نورانینژاد: آزاردهنده و تحقیرآمیز / کت تن کیست؟!
حسین نورانینژاد، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: آزاردهنده و تحقیرآمیز است دیگر. نیست؟ رای چند روز پیشتر مردم به اینکه فردوسیپور محبوبترین مجری تلویزیون است هم افاقه نمیکند. چه بسا این رای لج بیشتری هم از آن جوان انقلابی و کسانی که احیانا به او خط دادهاند، گرفت و آنها را جریتر کرد تا نشان دهند کت تن کیست. به همین سادگی.
اعتمادآنلاین| حسین نورانینژاد، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: از حالا میتوان حدس زد که در خوانش تاریخی آیندگان از امروز ایران، یکی از مثالهای گویا از علل احساس خشم و تحقیر مردم، حذف عادل فردوسیپور و برنامه محبوب 90 توسط مدیر شبکه 3 خواهد بود. بسیاری از وجوه نمادین روندهای آزاردهنده این سالها، در این اتفاق وجود دارد. یک جوان مطلوب انقلابی، متکی به رانت و قدرتی انتصابی، رودرروی جوانی دیگر که ازقضا سیاسی نیست و برنامهای مربوط به یکی از دلخوشیهای ساده مردم، فوتبال را اجرا میکند و تخصص و خلاقیت و انصافش در بین انبوه برنامههای نازل صداوسیمای نامحبوب، از او چهرهای محبوب ساخته است. اما این موضوع به امثال آن جوان مطلوب انقلابی خوش نمیآید و تصمیم به حذف او میگیرند. نتیجه آنکه آن جوان انقلابی، خیلی راحت میتواند اما انبوه مردمی که با مالیات و پول نفت آنها، صداوسیمایی شکل گرفته تا این پسر جوان بر یکی از اصلیترین شبکههای آن حاکم شود، نمیتوانند. خواستن و توانستن دلبخواهی یکی، در برابر خواستن و نتوانستن میلیونها نفر.
آزاردهنده و تحقیرآمیز است دیگر. نیست؟ رای چند روز پیشتر مردم به اینکه فردوسیپور محبوبترین مجری تلویزیون است هم افاقه نمیکند. چه بسا این رای لج بیشتری هم از آن جوان انقلابی و کسانی که احیانا به او خط دادهاند، گرفت و آنها را جریتر کرد تا نشان دهند کت تن کیست. به همین سادگی.
اینکه گفته میشود تقلیل دلایل نارضایتی عمومی و خشم مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی خطاست، به فراوانی اینگونه مصادیق بازمیگردد. آنقدر خودحقپنداری و حس مالکیت بر سرنوشت مردم و کشور نزد صاحبان این دیدگاه زورگویانه پررنگ است که متوجه زشتی و برخورندگی توضیحاتشان درباره چرایی این رفتار نمیشوند. آقای مدیر انقلابی خیلی راحت به دوربین زل میزند و میگوید چون از مدار خارج شد! کدام مدار؟ مداری که شما تعیین میکنید یا آنچه مردم میخواهند؟
ریشه تمام اختلافات، نارضایتیها، و حتا ناکارآمدیهایی که کشور را از بهرهگیری از تمام ظرفیتهایش محروم کرده و موج برخورنده مهاجرت نخبگان را باعث شده، همین دیدگاه است. اینکه اداره امور بر مدار مردم نیست، بلکه بر مدار فهم و خواست اقلیتی کوچک است که قدرت را در اختیار دارد. شکاف و بحران اصلی کشور همین است و بسیاری از شکافها و بحرانها و مشکلات دیگر، به این شکاف اصلی بازمیگردند. همان که راهحلش دموکراسی و عدالت در توزیع قدرت است.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید