محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت:
تلاش برای شنیده نشدن حرف مردم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: ای کاش کسی روزی به مردم گزارش دهد که چقدر از جیب مردم رفت تا طرحهای پولساز تولید شبکههای انتقال محتوای داخلی ساخته شود اما هیچکدام عملی نشد و طرح ملی شدن شبکه داخلی چقدر انرژی و پول و فتوا و توان به خودش اختصاص داد اما در نتیجه فقط به گسترش بیزینس فیلترشکن انجامید که هر صاحب نتی جزو ملزومات زندگی اینترنتی خودش فیلترشکن داشته باشد.
اعتمادآنلاین| محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: طرح محدودسازی فضای مجازی که از سوی نمایندگان مجلس مطرح شده است، اولین خیز برای محدود سازی فضای مجازی نیست. قبلا خیزهای زیادی برداشته شده است. این هجوم به محدودسازی فضای مجازی بخشی از هجوم بیشتر تاریخی است که به حریم اطلاعرسانی شده است. هدف اصلی نگه داشتن ورودیهای اطلاعرسانی دست حکومت بوده است. کمتر کسی یادش هست که در دهه شصت شمسی خودمان تنها مدخل ورودی خارج به داخل، موج کوتاه رادیو بود. چیزی که شاید اصلا امروز کاربردی نداشته باشد. اتفاقا اوج آن در دوره جنگ ایران و عراق بود. یکی از کارهای سکه کشورهای بزرگ که گاهی در ردیف اسلحهسازی پر اهمیت بود و البته بیشتر سازندگان آن در کشورهای چپ و کمونیست بودند، سیستم تولید پارازیت بود. به این معنا که مثلا ایرانیها روی رادیو عراق و یا عراقیها روی رادیوی ایران در ایام دفاع مقدس پارازیت پخش میکردند.
صدای ویژ ویژ معروفی بود که روی آن فرستنده، فرستاده میشد. واقعا در آن ایام از پر سودترین بیزینسهای مهم دنیا تولید سیستم پارازیت بود که معمولا دو کشور متخاصم از یک کارخانه روسی میخریدند که عملا بتوانند پارازیت روی مخالفشان بیندازند.
چه خوب که شما آن دورانها نبودید؛ موج کوتاه رادیو را که به آرامی میچرخاندی هر کشوری علیه کشور رقیبش سوت و ویژ ویژ میفرستاد.
در آن ایام اتفاقا من هم در رادیو و تلویزیون بودم و از نزدیک شاهد چنین چیزهایی بودم. در جلسات مدیریتی میگفتند که بودجه اختصاصی به خرید پارازیت اختصاص داده شود که گاه از بودجه خرید فرستندهها هم بیشتر بود. مهمتر نشنیدن بود تا رساندن پیام. آن هم در دوران تکصدایی رادیو تلویزیونهای داخلی.
بعدها که مرزهای اطلاعرسانی از زمین به هوا رفت و ماهواره به وجود آمد، باز هم مجلس پنجم اولین کاری که به نظرش رسید این بود که قانون وضع کند و استفاده از ماهواره را ممنوع کند. این قانون تا همین حالا هم ادامه دارد. یعنی میدانید الان که تا اعماق روستاها هم مردم ماهواره دارند، همه مشغول به کار قاچاق هستند و مرز ممنوع را رد کردهاند؟
اما ماهواره وسیله پیامرسانی شد و عملا به جای آنکه ماهواره حذف شود، قانون در انظار عام و خاص شکسته شد. من آمار ندارم اما حدس میزنم همه کسانی که آن روز در مجلس قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب کردند همهشان کم و بیش از ماهواره استفاده میکنند.
کار به جایی رسیده بود که سالها، عدهای از متدینین و مومنان قدیمی، سنتهای عزاداری بعضا افراطی خود را هم از ماهواره جستوجو میکردند و در حوزه دینی هم ماهواره اثرگذار شده بود.
قانون مطبوعات هم در مجلس پنجم برای محدود سازی مطبوعات تصویب شد. تا در اوج رشد رسانه و اوج قدرت و شکوفایی روزنامهها و خبرنگاری و بالا رفتن سرانه مطالعه روزنامه، مانع توسعه و خواندن روزنامه شود. به دنبال این قانون، بسته شدن فلهای مطبوعات بود که سالها نفس مطبوعاتیها و روزنامهنگاران را میخواستند ببندند. باز ابزار قانونی از پارلمان به کار گرفته شد تا جلوی اطلاعرسانی گرفته شود.
تلاشها برای جلوگیری از شنیده شدن حرف دیگران پر اهمیتتر از این بود که تلاش برای رساندن پیام باشد.
صدای پای اینترنت که آمد دیگر این جنگ مغلوبه شد. این مهمترین اتفاق تاریخ بشر بود. زمینه اصلی اینترنت اطلاعرسانی بود. همه صداها بلند بود. اینترنت واقعا معنای جدیدی برای حکمرانی تعریف کرد.
باز هم تنها راهی که قانونگذاران یاد داشتند، مثل گذشته، هجوم قانونی ولو بیاثر به محدوده فضای مجازی شد. اگر میتوانستند با اصل ورود نت به داخل کشور مخالفت میکردند. مثل بعضی کشورها که تا آخرین نفسها جلوی ورود نت ایستادند. اما زیرساخت مخابراتی اولویت اصلی دولت اصلاحات بود.
خرج فراوانی شد که ای کاش کسی روزی به مردم گزارش دهد که چقدر از جیب مردم رفت تا طرحهای پولساز تولید شبکههای انتقال محتوای داخلی ساخته شود اما هیچکدام عملی نشد و طرح ملی شدن شبکه داخلی چقدر انرژی و پول و فتوا و توان به خودش اختصاص داد اما در نتیجه فقط به گسترش بیزینس فیلترشکن انجامید که هر صاحب نتی جزو ملزومات زندگی اینترنتی خودش فیلترشکن داشته باشد.
حتی اگر خواسته باشی سخنان رهبری، روسای قوا و بخشهای مختلف حکومتی را هم بخوانی باید از دالان فیلتر شده بگذری. نمایندگان محترم این مجلس باز بار دیگر در آغاز کارشان به فکر محدودسازی امکان ارتباطی و اینترنت افتادهاند.
امکانات کشور باز هم خرج میشود اما قطعا اثری بر روند اطلاعرسانی و اطلاعگیری نمیتوانند ایجاد کنند. عرض خود میبرند و زحمت جامعه میدارند. کاش قبل از هر طرحی یک نگاهی به فعالیتهای گذشته در امر منع اطلاعرسانی بکنند و بعد تصمیم بگیرند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید