امیررضا واعظ آشتیانی، کنشگر سیاسی اصولگرا:
کاندیداتوری مجدد روسایجمهوری سابق خلاف عُرف سیاسی است
یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: در تمام دنیا رسم بر این است که یک فردی میآید رییسجمهور میشود و در یک دوره چهار ساله یا 8 ساله بستگی به انتخابات دارد، طرح و برنامههای خود را پیاده میکند. دیگر بعد از این حضور مجدد در انتخابات معنی ندارد. این رفتار هم خارج از عرف سیاسی و هم خارج منطق است.
اعتمادآنلاین| آقای واعظ آشتیانی در انتخابات گذشته محمود احمدینژاد که قبلا یک دوره 8 ساله رییسجمهوری بود، با وجود توصیه به عدم حضور، مجددا نامنویسی کرد و البته درنهایت ردصلاحیت شد. هرچند هماکنون دوباره زمزمه کاندیداتوریاش به گوش میرسد. در همین حال برخی چهرهها و احزاب اصلاحطلب نیز در آستانه انتخابات 1400 از کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی سخن میگویند و پیشنهاد میدهند که ایشان در انتخابات آینده نامنویسی کند. این مساله را که سیاستمداری بخواهد پس از یک دوره 8 ساله ریاستجممهوری، دوباره در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند، چطور ارزیابی میکنید و تاثیر مثبتی بر توسعه سیاسی کشور دارد یا خیر؟
کسانی که 8 سال رییسجمهور بودهاند، هرآنچه را که در توان داشتند، انجام دادهاند. به هر حال در بخشی از فعالیتهای خود یا موفق یا ناموفق بودهاند. باید پرسید در این فضایی که میخواهند مجدد کاندیدا شوند، چه چیزی را جستوجو میکنند و به دنبال چه موضوعات جدیدی هستند. آنها هر آنچه داشتند در گذشته عمل کردهاند و نتیجه آن مشخص است. شما اگر به کشورهای دیگر هم نگاه کنید میبینید که به ندرت پیش میآید کسی بخواهد بعد از یک یا دو دوره ریاستجمهوری دوباره پیشقدم شود و در انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری کند. مگر در یکسری کشورها که آنها هم استثنا هستند. مثلا در روسیه پوتین یک استثنا است. ولی در تمام دنیا رسم بر این است که یک فردی میآید رییسجمهور میشود و در یک دوره چهار ساله یا 8 ساله بستگی به انتخابات دارد، طرح و برنامههای خود را پیاده میکند و هر آنچه در توان و ظرفیت خود دارد را به عرصه نمایش میگذارد. دیگر بعد از این حضور مجدد در انتخابات معنی ندارد. این رفتار هم خارج از عرف سیاسی و هم خارج منطق است زیرا او هر آنچه در توان و دانش خود داشته و توانسته عملیاتی کرده است. از طرف دیگر باید توجه کرد که فضا باز برای نیروهای جدیدتر باز باشد. باید فضایی فراهم کرد تا نیروهایی با کارآمدی بهتر بتوانند بیایند و نقشآفرینی کنند. یکی از علتهای اینکه این رفتار در دنیا رخ نمیدهد این است که آنها به این باور میرسند که کار را باید تحویل نسل بعدی بدهند. نه اینکه مدام عقبگرد کنند و باز به تفکراتی برگردیم که در گذشته حاکم بوده و با آنها بخواهیم کشور را اداره کنیم.
ضمن احترام به افرادی که در گذشته رییسجمهوری بودند بهتر است ولی بهتر است که اینان تجربیات خود را به روسای جمهور جدید منتقل کنند. ایکاش رییسجمهوری جدیدی در دوره بعد روی کار بیاید که این توانایی و منطق را داشته باشد که بتواند از تجربیات روسای جمهوری گذشته استفاده کند و برای پرکردن خلأهای موجود از تجربیات این افراد استفاده کند. روسای جمهوری گذشته به جای اینکه بخواهند کاندیدا شوند، بهتر است بیایند و تجربیات خود را به رییسجمهوری بعدی ارایه کنند. مهم این است که رییسجمهوری که میآید از این ظرفیت تجربه به خوبی استفاده کند. وقتی رییسجمهوری دست به این اقدام بزند قطعا وزرا هم از وزرای گذشته استفاده و سعی میکنند به گونهای عمل کنند که استفاده از این تجربیات در راستای توسعه کشور باشد.
*در دورههای اخیر انتخابات ریاستجمهوری شاهد این بودیم افرادی باوجود کاندیداتوری در ادوار گذشته و ناکامی در کسب آرای مردم، دوباره وارد میدان کاندیداتوری شده و میشوند. این اقدام اگرچه به لحاظ قانونی هیچ ایرادی ندارد و اساسا حق افراد است و نمیتوان حقوق شهروندان را محدود کرد اما برخی این رویه را چندان با اصول دموکراسی همخوان نمیدانند و معتقدند که به لحاظ عرف سیاسی هم چندان پسندیده نیست؛ نظر شما در این باره چیست؟
منع قانونی برای این افراد وجود ندارد؛ کمااینکه درباره روسای جمهوری قبلی هم منعی وجود ندارد و آنان همچنان میتوانند کاندیدا شوند. ولی منطق حکم دیگری میدهد. در ارتباط با اینکه برخی که در گذشته در انتخابات رای نیاوردهاند باید خودشان وضعیت خود را ارزیابی کنند و بسنجند. هیچکس بهتر از خود فرد نمیتواند وضعیت و جایگاه خود را اندازهگیری کند و بگوید که برای دوره بعد مجدد کاندیدا بشود یا خیر. اما بهطور منطقی کسی که در یک دوره رای نیاورده، قطعا در دورههای بعد وضعیت بهتری نخواهد داشت. اگر هم رای بیشتری بیاورد با درصد ناچیزی این اتفاق میافتد. این دسته افراد اگر از شرکت در انتخابات پرهیز کنند وضعیتشان میتواند به مراتب بهتر باشد. میتوانند سعی کنند در جایگاهی که هستند خدمات بهتری به کشور و نظام ارایه دهند.
*غیر از خود این اشخاص که بعضا میبینیم تمایلی به حضور چندباره در انتخابات دارند، برخی از جریانات هم به طور مداوم از چهرههایی نام میبرند که قبلا بخت خود را در این رقابت سیاسی آزمودهاند. به نظر شما علت اصرار این جریانات به چهرههای گذشته چیست؟
از این منظر احتمالا این تلاش صورت میگیرد که فضای انتخابات پورشورتر شود. شاید تحلیل این است که انتخابات با حضور برخی چهرهها داغتر میشود. انتخابات ایران به خصوص در ریاستجمهوری قابل پیشبینی نیست و نمیشود گفت چه کسی رییسجمهوری میشود. به جز بعد از دفاع مقدس که مرحوم هاشمی در انتخابات رقیبی نداشت و معلوم بود که ایشان برنده انتخابات است، در دورههای بعد کسی نمیتوانست پیشبینی کند که چه کسی در انتخابات به پیروزی میرسد. این قابل پیشبینی نبودن در دورههای مختلف از زمان آقای خاتمی گرفته تا احمدینژاد و روحانی وجود داشته است.
این نشاندهنده این است که مردم ایران قابل پیشبینی نیستند. البته موضوع تحزب هم وجود دارد و ما فاقد احزاب کارآمد هستیم و این هم دلیل مهمی است. شاید علت اینکه عدهای هر دوره کاندیدا میشوند هم این باشد که مردم ایران قابل پیشبینی نیستند و آنان نیز تصور میکنند شاید در دوره جدید بتوانند رای بیاورند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید