محسن میردامادی، معاون سیاسی حزب اتحاد ملت:
دوران نامزد نیابتی برای اصلاحطلبان سرآمده است / در انتخابات اسفند 98 نتیجه تضمین شده بر میزان مشارکت عمومی تقدم پیدا کرد / کارآمدی نهادهای انتخاباتی در افکار بخش قابلتوجهی از مردم مورد تردید قرار گرفته است / فرض اصلاحطلبان حضور و مشارکت در انتخابات باش
محسن میردامادی گفت: اصلاحطلبان باید در شرایط فعلی فرض را بر حضور و مشارکت در انتخابات بگذارند مگر اینکه راهشان در طول مسیر پیش رو سد شود. بر همین اساس با توجه به تجربیات ادوار گذشته به نظرم دوره داشتن نامزد نیابتی برای اصلاحطلبان به پایان رسیده و نمیتوان مردم را با چنین گزینهای پای صندوق رای آورد.
اعتمادآنلاین| رویکرد انتخاباتی حاکمیت و بهصورت مشخص شورای نگهبان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و تنگتر شدن بیسابقه فیلترگزینش نامزدهای این عرصه، میزان مشارکت انتخاباتی در جامعه ایران را به شکل بینظیری کاهش داد تا نگرانیهای اهالی سپهر سیاست در کشور برای حضور مردم در انتخابات 1400 بیش از هر دوره دیگری نمود پیدا کند. امری که باتوجه به رویکرد سلبی تشدید شده حاکمیت در مواجهه با اصلاحطلبان حضور جدی این جریان سیاسی را نیز در کارزار انتخاباتی خرداد 1400 با اما و اگرهای ریز و درشتی رویارو کرده است.
محسن میردامادی، فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون سیاسی حزب اتحاد ملت در گفتوگویی با اشاره به چالشهای گوناگون پیش روی اصلاحطلبان برای حضور در عرصه انتخابات آتی و بایدهای آن از آسیبهای وارد شده به اعتماد عمومی و راهکارهای ترمیم آن گفت و به بایستههای برنامههای ساکن آتی «پاستور» پس از انتخابات 1400 اشاره کرد. او همچنین اشارهای به مساله تاثیر انتخابات 2020 ایالات متحده بر انتخابات ایران داشت. آنچه با این مقدمه در ادامه میخوانید، مشروح این گفت وگو است با محسن میردامادی.
***
این فعال سیاسی اصلاحطلب ابتدا با اشاره به رویکرد انتخاباتی حاکمیت در انتخابات اخیر مجلس اظهار کرد: بعد از انتخابات مجلس یازدهم که در اسفند ماه سال گذشته انجام شده و میزان مشارکت به 42 درصد رسید که از ابتدای انقلاب تاکنون در آمارهای رسمی بیسابقه بود، یک نظری به تدریج شکل گرفت. آن هم اینکه تاکنون نظر تصمیمگیرندگان اصلی انتخابات بر این بود که مشارکت مردم از حدی پایینتر نباشد و طبعا خواهان این هم بودند که نتایج مطلوبشان از انتخابات به دست آید. اما در انتخابات اسفند ماه نتیجه تضمین شده برای تصمیمگیرندگان بر میزان مشارکت عمومی تقدم پیدا کرد.
او گفت: در گذشته به دلیل اینکه، اولویت آنها مشارکت قابل قبول مردم در انتخابات بود در باقی مسائل از جمله صلاحیت نامزدها به نحوی عمل میکردند که میزان مشارکت از حداقل مورد قبولشان پایینتر نیاید. این مساله در انتخاباتهای گذشته نوعا رعایت میشده است. ولی انتخابات اسفند ماه گذشته، انتخاباتی بود که نتیجه تضمین شده برای تصمیمگیرندگان انتخابات بر میزان مشارکت عمومی تقدم پیدا کرد چراکه از پیش از انتخابات اخیر مجلس با آن رویکردی که نسبت به بررسی صلاحیت نامزدها در پیش گرفته شد کاملا قابل درک مینمود که میزان مشارکت در جامعه پایین خواهد بود.
معاون سیاسی حزب اتحاد ملت در ادامه بیان کرد: البته این مشارکت پایین تنها به دلیل محدود کردن نامزدها نبود ولی این مساله را هم باید از عوامل موثر آن بدانیم. با وجود اینکه چنین مسالهای قابل پیشبینی بوده و همه شواهد جامعه نیز آن را نشان میداد نهایتا تصمیم آنها (تصمیمگیرندگان انتخابات) بر این شد که مشارکت پایین را به قیمت نتیجه تضمین شده بپذیرند. این در حقیقت یک تغییر رویکرد فاحش و مهم بود که نمونههای آن را جز در مواردی خاص به این شدت سراغ نداشتیم. به همین دلیل در گذشته میزان مشارکت در این حد پایین سابقه نداشته است.
دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در ادامه با اشاره به رویکرد اصلاحطلبان در مواجهه با این مشی نیز یادآور شد: برخی دوستان اصلاحطلب از این موضوع چنین نتیجه میگرفتند با هزینهای که تصمیمگیرندگان برای این کار پرداختهاند قاعدتا انتخابات ریاستجمهوری را هم به این سمت خواهند برد. این تلقی ناشی از تجربیات گذشته بود که معمولا وقتی این نوع اقدامات پرهزینه صورت میگرفت نوعا موضوع به یک رویه مداوم تبدیل میشده است. این تحلیل برخی از دوستان اصلاحطلب بود ولی در مقابل این نظر، نظر دیگری هم وجود داشت.
او ادامه داد: نظر دیگر بر این اساس است که انتخابات ریاستجمهوری با انتخابات مجلس متفاوت بوده و در انتخابات ریاستجمهوری با توجه به تجارب گذشته نوعا قطببندی به وجود میآید. لذا انتخابات ریاستجمهوری از سال 76 به این سو انتخابات بدون رقابت نبوده است. حال رقابت در انتخابات 76 و 88 خیلی جدیتر بود و در انتخاباتهای دیگر نیز این نوع رقابت، کم و بیش وجود داشته است.
میردامادی خاطرنشان کرد: با مجموعه عوامل، هم تجربه انتخابات ریاستجمهوری در گذشته و نگاه مردم به این انتخابات که آن هم تا حدی با انتخابات مجلس متفاوت بوده همچنین تاثیری که انتخابات مجلس و میزان مشارکت مردم بر امنیت ملی کشور به خصوص در شرایط وجود تهدیدهای جدی داشته، برخی این نظر اولیه را که به آن اشاره کردم، رد میکنند. نظر این دوستان این است که اصلاحطلبان باید در انتخابات ریاستجمهوری بنا را بر حضور فعال با کاندیدای مطلوب داشته و در این راستا برنامهریزی کنند. حال اگر در آستانه انتخابات ریاستجمهوری باز هم فضا به سمت شرایطی مثل انتخابات مجلس سوق پیدا کرد و امکان حضور از اصلاحطلبان گرفته شد این دیگران بودهاند که این امکان را سلب کردهاند. در این فرض اصلاحطلبان برنامهریزیها و تلاش خود را به خرج دادهاند و اگر فضای لازم برای یک انتخابات رقابتی با کاندیداهای قابل قبول برای آنها مهیا نشد کوتاهی در انجام وظایف ملیشان رخ نداده است.
این نماینده مردم تهران در مجلس ششم در ادامه اشارهای نیز به بیانیه اخیر آیتالله موسویخوئینیها داشت و تاکید کرد: آقای موسویخوئینی در حقیقت بر این گزینه اخیر تاکید کرده است. ایشان عنوان میکند که به دلیل فضای انتخاباتی پیش آمده در اسفند 98 اصلاحطلبان نباید از عرصه کنار بکشند. اصلاحطلبان باید در صحنه حضور پیدا کنند و اگر این امکان از سوی دیگران سلب شد، تصمیمگیرندگان انتخابات این اتفاق را رقم زدهاند و جناح اصلاحطلب نباید از ابتدا فرض خود را بر عدم حضور در این عرصه بگذارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین ضمن اشاره به عوامل موثر بر مشارکت یا عدم مشارکت مردم در انتخابات خاطرنشان کرد: این مساله تنها به یک عامل محدود نشده و طبعا یکی از عوامل آن رقابتی بودن انتخابات است. اینکه نامزدها از تفکرات، سلایق و جناحهای مختلف حتی فراتر از دستهبندی اصولگرایان و اصلاحطلبان باشند در این مهم دخیل خواهد بود. حضور افرادی که دیدگاههای متفاوت از این دو جناح دارند، میتواند یک عامل موثر در رقابتی بودن انتخابات باشد.
میردامادی اضافه کرد: مساله مهم دیگری که بهخصوص در سالهای اخیر در کاهش مشارکت و یأس افکار عمومی تاثیرگذار بوده، شکلگیری این احساس در مردم است که رای آنها، تاثیری در سرنوشتشان نداشته و با این انتخابها، تغییر یا بهبودی در آینده آنها حاصل نشده است. اصولا این باور و تلقی که نهادهای انتخابی مانند مجلس و ریاستجمهوری در تصمیمات اصلی و تعیینکننده یا حتی در تصمیمات سطوح پایینتر کشور سهمی ندارند، نقش قابل اعتنایی در کاهش مشارکت عمومی ایفا کرده است. مثلا اینکه مجلس این توان و اجازه را ندارد که درمورد قیمت بنزین تصمیم بگیرد. مسالهای به این سادگی که در حد مسائل تعیینکننده مانند سیاست هستهای و امثال آن هم نیست ولی نمایندگان در مسائلی از این دست هم نمیتوانند تصمیم بگیرند و این ماجرا در نهایت به حوادث تلخی که در آبان 98 پیش آمد، منجر میشود.
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم همچنین تصریح کرد: در صورتی که سیر طبیعی کار برای چنین مسائلی در مجلس این است که ابتدا در شور اول و دوم به بحث گذاشته شده و موافق و مخالف درباره آن صحبت کنند و با طرح آن در رسانهها که مدتها نیز به طول میانجامد، جامعه برای چنین تصمیمی آماده خواهد شد. در نهایت نیز اگر تصمیمی برای افزایش نرخ بنزین اتخاذ شود، جامعه آمادگی ذهنی داشته و آن را تحمل خواهد کرد. این روند باید سیر طبیعی، منطقی و قانعکننده افکار عمومی را طی کند تا چنین تصمیمی بدون حوادث و ماجراهای بعدی اتخاذ شود. با روندهای فعلی طبیعی است که این تلقی در افکار عمومی ایجاد شود که این نهاد انتخابی تاثیرگذار نبوده و به صرف رای دادن یا ندادن مردم تغییری در سرنوشتشان ایجاد نخواهد شد.
میردامادی در ادامه گفت: این مساله از عوامل بسیار موثر درکاهش مشارکت عمومی بوده که در نوع خود جدید است. ما در ادوار گذشته انتخابات هم مواردی را داشتیم که مردم به دلیل رقابتی نبودن انتخابات مشارکت کمی را در آن بروز دادهاند. ولی این پدیده، یک پدیده نو بوده که کارآمدی نهادهای انتخاباتی در افکار بخش قابلتوجهی از مردم را مورد تردید قرار داده است.
دبیرکل پیشین جبهه مشارکت در ادامه ضمن اشاره به بایستههای لازم برای ترمیم سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی خاطرنشان کرد: باید نامزدها اگر بنای ترغیب افکار عمومی برای حضور پای صندوق رای را دارند در ارایه برنامههای خود مشکلات کشور را به طور جدی و ریشهای مورد بحث قرار داده و راهکارهایشان را مطرح کنند. در این صورت مردم احساس خواهند کرد، نامزدهایی هستند که راهکارهای جدی برای حل مشکلات داشته و تا حدی امیدوار خواهند شد.
این میزان از تاثیر سیاست خارجی بر معیشت روزمره مردم در 40 سال گذشته بیسابقه است
میردامادی گفت: به عنوان مثال در 4 دهه پس از انقلاب تاکنون هیچگاه شرایطی را نداشتیم که مردم تاثیر سیاست خارجی کشور بر سفره و معیشتشان را اینگونه با تمام وجود حس کنند. مسلما اگر رییسجمهوری بنای حل مشکلات جامعه را داشته باشد یکی از مهمترین موارد این است که سیاست خارجی را از شرایطی فعلی به خصوص دخالتهای نظامیان در آن حوزه خارج کند.
این کنشگر سیاسی اصلاحطلب بر این اساس تصریح کرد: اینها از مسائل مهمی هستند که نامزدهای انتخاباتی یا به طور مشخص نامزدهای اصلاحطلبان باید به آن پرداخته و حرفی قابل قبول برای مردم داشته باشند تا افکار عمومی جامعه بتواند با توجه به این برنامهها امید از دست رفته خود را احیا و پای صندوقهای رای حاضر شود.
معاون سیاسی حزب اتحاد ملت در ادامه اشارهای نیز به تاثیر عملکرد دولت روحانی بر اعتماد عمومی جامعه داشت و یادآور شد: از سال 92 که حسن روحانی وارد صحنه انتخابات شد نه او مدعی اصلاحطلبی بوده و نه اصلاحطلبان او را به عنوان یک نامزد اصلاحطلب معرفی میکردند. اصلاحطلبان، روحانی را در حقیقت یک نامزد قابل قبول در آن شرایط انتخاباتی دیده و از او حمایت کردند. برای بسیاری از اصلاحطلبان اینکه روحانی در دور اول بتواند پرونده مساله هستهای کشور را از شورای امنیت سازمان ملل خارج کرده و به راهحلی برای برطرف کردن مشکلات تبعی آن برساند همین مقدار هم نمره قابل قبولی برای او بهشمار میرفت.
روحانی انتظارات را برآورده نکرد
میردامادی ادامه داد: حسن روحانی این نمره قبولی را در دوره اول کسب کرد و حال اینکه در امریکا اتفاقاتی رخ داد و دولت ایالاتمتحده به تعهدات خود عمل نکرد، بحث دیگری است. اینکه دولت روحانی به خصوص با نقش موثر و تعیینکننده وزیر خارجه خود توانست مساله هستهای ما را از شورای امنیت خارج کند همین نمره قبولی نیز باعث حمایت اصلاحطلبان در دور دوم از روحانی شد اما در این دوره شاهد برآورده کردن انتظارات از سوی رییسجمهور نبودیم و او میتوانست بهتر از این عمل کند.
دولت در حوزه سیاست خارجی تقریبا فاقد نقش اساسی است
میردامادی همچنین در ادامه با اشاره به تاثیر سیاست خارجی در مشکلات کنونی کشور اظهارکرد: البته برخلاف برخی که همه مشکلات کشور را متوجه عملکرد دولت و شخص روحانی میدانند، بنا ندارم مساله را با این منطق طرح و دنبال کنم. مهمترین مشکل یا ریشه مشکلاتی که ما داریم از نظر من سیاست خارجی کشور بوده که در موارد تعیینکننده در این حوزه، دولت تقریبا فاقد نقش اساسی است و عملا دولت موازی نقش بیشتری در آن دارد. البته در مواردی این امکان وجود داشته که بهتر از این عمل شود ولی متاسفانه به آنها پرداخته نشده است.
دوران نامزد نیابتی برای اصلاحطلبان سر آمده است
این نماینده مردم تهران در مجلس ششم با اشاره به بایستههای رفتار اصلاحطلبان در آینده نیز تاکید کرد: اصلاحطلبان باید در شرایط فعلی فرض را بر حضور و مشارکت در انتخابات بگذارند مگر اینکه راهشان در طول مسیر پیش رو سد شود. بر همین اساس با توجه به تجربیات ادوار گذشته به نظرم دوره داشتن نامزد نیابتی برای اصلاحطلبان به پایان رسیده و نمیتوان مردم را با چنین گزینهای پای صندوق رای آورد.
اصلاحطلبان باید دنبال چهرههای جدید در انتخابات باشند
میردامادی اضافه کرد: بنابراین به نظر من باید روی کاندیداهای استوار و ثابت قدم در اصلاحطلبی فکر کرد و از آنها خواست تا در صحنه حضور داشته باشند. البته در این میان ترجیح نیز باید بر این باشد که این افراد از میان چهرههای جدید باشند چراکه شاید اکثر نامزدهای تکراری، جذابیت و مقبولیت چندانی هم در جامعه نداشته باشند. این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد: نکته دیگر مهم در این دوره انتخابات این است که اصلاحطلبان باید به جای معرفی یک نفر یک تیم را به افکار عمومی معرفی کنند. در حقیقت فردی به عنوان نامزد و تیمی مثلا10 نفره که در صورت انتخاب، عناصر اصلی دولت جدید را تشکیل خواهند داد به عنوان نمونه جایگاههایی نظیر معاون اول، رییس سازمان برنامه و بودجه و موارد دیگری از این نوع باید در این تیم به مردم معرفی شوند. امری که میتواند در کنار برنامه نامزد انتخاباتی تا حد زیادی رویکرد او را برای مردم روشن کرده و رغبت افکار عمومی را نسبت به نامزد مورد نظر اصلاحطلبان بیشتر کند.
معاون سیاسی حزب اتحاد ملت در ادامه با اشاره به چگونگی انتخاب نامزد نهایی اصلاحطلبان از سوی مردم بیان کرد: من اطلاع ندارم که با سازوکار موجود و ابهاماتی که وجود دارد، آیا اصلاحطلبان به نامزدهای متعدد یا حتی یک نامزد مطلوب خواهند رسید یا خیر. ولی اگر بیش از یک نامزد مورد قبول برای اصلاحطلبان وجود داشت طبعا راهحل منطقی این است که پیش از انتخابات، نظرسنجی از مردم صورت بگیرد تا مشخص شود که چه شخصی در میان نامزدهای اصلاحطلبان مقبولیت بیشتری در میان افکار عمومی خواهد داشت.
در هیچ دورهای شاهد این حجم از اقدامات خصمانه از سوی کاخ سفید نبودهایم
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم همچنین اشارهای نیز به انتخابات 2020 امریکا داشت و تصریح کرد: ترامپ طبعا یک رییسجمهور غیرمتعارف در امریکا بوده و این رفتار غیرمتعارف او نیز عمومیت داشته و تنها در قبال ایران نیست. البته در مورد ایران شدیدتر از هر کشور دیگری است اما این رفتار در قبال چین، سازمانهای بینالمللی و در مواردی حتی در قبال متحدان خود امریکا نیز بوده است. رفتارهای خصمانه او بیسابقه است و حتی در ادواری که در گذشته تنش بین تهران و واشنگتن شدید هم بوده در این حد شاهد اقدامات ماجراجویانه و مشکلساز از سوی دولت امریکا نبودهایم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین گفت: طبیعتا انتخاب مجدد ترامپ برای دوره بعدی یک دوره 4ساله سخت دیگر را برای ما به دنبال خواهد داشت. این احتمال هم داده میشود که در صورت انتخاب ترامپ در 2020 افرادی در تیم جدید او قرار بگیرند که مواضع رادیکالتری نسبت به تهران دارند. ولی باید توجه داشت که در صورت انتخاب بایدن هم با وجود اینکه رویکرد او متفاوت از ترامپ بوده و تاکنون در مورد برجام، نظر بر بازگشت به این توافق اعلام کرده این تصور که همه مسائل ما با امریکا حل خواهد شد، تصور واقعبینانهای نیست.
میردامادی خاطرنشان کرد: دموکراتها هم در مورد مسائلی نظیر سیاست منطقهای تهران، برنامههای موشکی و حقوق بشر با ایران مشکل داشته و برخلاف ترامپ امکان اجماعسازی هم دارند. این یک برداشت پذیرفته شده است که در ادواری که دموکراتها در امریکا حاکم هستند به اروپا نزدیک شده و در بسیاری از موارد میتوانند با آنها به اجماع برسند. در ادواری هم که جمهوریخواهان بودهاند این تعامل نزدیک، کمتر شده و اروپا و امریکا تا حدی از یکدیگر فاصله میگیرند. این مساله در مورد روسای جمهور جمهوریخواه مختلف متفاوت بوده و در دوره ترامپ این فاصله بیشترین شدت را داشته است.
احتمال تاثیر نتایج انتخابات امریکا بر انتخابات ایران
میردامادی در ادامه گفت: در صورت روی کار آمدن بایدن از این جهت تقریبا وضعی شبیه دوره باراک اوباما اتفاق افتاده و اروپا و امریکا به یک موضع واحد میرسند. ضمن اینکه خیلی بعید به نظر میرسد که بایدن در صورت انتخاب فورا همه محدودیتهای اعمال شده را برطرف کند و شرایط به ماقبل ترامپ برگردد. آنها (دموکراتها) هم به هر حال به دنبال این هستند که نقطه نظرات خود را اعمال کرده و از فشارهای موجود استفاده کنند. این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان نیز خاطرنشان کرد: به این دلیل نباید از حضور بایدن انتظار فوقالعاده داشت. هر چند باز هم به نظر میرسد شرایط دوره او با دوران ترامپ قدری متفاوت خواهد بود.
منبع: امتداد
دیدگاه تان را بنویسید