غلامعلی رجایی، مشاور آیتالله هاشمی رفسنجانی در یادداشتی نوشت:
انگار فرماندهای به نام آیتالله هاشمی از سوی امام انتخاب نشده بود
مشاور آیتالله هاشمی رفسنجانی نوشت: گویا بیمهری نظامیان تحتامر آیتالله هاشمی در دوران جنگ در این دوران به خوبی محسوس است و در مدیریت شهر تهران هم نمود و ظهور داشته است؛ آن هم شورای شهری که محسن هاشمیرفسنجانی، فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیس آن است.
اعتمادآنلاین| غلامعلی رجایی، مشاور آیتالله هاشمی رفسنجانی در یادداشتی با اشاره به بیاعتنایی به نقش ایشان در دوران دفاع مقدس نوشت: امروز، پایان هفته دفاع مقدس است. دوست آزادهای چندی پیش با من تماس گرفت و ناباورانه و متعجبانه گفت که در تمام سطح شهر تهران از آیتالله هاشمیرفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ هیچ اثر و یاد و نامی نیست. او متعجب بود که چگونه شورای شهر اصلاحطلب و شهرداری هیچ اقدامی که یاد ایشان را زنده کند، انجام ندادهاند. گویا بیمهری نظامیان تحتامر آیتالله هاشمی در دوران جنگ در این دوران به خوبی محسوس است و در مدیریت شهر تهران هم نمود و ظهور داشته است؛ آن هم شورای شهری که محسن هاشمیرفسنجانی، فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی رییس آن است و تا جایی که من به عنوان مشاور شهردار تهران اطلاع دارم هیچ گونه توصیهای به سازمان زیباسازی شهر تهران مبنی بر اینکه نام و یادی از ایشان نشود، وجود نداشته است. طی تماسی که من با سازمان زیباسازی داشتم، این نکته را تذکر دادم. آنها هم به من اطمینان دادند که تعمدی در کار نبوده و من هم پذیرفتم و خواستم از امروز این نقصان را برطرف کنند. اما شگفت این است که در هفته دفاع مقدس همچون تمام سالهایی که دیدارهای متعددی با رهبری یا دیگر موثران جنگ برگزار میشد و یاد دفاع مقدس را گرامی میداشتند...
انگار فرماندهای به نام آیتالله هاشمی از سوی امام انتخاب نشده بود که مورد اعتماد فراوان ایشان بود و بهرغم اینکه آیتالله هاشمی آن زمان رییس مجلس بود، امر مهم اداره جنگ را به وی سپردند تا با روحیه اعتدالی که داشت، میان ارتش و سپاه که در عملیاتها دوگانه عمل میکردند، هماهنگی ایجاد کرده و بتواند فرماندهی کند.
گمان نمیکنم در دنیا که مسلمان نیستند و ادعای مسلمانی هم ندارند، چنین قدرناشناسی نسبت به شخصیتی خدوم وجود داشته باشد، کسی که حتی رهبری هم به ایشان مدال فتح درجه یک دادند. نمیدانم این بیمهریها را باید به حساب چه گذاشت، اگر مبنا نظر رهبری است که ایشان مدال فتح درجه یک را برای آیتالله هاشمی در نظر گرفته و به ایشان اعطا کردند اما اگر ملاحظات دیگری وجود دارد که باید بدانیم تاریخ را نمیتوان با ملاحظات خاص نوشت و خدمات یک فرد را نادیده گرفت، مخصوصا خدمات فردی واقعگرا و واقعنگر همچون آیتالله هاشمیرفسنجانی که با شجاعتی مثالزدنی و بینظیر به امام اصرار کرد جنگ را پایان دهد. آیتالله هاشمیرفسنجانی تاکید داشت که جنگ با این روند برندهای نخواهد داشت و فرسایشی خواهد شد و امام هم این تحلیل را پذیرفتند. امامی که هفته پیش از پذیرش پایان دادن به جنگ گفته بودند ما تا آخرین نفر و آخرین قطره خون ایستادگی میکنیم.
در مصاحبهای که با آقای هاشمی داشتم از ایشان پرسیدم که آورده 81 سال زندگی شما چیست؟ ایشان مکثی کرد و گفت کار قرآنی که در زندان شروع کردم، منظور ایشان تفسیر راهنما بود که در پنجاه و چند جلد منتشر شده است. از آیتالله هاشمی پرسیدم به جز این آوردهای که به خدا عرضه میکنید، چیست؟گفتند ختم جنگ. آقای هاشمی ختم جنگ را از شاهکارها و بزرگترین دستاورد زندگی خود میدانست.
فقط هاشمی بود که میتوانست امام را که معتقد به مقاومت تا آخرین لحظه و قطره خون بود برای پایان جنگ مجاب کند. آیتالله هاشمی تعریف میکرد وقتی به حلبچه رفتم و جنازههای مردم مظلوم را در این منطقه دیدم که چگونه صدام با قساوت و بیرحمی بینظیری مردم خود را قتلعام کرده بود، با خود گفتم من به تهران میروم و به هر شکل ممکن امام را متقاعد میکنم. ایشان به امام گفته بود اگر صدام یکی از شهرهای بزرگ ما مثل مشهد و تبریز و تهران و ... را بمباران شیمیایی کند ما چه پاسخی داریم که به مردم بدهیم و چه باید کنیم؟ ایشان به امام گفته بود چه تضمینی هست که صدام این کار را نکند آن هم زمانی که ابرقدرتها برای حمایت از او هواپیمای مسافربری ما را میزنند و کشورهای مرتجع منطقه فضای آسمان خود را در اختیار صدام قرار میدهند. امام که هیچ وقت تحت تاثیر حرف کسی حتی آقای هاشمی قرار نمیگرفت، متقاعد شد. البته آیتالله هاشمی از سال 62 تصمیم گرفته بود جنگ را تمام کند و از همان زمان که اداره عملیات والفجر را برعهده داشت، میگفت که من میروم و جنگ را تمام میکنم. ما میدانیم که امام بعد از آزادسازی خرمشهر نظرشان به ختم جنگ بود، اما نظامیان
گفتند ما مطمئن نیستیم که اگر ما جنگ را متوقف کنیم، عراق به شهرهای نزدیک مرز تجاوز نکند. همین هم شد که امام متقاعد شدند تا نقطه مطمئنی پیش رویم و عملیات را داخل خاک عراق ادامه دهیم. آقای هاشمی با این گروه از نظامیان هم نظر نبود اما قاعدتا تابع امام و معتقد بود که باید به عنوان فرمانده کل قوا از ایشان پیروی و تبعیت شود.
از همینرو و به دلیل نقش بیبدیل آیتالله هاشمیرفسنجانی در دفاع مقدس توقع نمیرفت برخی نظامیان بیوفایی خود را در این سالها به چنین شخصیت خدومی که رهبری از او تقدیر کرده، نشان دهند. خطاب به همرزمان خود میگویم که مطمئن باشید این قدرناشناسی ضرری به آیتالله هاشمی نمیزند. ایشان که دستش از دنیا کوتاه است اما در آن دنیا اجر زحمات خود را خواهد دید. مطمئن باشید شما که ناسپاسی کردید با خودتان چنین ناسپاسیهایی خواهد شد اما مردم از مردان جنگ توقع کرامت و جوانمردی و بزرگواری و قدرشناسی و وفا داشتند منتها دوستان همرزم من در نیروهای مسلح امتحان خوبی پس ندادند و تاریخ نسبت به این رفتار آنها قضاوت خوبی نخواهد کرد. با قدرناشناسی از آیتالله هاشمی تاثیری در نگاه مردم ایجاد نخواهد شد، چراکه مردم در تشییع جنازه میلیونی ایشان که از کل کشور آمده بودند و بعد از امام بزرگترین تشییع بود، نشان دادند او را نماد خدمت و اعتدال میدانند. مردم همیشه از آیتالله هاشمی به عنوان نماد خدمت و اعتدال به بزرگی یاد خواهند کرد چه نظامیان وظیفه خود را نسبت به فرمانده سابق خود بجا بیاورند و چه بجا نیاورند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید