سردار علی فدوی، جانشین فرمانده سپاه:
مستند بی بی سی نشان داد آنهایی که با دل ناپاک حرف میزنند چه آخر و عاقبتی داشتند / دستور مقام معظم رهبری درباره برد موشک 2 هزار کیلومتر است
سردار علی فدوی جانشین فرمانده سپاه گفت: در زمان دفاع مقدس هیچ گونه فاصلهای بین رزمنده و فرمانده وجود نداشت که مانع شود تا حرفی نزنند. فرمانده کل سپاه مینشست و آدمها به آزادترین وجه ممکن هر حرفی میخواستند بیان میکردند. معلوم شد آنهایی که با دل ناپاک حرف میزنند چه آخر و عاقبتی داشتند.
اعتمادآنلاین| سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه میهمان برنامه «دستخط» شبکه پنجم سیما بود. بخش هایی از صحبت هاب سردار فدوی در این برنامه را در ادامه می خوانید:
*الان یکی از مواردی که بحث میشود و آمریکاییها در هفته اخیر تلاش کردند مکانیسم ماشه را عملیاتی کنند تا از توان دفاعی ایران جلوگیری کنند، به خصوص که مسئله آنها مسئله منطقهای و موشکی است. الان چقدر جلو رفته ایم؟ آخرین آزمایشی که انجام دادیم فکر میکنم 400 یا 300 کیلومتر اضافه کردیم.
برای ما مسئله مسافت و اینها موضوعیت ندارد؛ برای ما دستور مقام معظم رهبری درباره برد موشک 2 هزار کیلومتر مطرح است. ما بر اساس این دو هزار کیلومتر همه موضوعات را تنظیم کرده ایم و هر دستور دیگری باشد، همه لازمههای آن فراهم میشود؛ اصلیترین لازمهاش آدم است.
*برخی گمان میکردند بعد از شهادت سردار طهرانی مقدم خیلی عقب میافتیم.
نه، مهم نیست چه موضوعاتی مطرح است. چندین سال پیش آقا فرمودند درباره دقت موشکی کار کنید. موشکی که میزنید برای کشتار جمعی نیست؛ بلکه هدفزن است مثل این که تک تیرانداز بخواهد تیری بزند، باید اینچنین موشک بخورد. چه موشکی باشد؟ موشکی که برد آن 2 هزار تا باشد، سرموشکی هزار و 500 کیلوگرم است و مثلا این 6 متر مربع هدف است. الان موشکهای ما در این وضعیت هستند.
در همه زمینهها اینچنین است. در موضوع دریایی هنوز در سال 1399 شمسی یا 2020 میلادی در هیچ نیروی دریایی در دنیا سرعتهای بالاتر از 35 نات معنا و مفهومی جاری و ساری ندارد.
*ما الان در 80 نات هستیم.
من 2 سال و یک ماه است که از نیروی دریایی بیرون آمده ام. من در نیروی دریایی که بودم شناور موشکانداز با 92 نات سرعت را در فورس 3.4 دریا تست کردیم. یعنی 176 کیلومتر سرعت! این دریا است. در اتوبان زمین صاف است، در دریا موج در اختیار کسی نیست و به زودی به 100 نات میرسیم. طراحی، ساخت، مواد اولیه، موشک، سیستمهای کنترل آتش و ارتباطی همگی ایرانی است.
*گفته بودید در خلیج فارس همه کشتیهای خارجی که رد میشوند را مجبور کردید به فارسی صحبت کنند؟
یک روزی در دهه 90، گفتیم اینجا خلیج فارس است و چرا باید انگلیسی حرف بزنید، در خلیج فارس باید فارسی صحبت شود. گفتیم این را میگوییم و ابلاغیه هم نبود. در نیروی دریایی به مرکز کنترل که دائم با آمریکاییها ارتباط برقرار میکردند، گفتیم اینجا خلیج فارس است و از این به بعد باید فارسی صحبت کنید. از آن به بعد آمریکاییها و بعدا غیرآمریکاییها فارسی زبان در ناوهای خود دارند. ایرانی نیستند، یعنی فارسی زبان هستند یعنی آمریکاییها مانند بلبل فارسی حرف میزنند.
*همین الان هم اینطور است؟
همین الان هم اینطور است. البته به طور 100 درصد این کار را نکردیم، چون اگر به صورت 100 درصدی این کار را میکردیم، بچههای ما انگلیسی را رها میکردند. (میخندد)
*برای اینکه توانمندی انگلیسی نیروها از بین نرود! (میخندد)
بله. نیروهای ما باید مسلط به زبان انگلیسی باشند و به این دلیل گفته شد گاهی انگلیسی صحبت کنند و گاهی فارسی صحبت کنید، ولی غالباً فارسی باشد که این برادر پاسدار ما آقای زنگویی از منطقه دوم نیروی دریایی سپاه روزی که خدمت آقا بودیم، من معرفی کردم. گفتم کسی که با آمریکاییها صحبت میکرد ایشان بود که به زبان انگلیسی، هندی و بقیه مسلط است. آقا نگاهی کرد و گفت خدا را شکر فقط صدای آقای زنگویی را شنیدند و اگر ایشان را میدیدند زهره ترک میشدند. (خنده میهمان و مجری). آن خنده در عکسها سر همین موضوع است.
آقای زنگویی بسیار مسلط صحبت کرد و بلافاصله بیشترین چیزی که بیان میکنند میگویند چشم! این ناو هواپیمابر آمریکا هست که خود را ابرقدرت دنیا میداند.
*چند برنامه پیش امیر سرتیپ پورشاسب مهمان ما بود، این سوال را پرسیدم و جواب قابل تاملی دادند. پرسیدم زمانی که برجام مطرح بود برخی درباره توان موشکی اظهار نظر کردند که این توان موشکی طوری دردسرساز شد و اذعان داشتند به نوعی تناقض بین آن چیزی که میخواهیم ارتباط با دنیا برقرار کنیم با توان موشکی که داریم. ایشان پاسخ پختهای دادند و بیان کردند هر کسی سیاست را بداند میفهمد که توان دفاعی و قدرت سیاسی مکمل همدیگر هستند. حالا برخی از افراد میگویند بعد از این که سپاه موشکی که روی آن شعار نقش بسته بود را نمایش داد، خیلی از تئوریها و مذاکرات ما بهم ریخت. این را قبول دارید؟
به طور مسلم قبول ندارم، چون فشلها و آدمهای ضعیف این حرفها را بیان میکنند. روز 24 بهمن سال 57 تا الان شیطان بزرگ، آمریکاییها به این کشور، به این ملت و به این انقلاب تهاجم کرده، خباثت کرده، تحریم کرده است. داروهای مردم بیمار را که بعضاً حال آنها وخیم است، تحریم کرده است. کسی که این چنین رفتاری دارد باید با آنها مذاکره کنیم؟ اصل قضیه این است که خداوند قاعدهها را مشخص کرد و اگر طبق قاعده عمل کنیم خدا نتیجه را رقم میزند.
اگر طبق روال خودمان جلو برویم نتیجه هم برای ما است نتیجه را گرفتیم. آنهایی که طبق روال و قاعده خداوند نبود، خوب بود؟ نتیجه گرفتیم؟ دنیایی که دم از حرفهای مختلف میزند، اصلیترین عاملی که در روابط بین المللی که خداوند نیست نقش دارد، «قدرت» است.
آمریکاییها خدا را میفهمند؟ نمیفهمند. اسلام را میفهمند؟ نمیفهمند. حق را میفهمند؟ نمیفهمند. شهید را میفهمند؟ نمیفهمند. اینها را نمیفهمند، ولی قدرت را میفهمند. موشک را میفهمند، شناور تندرو را میفهمند. وقتی ناو ساموئل بی رابرتز در معرض غرق شدن قرار گرفت در اعماق وجود تک تک امریکاییها این موضوع لمس میشود، ولی مسئله دیگر را نمیفهمند. آنها قائل بر عدالت هستند؟ قائل بر حق مساوی در مذاکره هستند؟ آنها دنبال اهداف خود هستند.
*فکر میکنید حاج قاسم شهید شود؟
آمریکاییها عددی نبودند که شهید سلیمانی را ترور کنند، یا عراقیها منشا اثر اصلی نبودند که شهدای ما را شهید کنند. خداوند بیان کرده است برای مومنین تا وقتی خودشان نخواهند آنها را نمیبرم. شهید سلیمانی و همه شهدا اول دل شان نزد خداوند رفت و از این دنیا کنده شد، بعد جسم آنها رفت.
*در این چند سال اخیر هر سال شبکه BBC فارسی محملی درست میکند که مثلاً از دید خودش به صورت زیرپوستی به سپاه و بچههای جنگ خدشهای وارد کند. همان تحریفاتی که حضرت آقا در سخنرانی هفتههای اخیرشان صحبت کردند، است و تاکید کردند مراقب باشید تحریف نکنند. یک نوار سه ساعت و خردهای را که معلوم نیست از کجا بدست آنها رسیده، درباره اختلافات بین برخی از بچههای جبهه و جنگ که برخی مانند اکبر گنجی تقریباً حال فعلی آنها مشخص است...
خیلی وقت است که حال آنها مشخص شده است. این که حال آنها خراب است، خیلی وقت است که اینچنین شده است.
*در این زمینه صحبت کردند که در آن جلسه چه گذشته است و چه مباحثی مطرح شده است. برخی با این که در جنگ سابقهای نداشتند به آنها سمت داده میشد، برخی را به نوعی گروهی و تیمی نگاه میکردند. اصل مطلب آنها این است که به نوعی نشان دهند در سپاه باندبازی بوده است. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
مگر در طول تاریخ همین روال نبوده؟ بالاتر از پیامبران خدا کسانی بوده اند؟ این اتهامات را به بهترین بندگان خداوند و فرزندان رسول خدا میزدند. ما وقتی حرف اسلام را میزنیم، دشمنان اسلام چه چیزی میخواهند بگویند؟ آمریکا، انگلیس و همه خبائث عالم وقتی کسانی از داخل ما با آنها یکی میشوند، میخواهید حرف خوبی بزنند؟ الان هر کسی کار کند یک چیزی پیدا میشود که بتوانند بر اساس آن اختلافافکنی کنند و گرفتاری درست کنند. با این منظر نگاه کنید، نه در آن صحبت ها.
همین الان مگر اختلاف نیست؟ مگر در جنگ میتوان گفت خیل عظیمی که از رزمندگان و پاسداران در جبهه هستند، مگر ما ماشین یا کپی هستیم که همه مثل هم باشیم؟ مشخص است که نظرات مختلفی وجود داشت.
*اتفاقاً این نشان میدهد چقدر فضای باز فکری وجود داشته و بحث میکردند.
بله. هیچ گونه فاصلهای بین رزمنده و فرمانده وجود نداشت که مانع شود تا حرفی نزنند. فرمانده کل سپاه مینشست و آدمها به آزادترین وجه ممکن هر حرفی میخواستند بیان میکردند. معلوم شد آنهایی که با دل ناپاک حرف میزنند چه آخر و عاقبتی داشتند. یکیشان را مثال زدید، برخی هم دلسوز بودند. این افراد دلسوز به هیچ وجه از روی شرارت حرف نمیزدند. دلیلش این بود که در سمت فرماندهان ما شهید شدند.
شهید رستگار شهید بزرگی بود. فرمانده لشگر سیدالشهدای سپاه بود. یک حرف ممکن بیان شود و از روی نیت پاک، اخلاص و با صدق باشد. ممکن بود نظر او با دیگری هم متفاوت باشد.
*برخی سوال میکنند آخر جنگ چه شد قطعنامه پذیرفته شد؟ بسیار صحبت شده و برخی به نامه آقا محسن رضایی اشاره میکنند، رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر فرمودند امام مدبرانهترین تصمیم را برای قطعنامه گرفتند. از زبان شما که از فرماندهان جنگ بودید این مطلب شنیدنی است.
یک جمله معروف حضرت امام (ره) است که ولایت فقیه همان ولایت معصوم، همان ولایت رسول الله (ص) است. آقا هم این مطلب را در سخنرانی اخیر عنوان کردند که وقتی امام دارید، امام گفت الان باید صلح کنید. جالب است آدمهایی که حرف میزنند، در قانون اساسی هم یکی از وظایف رهبری را جنگ و صلح تعیین میکند.
اتفاقاً روزی که قطعنامه امضا شد، به یاد دارم خیلیها ناراحت بودند، خیلیها گریه میکردند، من آن روز فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی سپاه بودم. حاج خانم احساس کرد من ناراحت هستم و میخواستند به من دلداری بدهند. من گفتم اصلاً من ناراحت نیستم، همین الان امام دستور بدهد با ریگان صحبت کنید من این کار را میکنم، چون امام گفته است.
این قصه بسیار مهم است. الان هم گرفتاری ما از این است. اگر کسی عمق اعتقادات اسلام و شیعه را داشته باشد مخالفت با، ولی خدا میفهمد مخالفت با خداست. برخی مواقع که فشلی کردیم ما را تحریم کردند، یکسری گرفتاری درست شد از اوایل سال 58 امام میگفت خام فروشی نفت نکنید. یک خبیثی همچون امریکا میگوید خرید نفت ایران تحریم است و بزدلان عالم هم میترسند نفت ما را بخرند و ما کاسه چه کنم چه کنم دست بگیریم که نفت ما را نمیخرند ما منابع بودجهای نداریم. به اندازه 10 میلیون بشکه نفت هم میتوانیم یک قطره را صادر نکنیم و همه را تبدیل به انواع مختلف محصولات با قیمتهای خیلی زیادتر، ارزش افزوده بی نظیر به همسایههای خود صادر کنیم.
*برخی از دوستان جوان ما بعد از صحبتهای حضرت آقا نوشتند دقت کنیم چه کسانی با بیکفایتی باعث شدند امام چنین تصمیمی بگیرد.
فرایند تصمیم، ولی فقیه مهم نیست و نباید توجه کنید. به هر دلیلی، مهم نیست. برخی مواقع متاسفانه دوستان بیان میکنند که در چه فرایند امام و یا آقا دستور داده اند و به فرایند توجه میکنند؛ این گرفتاری است.
*همان بیتوجهی است.
بله. این بی توجهی ممکن است بسیار خطرناک باشد. چه کار به فرایندی دارید که، ولی به تصمیم رسیده است؟ اگر این مطلب باشد خبیثهای عالم که درباره امیرالمومنین (ع) هم حرف میزنند میگویند در فرایندی پیامبر (ص) تصمیم گرفته است تا جانشین ایشان امیرالمومنین باشد؛ این بسیار خطرناک است.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
دیدگاه تان را بنویسید