چرا میرسلیم ناگهان خاموش شد؟ / ماجرای افشاگری رشوهها به کجا رسید؟
بعد از آن مصاحبهها و پیگیریها، در کمال تعجب؛ درست از بعد مصاحبه محمدرضا باهنر دیگر رد و نشانهای از میرسلیم در رسانهها با موضوع رشوه ی 65 میلیاردی نمیبینیم.
اعتمادآنلاین| این بار میخواهیم «آتش بیارِ معرکه» شویم نه از این باب که لذت ببریم از اختلافها بلکه میخواهیم بدانیم، میرسلیم که از 96 تا به امروز، یک حرف و اتهام را تکرار میکند به چه نتیجه و جمعبندی رسیده که ناگهان آتش مطالبهگری، شفافسازی و فساد ستیزیاش به سردی گراییده است؟ تقویم تاریخ به ما میگوید از بعدِ مصاحبه ی «محمدرضا باهنر» هیچ حرفی به نام میرسلیم در رسانهها درج نشده آن هم در وضعیتی که سیدمصطفی آقامیرسلیم بعدِ انتخاباتِ ریاست جمهوری 1400 به صراحت گفته بود:«اگر قالیباف به دور دوم میرفت هرگز خودم را نمیبخشیدم البته حرفهایی داشتم که حتما بر زبان میراندم» این آتش تند و سوزنده اما این روزها به سردی گراییده گویی اساساً نه قالیباف در تیررس اتهامات، حملات و نیش و کنایههای میرسلیم بوده و نه میرسلیم اختلافی با قالیباف داشته که همچنان پیگیر آن باشد!
میرسلیم ـ باهنر؛ از اردیبهشت 96 تا شهریور 99
یکشنبه 23 اردیبهشت 96، میرسلیم خطاب به باهنر و «جمنا» گفته بود: «کسی جرات ندارد از من درخواست کنارهگیری کند.» این برمیگردد به تنشهای درون گروهی اصولگرایان که تلاش میکردند با دو نامزد ـ ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف ـ راهی رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری 96 شوند اما موتلفه و میرسلیم حرف شان چیزی دیگر بود.
در آن روزگار مصطفی میرسلیم به باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری، سخت تاخت؛ آن هم درحالی که موتلفه خودش یکی از اعضای این جبهه بود. بر اساس اخبار مندرج وقتی باهنر گفته بود میرسلیم کنار میکشد؛ میرسلیم در پاسخ او به تندی میگوید: «خوب است باهنر به کارهای خودش بپردازد. تصمیمات ما باید از زبان من و حزب گفته شود. شخص دیگری حق ندارد از قول ما حرفی بزند. ما تا آخر ایستاده ایم». میرسلیم تصریح کرده بود: «ما با جمنا اختلاف سلیقه داریم و این انتخاب را بر عهده مردم گذاشتهایم که کدام سلیقه را انتخاب میکنند». میرسلیم در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به حضور ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف در عرصه انتخابات، اگر از شما خواسته شود به نفع کسی کنارهگیری کنید چه اقدامی انجام میدهید، گفته بود: «کسی جرئت ندارد از من درخواست کنارهگیری کند؛ اما از همکاری آنها استقبال خواهم کرد و هرکسی که نیت خیر داشته باشد، دستم را به سوی او دراز میکنم».
از آن روزگار، سه سال و چندماه گذشته و این بار بازهم گذر باهنر و میرسلیم به هم افتاده است زیرا سه هفته قبل ـ 24 شهریور 99 ـ
وقتی به کاشف پدیدهای به نام احمدینژاد(!) گفته بودند:«درباره شکایت آقای میرسلیم از آقای قالیباف، پروندهای وجود دارد، جایگاه رئیس مجلس با این پروندهها چه میشود؟»
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در پاسخ میگوید:«شکایت از هیچ فردی در کشور حاشیه امن از نظر قانون ندارد و نباید داشته باشد. این صراحت قانون اساسی است اما من نقدی جدی به آقای میرسلیم دارم، آقای میرسلیم اگر مستنداتی دارد، باید به دادگاه ارائه بدهد و مصاحبه هم نکند. کسی رفته و رئیس مجلس شده و حرمت دارد. در مقابل قانون همه یکی هستند اما قبل از اینکه دادگاه و پرونده و سندی باشد، شخصی حرفی را در رسانه بزند، به نظر من کار مدبرانهای نبود. دادگاه هم میداند که چه زمانی میتواند اتهام را افشا کند و چه زمانی نباید افشا کند. خیلی جاها برای رسیدگی هست، کمیسیون اصل 90 و بازرسی کل کشور میتواند رسیدگی کند اما اینکه حرفی را سر زبانها بیندازد، کار مدبرانهای نبود. فرض میکنیم کسی بگوید باهنر دزدی کرده، این روزها با این فضای مجازی تا بخواهم ثابت کنم من نبودم، نمیشود. به این بخش کار آقای میرسلیم کاملا نقد دارم و نباید این کار را میکرد.»
این بار اما میرسلیم نه پاسخ میگوید و نه واکنش تندی نشان میدهد بلکه سکوت و سکوت و بازهم سکوت! و این اندازه سکوت از شخصی که به صراحت گفته بود:« فشارها به افشاگران پرونده قالیباف قابل پیگیری است.(شهریور99)» چندان پذیرفتنی نیست!
«اگر قرار بود ساکت بمانم همان بهتر که نماینده نمیشدم(مرداد99)»
میرسلیم در گفتگو با هفته نامه«شما» و در پاسخ به این پرسش که مواضع شما ممکن است برای حزب موتلفه هزینه ایجاد کند؟! گفته بود:« من به عنوان نماینده مجلس نمیتوانم در مقابل فرآیندهای فسادآمیز و روندهای غلط ساکت باشم؛ اگر قراربود ساکت بمانم بهتر بود نماینده نمیشدم، ولی سعی میکنم بدون سند موضعگیری نکنم تا نتیجه کار برای موتلفه نیز سرمایه اجتماعی باشد و نه هزینه. شهدای بزرگوار موتلفه برای مقابله با مفاسد جانفشانی کردند و ما باید با عمل خودمان قدرشناس حق آنها و پیگیر پیامشان باشیم.
میرسلیم: مردم در خصوص عملکرد شهرداری در دوران قالیبافسوال دارند(مرداد99)
وقتی از میرسلیم پرسیده بودند؛ عدهای گفتند چرا اگر با آقای قالیباف اختلافی بوده حاضر شدید در یک لیست قرار بگیرید و حتی برخی معتقد هستند ایشان سر لیست بودند چرا شما قبول کردید؟ میگوید: آقای قالیباف در دوران مسئولیتهای اجرائی خود خدمات ارزندهای انجام داده که باید تقدیر شود؛ در همان حال زیر نظر ایشان اشتباهات مهمی رخ داده که بهموقع به ایشان تذکر کتبی و شفاهی دادهام و باید اصلاح میشد و به این جا نمیرسید که جانشین مورد اعتماد ایشان دستگیر و گرفتار شود و بسیاری از مدیران شهرداری درگیر مفاسد شوند.
آیا میرسلیم اسناد رشوه 65 میلیاردی را به هیئت نظارتارائه میکند؟(17 شهریور99)
30 روز قبل ـ حدوداً ـ سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان به رسانهها گفته بود: به «میرسلیم» اعلام کردهایم که در جلسه این هفته هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان، اسناد خود درباره رشوه 65 میلیاردی را ارائه کند. در همان روزها موسی غضنفرآبادی، سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان درباره آخرین پروندههای واصله به هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان، میگوید: گزارشهایی به این هیئت واصل شده که بعضاً این گزارشها بدون مشخصات و فاقد امضا است و معمولاً چنین گزارشهایی مورد توجه قرار نمیگیرد؛ مگر آنکه هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان تشخیص دهد که این گزارش درست است و باید مورد رسیدگی قرار گیرد. تاکنون فقط یک شکایت در هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان ثبت شده که مربوط به شکایت رئیس کمیسیون عمران مجلس از مصطفی میرسلیم نماینده مردم تهران است. هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان در جلسهای از میرسلیم دعوت کرد تا مستندات خود را درباره ادعای رشوه 65 میلیاردی به یکی از نمایندگان مجلس دهم ارائه کند که در آن جلسه این مستندات را ارائه نکرد.
انتقاد عباس آخوندی از میرسلیم/ آیا مصلحت ناحق راحق میکند؟(17شهریور99)
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی در یادداشتی خطاب به سیدمصطفی میرسلیم مینویسد: کسانی که به مصلحت، ناحق را بر حق ترجیح دهند، در سراشیبی سقوط قرار میگیرند. فارغ از اختلاف سیاسیای که با مهندس میرسلیم داشتم و دارم، او را حقمدار میدانستم و دوستش داشتم و هنوز هم حقباور میدانم، ولی پای او در سیاست دستکم دو بار لغزید؛ یکی در انتخابات 96 و دیگری در 98. هرچند ظاهر دنیای سیاست در ایران تبدیل به موجسواری و تا اندازه زیادی از حقیقت تهی شده، ولی در لایههای زیرین، سیاستمداران و سیاستورزان وطندوست قدرت تشخیص اصالت مواضع را دارند. به گفته قرآن:کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَ اَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْاَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْاَمْثَالَ (الرعد: 17)؛ خداوند حق و باطل را چنین مثل مىزند، اما کف بیرون افتاده از میان مىرود ولى آنچه به مردم سود مىرساند در زمین مىماند، خداوند مثلها را چنین مىزند.
خوب به یاد دارم که در ماههای آغاز مسئولیتم در وزارت راه و شهرسازی، آقای میرسلیم به دیدن من آمد و از شهرفروشی در تهران فغان داشت و گفت من درصددم دراینباره گزارشی تهیه کرده و برای مقام معظم رهبری ارسال کنم. ایشان همین موضع را در سال 1395 داشت و از تخلفهای شهرداری تهران شکایت داشت. به ایشان گفتم عزیز! در آن زمان اصل بر رعایت قانون و مقررات بود و تخلف استثنا بود؛ بنابراین میشد تخلفها را شمرد، ولی اکنون اصل بر شهرفروشی است و عمل به مقررات استثناست. شما چه گزارشی میخواهی تهیه کنی؟ آیا آنچه در این 14 سال (1382-1396) در شهرداری تهران بر شهر تهران گذشته، هیچ تناسبی با رعایت و اعمال قانون داشته که شما در پی شمارش موارد خلاف هستی؟ فاجعهای را که در منطقه یک تهران رخ داده و سه برابر ظرفیت پیشبینیشده در طرح جامع شهر تهران با فروش شهر اجازه ساختوساز داده شده است، تو میخواهی ساختمان به ساختمان گزارش تهیه کنی؟
روی سخن من با دوست عزیزم آقای مهندس میرسلیم بود. شما کموبیش همه اینها را میدانستی و میدانی که در پی تخلف از مقررات، فساد است. شما به چه مصلحتی در انتخابات 96 و 98 چشم بر ناحقیای به این آشکاری که به آن آگاهی نیز داشتی، بستی و با آن همراهی کردی؟ حضرات به اشتباه تصور میکنند که سیاست صحنه زیروروکشی است. درست است که سیاست بالا و پایین فراوان دارد، ولی در نهایت آنچه به سود مردم است، در جهان باقی میماند. سیاستمدار واقعی نه شعبدهباز و نه مامور و معذور است؛ سیاستمدار وطندوست، نگهبان منافع ملت است، برای مردم نفع عمومی میآفریند، بر اصالت مواضع و هویت ملی خود اصرار و بر سر سخن خود میایستد؛ هرچند او را آماج حملهها و اتهامها قرار دهند. آنچه من از قرآن و سیره حضرت رسول(ص) و منش بزرگان فهمیدم، این است که مصلحت، هیچ ناحقی را به حق تبدیل نکرده و هیچگاه هدف وسیله را توجیه نمیکند.
برخی در تحلیلهای خود نوشته اند: میرسلیم از همان انتخابات 96 یک بازی را با طیف قالیباف شروع کرد. از همان زمان بحث تخلفات شهرداری را پیش کشید و تصور میکرد با مانور بر آن شانس خود را برای پیروزی افزایش میدهد. این بازی را در آستانه انتخابات مجلس که با قالیباف وارد یک فهرست شد، کنار گذاشت؛ اما در مجلس وقتی هیچ پستی به او نرسید، دوباره بازی را شروع کرد. اگر قرار شود قالیباف وارد رقابتهای 1400 شود، بعید نیست میرسلیم این بازی را شدیدتر ادامه دهد؛ بهویژه اگر خودش هم دوباره قصد ورود به انتخابات ریاستجمهوری را داشته باشد.
کتمان تخلفات، جفا به اصولگرایی است!
مصطفی میرسلیم در گفتوگویی در سال 96 با روزنامه ایران، تایید کرده که قالیباف و یارانش در شهرداری تخلفاتی داشتهاند که باید رسیدگی میشده. او بعد از همان انتخابات هم در توییتی نوشت: «سرانجام تخلفات شهرداریهای مناطق آشکار خواهد شد؛ تخلفاتی که قالیباف نیز شخصا از آن مینالید. کتمان آن به بهانه وحدت، جفا به اصولگرایی است». گفته بود اگر انتخابات به دور دوم میرفت و رقابت بین من و قالیباف بود، هرآنچه را لازم بود، میگفتم... مصاحبه میرسلیم با بیبیسی هم واکنشهای زیادی میان اصولگرایان برانگیخت. خودش بعد گفت به علت مشغله کاری دچار این اشتباه شده اما یکی از یاران قالیباف خطاب به او توییت کرده بود که معنی ندارد وقتی کسی را جدی نمیگیرند، یک روز با بیبیسی مصاحبه کند و یک روز علیه این و آن تهمت بزند. روزها روی رشوه 65میلیاردی در شهرداری تهران متمرکز شد و گویا اسنادی هم به قوه قضائیه داده است. او پیشتر هم در توییتی نوشته بود: «هر کسی نامزد عضویت در هیئترئیسه میشود، باید وجدانا بررسی کند انتخاب او چه هزینهای بر حیثیت نظام تحمیل میکند» یا «آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصولگرایی بود، من با او
مخالفت نکردم. اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری ندارم. درباره عملکرد شهرداری که در راس آن آقای قالیباف است، خلافهایی وجود دارد که باید رسیدگی شود». او همانجا گفته بود: «هرجا باشد باید مواظب او بود که خلافی نکند. اینها برای جامعه ما بسیار مضر است. از دوران کرباسچی چنین فسادی شروع شد و اینها تقویت کردند».
20 روز سکوت... برای همیشه یا تا اطلاع ثانوی!؟
بعد از آن مصاحبهها و پیگیری ها، در کمال تعجب؛ درست از بعد مصاحبه ی محمدرضا باهنر دیگر رد و نشانهای از میرسلیم در رسانهها با موضوع رشوه ی 65 میلیاردی نمیبینیم، این استراتژی موقتی یا دائمی را نمیدانیم اما همین اندازه سکوت هم چالش برانگیز است زیرا میرسلیم قرار بود حق بگوید و این مسئله با چنین سکوتی همخوانی ندارد.
منبع: آفتاب یزد
دیدگاه تان را بنویسید