پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس دهم:
شهروندان بیش از حاکمیت آمادگی دارند به یک زن برای ریاستجمهوری رای بدهند
یک نماینده مجلس دهم گفت: اینکه در اظهاراتشان مطرح میکنند که زنان میتوانند نامنویسی کنند اما از طرفی در شورای نگهبان آنها را ردصلاحیت میکنند، نشان میدهد تفسیر همان است که بود، و کاری از پیش نرفته و تغییری هم حاصل نشده است.
اعتمادآنلاین| پروانه سلحشور، رئیس فراکسیون زنان در مجلس دهم درباره حضور زنان در انتخابات ریاستجمهوری و حمایت جریانهای سیاسی از آنها میگوید: اگر یک جریان سیاسی همچون اصلاحطلبان بتوانند یک کاندیدای زن داشتهباشند، قطعا موثرتر و بهتر خواهد بود. بنابراین اینکه اصلاحطلبان به عنوان یک جریان اصیل سیاسی بخواهند با یک کاندیدای زن به انتخابات ورود کنند، گامی رو به جلو است. همچنین فکر میکنم که این اقدام برای اصلاحطلبان هم اقدام خوبی است. همانطور که به نظر میرسد شورای نگهبان تمایل به برگزاری انتخابات رقابتی ندارد؛ بنابراین این اقدام برای اصلاحطلبان مفید خواهد بود. درمورد اصولگرایان ترافیک آقایان بسیار سنگین است و فعلا چون خیالشان از تاییدصلاحیت آسوده است، رقابت و تخریبهای درونجریانی درحال رخ دادن است، تا حدی که برای حذف یکدیگر، پیشنهاداتی هم در مجلس مطرح کردهاند. در عین حال بدنه اجتماعی حامی و پایگاه رای آنها احتمالا کمتر از رای دادن به یک کاندیدای زن استقبال میکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
وقتی صحبت از ریاستجمهوری زنان و تفسیر «رجال سیاسی» به عنوان زن و مرد سیاستمدار میشود، برخی معتقدند که این موضوع در اختیار شورای نگهبان است و نباید چندان به مجلس امید بست. نظر شما در این باره چیست؟ آیا باتوجه به اظهارات اخیر عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان میتوان امید داشت که در تفسیر شورای نگهبان تجدیدنظری صورت گیرد؟
به هر حال اینطور که شفاهی اعلام کنند تا آنکه چیزی بهصورت مکتوب و قانونی دربیاید، شرایط متفاوتی ایجاد میکند. اما باید دید آیا اظهارنظری که آقای کدخدایی داشته است، دقیقا نظر تفسیری شورای نگهبان است یا نه؟ اگر اینطور است که دیگر نیازی نیست، مجلس ورود کند. ما در مجلس دهم در این مورد تفسیر شورای نگهبان از رجال سیاسی پیگیر نامهای هم بودیم. همانطور که میدانید هر کجا بحث قانون اساسی باشد، اغلب شورای نگهبان ورود میکند و حضور «رجال سیاسی و مذهبی» برای انتخابات ریاستجمهوری نیز از اصول قانون اساسی است و شورای نگهبان چندسالی میشود که گفته تفسیر مفهوم «رجل سیاسی» را انجام خواهد داد.
اما اگر اظهارات کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان را مرور کنیم تقریبا از سال 88 به اینسو چندینبار تاکید کرده که کاندیداتوری زنان برای انتخابات ریاستجمهوری بلامانع است. منتها موضوع این است که آیا صرفا کاندیداتوری بلامانع است و قطعا زنان ازسوی شورای نگهبان ردصلاحیت میشوند یا بعد از نامنویسی آنها نیز مانند مردان روند تاییدصلاحیت را فارغ از جنسیت طی میکنند؟
دقیقا بحث همین است. اینکه در اظهاراتشان مطرح میکنند که زنان میتوانند نامنویسی کنند اما از طرفی در شورای نگهبان آنها را ردصلاحیت میکنند، نشان میدهد تفسیر همان است که بود، و کاری از پیش نرفته و تغییری هم حاصل نشده است. بهطوری که حتی آقای ابطحی هم اگر اشتباه نکنم، به نوعی، این موضوع را شوخی یا مضحکه توصیف کرده بود؛ بنابراین اگر بهطور مستند این تفسیر که ریاستجمهوری زنان منع قانونی ندارد یا زنان مشمول تعریف رجال سیاسی میشوند، باید مکتوب شود که لازم نیست مجلس ورود کند. در واقع اگر این راه باز است که شورای نگهبان این تفسیر را بهصورت حقوقی و مدون مطرح کند، نباید صرفا در اظهارنظر سخنگوی این نهاد به چشم بیاید. زیرا اینکه آقای کدخدایی حضور زنان را به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری بلامانع اعلام کند با اینکه پس از مرحله نامنویسی، بهواقع یک کاندیدای زن را تایید صلاحیت کنند، تفاوت است.
متاسفانه در قانون فعلی شرایط برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی سفت و سختتر از ریاستجمهوری است. بعضا به همین دلیل هم تعداد نامنویسیکنندگان برای رقابت بر سر یک کرسی ریاستجمهوری زیاد است. شورای نگهبان هم که نه فقط درمورد زنان، بلکه مردان را هم با تکیه بر «نظارت استصوابی» رد صلاحیت میکند. اما اینکه هیچگاه میان زنانی که نامنویسی کردند - بهخصوص شخصی مثل اعظم طالقانی- هیچکس تاییدصلاحیت نشده، نشان میدهد این حرفها، احتمالا جنبه اظهارات رسانهای دارد و تفسیر شورای نگهبان تا بهصورت متن قانونی در نیاید، ممکن است باز هم تجربیات گذشته تکرار شود. به عنوان نمونه اعظم طالقانی بهواقع در تعریف «رجل سیاسی» قرار میگرفت. ایشان از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب بود که مجازات زندان را تحمل کردهبود. همچنین سابقه نمایندگی مجلس داشت. مفسر قرآن بود، فرد بسیار خوشنام، با سابقه مدیریتی بود. بنابراین بسیاری از ویژگیهایی را که یک «رجل سیاسی» میتواند داشتهباشد، داشت اما هیچوقت تایید صلاحیت نشد. بنابراین حرفی که آقای کدخدایی میزند، بالاخره باید منتج به تایید صلاحیت یک زن از میان رجال سیاسی شود اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است. همچنین با توجه به اینکه چند ساله اخیر، برخی مردان که حضورشان در جایگاه ریاستجمهوری دور از انتظار بود، تایید صلاحیت شدند، حتما زنانی نیز در عرصه سیاسی هستند که در زمره رجال سیاسی تعریف شوند. به عبارت دیگر فکر نمیکنم حتی بدترین زن به عنوان «رجل سیاسی» میتوانست عملکرد بدتری نسبت به بعضی از روسای جمهور داشته باشد. هرچند اگر قرار بود بیثباتیها و تورمی که اکنون پیش آمده، در زمان ریاستجمهوری یک زن رخ بدهد، احتمالا میگفتند ما میدانستیم این نتیجه مدیریت زنانه است. درمجموع اینکه میان حرف و عمل، تفاوت بسیاری است و باید دید چقدر صحبتهای کدخدایی عملی میشود.
چندی پیش نایبرییس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس یازدهم گفتهبود که چون بحث رجال سیاسی تفسیر شورای نگهبان را لازم دارد، مجلس در قانون انتخابات ریاستجمهوری به آن ورود نمیکند. به نظر شما مجلس به عنوان نهاد قانونگذار با این کار بهسمت نوعی شانه خالی کردن از مسوولیت نمیرود؟
این کار، نوعی زرنگی است! در همین لایحه شرایطی درنظر گرفته شده که بعضا خندهدار است. اگر به قانون انتخابات ورود کردهاند؛ پس باید به این بحث هم وارد شده و تعیین تکلیف قانونی کنند. این حرف یعنی میخواهند سلب مسوولیت کنند.
بحث دیگری که اخیرا و پس از توجه دوباره رسانهها به اصلاح قانون انتخابات مطرح شد، معرفی کاندیدای زن برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده بود. حتی فاطمه راکعی اعلام کرد که شاید برخی تشکلهای زنان اصلاحطلب کاندیدای زن معرفی کنند. به نظر شما این اقدام نمادین چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟ آیا تنها به یک حرکت نمایشی میانجامد یا میتوان انتظار داشت تغییری حاصل شود؟
به هر حال همانطور که میدانید کنشگری سیاسی در ایران بسیار دشوار است. متعاقبا پاسخ گرفتن از این حرکتها و اقدامات نیز دشوار و زمانبر است اما همین اقدام میتواند تاثیرگذار باشد. کاری که اعظم طالقانی میکرد نیز ماندگار شد و پیروی از روشی که ایشان داشت هم یاد و خاطره خانم طالقانی را زنده نگه میدارند هم میتوان انتظار داشت که به مرور تاثیرگذار باشد و شاید درجه کنشگری زنان را بالاتر میبرد. البته اینگونه حرکات در کوتاهمدت نتیجهبخش نیست. این نکته را البته بهتر است یادآوری کنم که شرایط سیاسی کشور پیشبینی در کوتاهمدت را سخت میکند و اظهارات من هم مشخصا منوط به یک شرایط نرمال است.
فارغ از تشکلهای زنان اصلاحطلب، معرفی یک کاندیدای زن ازسوی جریان اصلاحات تا چه میزان میتواند مناسبات انتخاباتی را تحتتاثیر قرار دهد؟ اساسا به باور شما، کاندیدای زن مورداستقبال مردم قرار خواهد گرفت یا نه؟آیا این تصمیم، شهروندان را برای مشارکت در انتخابات ترغیب میکند یا المانها و پارامترهای دیگری نیز موثر خواهد بود؟
البته که اگر یک جریان سیاسی همچون اصلاحطلبان بتوانند یک کاندیدای زن داشتهباشند، قطعا موثرتر و بهتر خواهد بود. بنابراین اینکه اصلاحطلبان به عنوان یک جریان اصیل سیاسی بخواهند با یک کاندیدای زن به انتخابات ورود کنند، گامی رو به جلو است. همچنین فکر میکنم که این اقدام برای اصلاحطلبان هم اقدام خوبی است. همانطور که به نظر میرسد شورای نگهبان تمایل به برگزاری انتخابات رقابتی ندارد؛ بنابراین این اقدام برای اصلاحطلبان مفید خواهد بود. درمورد اصولگرایان ترافیک آقایان بسیار سنگین است و فعلا چون خیالشان از تاییدصلاحیت آسوده است، رقابت و تخریبهای درونجریانی درحال رخ دادن است، تا حدی که برای حذف یکدیگر، پیشنهاداتی هم در مجلس مطرح کردهاند. در عین حال بدنه اجتماعی حامی و پایگاه رای آنها احتمالا کمتر از رای دادن به یک کاندیدای زن استقبال میکند.
اما در چنین شرایطی، شایبه اقدامی نمایشی مطرح نمیشود؟ اینکه مثلا اصلاحطلبان فقط میخواهند مردم را پای صندوق رای بکشانند؟
اساسا خیلی بعید است که یک زن اصلاحطلب را تایید صلاحیت کنند. همچنین به نظر من انتخاب یک زن ازسوی احزاب اصلاحطلب کار بسیار دشواری است. اول اینکه اگر اصلاحطلبان بخواهند به چنین نتیجهای برسند، آن هم در یک جو مردسالار سیاست که چندان هم اصلاحطلب و اصولگرا سرش نمیشود، بسیار سخت است. حجتالاسلام هادی غفاری همین چندروز پیش در مصاحبهای گفته بود که اگر میخواهند زنان به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری مطرح شوند، این موضوع را به رفراندوم بگذارند.
بنابراین رسیدن به این انتخاب برای احزاب اصلاحطلب دشوار است؛ چراکه به اجماع رسیدن درمورد این موضوع به خودی خود کار سختی است. همچنین اگر به اجماع برسند، این بحث مطرح است که آیا زن یا زنانی هستند که در چارچوبهای موجود برای حضور در منصب ریاستجمهوری بگنجند. علاوه بر این، اگر گزینهای پیدا کردند، آیا مردم اساسا اقبالی به حضور در انتخابات ریاستجمهوری و گزینه اصلاحطلبان دارند و نیز دیگر اینکه آیا این گزینه مقبولیت اجتماعی دارد؟! همچنین شاید نکته مهم دیگر این باشد که با شرایط وخیم موجود، آیا زنی هست که بخواهد دست به چنین کاری بزند. بنابراین فرآیند بسیار دشوار و سنگینی است؛ چراکه انتخابات پیشرو با چالش بسیار جدی عدممشارکت مردم مواجه است.
شما اشاره کردید که باید بررسی کرد زن یا زنانی هستند که در چارچوبهای موجود بگنجند یا خیر؟ همچنین در اصلاح قانون انتخابات هم گزارههایی مطرح شده که به نوعی تعریف «رجل سیاسی» فارغ از زن یا مرد بودن و براساس سمت و رزومه کاری است. به نظر شما در حال حاضر چه زنان سیاستمداری در این گروه میگنجند؟
اول اینکه شخصا با کاری که مجلس درمورد تعریف «رجل سیاسی» انجام داده، مخالفم و معتقدم اقدامی غیرکارشناسی است. من با شاخصگذاری مخالف نیستم اما بنابه شاخصهایی که مجلس تعریف کرده، زنان که هیچ، بسیاری از مردان هم امکان کاندیداتوری ندارند و این شاخصگذاری عملا بسیاری از زنان و مردان توانمند را حذف میکند. با همان شاخص شاید یکی مثل احمدینژاد هم نمیتوانست رییسجمهوری شود؛ چون شهرداران1 در این زمره قرار نمیگیرد. به نظر من دایره خیلی تنگ و کار غیرکارشناسی است. متاسفانه الان میبینید که با اهداف خاصی بهدنبال تصویب قانون انتخابات هستند و برخی نیز صحبت از نخستوزیری میکنند و ...
با تمامی اینها، اگر شما بخواهید از زن یا زنانی نام ببرید که میتوانند در این انتخابات حضور داشته و توانمند باشند از چه کسانی نام میبرید؟
خانمهایی که در سطح کلان سیاسی و مدیریتی بودهاند، حضور دارند. خانم دکتر ابتکار یکی از همین زنان است حتی مختصاتی را که نمایندگان مجلس تعریف کردند، دارد. خانم دکتر شهیندخت مولاوردی نیز این ویژگیها را دارد. از جریان اصولگرا هم خانم دکتر مرضیه وحید دستجردی که وزیر بوده است. درنهایت انتخاب یک زن برای ریاستجمهوری به مردم و احزاب و البته شورای نگهبان بستگی دارد.
شما به عنوان یک زن سیاستمدار که نماینده کلانشهر و البته رییس فراکسیون زنان مجلس بودید، فضای سیاسی کشور را آماده پذیرش رییسجمهوری زن میدانید؟
این موضوع باید از دو منظر بررسی شود. اول اینکه آیا مردم بهلحاظ فرهنگی آمادگی رای دادن به یک زن را برای ریاستجمهوری دارند و دوم اینکه آیا وضعیت کشور و ساختار قدرت به گونهای است که یک زن بتواند در آن قرار گرفته و موفق عمل کند؟ اگر بخواهیم درمورد حاکمیت صحبت کنیم که باید بگویم نگاه حاکمیت را شورای نگهبان منتقل میکند؛ اگر شورای نگهبان به این نتیجه برسد، یعنی نگاه حاکمیت مثبت است. اما اگر بخواهیم درمورد نگاه مردم صحبت کنیم، به نظرم مردم آمادگی بیشتری دارند، نسبت به حاکمیت.
شما به عنوان یک زن در 4 سال نمایندگی، هیچوقت احساس کردید که اگر نماینده مرد بودید، راحتتر میتوانستید به اهدافی که به عنوان یک نماینده مجلس مدنظر داشتید، دست پیدا کنید؟
نه، هیچوقت! شاید من شخصا این حس را تجربه نکردهام. در برآیند موضوعاتی که به زنان مربوط بود -مثل اعمال تبعیض مثبت برای حضور زنان در مجلس توسط احزاب- آنطور که میخواستیم، موفق نبودیم اما به عنوان یک نماینده تا جایی که به حوزه کاریام -که قانونگذاری و نظارت بود- ربط داشت، شخصا تفاوتی احساس نکردم.
پانوشت:
1- مصاحبه با پروانه سلحشوری پیش از این انجام شده که یکی از اعضای کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس خبر قرار گرفتن شهرداران شهرهایی با جمعیت بالای 3 میلیون نفر و استانداران استانهایی با جمعیت بالای 2 میلیون نفر در زمره شرایط رجال سیاسی را مطرح کند.
دیدگاه تان را بنویسید