صالح نیکبخت، حقوقدان در یادداشتی نوشت:
اولین دادگاه جرم سیاسی؛ یک گام به جلو
یک وکیل پایه یک دادگستری نوشت: به عنوان یک حقوقدان تصویب و اجرای قانون جرم سیاسی را گامی به جلو میدانم، اما معتقدم ضمن استقبال از این اقدام باید کاری کرد تا نواقص موجود برطرف شود. برطرف کردن این اشکالات بهتر از آن است که دشمنان کشور با سوءاستفاده از این نواقص علیه قوانین کشورمان فضاسازی کنند.
اعتمادآنلاین| صالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل دادگستری درباره تشکیل اولین دادگاه جرم سیاسی در تاریخ انقلاب ایران نوشت: اینکه در روزهای اخیر بعضی از جلسات دادگاهها به عنوان دادگاه رسیدگیکننده به جرایم سیاسی برگزار شده و اخبار آن هم کم و بیش در مطبوعات منتشر شده است جای خوشبختی دارد. نباید فراموش کنیم که در سیستم قضایی کشور ما تا سال 95 به دلیل تعریف نشدن جرم سیاسی و نبودن قانون مربوط به آن و پس از آن به دلیل اجرایی نشدن این قانون عدهای که اتهامات سیاسی داشتند با عنوان متهم امنیتی محاکمه میشدند و حسب مورد به مجازاتهای سنگینی محکوم شدهاند. با این حساب باید تأکید کرد که تشکیل این دادگاهها به تبع قانون تصویب شده در مورد جرم سیاسی گامی به جلو است. هر چند اینکه این اتفاق 41 سال بعد از تصویب قانون اساسی و پیشبینی رسیدگی به جرایم سیاسی در دادگاه علنی و با حضور هیأت منصفه صورت گرفته جای تأسف دارد و شاید اگر تأیید رئیس قوه قضائیه نبود این دادگاه همچنان تشکیل نمیشد. با این حال همچنان آنچه مسأله اساسی است و متأسفانه کمتر مورد توجه حقوقدانان قرار میگیرد همین محتوای قانون جرم سیاسی است. بگذریم از اینکه در برخی کشورهایی که آزادی مطبوعات و سندیکاها را پذیرفتهاند، جرم سیاسی نوعاً منتفی شده است. در کشور ما با تصویب قانون جرم سیاسی عملاً جرم سیاسی از مفاهیم و تعاریف رایج خارج شده است و چنانکه افتد و دانی جرم سیاسی منطبق بر قانون موجود محدود به انتقاد، نشر اکاذیب، افترا و توهینی است که علیه قوای سهگانه و ارگانهای وابسته به آنها و رؤسای سه قوه انجام شود.
توجه داشته باشیم که گرچه در قانون اساسی تأکید شده که مخالفت با حاکمیت سیاسی کشور یا نظام جمهوری اسلامی از مصادیق قانون جرم سیاسی نیست. اما در مقام واقع صرف نظر از معدود گروههایی که در جریان مبارزه با نظام سیاسی دست به اسلحه و خشونت بردهاند؛ در طول 40 سال گذشته کمتر سازمان و گروه سیاسی داخلی بوده که با نظام جمهوری اسلامی حتی مخالفت مسالمتآمیز کرده باشد و اصولاً در زمره مخالفان نظام قرار بگیرد. با این حال در این مدت بسیاری از راهپیماییها و اجتماعات و اقدامات نهادهای صنفی مانند سندیکاها و انجمنهای صنفی کارگران، روزنامهنگاران، دانشجویان و... از مصادیق مخالفت با نظام تلقی شده و تحت عنوان اجتماع و تبانی موضوع ماده 610 قانون مجازات اسلامی محکوم شدهاند و هماکنون نیز تعدادی از همین اقشار یعنی کارگران، معلمان، روزنامهنگاران و دانشجویان با تلقی کردن اتهامات شان به وصف «امنیتی» در زندان به سر میبرند.
این همه محصول کاستیهایی است که در تعریف جرم سیاسی حادث شده. زیرا به باور حقوقدانان بینالمللی و ایرانی، تنها انتقاد، توهین، افترا یا نشر اکاذیب علیه مقامات سیاسی نیست که میتواند مضمون جرم سیاسی باشد. بلکه در جهان بیکران دکترینهای حقوقی اصولاً جرم سیاسی به مواردی اطلاق میشود که در آن اولاً متهم ارتکاب به جرم سیاسی علیه حاکمیت سیاسی اقدام کرده و انتقاد یا فعالیت سیاسی مسالمتآمیز نموده است و ثانیاً هدف مرتکب جرم سیاسی نه استفاده شخصی بلکه منافع عموم و جامعه باشد.
آنچه گفته شد نافی این نیست که به عنوان یک حقوقدان تصویب و اجرای قانون جرم سیاسی را گامی به جلو میدانم، اما معتقدم ضمن استقبال از این اقدام باید کاری کرد تا نواقص موجود برطرف شود. برطرف کردن این اشکالات بهتر از آن است که دشمنان کشور با سوءاستفاده از این نواقص علیه قوانین کشورمان فضاسازی کنند.
از این جهت جا دارد که همچنان برای مشخص کردن دقیقتر مرز بین جرایم امنیتی و جرایم سیاسی بکوشیم تا در تمام مواردی که اقشار مختلف مردم به شکل مسالمتآمیز اقدام به فعالیت سیاسی میکنند و اعمال آنها مصداق جرمی مشخص میشود در چارچوب قانون جرم سیاسی، در دادگاه علنی و با حضور نمایندگان مطبوعات و هیأت منصفه محاکمه شوند. در این معنا است که قانون جرم سیاسی مورد نظر تصویبکنندگان قانون اساسی تحقق مییابد.
فراموش نکنیم که بسیاری از آن خبرگان خود در دادگاههای رژیم گذشته به جرایم امنیتی محکوم شده بودند. آنها به قانون اساسی مشروطه و متمم آن استناد میکردند و میگفتند جرم ما امنیتی نیست بلکه جرم سیاسی است. زیرا ما در اعمال خود و ارتکاب جرم مجرم سیاسی بودهایم نه این اقدامات را به خاطر منافع شخصی انجام دادهایم و نه دست به خشونت زدهایم.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید