محمد غرضی: چپ نمیتواند دولت نگه دارد و راست هم نمیتواند ملت نگه دارد / من از مردمم
یک فعال سیاسی تاکید کرد: چپیها برای راستیها گرفتاری درست میکنند و راستیها هم برای چپیها. من همان سال 92 هم عرض کردم که چپ نمیتواند دولت نگه دارد و راست هم نمیتواند ملت نگه دارد و مصادیق این اتفاق را ما طی سالهای گذشته مشاهده کردهایم.
اعتمادآنلاین| سال 92 وقتی سیدمحمد غرضی برای نامنویسی به ستاد انتخابات وزارت کشور رفت، دستکم برای نسل جدید و جوانترها چندان شناخته شده نبود. هرچند که سابقه وزارت و نمایندگی مجلس داشت ولی یکی، دو دهه بود که چندان نامی از او نزد افکار عمومی شنیده نمیشد. اما وقتی غرضی ازسوی شورای نگهبان برای انتخابات ریاستجمهوری همان سال تایید صلاحیت شد، ورق دوباره برگشت و او خیلی زود به عنوان یک چهره جنجالی پا به میدان گذاشت. او سال 96 هم در انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد اما اینبار دیگر خبری از دریافت تاییدیه شورای نگهبان نبود و حالا پس از 4 سال، دوباره میگوید که آماده رقابت برای انتخابات ریاستجمهوری است. غرضی در گفتوگویی با روزنامه اعتماد اگرچه از برنامههای آینده خود برای تشکیل دولت گفته و تاکید کرده اما در عین حال تاکید کرده که اگر ازسوی شورای نگهبان ردصلاحیت شوم، اعمال و روشهایی را که در کشور به مردم تحمل شده، نقد میکنم و نقاط ضعف را به مردم میگویم؛ اشارهای به آنکه شاید او خود میداند که بعید است حتی درصورت عبور از سد نظارت استصوابی، از سد قضاوت مردم نیز عبور کند.
آقای غرضی شما دورههای گذشته هم برای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری کرده و حتی یک نوبت، وارد دور نهایی رقابت شدید و وعدههایی دادید و برنامههایی ارایه کردید؛ امروز اما شرایط کشور یکسر متفاوت از سال 92 است؛ آیا تغییری در برنامههای خود دادهاید و برنامههای خود را بهروز کردهاید؟
درباره برنامههای آینده آمادهام تا مفصل با روزنامهها صحبت کنم و به هر نوع پرسشی، پاسخ دهم. برنامههای من براساس 3 اصل نوسازی شده است؛ یک اصل حقوق عامه است که باید بر حقوق خواص ترجیح داده شود. این اصل یک اصل فقهی و اجماعی و مبتنی بر تعالیم قرآن، احادث و شکلگیری تمدن اسلامی طول تاریخ است. ترجیح حق مردم بر حق خواص مصادیق بسیاری دارد و البته متکی بر قانون اساسی نیز هست. اصل دوم این است که باید دولت جدید رضایت مردم را براساس تثبیت قیمت ارز برآورده کند و باید با این روشهای کنونی اداره کشور مبارزه کند. به عنوان یک مصداق اینکه در یک شهر، چند نرخ ارز وجود دارد. دولت در حال حاضر یک دلار را به قیمت 4200 توزیع میکند و همان یک دلار را جایی دیگر با قیمتی دیگر و در نهایت مردم هم اجناس را براساس هیچکدام از این دو نرخ، بلکه به نرخ دلار 30 هزار تومانی خریداری میکنند؛ بنابراین تثبیت قیمت ارز برای تثبیت پول ملی اهمیت دارد تا مجلس و دیگران نتوانند دست در جیب فقرا کنند. اصل سومی که براساس آن برنامههای بنده تغییر کرده نیز این است که معتقدم روابط داخلی و روابط خارجی باید براساس تعامل شکل بگیرد. یعنی تعامل باید در صحنه عمل و به صورت علنی باشد و نه اینکه تعاملی پشت میز و پنهان از مردم شکل گیرد. این 3 اصلی است که مصادیق بسیاری دارد و شما میتوانید درباره آنها ساعتها بحث کنید.
در حال حاضر کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند و مردم هم از این وضع فعلی کلافه شدهاند اما ...
اجازه بدهید. اینجا مرتکب اشتباه نشوید. این کشور نیست که مشکل دارد، این دولت به مفهوم ادارهکننده کشور است که دچار مشکل و ورشکستگی شده. دولت ورشکسته شده و پاسخگوی هیچکس هم نیست؛ بنابراین کشور مشکلی ندارد ولی دولتها البته از مشروطه تا امروز، دایم حقوق کشور را مصادره کردهاند و در دولت جای دادند. این تفاوت اصلی بین کشور و دولت هست.
باتوجه به همین تعریفی که شما ارایه دادید، الان دولت گرفتاریهای بسیاری دارد، برخی ناظران و کنشگران ازجمله آقای محسن هاشمی اخیرا گفته بود که اینقدر گرفتاریهای کشور زیاد شده که اگر دنبال این باشد که سکان هدایت دولت را به دست گیرد، باید در صحت عقلش تردید کنیم؛ نظر شما در این باره چیست؟
باید ببینیم که عاقل کسی است که منافع شخصی و گروهی را میبیند یا کسی که مسوولیت میپذیرد و به فکر منافع جامعه است؟! کسی که میخواهد منافع مردم و جامعه را ببیند، عاقلتر است؛ چون برای اداره کشور فکر میکند. این نوع سخن گفتن نتیجه بحثهای سادهانگارانه است مبنی بر اینکه من فقط خودم را ببینم. این مشکلاتی که به وجود آمده، توسط دولتها ایجاد شده است. شما روش دولت را عوض کنید، همهچیز درست میشود ولی اگر قرار باشد که طرفدار گروه و منافع شخصی و رانتخواران باشید، خُب، این یعنی شما عقل شیطانیرا بر عقل رحمانی ترجیح دادهاید. عقل رحمانی این است که منافع عامه مردم حفظ شود و دست رانتخواران کوتاه شود. بنابراین همینجا اطمینان میدهم به محض اینکه روشهای گذشته زدوده شود، تمامی این گروههای چپ و راست از بین میروند. کما اینکه در 22 بهمن همه زدوده شدند .
بسیاری معتقدند که کشور از نظر سیاست خارجی با چالشهای جدی و مهمی روبهرو است. ازجمله مساله مذاکره با امریکا یا روابط منطقهای و به عنوان نمونه بحث مذاکره با عربستانسعودی؛ اگر رییسجمهوری باشید، چه برنامهای برای حل این چالشها دارید؟!
این دولت است که میگوید توانایی انجام این کار را ندارم؛ چراکه موانعی پیشروی قرار دادهاند. اما ملت چه میگوید؟! ملت میگوید توانایی حل مشکل را دارد. دولتها معمولا از گروههای چپ و راست تشکیل شدهاند و همه آنها هم این حرفها را زدهاند که ما مانع داریم! اما ملت میگوید که ما توانایی اسقاط حکومت پهلوی را داشتیم، توانایی تحمل و حضور در دفاع مقدس را داشتیم و امروز هم اگر کشور همچنان روی پای خود ایستاده و برقرار است، به خاطر اجماع ملی است. ولی در عین حال چپیها برای راستیها گرفتاری درست میکنند و راستیها هم برای چپیها. من همان سال 92 هم عرض کردم که چپ نمیتواند دولت نگه دارد و راست هم نمیتواند ملت نگه دارد و مصادیق این اتفاق را ما طی سالهای گذشته مشاهده کردهایم. اما ملت طی دورههای مختلف از زمان مشروطه گرفته تاکنون همواره ثابت کرده که مقابل ظلم و زور میایستد؛ چه زمانی که انگلیسها و روسها ایران را اشغال کردند و چه زمانی که خواستند نفت ملت ایران را چپاول کردند، در همه این دورهها مردم به اجماع ملی رسیدند و حق خود را گرفتند.
به سوالم درباره مذاکره با امریکا و مسائل سیاست خارجی پاسخ ندادید، بهطور مشخص آیا برنامهای درباره برجام و مذاکره با امریکا دارید؟
ایران یک قدرت مهم غرب آسیاست و امریکا هم در منطقه دارای امکانات نظامی است. آنچه اتفاق میافتد این است که باید یک امتیاز داده شود و در مقابل یک امتیاز هم گرفته شود. یعنی نه اینکه آقای اوباما 10 امتیاز بگیرد و هیچ امتیازی هم ندهد. کما اینکه از برجام خارج شدند. وقتی شما از قدرت برخوردارید و با اتکای به آن قدرت، با دیگر کشورها مواجه میشوید، میتوانید تعامل مثبتی داشته باشید اما وقتی از قدرتی برخوردار نیستید، ورشکسته میشوید. قدرت متعلق به ملت است، متعلق به احزاب و اشخاص نیست. مثلا فرض کنید موفق شدید که تورم را متوقف کنید، درنتیجه رضایت مردم را در مقطعی به دست میآورید. اگر دولت توانایی این را داشت که رضایت مردم را به دست آورد، آن وقت در صحنه تعامل موفق میشود که حرف خود را بزند. وقتی که کارشناسان تایید کردند در یک تعامل، حقوق ملی حفظ شده، آن وقت مشکلی پیدا نمیشود. ما طول تاریخ 200 سال گذشته، هرجا که دولتی داشتیم که از عقبه اجتماعی برخوردار بود و مردم راضی بودند، دیدیم که دولت موفق شده و هرجا که دولتها عقبه اجتماعی نداشتند و پشت درهای بسته معامله کردند، آنجا شکست خورده است؛ بنابراین حرفم این است که نباید سیاست خارجی را از سیاست داخلی جدا کرد.
به نظر شما شرایط روابط و مذاکره با امریکا در دولت جدید این کشور نسبت به گذشته تغییر میکند و شرایط بهتر میشود؟
امریکاییها کمکم از جنگ جهانی دوم متوجه ایران به عنوان یکی از نقاط مهم منطقه شدند. از آن هنگام تا امروز بعضی اوقات با شراکت انگلیس و بعضی وقتها هم به تنهایی حقوق ملت را نابود کردند. مثل کودتای 28 مرداد و پس از آنهم که کمکم به درون ایران نفوذ و سعی کردند که دولتهای طرفدار امریکا را در ایران به قدرت برسانند. اما بهطور کلی باید بگویم که دولتهای امریکا مبتنی بر 2 اساس فعالیت میکنند؛ یا نرمافزار را به کار میگیرند و حقوق ملی را پایمال میکنند یا به سختافزار متوسل میشوند. نمونه نرمافزاری آن آقای اوباما بود و نمونه سختافزاری آن هم آقای ترامپ. هر دو برای اینکه حقوق ملی ایران را در اختیار خود بگیرند، تلاش کردند. ما نیز درمقابل باید رضایت عامه مردم را به دست بیاوریم و با هر نوع تعامل یکطرفه و ضایع کردن حقوق مردم مبارزه کنیم. نه مردم ایران از منافع خود میگذرد و نه امریکا از منافعش کوتاه میآید و برای ما دلسوزی میکند؛ برای مقابله با آنها هم باید منافع مردم را درنظر گرفت.
بگذارید کمی به موضوعات اجتماعی و فرهنگی هم ورود کنیم. طی سالهای گذشته شبکههای اجتماعی که با استقبال مردم روبرو شدند، برخلاف خواست مردم فیلتر شدند؛ چنانچه شما رییسجمهوری شوید باتوجه به اینکه سابقه وزارت مخابرات را در سالهای دور دارید، چه برنامهای برای معضل فیلترینگ دارید؟! آیا بهسمت رفع فیلتر میروید یا سیاست فیلترینگ را ادامه میدهید؟
بنده افتخار دارم که بر دو بال تمدن سوار شدم. یکی انرژی و یکی مخابرات. وقتی وزیر مخابرات شدم، یک میلیون تلفن با سیم در کشور بود ولی در مسیر توسعه مخابرات حرکت کردم و به اینجا رسیدیم که امروز کشور 80 میلیونی، 180 تا 200 میلیون سیمکارت دارد. من هم در این راه به عنوان یک سرباز خدمت کردم. شکر خدا هماکنون کشور از نظر سختافزار یعنی همان موبایل آزاد است اما شما راجع به نرمافزار آن میپرسید. من دوباره همان مساله تعامل را مطرح میکنم و میگویم که اگر منافع ملی ایجاد کرد، حتما سرعت بسیار بالایی نرمافزار به کار گرفته شود، ولی اینکه سرعت اینترنت کم شود، دیوار کشیدن مقابل آفتاب است.
برسیم به پرسش اصلی؛ به نظر خودتان در این دوره تایید صلاحیت میشوید؟!
ما از دهه 20 و 30 که وارد میدان مبارزه با ظلم و گرفتاریهای اجتماعی شدیم، کسی ما را منع نکرده و امروز هم شورای نگهبان محترم است و کار خود را انجام میدهد و ما هم کار خود را انجام میدهیم. ما از اشخاص و گروهها برای فعالیت اجازه نمیگیریم. من با شما و سایر رسانهها مصاحبه میکنم و نسبت به شیوه اداره کشور انتقاد میکنم. از کسی اجازه نمیگیرم، کار خود را انجام میدهم و دیگران هم کار خود را انجام دهند؛ بالاخره افکار عمومی وجود دارد که درباره اعمال و رفتار ما قضاوت میکنند.
احیانا اگر همچون دوره قبل، رد صلاحیت شوید، واکنشتان چه خواهد بود؟
همین کاری را که الان انجام میدهم، تکرار میکنم. دایم اعمال و روشهایی را که در کشور به مردم تحمل شده، نقد میکنم و نقاط ضعف را به اطلاع مردم میرسانم. ما این کار را پیش از انقلاب انجام دادهایم. در آن زمان به محض اینکه ستاد جامعه لرزید، انقلاب شد. ستاد جامعه همان صاحبان امتیاز هستند. یعنی یک عده رانتخوار سیاسی، یک عده رانتخوار اقتصادی که اینها پشت دولتها ایستادهاند. ازجمله نگاه کنید به حرف آقای محسن هاشمی که گفتهاند آدم عاقل وارد عرصه نمیشود. شخص ایشان متعلق به همین دولت است. خودش متعلق به اصلاحطلبان است. چه کسی به اینها کمک کرد که 22 میلیون رای بیاورند؟! و نتیجه آن چه شد؟! اینکه کشور خراب و به این وضع افتاده است. فکر میکنم که تمام ملت با این حرفهایی که بنده درباره مشکلات و نقاط ضعف اداره کشور گفتم، موافقند. اگر مردم بتوانند به اجماع برسند، مشکلات حل میشود؛ هر چند گروههای امتیازطلب مانع آنها میشوند ولی به هر حال به سرانجام نمیرسند و مردم موفق میشوند. کما اینکه 5 دولت گذشته به سرانجام نرسیدهاند. هر چند در انتخاباتها پیروز شدهاند ولی در بین مردم بدنام شدند و اعتبار اجتماعی خود را از دست دادهاند. شما فکر میکنید که دولت قبل یا دولت امروز یا دهه 70، امروز چقدر اعتبار دارند؟! ما برای اقتدار سیاسی و حکومتی مبارزه نمیکنیم. امیدوارم که مصمم باشم و برای اقتدار اجتماعی فعالیت کنم. امیدوارم که روشهایی ارایه کنم تا مردم در تلههای رانتخواران گرفتار نشوند. شما میدانید که من نه روزنامه و نه گروهی دارم و نه از حمایت مالی برخوردارم. بیش از 70 سال از عمرم صرف پیگیری خواسته مردم شده و سعی کردم که با تحولات اجتماعی همراه باشم و وظایفم را انجام دهم؛ چون من جزو مردم هستم.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید