مخالفت وزارت فرهنگ با طرح مجلس برای مدیریت شبکه نمایش خانگی
معاون حقوقی، امور مجلس و استانها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامهای خطاب به معاون پارلمانی رئیسجمهور، بر مخالفت رسمی وزارت متبوع با طرح 26 نماینده مجلس برای نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی و VOD تاکید کرد.
اعتمادآنلاین| علی اصغر کاراندیش، معاون حقوقی، امور مجلس و استانها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامهای خطاب به معاون پارلمانی رئیس جمهور، بر مخالفت رسمی وزارت متبوع با طرح 26 نماینده مجلس برای نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی و VOD تاکید کرد.
علی اصغر کاراندیش در این نامه مشروح که در 6 صفحه و 16 بند تدوین شده است تناقضها و تضادهای طرح مذکور با قوانین مرتبط با شرح وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را فهرست کرده است.
این نامه در بازگشت به نامه شماره 62968 مورخ 5/6/1399 موضوع طرح «اصلاح بند (29) ماده (2) قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (مصوب 12/12/1365)»، در 16 بند نگاشته شده است.
شورای عالی فضای مجازی مرجع تعیین مصادیق صوت و تصویر فراگیر است
در بند اول این نامه آمده است:
1- در مقدمه یا دلایل توجیهی طرح یاد شده به مرقومه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مبنی بر مسئولیت سازمان صداوسیما درحوزه تنظیم مقررات، صدور مجوز و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی اشاره شده است؛ دراین خصوص موارد ذیل حایز اهمیت است:
1-1- به موجب ابلاغیه شماره 28706/1 مورخ 22/6/1394 مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) خطاب به ریاست محترم جمهوری و رییس شورای عالی فضای مجازی، ابتدا بر«مسئولیت هماهنگی و نظارت مرکز ملی فضای مجازی» نسبت به «نقش و سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صداوسیما جمهوری اسلامی ایران، دستگاههای فرهنگ و نیز نهادهای مردمی و بخش خصوصی» درموضوع «خدمات و محتوا» تصریح شده و سپس بر راهبرد «انحصار سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی نسبت به صوت و تصویر فراگیر درفضای مجازی» تاکید شده است پس با توجه به تعیین مرجع خاص از سوی معظم له برای سهم و نقش دستگاههای مربوطه نیازی به قانون گذاری نیست و مارا از منویات ایشان درخصوص این مسئله دور می کند.
2-1- حسب نص صریح صدور و بند (2) حکم مورخ 14/6/1394 مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) به اعضای شورای عالی فضای مجازی وظیفه «سیاست گذاری و تصمیم گیریهای لازم» و ایجاد «هماهنگی میان وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای مختلف ذی ربط در ابعاد اقتصادی و حقوقی مرتبط با فضای مجازی» به ترتیب به «شورای عالی فضای مجازی» و «مرکز ملی فضای مجازی» محول شده است؛ لذا با عنایت به این مسئله مرجع هماهنگ کنند و تصمیمساز اصلی در حوزه فضای مجازی توسط معظم له مشخص و تعیین گردیده و وضع قانون و تعیین مرجع دیگر بدون در نظر گرفتن صریح حکم صادره پیش گفته در واقع مغایر با منویات ایشان است.
وضع هرنوع قانون بدون لحاظ تعریف و نقش مرجع اصلی آن، تبعات منفی دارد
3-1- آنچه در عمل مورد اختلاف است و سالها است که وزارت متبوع پیگیر آن و خواستار حل و فصل موضوع شده است، بحث ارایه تعریف و تعیین مصادیق صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی است و قویاً معتقدیم که مجوزهای صادره از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصداق صوت و تصویر فراگیر نیست و با عنایت به فرامین مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) اساساً این وظیفه به عهده شورای عالی فضای مجازی است و ممکن است وضع هر نوع قانون و یا مقرره بدون لحاظ تعریف و نقش مرجع اصلی آن، تبعات منفی برای حوزه تولید و همچنین فعالین این حوزه داشته باشد؛ چرا که برابر فرمان مورخ 17/12/1390 معظم له «کلیه دستگاههای کشور موظف به همکاری همهجانبه با مرکز ملی فضای مجازی می باشند» و هدف از تاسیس شورای مزبور را «سیاست گذاری، تصمیم گیری و هماهنگی در فضای مجازی» و با «اختیارات کافی» عنوان و تاکید نموده اند که «به کلیه مصوبات شورا ترتیب اثر قانونی داده شود» دراین خصوص نظر جنابعالی را به نامه شماره 100607/95/ش مورخ 22/2/1395 دبیر محترم شورای عالی و رییس مرکز ملی فضای مجازی جلب مینمایم.
فربه کردن صداوسیما هزینهای سنگین برای حاکمیت خواهد داشت
در بخش دیگری از این نامه آمده است:
2- درخصوص صوت و تصویر فراگیر در زمان بررسی طرح اداره و نظارت بر صداوسیما در کمیسیون محترم فرهنگی مجلس شورای اسلامی در دوره قبل بحثهای بسیاری صورت گرفت و نهایتاً کمیسیون یاد شده با عنایت به جایگاه شورای عالی فضای مجازی طی نامه شماره 19000/ ک ف مورخ 8/3/1397 مراتب را استعلام می نماید که دبیر محترم شورای عالی و رییس مرکز ملی فضای مجازی طی نامه شماره 101032/97 مورخ 9/3/1397 تعریف ذیل را ارایه مینمایند:
«توزیع گسترده یا ایجاد قابلیت توزیع گسترده محتوای صوتی و تصویری در صورتی که هر چهار شرط زیر را داشته باشد صوت و تصویر فراگیر خواهد بود:
1- به صورت یک سویه و برای مخاطب عام باشد؛
2- الزامی به شناسایی کاربر مخاطب نباشد؛
3- بیش از 5000 کاربر مخاطب همزبان داشته باشد؛
4- محتوای توزیع شده، زنده بوده یا کنداکتور و جدول پخش زمانی داشته باشد.»
این تعریف که براساس نظرات کارشناسی و ملاحظات صحیح منطقی، قانونی، عرفی و بالادستی ارایه شده به خوبی نشان می دهد که اساساً حوزه اختیارات سازمان صدا وسیما درحوزه فضای مجازی چیست و متاسفانه ارایه تفسیر موسع از مقوله صوت و تصویر فراگیر و عدم ملاحظه نقش مرکز ملی فضای مجازی توسط سازمان صداوسیما به صورتی که حتی ارایه یک پاورپوینت در یک نشست هم «فراگیر» تعبیر میشود.
3- طرح مزبور مستند، انیمیشن و سریال را از سینما جداکرده است؛ درحالی که ساختار این 4 بخش ساختاری درهم تنیده است که جداسازی آن چیزی جز خسارت در پی ندارد و نمی شود این زیست مشترک را که سالیان درازی است به وجود آمده از هم جدا و برای آن سازوکار نظارتی و مرجع جدیدی وضع کرد. اگر از نظارت بر بخشی رضایت نیست یا اعتراض نسبت به آن وجود دارد، راه حل تقویت ابعاد نظارتی است نه اینکه محل وظایف و اختیارات را از یک وزارتخانه جدا و آن را به بخش دیگری بسپاریم.
4- امروز طیف وسیعی از حمایتها و خدمات مالیاتی، بیمه ای، تعرفه مصرف انرژی، تامین اجتماعی، کمکهای مالی و... توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به فعالین فرهنگی، هنری، سینمایی و... دارای مجوز از این وزارت خانه ارایه می شود. در حال حاضر حدود 700 موسسه فرهنگی و سینمایی دارای مجوز از وزارت متبوع وجود دارند که نوع فعالیت یا موضوع فعالیت آنها مستند، انیمیشن، سریال سازی و ... است. در بخش نمایش خانگی حدود 3000 نفر سالانه مشغول به کار هستند و در بخش انیمیشن هم حدود 1000 نفر و مستند هم بیش از 2000 نفر شاغل دارد. جدا سازی این بخش از وزارت متبوع واگذاری آن به سازمان صداو سیما، بر زندگی شاغلین و خانواده ایشان مستقیماً تاثیر دارد و آنها را از حمایت و خدمات این وزارتخانه محروم می نماید. از طرف دیگر سازمان صداوسیما با توجه به حدود اختیاراتی که دارد نمی تواند همه این طیف وسیع خدمات را ارایه و بار آن را بدوش بکشد. فربه کردن صداوسیما در حال حاضر با هزاران نفر نیروی انسانی و واگذاری نظارت محتوایی به آن به قیمت متوقف کردن وظایف حاکمیتی دولت، بار هزینه ای سنگین را برای حاکمیت ایجاد خواهد کرد که قطعاً مغایر با مصالح و منافع ملی در شرایط کنونی کشور است.
همچنین در ادامه این نامه آمده است:
5- اگر به هر دلیلی نظارت بر محتوای غیر فراگیر صوت و تصویر از دولت گرفته شود این معنا را لزوماً در پی ندارد که تولیدکنندگان و سرمایه گذاران به تلویزیون گرایش پیدا خواهند کرد؛ زیرا سرمایه ماهیتاً از ریسک و خطر پذیری خود را دور می کند و به سمتی نخواهد رفت که با ضوابط و ملاحظات آن همخوانی و همراهی ندارد چرا که ضوابط بخش تلویزیونی را به حوزه غیر آن امتداد خواهند داد. به مرور زمان این مسئله موجب می شود که فیلم سازان برای تولید آثار به خارج از کشور بروند و بخواهند بر بستر پلتفرمها و سامانههای خارج از کشور آثار خود را به نمایش بگذارند و یا اقتصاد این حوزه از رونق بیفتد.
6- در شرایط حاضر با تفسیر موسع از مفهوم صوت و تصویر فراگیر امروزه رسانههای خبری و پایگاههای خبری، خبرگزاریها و... که سالهاست براساس مجوزهای مربوطه و قانون مطبوعات تولیدات تصویری گفتگو محور و مستند-گزارش تهیه و منتشر می کنند دچار مشکل می شوند و برخلاف اصول و قواعد حاکم بر مطبوعات و معاهدات بین المللی در عدم ممیزی قبل از انتشار مطبوعات، باید بروند و مجوز از صداوسیما علاوه بر مجوز هیات نظارت بر مطبوعات بگیرند. طرح حاضر هم به این مسئله دامن می زند و ساز و کار نظارتی در حوزه مطبوعات را تشدید و مغایر آزادی مطبوعات است و بازتابهای منفی زیادی در پی خواهد داشت.
مرجع نظارتی که خود تولیدکننده باشد، ناظر امین و بیطرفی نخواهد بود
7- صداوسیما خود فعالیت بازرگانی و اقتصادی دارد، خود تولیدکننده سریال و... است؛ مرجع نظارتی که خود تولید کننده باشد، ناظر امین و بی طرفی نخواهد بود و تعارض منافع و تزاحم آن را به همراه دارد چرا که سازمان طبیعتاً میل به تامین منافع خود دارد.
8- توسعه فناوری و صنایع فرهنگی امکانی را فراهم ساخته است که روزانه میلیونها ویدئو، پادکست (برنامه شنیداری)، توسط شهروندان تولید و بر بستر شبکههای اجتماعی و سرویسهای مربوطه پخش می شوند. در شرایط اینچنین باید به سمت فرهنگ سازی مناسب رفت چرا که نظارت و ممیزی بر این حجم به سختی ممکن است و حتی به تعبیری با توجه به فرارگیری شبکههای اجتماعی در خارج از کشور غیرممکن است.
9- شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد عالی سیاستگذار و مقررات در حوزه فرهنگ کشور که مصوبات آن لازم الاجرا و در حکم قانون است در جلسه 298 مورخ 22/10/1371 خود «شرایط استفاده صحیح از لوازم و تجهیزات و محصولات مختلف سمعی و بصری و برنامههای تصویری در قالب ویدئو» را تصویب و ضمن اعطای اختیاراتی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مقرر نمود:
«1- ورود برنامههای تصویری در قالب ویدئو و نظایر آن از خارج از کشور صرفاً با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گیرد، به استثناء نوارها و فیلمهایی که توسط صداو سیما وارد می شود.
2- تولید و تکثیر برنامههای ویدئویی فقط با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گیرد.
3- فروش و اجازه نوار تصویری و ویدئویی و نظایر آن توسط مراکزی انجام می گیرد که از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داشته باشند.»
به وضوح ملاحظه می فرمایید که اولاً در این حوزه تعیین تکلیف توسط مرجع قانونی و صاحب صلاحیت صورت پذیرفته است؛ ثانیاً کلیت و اطلاق مصوبه تمام بسترها عرضه و نمایش صوت و تصویر را شامل می شود و آنچه که در حال حاضر برابر امریه رهبر معظم انقلاب به سمت صداوسیما رفته مقوله صوت و تصویر فراگیر است و نه همه صوت و تصویر یا بخش خاصی از آن؛ لذا اساساً وضع قانون در این زمینه موضوعیت و ضرورت ندارد.
ذکر یک نکته لازم و ضروری است؛ آنچه که در سامانههای ویدئو درخواستی (vod) اتفاق می افتد و صداوسیما مدعی فراگیر بودن آن است و طرح نمایندگان محترم هم منطبق بر همین دیدگاه بوده یا در تایید آن است، صوت و تصویر فراگیر (broadcast) نیست؛ زیرا برابر تعریفی که از مرکز ملی فضای مجازی قبلاً ارایه شد، ارتباط منبع فرستنده با گیرنده در این نوع ارتباط یک به یک و محتوای دارای مجوز از وزارت متبوع از طرف سامانههای موجود برای کاربران مشخص و در راستای محتوای درخواستی آنان است. این شرکتها پخش زنده و مستقیم ندارد و مانند برنامه رادیو و تلویزیونی جدول پخش برنامه روزانه هم ندارد، به عبارتی همان ویدئو کلوپهای قدیمی که در محلات و کوچهها بود به شکل امروزی و فعلی در آمده است.
قوانین صداوسیما نیازمند اصلاح یا بازبینی است
در بخش دیگری از این نامه آمده است:
10- به موجب بندهای متعدد قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ضوابط مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و قانون تعطیل موسسات بدون مجوز، صدور مجوز موسسات سینمایی، فیلم سازی و... با وزارت متبوع است؛ با این طرح یک دوگانگی درکشور ایجاد می شود که نتیجه ای جز نارضایتی مردم ندارد. یک جا مجوز موسسه میدهد یک جا مجوز محتوای تولیدی همان موسسه و کنار آمدن با دو دستگاه و ضوابط خاص هریک برای مردم سردرگمی میآورد.
11- با عنایت به آنچه که در قسمت اخیربند (9) همین نامه بیان شد، مجوز کنسرت، تئاتر و کتاب را وزارت متبوع میدهد اما همین کتاب در قالب کتاب صوتی و بر بستر فضای مجازی باید برود مجوز صداوسیما بگیرد!. اساساً چنین چیزی (البته به استثنای صوت و تصویر فراگیر) با یک منطق عرفی و عقلی سازگار است که محتوای واحد بر بسترهای مجزا و اشکال عرضه از محلهای مختلف مجوز بگیرد؟ در شرایطی که حذف مجوزهای غیر ضرور و بهبود محیط کسب و کار از سیاستها و اولویتهای کشوراست. بنابراین محتوای مد نظر در قالب سریال، انیمیشن، مستند و... بر هر بستری هم بخواهد عرضه شود، درصورت فراگیر نبودن به موجب امریه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) نمی تواند از اختیارات صداو سیما باشد و وضع چنین تبصره ای خلاف منویات معظم له به نظر میرسد.
12- دربند (29) ماده (20) قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به اصل (74) قانون اساسی از جهت نحوه ارایه لوایح به مجلس پس از تصویب دولت اشاره شده است، در طرح پیشنهادی بدون توجه به این فلسفه اصل (175) قانون اساسی را درج کرده اند که مربوط به صداوسیما و انتخاب رییس سازمان است و هیچ ارتباطی با مقررات گذاری در این حوزه ندارد و بر ابهام طرح افزوده است.
13- پیش بینی اختیاراتی برای یک سازمان دیگر در قانون اختصاصی یک دستگاه یا وزارت خانه هم بر خلاف اصول قانوننویسی و قواعد تنقیحی است و بهتر است در قانون مربوط به صداوسیما اصلاح یا بازبینی شود.
14- آنچه که در قوانین موضوع صلاحیت انحصاری سازمان صداوسیما قرارگرفته، عبارت است از «تاسیس فرستنده و پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی» ( ماده 7 اساسنامه سازمان صداو سیما)، لذا تاکید آن در قانون مربوط به وزارت متبوع تکرار مکررات است. همچنین از دیگر وظایف انحصاری آن «ایجاد هر گونه شبکه و برنامه رادیویی و تلویزیونی» (بند 6 مقررات و ضوابط شبکههای اطلاع رسانی رایانه ای) و «انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری از طریق سیستمهای فنی قابل انتشار در قالب امواج رادیویی و کابلی» (نظریه تفسیری شورای نگهبان درسال 1379) است. لذا موضوعات و فعالیتهایی که جامع عناصر یادشده نباشد، مشمول صلاحیت صداوسیما نیست و افزودن مجوز تولید انیمیشن، نمایش خانگی و سریال، مستند، مسابقه و... به وظایف یک سازمان که خود تولید کننده است و در صلاحیتهای قانونی جا افتاده قبل آن وجود ندارد و ساختار و تخصص لازم را هم نداشته، کار صحیح به نظر نمیرسد.
15- به موجب ماده (2) قانون نحوه مجازات اشخاص که در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز می نمایند (مصوب 1372) در زمینه تولید، توزیع و تکثیر و عرضه نوارهای صوتی و تصویری و بعد از آن به موجب اصلاحیه سال 1386 این قانون علاوه بر نوارها و لوحهای فشرده تمامی «آثار» صوتی و تصویری نیز مقید به مجوز از وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی گردیده اند. این حکم قانونی مصوب 1386، هفت سال پس از نظریه تفسیری شورای محترم نگهبان به شماره 979/21/79 مورخ 10/7/1379 صادر شده است و مورد ایراد شورای مزبور هم قرار نگرفته است. لذا تخصیص به نظریه شورای محترم نگهبان از این جهت قابل برداشت است و همینطور درخصوص بند (ج) ماده (3) قانون برنامه پنجم توسعه کشور.
16- به موجب بند (2) نظریه مذکور شورای محترم نگهبان«انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری از طریق سیستمهای فنی قابل انتشار فراگیر (همانند ماهواره، فرستنده، فیبرنوری و غیره) برای مردم درقالب امواج رادیوئی و کابلی غیر از سازمان صداوسیما ی جمهوری ایران» از وظایف انحصاری سازمان یادشده تعیین گردیده است. فارغ از اینکه عبارت در قالب امواج رادیوئی وکابلی بسیارمشخص است، به موجب همین نظر می توان گفت «عرضه آثار صوتی و تصویری» بدون قید هیچ استثناء، انتشار صوت و تصویر فراگیر محسوب نمی شود و نباید اموری مثل مستند و سریال و... را براساس این نظریه تفسیری مندرج در مقدمه طرح از وظایف صداوسیما به شمار آوریم و صدور مجوز دراین خصوص توسط وزارت متبوع برخلاف اصل(44) قانون اساسی نیست.
باعنایت به جمیع موارد معنونه مخالفت صریح این وزارتخانه را با طرح پیشنهادی اعلام مینماید.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید