فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاحطلب:
مسئولان حاکمیتی باید باور کنند که نیازمند تغییر رویکرد هستند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: مهمترین کاردست مسئولان حاکمیتی است و باید این نهادها باور کنند که نیازمند تغییر رویکرد هستند. از نظر تاکتیکی آمدن جو بایدن فضای جدیدی را ترسیم کرده است که نیازمند تشکیل یک دولت با گرایشهای اصلاحطلبانه و میاندارانه است. البته نه تندروهای داخلی خواهان این امر هستند و نه تندروهای خارجی.
اعتمادآنلاین| وضعیت کنونی جامعه ناشی از متغیرهای مختلفی است که هر یک تاثیرات خاص خود را بر جامعه ایرانی گذاشته است. لذا با در نظر گرفتن یک متغیر یا مولفه نمیتوان به تحلیل و بررسی شرایط جامعه و عوامل موثر بر آن پرداخت و نقش و سهم هر نهاد یا شخص را تعیین کرد. آنچه مسلم است دو مولفه کلان داخلی و بینالمللی امروز جامعه را تحتالشعاع خود قرار داده و اگر هم نارضایتی وجود دارد از هر دو این مولفههای کلان نشات میگیرد. در عرصه داخلی برخی ناکارآمدیها درحوزههای مختلف از جمله حوزه اقتصادی و مدیریتی و در عرصه بینالمللی تحریمهای ظالمانه آمریکا و مهمتر از آن ویروس منحوس کرونا سبب ساز شده تا مردم امروز از وضع موجود ابراز نارضایتی کنند. موید این وضعیت را نیز میتوان در کاهش چشمگیر مشارکت در انتخابات 1400 دانست. از این رو بسیاری معتقدند که با توجه به انتخابات پیش رو برای مشارکت حداکثری باید شاهد یکسری از تغییرات در حوزه اقتصاد و معیشت مردم باشیم تا میزانی از رضایت مردم حداقل در حوزه معیشت برآورده شود. سپس به مطالبات اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و... پرداخته شود. شاید اینگونه بتوان اعتماد تقلیل یافته جامعه را بازگرداند و بازهم شاهد حضور گسترده مردم در انتخابات 1400 بود. برای بررسی شرایط فعلی جامعه و راهکارهای بازیابی اعتماد عمومی، علل عدم تحقق وعده دولتها و مجالس مختلف و شرایط حضور گسترده مردم در انتخابات با فیاض زاهد فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
شرایط فعلی جامعه را چطور ارزیابی میکنید، چه اقدامی باید برای بازیابی اعتماد و حل مشکلات جامعه صورت گیرد؟
مسائل و مشکلات جامعه یک یا دو اقدام نیست که با رفع آنها بتوانیم در کلیت مشکلی که بر مجموعه کشور را هدف قرار داده غلبه کنیم. آنچه که امروز شاهد هستیم در نتیجه حکمرانی در کشور، مجموعه سیاستگذاریها و جهت گیریها و استراتژیهای اتخاذ شده است. کندورسه جامعه شناس فرانسوی معتقد بود که جامعه نمود اندام و یک مکانیزم ارگانیکی است که زنده، دارای حیات، اثر گذاری و اثر پذیری است. هر اندامواره ارگانیکی مثل ساختار مکانیکی نیازمند بازسازی و اصلاح و تغییرات اساسی است. شما نمیتوانید با توجه به فهم قدیم پاسخ جدیدی بدهید و نمیتوانید برای دغدغههای گذشته نسخههای قدیمی ارائه کنید. من یک روز در چین با یکی از اعضای حزب کمونیست که صحبت میکردم به او گفتم باور من این است که پاشنه آشیل دولت چین مسائل قومی و مطالبات سیاسی و آزادیهای فردی و اجتماعی است. به او گفتم حتی بعد از آنکه من به این موضوع اشاره کردم تصادفا در یکی از نوشتههای برژینسکی دیدم که او هم نظر خود را بر این گذاشته که دولت چین در آیندهای نه چندان دور با زنجیرهای از مشکلات مختلف اجتماعی و سیاسی روبهرو خواهد شد که این حجم متمرکز توان اقتصادی چین را به چالش میکشد. شما برای این چه فکری کردید؟ او پاسخ داد که ما اپوزیسیون، اختلافات و جهت گیریهای متضاد درونی را در دل حزب کمونیست بردیم و در حزب کمونیست چنین دوایت سازیهایی را انجام دادیم که مردم یا به این بخش از حزب کمونیست توجه کنند یا به آن بخش. وقتی که شخص مقابل نظراتش را توضیح داد من پاسخ دادم که اگر این تعارضات به معنی پاسخ دادن به آن پرسشهای اساسی و بنیادین باشد شما میتوانید پیش بروید و در مجموع بر اساس فهم کمونیست بر ماتریالیزم دیالکتیکی که ببینیم آنجا به افزایش تعارضها، تضادها و بحران منجر خواهد شد. همانطور که مارکس پیش بینی کرد حل هر دوران در دل خودش بحران بزرگتری را به همراه میآورد. مدل چین که به صورت شکلی هر 10 سال به 10 سال اعضای حزب کمونیست در ردههای بالا جای خود را به عناصر جدیدی میدهند و شما دیگر هیچ نشانهای از مسئولان قدیمی پیدا نمیکنید. آیا امروز خبری از هو جین تائو دارید و میدانید چه میکند و کجاست؟ آیا میدانید مسئولان قبلی چین اکنون به چه کاری مشغولند؟ پاسخ خیر است. آنها تلاش میکنند چهرههای سیاسی کشور را نوین کنند و در واقع هر دوره پوست اندازی کنند تا مردم احساس کنند که مفهوم قدرت جابهجا می شود و چهرههای جدید میآیند. این در واقع تعامل و همراهی بیشتری را رقم میزند. ما در واقع برای این موضوع باید فکری کنیم. مساله بعدی این است که مشکل بزرگ ما مدیریتی است. این موضوع از چند جهت قابل فهم است، نخست اینکه استراتژیهای اتخاذ شده و روشهای دستیابی به این استراتژیها دقیق نبوده است. مدیران و انسانهایی که باید آن استراتژی را پیش ببرند در حد مطلوب حضور ندارند. نظام ارزیابی مستقل برای پایش آنچه که در یک استراتژی مدیریتی یا سیاسی صورت میگیرد نیازمند بازنگری است.
تحلیل شما از عملکرد سیاست خارجی دولت در ماههای اخیر به خصوص نسبت به برخورد سایر دولتها چگونه است؟
به نظر من فهم ما از تفسیر شرایط در حوزههای داخلی و خارجی به نظر ایدئولوژیک است. اما من معتقدم یک پوسته ظاهری دیگر برای پنهان کردن نارسایی هم داریم. به همین جهت توضیح میدهیم که چرا اینقدر هزینه و اعتبار سیاسی و فرهنگی را در ارتباط با دیگران داریم. ما به دلیل باورهای خودمان نسبت به دیگران حساسیم. مخاطب ما این را میفهمد. من روزی در خیابان آکادمیا در فلورانس نشسته بودم و دیدم نقاشی تصویری میکشد و با یک نفر به زبانی حرف میزند که آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی، انگلیسی و فرانسه نبود. بعد از اینکه دوستش رفت از آن نقاش پرسیدم که این چه زبانی بود که صحبت میکردید گفتن زبان کوزوویی بود. به من گفت کوزوو را میشناسی گفتم بله در بالکان و یوگسلاوی سابق؛ به من گفت تو کجایی هستی اروپایی هستی گفتم نه من ایرانی هستم. در جا سوال کرد چرا شما از ما در سازمان ملل حمایت نکردید؟ در یک لحظه به نظرم رسید که پاسخم روسیه است. این تا حدودی دچار تعارض است. نمونهاش در ماجرای ارمنستان و آذربایجان است. ما در چند روز اول سیاستمان غیرمنسجم بود و بعد که بزرگان ورود کردند به بحث سیاست محوری ما کمک شد.
برخی معتقدند که با وجود عملکردهایی از نهادهای انتخابی طی سالهای متمادی دیدهایم اما به رغم این فعالیتها نتیجه چندان موثر و چشمگیری حاصل نشده است؛ اگر با این گفته موافقید فکر میکنید که چرا این رویه به این شکل است و راهکار اصلاح آن چیست؟
نظام ارزشیابی، انتخاباتی، سیاستگذاری و بهره وری از فرزندان این کشور به نظر من کامل نیست و در برخی جاها معیوب است. بزرگترین سیستم ارزیابی و ارزشیابی ما در عالیترین سطح درباره مجلس شورای اسلامی اعمال میشود. آیا در این چهل سال هرچه از عمر مجلس گذشته عصاره فضایل ملت بیشتر توانستند به مجلس راه پیدا کنند؟ مجلس متخصص و کارآمدتری شکل دادیم؟ تمام سیاستهای اتخاذی درست انتخاب شده است؟ مجلسی که از ساعت 5 صبح تا 12 شب کار میکند و همه نمایندهها درگیر کمیسیونها هستند و هر روز در قانونگذاری میکنند. چرا این کار معیوب است. در جاهای دیگر دنیا مگر نمایندگان مجلس این همه وقت میگذرانند. کجای کار اشکال دارد که نماینده دوره جدید قوانین قبلیها را ملغی میکند و قوانین جدیدی میگذارد و مجلس بعدی همینطور. آقایان تا کی میخواهند چرخ را اختراع کنند؟ نکته بعدی این است که نظام اداره کشورمان به طور کامل علمی نیست و بیشتر هیأتی است. در حالی که شرایط جدید نیازمند باز بینی است. خود ما بچه مذهبیها میگفتیم اگر علامه طباطبایی 100 سال دیگر به دنیا میآمد تفسیر المیزان جور دیگری نوشته میشد. امروز هرمنوتیک، بازفهمی در مفهوم زمان، تاثیر هایتک بر زندگی انسان، هوش مصنوعی و هزار قبیله جدید در فهم و استنباطهای بشر روی کار میآید پس فقط کتب و روش قدیم کفایت نمیکند. به یاد داریم که آیتا...دکتر شهید بهشتی در تلویزیون به کیانوری گفت که هفتهای یک ساعت به شما وقت میدهیم که کمونیسم را تبلیغ کنید و شما در شوروی ماهی یک ساعت به ما وقت دهید. شهید بهشتی چه چیزی داشت که با آن اعتماد به نفس این حرف را میزد؟ چه چشماندازی در آینده متصور بود؟ امروز کدام کتابی را در حوزه تولید میکنید که بدون حمایتها تیراژی بالاتر از 500 نسخه داشته باشد؟ نظرمن از نگاه معرفتی است نه سیاسی. چرا نمیتوانند آثار بیشتری تولید کنند که انسان امروز به آن فکر کند؟ در دانشگاهها و حوزهها چقدر پذیرش حرف متنقد نفوذ و تاثیر گذار است؟ در دانشگاههای ما کدام آدم متفکری میتواند در حوزه اندیشه و تفکر که منجر به پایش و پویایی و انسجام بیشتر ذهنی میشود مطلبی ارائه کند؟ من به عنوان یک استاد دانشگاه به شما میگویم اگر خودم را به عنوان یک ماشین 7 سیلندر فرض کنم با نیم سیلندر کار میکنم، چرا که دوبار از دانشگاه بیرون شدهام و نمیخواهم دیگر اتفاقی بیفتد. اگر فضا داده میشد در نتیجه گفت و گو و چالشها چقدر در حوزه علوم انسانی، مدیریت و دانشهای مختلف اندیشههای مختلف بهوجود میآمد. مجموعه اینها بازتابش در حوزه سیاست و بهداشت این میشود که مشاهده میکنید.
تاثیر این نوع نگرش و تفکر را در حوزه ورزش نیز دیدیم که با برخی سوءمدیریتها موجبات ضررهای مالی هنگفتی فراهم آمده است؛ تحلیل شما در این حوزه چگونه است؟
معتقدم با کنار گذاشتن عادل فردوسیپور مشخص شد که برخی حتی در مورد فوتبال هم نگرانند. شما همین فوتبال ساده را ببینید. 40 سال است که نمیتوانند تکلیف استقلال و پرسپولیس را روشن کنند. مگر میشود تشکیلات فوتبالی در این کشور که یک باشگاه آن 2 بار قهرمان باشگاههای آسیا شده و تیم ملی آن 3 بار قهرمان جام ملتهای آسیا شده و 4 بار به جام جهانی رفته نداند که باید چگونه با مربی خارجی قرارداد ببندد؟ در این 5 سال چند صد میلیون دلار به مربیان و بازیکنان مختلف دادیم. این نشان میدهد که در برخی بخشهای دیگر هم همین هستیم منتها چون حساسیت رسانهای در آنجا نیست خیلی علنی نمیشود و ما از آن بی خبر هستیم. اما مطمئن باشید در محیط زیست، آب ، راه و بهداشت هم اینگونه است.
عملکردهای سینوسی دولتها و مجالس مختلف که همیشه وعده حل مشکلات و مطالبات مردم را دادهاند اما خیلی در تحقق آن موفق نبودهاند و باعث شده تا مردم نیز نگاه سابق را به بحث انتخابات نداشته باشند؛ اساسا چه اقداماتی باید صورت گیرد تا این نقصان برطرف شود؟
مردم که همیشه اینطور نبودند. آیا وقتی رئیس دولت اصلاحات روی کار آمد مردم اینگونه واکنش نشان دادند؟ آیا در دوره دوم رئیس دولت اصلاحات رای بیشتری نیاورد. از همین حسن روحانی که آن حرفهای عجیب و غریب را در انتخابات سال 96 زد استقبال نشد؟ یا در انتخابات مجلس دهم لیست 30 نفره تهران و انتخابات 96 لیست شورای شهر دوستان ما کامل رای نیاوردند؟ ما با اعتماد مردم چه کردیم؟ ما اشتباه کردیم وقتی از پس یک حرفی برنمیآییم اصلا چرا آن را مطرح کردیم. مردم احساس کردند که ما فریبشان دادیم و اتفاق بدتری افتاد نیروها و فعالان مجازی وابسته به عربستان و رژیم صهیونیستی و همه آنهایی که با ثبات و ماندگاری کشور مشکل دارند شعاری را طراحی کردند و 30 تا 40 دانشجو آن شعار را آگاهانه یا ناآگاهانه دادند و اینکه اصلاحطلب ، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا. بعد هم شخصی مثل احمدی نژاد ایستاده و فکر میکند که اگر اصلاحطلب و اصولگرا تمام شده، دولت بهار میتواند روی کار بیاید. یعنی حتی نمیداند که روان و وجدان تاریخی این ملت او و دولتش را مسئول مسائل مهمی میدانند. هنوز هزار مساله در ذهن جامعه حل نشده و متاسفانه بعد هم تلاش نشد که با روشهای مناسب ایرادات و حفرههای ذهنی حل شود. امروز دشمنان این مفهوم را دنبال میکنند که اصلاحناپذیر هستیم. ما باید به مسئولان کمک کنیم که تصمیم درستی بگیرد. متاسفانه چون همه از هم عصبانی هستیم کمک نمیکنیم که حتی مخالفین ما تصمیمات درستی بگیرند. ما اگر این کار را نکنیم متوجه خسارتهای بسیاری خواهیم شد. خاورمیانه آبستن حوادث پیچیدهای است. به نظر میرسد نیازمند اصلاح در شیوههای حکمرانی و اجرایی هستیم.
طی سالهای گذشته انتخاباتهای پر شکوهی مثل خرداد76 اسفند 94 یا اردیبهشت 96 داشتیم که مردم مشارکت بالایی از خود نشان دادند؛ از دید شما، اصلاحطلبان، دولت و سایر نهادها باید روندها را به چه سمت و سویی ببرند که در انتخابات 1400 نیز شاهد حضور گسترده مردم باشیم؟
مهمترین کاردست مسئولان حاکمیتی است و باید این نهادها باور کنند که نیازمند تغییر رویکرد هستند. از نظر تاکتیکی آمدن جو بایدن فضای جدیدی را ترسیم کرده است که نیازمند تشکیل یک دولت با گرایشهای اصلاحطلبانه و میاندارانه است. البته نه تندروهای داخلی خواهان این امر هستند و نه تندروهای خارجی. رژیم صهیونیستی که باید از مسئولان مربوطه پرسید چطور میتواند دانشمندان هستهای ما را در داخل ترور کند چگونه میتواند بفهمد که شهید فخری زاده کجا رفته و میآید؟ آیا به شمال رفته یا برمیگردد. چگونه میتوانند یک وانت نیسان در مسیرش منفجر کرده و اقتدار و غیرت ملی را خدشه دار کنند. وقتی 11 سپتامبر آمریکاییها یک وزارتخانهها به نامN.S.A تشکیل دادند و همه نهادهای اطلاعاتی را در یکجا ترمینت کردند و یک جا مسئول همه نهادهای امنیتی شد تا مبادا از خلأ اطلاعاتی سوء استفاده شود. لذا باید نهادی درست شود که همه نهادهای امنیتی زیر نظر هر کجا اما دریک جای واحد گرد هم آیند. این ترور هم در راستای به هم زدن ریل جدید و خباثث رژیم صهیونیستی است. اگر مسئولان این موضوع را عمیقتر درک کنند همچنان میشود در افکار عمومی با مردم به صداقت صحبت کرد و اعتماد آنها را جلب نمود.
منبع: آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید