آیا وزارت علوم مقابل دخالت شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخی نهادها ایستادگی میکند؟
وزیر علوم دولت اصلاحات گفت: بسیاری از اختیارات وزارت علوم در دولت نهم و دهم چپاول شد. بنابراین نمیتوان همه مشکلات را بر گردن وزارتخانه انداخت؛ امروز شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای نظامی در مدیریت دانشگاهها نقش دارند که انتظار میرود وزارت علوم ایستادگی و مقاومت کند؛ چرا که این مقاومت جزو مسئولیتهای سنتی وزارت علوم است.
اعتمادآنلاین| به تازگی انجمنهای علمی دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی، نشستی برخط درباره بررسی عملکرد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار کردند که در این نشست مصطفی معین، وزیر علوم دوره اصلاحات، علی خرسندی طاسکوه، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و امیررضا پاکزاد، دبیر مجمع عمومی انجمنهای علمی دانشگاه علامه در این نشست حضور داشتند و ابتدای این نشست پاکزاد با اشاره به عدم اعطای مجوز به تشکلهای دانشجویی، از حضور غلامرضا ظریفیان، معاون وزارت علوم در دوره اصلاحات برای شرکت در این برنامه و اشاره به تصویب شیوهنامه انضباطی علیه دانشجویان و محدودیتهای تشکلهای دانشجویی اشاره کرد.
وزارت علوم باید مقاومت کند
مصطفی معین در این نشست، درباره تصویب شیوهنامه انضباطی و محدودیتهای پیش روی تشکلهای دانشجویی گفت: تاثیرگذاری دانشگاه باید بیشتر از تاثیرپذیری آن از جامعه باشد؛ چرا که دانشگاه باید کانون جوشش و انرژی باشد. در شرایط بحرانی هم باید تحرک و پویایی سیستم بالاتر باشد تا تاثیر مثبت بگذارند، نه اینکه یأس و ناامیدی بر آن اثر بگذارد. حیات جامعه میتواند وابسته به حیات دانشگاهی باشد و به نظر من نباید دستگاهها و مسوولان حتی یک لحظه را از دست بدهند؛ چرا که جوانان، امانتی در دستان ما هستند و نباید بگذاریم دچار یأس و ناامیدی شوند. بزرگترین آفت، ناامیدی اجتماعی است. حال آنکه هر دانشگاه میتواند تشکلهای دانشجویی بسیاری در حوزههای اجتماعی، امدادگری، محیط زیست، هنری، سیاسی و... داشته باشد تا باعث شکوفایی دانشجو و دانشگاه شود.
دانشگاه نهاد ملی است، نه حزبی و جناحی
وزیر علوم دولت اصلاحات ادامه میدهد: بسیاری از اختیارات وزارت علوم در دولت نهم و دهم چپاول شد. بنابراین نمیتوان همه مشکلات را بر گردن وزارتخانه انداخت؛ امروز شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای نظامی در مدیریت دانشگاهها نقش دارند که انتظار میرود وزارت علوم ایستادگی و مقاومت کند؛ چرا که این مقاومت جزو مسوولیتهای سنتی وزارت علوم است. ما باید از حرمت دانشگاه دفاع کنیم. نگاه اصولی من این است که باید چارچوبی قانونی برای فعالیت تعیین کنیم و به دانشگاه ابلاغ کنیم. پس از آن به دانشجویان آزادی عمل بدهیم که تشکل خود را تشکیل بدهند و فعالیت کنند، بدون آنکه درگیر بروکراسی گرفتن مجوز شوند. دانشگاه نیز صرفا باید نظارت کند. اگر تخلفی از چارچوب بود، با آن برخورد شود اما اگر نه، تشکلها باید فعالیتشان را ادامه بدهند. اینکه ما همه چیز را با سوءظن و خلاف امنیت میبینیم، مشکل از ماست. در بحران کرونا، تشکلهای علمی دانشگاه بخواهند وبینار برگزار کنند، مجوز نمیدهند قرار است چه خبر باشد؟ ما همیشه مراسم 16 آذر برگزار میکردیم. بیشترین اعتماد را باید به دانشمند و دانشجو داشته باشیم؛ چرا که از تعادل و اخلاقیات بیشتری برخوردار
هستند. دانشگاه نهاد ملی و جهانی است و نه نهاد حزبی و جناحی. باید نگاهها را تغییر داد. این تغییر نگاه باید از دانشجو و اساتید شروع شود، به خواست عمومی تبدیل شده و مسوولان از آن دفاع کنند و آن را در مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی به مشی و سیاست تبدیل کنند. با سکوت و بیتفاوتی مسالهای حل نمیشود. باید مرتب در این باره بحث شود. مسوولان نباید از بیرون دانشگاه، دخالت کنند. اگر در درجه اول خواستار استقلال عمل دانشگاهیان شوند، بسیاری از مسائل حل میشوند.
سهم مخالفان دانشگاه در دانشگاه
در ادامه این نشست علی خرسندی طاسکوه نیز درباره کنترل و نظارت بر دانشگاه و فعالیتها گفت: مطالبات دانشجویی باید در اولویت باشند. همه کنش و واکنشها، در دانشگاه و بیرون دانشگاه برای پرورش دانشگاه است. اما واقعیت این است که ما یکسری نیروهای قدرتمند اجتماعی داریم که بازیگران قدرتمندی در کشور هستند که ما نمیتوانیم یکطرفه قضاوت کنیم و همه ایرادها را بر گردن مدیریت بیندازیم؛ چرا که نیروهایی هستند که مخالف دانشگاه هستند و در دانشگاهها هم سهم دارند. مطمئنم فضای علمی و فرهنگی دانشگاه نشاطآور نیست.
در اهمیت کیفیت علمی و استقلال نهاد دانشگاه
مصطفی معین در ادامه این نشست با اشاره به اهمیت فعالیت دانشجویی میگوید: دانشگاه باید در شرایط بحرانی اثربخشی بیشتری داشته باشد. البته به این شرط که دانشگاه، دانشگاه باشد؛ کیفیت علمی و استقلال نهاد دانشگاه مهیا باشد و دانشگاه و دانشجو نیز نسبت به جامعه خود احساس مسوولیت داشته باشد. البته دانشگاههای ما از این شرایط برخوردارند، هرچند در دولتها و شرایط مختلف فراز و نشیب داشتهاند. ما باید متناسب با شرایط توسعهیافتگی جامعه و دانشگاه انتظار داشته باشیم. زمانی که مسوولیت وزارت علوم را داشتم، طرحی به مجلس ارایه کردم که تحول ساختاری در نظام آموزش عالی در ایران بود تا نوعی انسجامبخشی به وجود بیاید و در نتیجه آن عنوان این وزارتخانه به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر پیدا کرد که تنها یک تغییر عنوان نبود، بلکه تغییر محتوایی و کارکردی این وزارتخانه بود تا ارتباط بین دانشگاه و برنامههای توسعه کشور به وجود بیاید و به سمت تمرکززدایی، دادن اختیار به دانشگاه، اداره هیات امنایی دانشگاهها و... برویم. اما متاسفانه در نیمه راه به خاطر ایراد شورای نگهبان متوقف شد و بعدا در دولت نهم و دهم این تحول ساختاری زیرپا گذاشته
شد. امروز در شرایط مطلوبی نیستیم. چرا که احساس مسوولیت در قبال جامعه، نهتنها یک مسوولیت علمی، بلکه نوعی مسوولیت اخلاقی و اجتماعی است. انتظار داشتم که در این دولت تغییرات ساختاری ایجاد میشد و به دانشگاهها در زمینههای اجتماعی، علمی و پژوهشی تفویض اختیار میشد، نکتهای که در برنامه چهارم پیشبینی شده بود.
آسیب حکمرانی دولتی بر آموزش عالی
خرسندی هم در این باره گفته است: به طور تاریخی حکمرانی آموزش عالی ما دولتی بوده که این نوع حکمرانی، مصائب خود را دارد؛ مهمترین مساله آن کنترل است. وقتی کنترل وجود داشته باشد، دانشگاهها چندان قدرت مانور برای ایفای نقش در اجتماع را نخواهند داشت؛ چرا که باید بر اساس دستورالعملهایی عمل کنند. از زمان دارالفنون تا به امروز، گر چه تغییراتی رخ داده اما این تغییرات ماهوی نبودند، بلکه درجاتی بودند که به زبان عامیانه در حد پینهدوزی بوده است. البته در دولت فعلی هر چند میتوانستند یک سری کارها را انجام بدهند و فرصتسوزی شد، اما اتفاقات مثبتی هم رخ داده است.
ممنوعیت هیات علمی بینالمللی در دانشگاهها
خرسندی ادامه داد: ما جزو معدود کشورهای دنیا هستیم که نمیتوانیم عضو هیات علمی بینالمللی داشته باشیم. چون این ایده وجود داشت که دانشگاهها در جذب هیات علمی، عدالت اجتماعی را رعایت نمیکنند و واقعیت این است که این انتقاد کم و بیش وجود دارد. چون استقلال مالی و جذب نیرو برای نهاد دانشگاه ما وجود ندارد.
اجبار دانشجو به چاپ مقاله ظلم مضاعف است
او اضافه کرد: آنچه در آموزش عالی دنیا مرسوم نیست اما در ایران هست، فشار به دانشجویان دکتری برای چاپ مقاله است. این مساله برای دانشجویان آسیب روانی ایجاد کرده و بازار مکاره مقالهنویسی را رواج داده است. دوره فعلی وزارت علوم این فرصت را داشت که در این راستا تغییراتی ایجاد کند. من دانشجویان زیادی دارم که به خاطر عدم چاپ مقاله پشت دیوار دفاع هستند و دچار مشکلات روانی هستند. از آن طرف عدم تمدید سنوات، بیکاری پس از فارغالتحصیلی و نبود پشتیبان در اجتماع را نیز شاهدیم. امروز تنها پشتیبان دانشجو خانوادهای است که سبدش هر روز تنگتر میشود. بنابراین فکر میکنم که در این چندماه باقی مانده، باید حداقل در این زمینه کاری کنند.
یک مشکل بزرگ؛ انقطاع مدیریتی با انگیزه سیاسی
مصطفی معین همچنین معتقد است: ما در استقلال و آزادی، افول داشتیم. در دوره ما، انتخاب دانشگاه در گروه آموزشی آغاز میشد، اما از دولت نهم کمیته جذب ایجاد شد. دانشگاههای ما تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار گرفتند و کیفیت علمی را پایین آوردند. مرحوم دکتر عبدالاسلام، اولین دانشمند مسلمان که جایزه نوبل گرفت، معتقد بودند که دلیل عدم پیشرفت این است که سیاستها ادامه پیدا نمیکند. در یک مقطع تحولی رخ میدهد، دولت قوی است و با مجلس هماهنگ است، بحران اقتصادی نیست و سیاستهای خوبی وضع میشود اما در دولت بعد همه این تغییرات و تحولات زیر پا گذاشته میشود. یعنی سیاستها تحت شرایط سیاسی و اقتصادی، تغییر مدیریتی پیدا میکند. این یعنی انقطاع مدیریت با انگیزههای سیاسی. در دوره ما تعیین 15 نفر از روسای دانشگاه، انتخابی شد که بسیار هم موفق بودند اما پس از استعفای من، شورای عالی انقلاب فرهنگی این رویه را ممنوع کرد. هر چند جزو اختیارات وزیر است. دانشگاه فقط باید پیشاهنگ تغییرات باشد. وقتی دانشگاه به خاطر مسائل سیاسی، افت و خیز اینچنینی داشته باشد، از اقتصاد، فرهنگ و... چه انتظاری میشود داشت؟!
85 درصد دانشجویان شهریه میپردازند
خرسندی نیز در ادامه صحبتهای معین با ورود به بحث تجاریسازی دانشگاهها گفت: ایدهای در جهان مطرح شد با عنوان تجاریسازی دانشگاه که فهمی که این ایده مطرح میکرد، از این قرار بود که 5 تا 15 درصد از بودجه هر دانشگاه از شهریه دانشجویان تامین شود و مابقی از فروش محصولات دانشی حاصل شود اما در ایران دانشگاهی داریم که کل بودجه خود را از دانشجویان تامین میکند. هماکنون تنها 15.3 درصد دانشجویان ایران با هزینه دولت درس میخوانند و 85 درصد دیگر با هزینه خودشان. اما کنترل دولت بر آموزش عالی کنترلی 100 درصدی است. یعنی دانشجو پول میدهد، دانشگاه از دولت پول نمیگیرد اما استقلال هم ندارد؛ این یعنی سلطه رژیم بازار بر دانشگاه! همچنین ما نمیتوانیم به زبان بینالمللی تدریس کنیم. مگر در موارد خاص که باید مجوز گرفته شود. به جز این نیز ایده جذب دانشجوی بینالمللی مطرح است اما در عمل دچار تناقض شده است. مثلا شرکتهایی هستند که میخواهند برای دانشگاهها دانشجوی بینالمللی بیاورند اما وزارت علوم مجوز نمیدهد.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید