کد خبر: 453510
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۱ ۱۲:۱۰:۲۴
| |

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی در یادداشتی نوشت:

اسباب‌کشی به جامعه غیر رسمی

یک تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی نوشت: هیچ مساله‌ای با پاک کردن صورت آن حل نمی‌شود. برداشتن ممیزی، سانسور،  انواع مجوزها، لغو  ممنوعیت‌های  حقوقی از بسیاری رفتارهای متعارف و... موجب کوچک شدن معقول جامعه غیررسمی می‌شود و جامعه رسمی جایگاه خود را باز می‌یابد. جامعه مجازی را باید به رسمیت شناخت تا تفاوت میان جامعه مجازی و واقعی به حداقل‌ها کاهش پیدا کند و درنهایت گروه‌های حاشیه را به متن دعوت کرد و دست از حاشیه‌سازی برداشت.

اسباب‌کشی به جامعه غیر رسمی
کد خبر: 453510
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۱ ۱۲:۱۰:۲۴

اعتمادآنلاین| عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی در یادداشتی نوشت: (گرچه چنین درخواستی نامتعارف است ولی از فعالان اصولگرا درخواست می‌کنم این یادداشت و یادداشت دیروز با عنوان اسباب‌کشی به فضای مجازی را مطالعه کنند.) دیروز درباره اسباب‌کشی سیل‌گونه از جامعه واقعی به جامعه مجازی نوشتم. کوچی که آثار و نتایج آن شاید مهم‌تر از مهاجرت از کشور به خارج باشد. امروز می‌خواهم از مهاجرت یا اسباب‌کشی دیگری بنویسم که عوارض بسیار مهم‌تری دارد. از جامعه رسمی به جامعه غیررسمی. این اسباب‌کشی به دلیل تنگ شدن تعریف جامعه رسمی است و بسیاری از ساکنان آن را مجبور می‌کند برای زندگی راحت‌تر اسباب‌کشی کنند و به جامعه غیررسمی پناه ببرند. یا سر جمع سود و زیان جامعه غیررسمی بیشتر به نفع آنان است. سودهایش بیشتر و هزینه‌هایش کمتر است.

اقتصاد غیررسمی شامل اقتصاد زیرزمینی، قاچاق، فساد، کاسبی از تحریم، دور زدن تحریم، پولشویی، قمار و شرط‌بندی و نیز فعالیت‌های مشروع ولی غیررسمی، خرید و فروش کاسبی در اینستاگرام که خارج از مجاری اقتصاد رسمی است.

نه مالیات می‌دهند و نه نیازی به مجوز کسب و کار دارند و نظارتی نیز نمی‌پذیرند و...کافی است که پول غیررسمی یا همان ارز دیجیتال نیز در این میان وارد شود تا اقتصاد غیررسمی سر و سامان کامل‌تری پیدا کند و در صورت ادامه این وضع ناگوار در اقتصاد رسمی، بعید نیست که حتی دولتی‌ها نیز به اقتصاد غیررسمی اسباب‌کشی کنند. سیاست غیررسمی بیشتر مشهود است. در حال حاضر فقط بخشی از کنش سیاسی در عرصه رسمی و شناخته شده، رخ می‌دهد. بخش بزرگی از آن در تلگرام و توییتر و حتی اینستاگرام روی می‌دهد. آزادی بیان و ارایه تحلیل‌ها و نظرات در عمل از عرصه رسمی رخت بربسته است به ‌طوری که برخی کنشگران رسمی مجبور شده‌اند منزلی را در عرصه غیررسمی اجاره کنند و هر از گاهی به آنجا نیز سری بزنند ولی این حضور چندان کمکی به اهداف و آرمان‌های سیاسی آنان در این ساختار نمی‌کند چون فضای غیررسمی سیاست از بسیاری جهات متفاوت از فضای رسمی است. اگر متولیان رسمی سیاست می‌توانستند در فضای رسمی با دیگران رقابت کنند در این صورت فضای سیاست را چنان محدود نمی‌کردند که تعداد زیادی از مردم مجبور به اسباب‌کشی و ساکن فضای غیررسمی سیاست شوند بنابراین به صورت پیش‌فرض آنان در این فضا شکست خورده محسوب خواهند شد.

در جامعه غیررسمی انواع و اقسام کالاها و خدمات وجود دارد. از ارتباطات خانوادگی گرفته تا گروه‌های اجتماعی، از قمار و شرط‌بندی گرفته تا انواع فعالیت‌های اجتماعی خیرخواهانه، از ازدواج‌های موفق و دوست‌یابی‌های مفید گرفته تا انواع روابط نامشروع و عجیب و غریب، از آموزش خرافات و اقدامات مجرمانه تا آموزش آخرین یافته‌های بشر و کلاس‌های برخط بهترین دانشگاه‌ها، از طب مثلا سنتی و ملی و توصیه به مصرف عنبرنسا گرفته تا آموزه‌های طب مدرن و این شرایط باعث شده که جامعه غیررسمی از حیث خدمات و روابط اجتماعی هر روز فربه‌تر شود. در کنار سیاست، فرهنگ بیش از همه حوزه‌ها ظرفیت حضور در جامعه غیررسمی را دارد. از فیلم و موسیقی گرفته تا نقاشی و کتاب و آموزش‌های هنری، تا مشاوره‌های فکری و اخلاقی و خانوادگی،کافی است نگاهی به ابعاد این حوزه مثل برنامه‌ دکتر هلاکویی انداخته شود که چگونه بساط هر برنامه رسمی مشاوره‌ای را برچیده است.

این اسباب‌کشی‌ها با نوعی حاشیه‌نشینی همراه و آغاز شد. حاشیه‌ای که به مرور زمان بزرگ و بزرگ‌تر از متن شده است بنابراین ما با 3 پدیده در هم تنیده مواجه هستیم. حاشیه‌نشینی رو به رشد، جامعه مجازی در حال گسترش و جامعه غیررسمی فربه‌ شونده که بخش مهمی از این سه با یکدیگر وجه اشتراک و همپوشانی دارند هرچند به طور کامل بر یکدیگر منطبق نیستند. ادامه این فرآیند به طور قطع منجر به اتحاد کامل سپس تقابل این 3 پدیده با متن و جامعه رسمی و واقعی می‌شود و بدون تردید جامعه مجازی، غیررسمی و حاشیه از میان نخواهد رفت ولی این تقابل ریشه بسیاری از مشکلات ایران است.یا حداقل نمود مشکلات ریشه‌ای‌تر است که خود را در این قالب نشان داده است. راه‌حل چیست؟ اول اینکه بخش مهم و اصلی جامعه غیررسمی را باید به رسمیت شناخت. هیچ مساله‌ای با پاک کردن صورت آن حل نمی‌شود. برداشتن ممیزی، سانسور، انواع مجوزها، لغو ممنوعیت‌های حقوقی از بسیاری رفتارهای متعارف و... موجب کوچک شدن معقول جامعه غیررسمی می‌شود و جامعه رسمی جایگاه خود را باز می‌یابد. جامعه مجازی را باید به رسمیت شناخت تا تفاوت میان جامعه مجازی و واقعی به حداقل‌ها کاهش پیدا کند و درنهایت گروه‌های حاشیه را به متن دعوت کرد و دست از حاشیه‌سازی برداشت. البته قرار نیست که این گام‌ها یک شبه برداشته شود. پله‌ای هم انجام شود،کافی است فقط باید پذیرفت که با ادامه فرآیند موجود ره به جایی برده نمی‌شود.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    خواندنی ها