جلال میرزایی، رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید در مجلس دهم در یادداشتی نوشت:
تکرار سناریوی شکست خورده اصولگرایان مخالف دولت / آیا قرار است ماجرایی مانند حمله به سفارت عربستان تکرار شود؟
یک نماینده مجلس دهم نوشت: مطالبهشان، بستن راه تامل و برنامهریزی روی نهادهای تصمیمگیر جمهوری اسلامی است، چراکه تلاش میکنند به صورت شتابزده، اقدامی را انجام داده و به قول خود انتقام بگیرند. آخرین نمونه تاریخی و مشهور آن، به ماجرای اعدام شیخنمر در عربستان برمیگردد. آنچه پس از ترور دکتر فخریزاده شاهدش هستیم، تکرار همان سناریو توسط همان افراد است. از اینرو معتقدم که نهادهای امنیتی و تصمیمگیر در مرحله اول باید با نهایت هوشمندی با مساله ترور صورت گرفته برخورد کنند و همه جوانب موضوع را درنظر بگیرند و در مرحله دوم، به جای تن دادن به مطالبات این قبیل جریانها، با صبر و حوصله زمینه را برای انتقام فراهم آورند.
اعتمادآنلاین| جلال میرزایی، رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید در مجلس دهم در یادداشتی نوشت: تنها چند ساعت از ترور دکتر فخریزاده و شهادت او گذشته بود که واکنشها به این مساله آغاز شد. مخالفان دولت فرصت را غنیمت شمردند و با استفاده از این مساله حملات جدیدی را علیه حسن روحانی و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی آغاز کردند و همزمان اتهاماتی را به فرآیند مذکرات و توافقات صورت گرفته میان جمهوری اسلامی و 6 قدرت جهانی وارد کردند. این حملات فردای پس از ترور نیز ادامه پیدا کرد و بر این اساس شاهد بودیم که مخالفان دولت و اصولگرایان به روشهای گوناگون همچون گذشته دولت و اصلاحطلبان را به مماشات با ایالاتمتحده امریکا و رژیم صهیونیستی متهم کردند و از کلیدواژههایی چون «نمایش ضعف» به دشمن بهره بردند.
این افراد مطالبه خود را برخورد قاطع با دشمن اعلام کردند ولی سوال آن است که برخورد قاطع از دید این چهرهها چیست؟
واقعیت آن است که این افراد باز هم به نکات ظریف موجود در پرونده ترور دکتر فخریزاده توجه نکردند و صرفا خواستار ارایه پاسخ به دشمن شدند. آنان شعار را جایگزین تامل کردند و حتی دقیقا هم نمیدانند ایران باید چه نوع پاسخی در قبال این اقدام را مدنظر خود قرار دهد.
این اقدام آنان از دید من اگر گل به خودی نباشد، پاسخ گل برای تخریب دولت است. این جریان سیاسی همه هم و غم خود را به تخریب دولت اختصاص داده و توجهی به شرایط امروز منطقه خاورمیانه و البته جمهوری اسلامی ندارد و در کمال تعجب، توجه نمیکند که ترور صورت گرفته، محصول اقدامی برنامهریزی شده و به شدت دقیق بود و پاسخی متناسب با خود را میطلبد.
اعتقاد من بر آن است که پاسخ چنین اقدامی نیازمند برنامهریزی به شدت دقیق و زمان و مکانی صحیح است. اما متاسفانه این جریانات به جای آنکه زمینه را برای تامل بیشتر فراهم کنند، به التهابات موجود اضافه و بعضا اتهاماتی را نیز به دستگاههای امنیتی وارد میکنند. نوع کنش و واکنشهای صورت گرفته از سوی این جریان سیاسی بهگونهای است که گویی متوجه اظهارات و اقدامات خود نیستند. آنان پیشنهاداتی را برای پاسخ ایران درقبال دکتر فخریزاده مطرح میکنند که خود محل سوال است.
گاهی از لزوم بمباران بندی چون حیفا سخن به میان میآورند و روز دیگر خواستار محو و نابودی کامل رژیم صهیونیستی میشوند. اگر قرار بر تحلیل رفتارهای آنان باشد، میتوان گفت که مطالبهشان، بستن راه تامل و برنامهریزی روی نهادهای تصمیمگیر جمهوری اسلامی است، چراکه تلاش میکنند به صورت شتابزده، اقدامی را انجام داده و به قول خود انتقام بگیرند.
جالب آنکه این رفتارها برای نخستینبار نیست که از سوی این طیف سیاسی صورت میگیرد. آخرین نمونه تاریخی و مشهور آن، به ماجرای اعدام شیخ نمر در عربستانسعودی برمیگردد.
آن زمان عربستان به شدت از سوی افکار عمومی در سراسر جهان تحت فشار بود و اصطلاحا به انزوا کشیده شده بود اما ناگهان گروهی در ایران با اقدامی خودسرانه و حمله به سفارت عربستان، ورق را به سود این کشور برگرداند.
عربستان به سرعت از ظالم به مظلوم تغییر چهره داد و تلخ آنکه اقدام آنان نه تنها هیچ سودی برای ایران در پی نداشت، بلکه هزینههای گزافی را نیز به کشور تحمیل کرد.
آنچه پس از ترور دکتر فخریزاده شاهدش هستیم، تکرار همان سناریو توسط همان افراد است. از اینرو معتقدم که نهادهای امنیتی و تصمیمگیر در مرحله اول باید با نهایت هوشمندی با مساله ترور صورت گرفته برخورد کنند و همه جوانب موضوع را درنظر بگیرند و در مرحله دوم، به جای تن دادن به مطالبات این قبیل جریانها، با صبر و حوصله زمینه را برای انتقام فراهم آورند.
شیوه انتقام جمهوری اسلامی ایران باید به گونهای باشد که منافع ملی ایران و ایرانیان را تضمین و تامین کند نه اینکه همچون ماجرای سفارت عربستان، تنها و تنها هزینههای اضافی را به مردم ایران تحمیل کند از اینرو به نظر میرسد تامل و تفکر در همه جوانب، تنها راه چاره است.
در این میان نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با طرحی تحت عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، در حقیقت به دنبال خروج از برجام و پروتکل الحاقی هستند، از اینرو به صراحت میتوان گفت که اقدام آنان از جمله اقداماتی است که نتیجه آن فقط و فقط تحمیل هزینه بیشتر به مردم ایران است، آنهم در شرایطی که در یکی، دو هفته گذشته و باتوجه به ورود همه نهادهای نظام جمهوری اسلامی، شاهد کاهش نسبی قیمتها و بازگشت ثبات به بازار و فروکش کردن التهابات بودیم، اما نمایندگان با طرح خود دوباره نوساناتی را در بازار سکه و طلا و ارز ایجاد کردند که میتواند آثاری منفی بر معیشت ایرانیان از خود به جای بگذارد.
نمایندگان باید شرایط امروز ایران را درک کنند و اجازه دهند نهادها و دستگاههای تصمیمگیر با استفاده از فرصت و زمان کافی، موضوع انتقام دکتر فخریزاده را پیگیری کنند.
هیچ فرد، گروه، حزب و جریانی در سراسر ایران با انتقام مخالف نیست ولی نباید به این بهانه موجبات تضییع حقوق ایرانیان را فراهم آورد حال آنکه توقف اجرای پروتکل الحاقی و طرحهایی از این دست مصداق بارز گل به خودی است.
امروز شرایط ایران، منطقه و جهان بهگونهای است که برای هر اقدامی باید برنامهریزیهای بسیار دقیقی صورت گرفته و سود و زیان عمل مشخص شود.
متاسفانه برخی مخالفان دولت نه تنها علاقهای به این مساله از خود نشان نمیدهند، بلکه بهطور مداوم تلاش میکنند شعار را جایگزین واقعگرایی کرده و عملا مشغول فضاسازی علیه دولت دوازدهم هستند.
آنان این روزها آنقدر درگیر شعارها شدهاند که برخی حامیانشان گمان میکنند شعارها واقعیت است حال آنکه چنین نیست.
تاریخ به خوبی اثبات کرده که نتیجه تن دادن به خواستهها و شعارهای این جریانات، چیزی نیست جز تحمیل هزینه بیشتر به ایرانیان از اینرو باید امیدوار بود که این بار نهادها و دستگاههای تصمیمگیر با واقعگرایی در نظرگیری تمام جوانب، وارد عرصه شوند و اصطلاحا بیگدار به آب نزنند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید