تحلیلها از حضور قالیباف در انتخابات 1400 چیست؟ / ایمانی: فضای عموم به نفع قالیباف باشد، برای شرکت در انتخابات منتظر اصولگرایان نمیماند
یک تحلیلگر مسائل سیاسی درباره کاندیاتوری قالیباف گفت: ایشان کاندیدا شدن خود را منتفی نکرده، اما اینکه بخواهد حتما کاندیدا شود، بحث دیگری است. گاه کسی مطلقا نفی میکند و میگوید که من کاندیدا نخواهم شد اما این هم ممکن است که فرد دیگری رد نکند و منتظر بماند که صحنه چطور خواهد شد. اگر فضای عمومی بر رای آوردن او باشد، چندان منتظر جناحش نمیماند.
اعتمادآنلاین| محمدباقر قالیباف از گزینههای جدی اصولگرایان برای انتخابات 1400 است. او تاکنون اظهارنظر رسمی در این باره نکرده اما برخی میگویند قالیباف همچنان اصرار دارد که مدیر اجرایی و مرد میدان عمل است و در «پاستور» میتواند بیش از «بهارستان» موثر باشد. همزمان اما هستند بسیاری از اصولگرایان بیرون و درون پارلمان که تاکید دارند قالیباف در حال حاضر رییس مجلس است و تلاشهایش برای رسیدن به «پاستور» هم به خودش ضرر میزند، هم البته به مجلس شورای اسلامی! قالیباف اما ظاهرا بیتوجه به دیدگاه این گروه به نسبت پرشماری از اصولگرایان که حتی در مواردی رسما اعلام کردهاند مخالف کاندیداتوری رییس مجلس یازدهم در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهمند، به راه خود میرود و حتی فعالیتهایش در مقام ریاست مجلس، این گمانهزنی را قوی نگه میدارد که او در تدارک کاندیداتوری انتخابات 1400 است؛ خلاف شیوهنامه لازمالاجرای ستاد کرونا، دست از سفرهای استانی و فعالیت سازمانیافته تبلیغاتیاش در مجلس نمیکشد و شبیه به آنچه از هر کاندیدای احتمالی اصولگرا میبینیم و حتی صریحتر و شدیدتر از اغلب آنان، از کوتاهیهای دولت فعلی و رییسجمهوری مستقر میگوید. در این اوضاع و برای تحلیل حال و اوضاع اصولگرایان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 1400 با ناصر ایمانی، روزنامهنگار اصولگرا به گفتوگو نشستیم و جالب آنکه او اگرچه تمایلی به صحبت از سعید محمد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و البته یکی دیگر از نامزدهای احتمالی اصولگرایان ندارد، تاکید دارد که اگر قالیباف احساس کند، میتواند رای مردم را به دست بیاورد، به نظر جناح اصولگرا توجهی نمیکند و در انتخابات 1400 کاندیدا میشود.
آقای ایمانی! به نظر میرسد اصولگرایان از هماکنون در معرفی نامزد دچار اختلاف درونی شدهاند؛ به نظر شما چقدر این احتمال وجود دارد که این جریان سیاسی بتواند از این اختلافات بکاهد و برای انتخابات ریاستجمهوری به یک نامزد نهایی برسد؟
ممکن است که اصولگرایان به یک نامزد واحد یا دو گزینه برسند و حتی ممکن است که اساسا از هیچ نامزدی اعلام حمایت نکنند و چند نفر که سبقه اصولگرایی دارند، خودشان پیشگام شده و کاندیدا شوند. ضمن اینکه این نکته را باید در نظر داشت که نباید از حالا بگوییم که اصولگرایان حتما در انتخابات 1400 پیروز میشوند؛ وضع و اوضاع مبهم است! این شرایط نهتنها در جبهه اصولگرایان، بلکه در جبهه اصلاحطلبان هم همینطور است و حتی در جبهه اصلاحطلبان اوضاع بهتر از جریان اصولگرا نیست و بلکه نامساعدتر است. اما به هر حال باید این را هم بگوییم که اختلافنظرهایی میان اصولگرایان وجود دارد و این موضوع قابل کتمان نیست و ضرورتی هم به کتمان وجود ندارد. شاید اگر ببینند اختلافنظرها زیاد است، اصلا هیچ کاندیدایی را معرفی نکنند و صرفا مردم را برای حضور پای صندوقهای رای دعوت کنند.
نکته دیگر این است که ما دلیل روشنی نداریم که چون اصلاحطلبان از نظر افکار عمومی، دوران نامساعدی را طی میکنند، پس مردم به سمت اصولگرایان خواهند رفت؛ چراکه برآوردی از میزان مشارکت نداریم و نمیدانیم میزان مشارکت چقدر است. در نتیجه ممکن است کاندیدایی رای بیاورد که گرایش سیاسی چندان روشنی به لحاظ اصلاحطلبی یا اصولگرایی نداشته باشد و مردم صرفا با مقایسه چند کاندیدا، بیشتر به او گرایش پیدا کنند. چنین اتفاقی در گذشته چند بار در ایران افتاده است. وقتی خردادماه 76، آقای خاتمی رای آورد به این دلیل نبود که سابقه اصلاحطلبی داشت یا آنچه آن زمان به عنوان «جناح چپ» عنوان میشد. مردم به دلایل مختلف در مقایسه با آقای ناطق نوری و به خاطر شخصیت آقای خاتمی، به ایشان رای دادند. این اتفاق به نحوی دیگر در سال 84 هم روی داد و مردم در آن سال به آقای احمدینژاد رای دادند اما نه به خاطر اینکه وابسته به جناح راست یا اصولگرا بود، بلکه حتی اگر یادتان باشد، او اساسا کاندیدای اصولگرایان نبود. پس چنین اتفاقاتی میتواند در سال 1400 هم رخ دهد.
در حال حاضر میان احزاب اصولگرا نام آقای سعید محمد هم شنیده میشود که به هر حال کمتر سابقه سیاسی دارند. اما ظاهرا باوجود اینکه به عنوان یک فرمانده نظامی، عضو سپاه هستند اما به هر حال میان احزاب اصولگرا جایگاهی نداشتهاند؛ چقدر احتمال میدهید که اتفاق سال 84 اینبار درباره ایشان رخ دهد؟
در شرایط فعلی نمیتوان راجع به اسامی و افراد صحبت کرد؛ چراکه هیچ کدام از این اسامی -جز یک نفراز آنها که خودش رسما اعلام کاندیداتوری کرده- بهطور رسمی کلامی درباره کاندیداتوری خود نگفتهاند. باید توجه کنیم که انتخابات 1400، یکی از مهمترین انتخابات ریاستجمهوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی است با این حال این انتخابات یکی از مبهمترین انتخابات بعد از پیروزی انقلاب نیز هست و ما در حال حاضر صحنهای غبارآلود و مبهم را پیشرو داریم. معلوم نیست اصلا میزان مشارکت مردم چقدر باشد، چه کسانی ممکن است کاندیدا شوند، جریانهای مختلف سیاسی چه مواضعی نسبت به این انتخابات میگیرند. ضمن آنکه فضای حاکم بر جامعه نیز به نحوی است که به خاطر تحولات خارجی و داخلی و البته واگرایی که به دلیل وضعیت اقتصادی، میان مردم نسبت به نظام و دولت به وجود آمده، کاملا فضایی مبهم است و به دلیل همین فضای مبهم نمیتوان اظهارنظر دقیقی درباره جزییات و مصادیق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده به دست داد. در نتیجه تحلیلهایی که در شرایط کنونی در رابطه با انتخابات 1400 ارایه میشود، تحلیلهایی مبتنی بر جامعنگری نیست.
اما برخی اصولگرایان بهطور رسمی و به صراحت میگویند آقای سعید محمد رایزنیهایش را با احزاب و گروههای اصولگرا آغاز کرده و رسما تلاش میکند تا حمایت آنها را به دست بیاورد؛ بنابراین به نظر میرسد احزاب اصولگرا وارد بحث تعیین مصداق و صحبت از کاندیداها شدهاند.
شخصا ترجیح میدهم که راجع به افراد صحبت نکنم؛ چراکه این اسامی صرفا از جنسی است که ژورنالیستها دنبال آن هستند و ممکن است هیچ مبنا و پایهای نداشته باشد. من ترجیح میدهم که تحلیلهایم به میزانی آزادتر و کلانتر باشد.
به نظر شما ممکن است که میان چهرههای مطرح اصولگرا برای اینکه نامزد نهایی باشند، رقابت درگیرد؟
ممکن است بخشی از طیفهای اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری هماهنگ با بقیه نباشند.
مثلا کدام طیف یا حزب؟!
به عنوان مثال جبهه پایداری یا افرادی که نزدیک به آنها هستند، امکان دارد که بخواهند افراد دیگری را معرفی کنند. البته ممکن است مانند انتخابات 98، به کاندیدای مشترک هم برسند ولی هنوز این مساله نامعلوم است و برای صحبت در این زمینه زود است. قاعدتا اصولگرایان تلاشهایی میکنند که این هماهنگی را آرامآرام به عمل بیاورند، اما برای اینکه از حالا بگوییم این هماهنگی به نتیجه میرسد یا نه، هنوز زود است.
به نظر شما این احتمال وجود دارد که آقای قالیباف با وجود مخالفت احزاب اصولگرا همچنان بر کاندیداتوری در انتخابات 1400 اصرار کند؟
معلوم نیست آقای قالیباف بخواهد کاندیدا شود و این احتمال قوی نیست؛ چراکه ایشان رییس مجلس است.
اما به هرحال حتی برخی نمایندگان مجلس اصولگرا هم میگویند ایشان در حال فعالیت انتخاباتی است.
ایشان کاندیدا شدن خود را منتفی نکرده، اما اینکه بخواهد حتما کاندیدا شود، بحث دیگری است. گاه کسی مطلقا نفی میکند و میگوید که من کاندیدا نخواهم شد اما این هم ممکن است که فرد دیگری رد نکند و منتظر بماند که صحنه چطور خواهد شد. در حال حاضر آقای قالیباف در چنین موقعیتی است؛ چراکه ایشان مسوولیت بالایی دارد و الان رییس یکی از قوای سهگانه است.
باتوجه به همین شرایطی که شما میفرمایید، به نظر شما اگر اصولگرایان با کاندیداتوری او مخالفت کنند، ممکن است که باز هم از ریاست مجلس کنار برود و وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری شود؟
در انتخابات ریاستجمهوری ممکن است فردی حس کند که آنقدر زمینه حمایت مردمی دارد که اگر جناح سیاسی خودش هم از او حمایت نکند، وارد صحنه شود و رای هم بیاورد. همچون انتخابات 84 که آقای احمدینژاد به حمایت جناحی احتیاج نداشت. اگر حمایت میکردند، بهتر بود اما اگر نکردند هم تفاوتی نمیکرد. فرض کنیم آقای قالیباف کاندیدا شود و دو، سه نفر دیگر هم تاییدصلاحیت شدند اما مردم به احتمال بیشتر، در مقایسه میان این گزینهها، به قالیباف رای بدهند، در این شرایط حتی اگر اصولگرایان هم روی خوشی به ایشان نشان ندهند، کاندیدا میشود. هر چند به نظرم اگر نگوییم همه اصولگراها، احتمالا اکثریت قاطعشان، اگر قالیباف کاندیدا شود، از ایشان حمایت خواهند کرد.
فکر میکنید شخصیت آقای قالیباف اینگونه است که از تصمیم تشکیلاتی اصولگراها برای انصراف تبعیت کند؟
اگر فضای عمومی بر رای آوردن او باشد، چندان منتظر جناحش نمیماند. البته این موضوع نه درباره ایشان، بلکه هر فرد دیگری هم باشد، همین است. حتی در میان اصلاحطلبان هم مثلا اگر آقای محسن هاشمی احساس کند فضای عمومی به سمت ایشان اقبال دارد، حتی اگر با کاندیداتوری او مخالفت کنند، باز به صحنه میآید. البته در این شرایط جناح چنین کاندیدایی باید تلاش کند که از او حمایت کرده تا بتواند بهتر خود را مطرح کند.
با این حساب، چطور آقای قالیباف دوره قبلی انتخابات ریاستجمهوری با توصیه اصولگرایان به نفع آقای رییسی کنارهگیری کرد؟
آن اتفاق دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری یک فداکاری تشکیلاتی بود. آن زمان برای ایشان محرز قطعی نبود که اگر در صحنه بماند، پیروز قطعی است. رقیب آقای روحانی بودند و رای ایشان در دور دوم قاعدتا بالا بود و آقای رییسی هم بودند و ایشان احساس کردند که در چنین شرایطی باید یک نفر برود تا امکان رای نفر دیگر بیشتر باشد. تشکیلات هم به او حکم کرد و بنای همه کاندیداها هم از ابتدا بر این بود که اگر تشکیلات با توجه به آرا، به یک فرد بگوید که به نفع گزینه دیگر کنار بکشد، تمکین کند و کنار برود. ایشان شخصا هم به چنین تشخیصی رسید و باتوجه به اینکه تشکیلات هم گفت که کنار بکشد، کنار کشید. فضای انتخابات 96 متفاوت از انتخابات پیشرو و به شکل دیگری بود ولی انتخابات 1400 اینطور نیست. دیگر گزینهای همچون آقای روحانی به عنوان کاندیدایی که قرار است برای دور دوم رییسجمهوری شود، وجود ندارد. همچنین ممکن است کاندیداهایی که به صحنه میآیند، چندان با اقبال عمومی مواجه نشوند و این موضوع را آقای قالیباف یا هر کس دیگری حس کند و بدون اینکه دنبال معرفی جناحی باشد، وارد صحنه انتخابات شود.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید