدی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در آلمان رویت شده‌اند... وی که خواست نامش فاش نشود، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت: نامبردگان که از اعضا و هواداران فعال گروهک تروریستی منافقین و خط نفوذ فرقه رجوی در نهاد‌های حیاتی، حساس و مهم جمهوری اسلامی بودند، هنگام خوردن غذا در رستورانی در شهر کلن و هنگام رانندگی در شهر هامبورگ آلمان مشاهده شده‌اند».

در سال 96 نیز دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) خبر داد محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری، از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و عوامل اصلی انفجارهای 7 تیر و 8 شهریور 1360 کشته شدند.

  • هاتف ارسالی در
    سه‌شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱

    این کی بوده دیگه که سر محسن رضایی کلاه گذاشته

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها