محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ، در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین» پاسخ داد:
اهداف عراق از حمله به ایران چه بود؟
محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ، درباره اهداف عراق از حمله به ایران گفت: هدف اول و اولویت عراق لغو قرارداد 1975 بوده که صدام امضا کرد و انگیزه شخصی داشت و رسماً پاره کرد و اعلام هم کرد ما این را در موضع ضعف امضا کردیم، الان هم در موضع قدرت هستیم، شما ضعیف هستید، باید تغییر پیدا کند و هر چه هم میگفت با ایران مذاکره کند مطالبهاش این بود؛ یعنی بیایید بنشینیم پای میز مذاکره و قرارداد 75 را قبول کنید؛ مثل همین که ترامپ در مورد برجام میگوید.
اعتمادآنلاین| محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ، در گفتوگوی ویدئویی با اعتمادآنلاین درباره اهداف عراق از حمله به ایران گفت: هدف اول و اولویت عراق لغو قرارداد 1975 بوده که صدام امضا کرد و انگیزه شخصی داشت و رسماً پاره کرد و اعلام هم کرد ما این را در موضع ضعف امضا کردیم، الان هم در موضع قدرت هستیم، شما ضعیف هستید، باید تغییر پیدا کند و هر چه هم میگفت با ایران مذاکره کند مطالبهاش این بود؛ یعنی بیایید بنشینیم پای میز مذاکره و قرارداد 75 را قبول کنید؛ مثل همین که ترامپ در مورد برجام میگوید.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*یک سوال دیگری که وجود دارد این است که جنگ از یک نقطه کوچک شروع شد. چرا به سرعت کل مناطق مرزی ما در منطقه غرب را در بر گرفت؟
از کدام نقطه کوچک؟
براندازی نظام ایران جزو اهداف حمله عراق بود
*یعنی از اهواز و آبادان و...
همه مرز را، نزدیک 1200 کیلومتر عراق در شمالغرب، ضدانقلاب را فرستاده بود کومله و دموکرات و... برای عراق کار میکردند، پول و تجهیزات از عراق میگرفتند، قوای ما را مشغول کردند، در جبهه میانی که خود عراق بود، در جنوب هم که خود عراق بود. یعنی در تمام این مناطق بود. اتفاقاً میخواهم بگویم یکی از بزرگترین اشتباهات عراق در حمله به ایران همین بود که کل قوایش را در سراسر مرز توسعه داد و این نشان میدهد که عراق بیش از تجزیه خوزستان دنبالش بوده. براندازی نظام جزو اهداف عراق بوده وگرنه دلیلی نداشت در سراسر مرز به ما حمله کند که یک شوکی به کشور وارد شود که یک بحثی دارد که چون شما به آن ورود نکردید و نپرسیدید من وارد آن بحث نمیشوم.
*لطفاً به آن اشاره کنید.
آن اشاره این بحث است که اهداف عراق از حمله به ایران چه بوده است؟ یعنی ما یک دلایل جنگ داریم، یک چگونگی وقوع جنگ داریم، یک بحثی درباره اهداف و استراتژی عراق داریم و بعد اینکه چرا این استراتژی شکست خورد؟ چه عاملی باعث شکست عراق شد؟ اینها تکههای بحث است که باید بشود خود واقعه.
لغو قرارداد 1975 الجزایر، تجزیه خوزستان و سقوط نظام از اهداف صدام برای حمله به ایران بود
*حالا مختصر و کوتاه بفرمایید اهداف عراق از حمله به ایران چه بوده است؟
در مورد اهداف عراق حداقل بین 6 تا هفت [هدف] را دیدم که محققین میگویند. خودم هم به سه و نهایتاً چهار هدف بیشتر قائل نیستم که از این سه چهار تا 2 تا را اصلی میدانم. هدف اول و اولویت عراق لغو قرارداد 1975 بوده که صدام امضا کرد و انگیزه شخصی داشت و رسماً پاره کرد و اعلام هم کرد ما این را در موضع ضعف امضا کردیم، الان هم در موضع قدرت هستیم، شما ضعیف هستید، باید تغییر پیدا کند و هر چه هم میگفت با ایران مذاکره کند مطالبهاش این بود؛ یعنی بیایید بنشینیم پای میز مذاکره و قرارداد 75 را قبول کنید؛ مثل همینی که ترامپ در مورد برجام میگوید. برجام میگوید با آمریکا مذاکره کنیم چه چیزی را میگوید؟ میگوید بیایید این را لغو کنید. نمیگوید بیایید کار دیگری کنیم. آیا ما میتوانیم این کار را کنیم؟ و اگر این کار را کردیم چه اعتباری وجود دارد که یک بار قرارداد کردیم، او پایبند نبوده دوباره قرارداد کنیم پایبند باشد؟ پس نمیشود اعتماد کرد. ما با صدام نمیتوانستیم مذاکره کنیم. ولی یک اشتباهی کردیم. چون مذاکره نکردیم از نظر تاریخی همیشه این سوال بود که اگر مذاکره میکردیم، میشد و ما باید این را میکردیم، نشدنش از نظر تاریخی بماند. بنابراین لغو 75 به نظرم اولویت عراق بود.
دوم تجزیه خوزستان است. درست بعد از حمله عراق به ایران، مقامات عراقی میگویند پنج ایران کوچک بهتر از یک ایران بزرگ است. این را رسماً عراقیها گفتند. پس نشان میدهد به تجزیه فکر میکردند. مقامات فلسطینی بودند یا عرفات وقتی آمده بود با آقای هاشمی ملاقات کرده بود گفته بود من نقشه جنگی عراق را تا کجاها دیدم و همین بحثها را کرده بود؛ یعنی اهداف عراق بیش از این بود.
سوم سقوط نظام در ایران بود. منتها من در مورد سقوط نظام معتقدم که از نظر نظامی امکانپذیر نبود و عراق از نظر نظامی هیچ طرح نظامی برای ساقط کردن نظام با هدف نظامی نداشت. صدام فکر میکرد- این حرف را رها کرده بودم، شما فرمودید توضیح دهید- که یک طرحی بزرگ علیه ایران وجود دارد که در حمله به ایران او عهدهدار بخشی از آن است و بخشی دیگر [را] آمریکاییها دارند با سایر ظرفیتها و کشورهای غربی و آن براندازی نظام سیاسی است. چون بختیار فعال شده بود و بسیاری از جریانهای نظامی دیگر، پس باید بیش از حمله نظامی باشد. فکر میکرد مثلاً یک مناطقی تصرف میشود و به دست بختیار میدهند مثلاً دولت خودمختار اعلام میکند. چون همه این اسناد نیامده نمیشود گفت، ولی صدام به نظرم یک محاسبات اینطوری داشت که یک چیزی بیش از اینها وجود دارد.
فکر میکردند شوک ناشی از حمله نظامی به ایران، نظام سیاسی ایران که دچار چالشهای درونی شدید هست را دچار فروپاشی میکند. به این معنا، اسقاط نظام به این معناست، نه [اینکه] با قدرت نظامی دولت عوض کند و دولت بگذارد؛ مثل کاری که آمریکا با برداشتن صدام در عراق کرد.
هدف چهارم که من دیگر بیش از این قائل نیستم همان چیزی بود که در بحث اسرائیل گفتم. صدام به شخصیتش میخورد که به دنبال یک رهبر جهان عرب بود؛ یعنی فکر میکرد حمله به ایران و پیروزی، به او یک موقعیتی در اعراب میدهد که از یک رهبری برخوردار شود. به نظرم غیر از این چهار هدف، نمیشد گفت که 2 تا مستقیم با جنگ ارتباط داشت. سقوط نظام میتوانست نتیجه جنگ باشد. برتری صدام و رهبری جهان عرب که هدف چهارم بود میتوانست نتیجه و دستاوردهای پیروزی صدام در جنگ باشد.
**مشروح این گفتوگو را اینجا ببینیم و بخوانیم.
دیدگاه تان را بنویسید