ایمانی: آمدن رئیسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری صددرصد منتفی نیست
فعال سیاسی اصولگرا گفت: آنگونه که رئیسی گفته است تمایل دارد در قوه قضاییه بمانند مگر اینکه شرایط خاصی رخ دهد که باید ببینیم چه میشود. بنابراین آمدن رئیسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری صددرصد منتفی نیست اما احتمال آمدنش کم است.
اعتمادآنلاین| به باور برخی از اصولگرایان، ابراهیم رئیسی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 توانست 16 میلیون رأی کسب کند در سال 1400 هم می تواند سونامی رأی ایجاد کند، این درحالیست که از نگاه برخی دیگر از اصولگرایان، تغییر مسیر رئیسی از قوه قضاییه به قوه مجریه تصمیمی نادرست در حیات سیاسی او خواهد بود.
ناصر ایمانی از چهره های سیاسی اصولگرا نیز بر این باور است که اگر رییسی به میدان انتخابات سایر کسانی که برای کاندیداتوری در انتخابات 1400، اعلام آمادگی کرده اند نخواهند آمد.
او در بخش دیگری از اظهاراتش به اشتباه استراتژیک اصولگرایان در حمایت نکردن از مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات 84 در مقایسه با احمدی نژاد اشاره می کند و در عین حال به خبرآنلاین گفت:« لزومی ندارد اصولگرایان درباره عملکرد احمدی نژاد پاسخگو باشند!»
این چهره سیاسی اصولگرا در مورد بهره گرفتن از چهره های جدید در انتخابات هشدار می دهد و می گوید؛ «چهره های جدید، خوب هستند اما این ریسک وجود دارد که چهره های جدید نتوانند کشور را در این شرایط سخت اداره کنند.»
مشروح گفتگو ناصر ایمانی، چهره سیاسی اصولگرا را بخوانید:
***
*آقای ایمانی! اصولگرایان از بین کاندیداهایی که در جریان اصولگرایی مطرح هستند از نگاه شما، تاکنون به کدام یک از کاندیداها اقبال بیشتری دارند؟
اصولگرایان به طور طبیعی، تمایل دارند که آقای رئیسی به صحنه انتخابات بیایند و رئیس جمهور شوند قاعدتاً اگر آقای رئیسی بیاید جمع کثیری از اصولگراهایی که اعلام کردند کاندید می شویم اساسا دیگر کاندید نخواهند شد. بنابراین آقای رییسی تقریباً مورد حمایت اجماعی اصولگرایان خواهند بود و در این مسئله تردیدی نیست دو دلیل در این باره وجود دارد یکی اینکه آقای رئیسی در انتخابات قبلی که انتخابات میان دوره ای یک رئیس جمهور هم بود توانست 16 میلیون رأی را به خود اختصاص دهد در حالی که بسیار مورد حملات تبلیغاتی و رسانه ای طرف مقابل بود به گونه ای که اتهامات زیادی به آقایان رئیسی و قالیباف وارد شد.
امیدواری اصولگرایان به رأی 16 میلیونی رئیسی
در واقع با وجود اینکه مسئله برجام هنوز به عنوان برگ برنده آقای روحانی کاملا زنده و مطرح بود اما آقای رئیسی موفق شد 16 میلیون رأی بیاورد بنابراین چنین پایگاه رأیی دارد به همین دلیل، اصولگرایان دراین دوره هم تصور می کنند اگر او این بار بیاید ممکن است چنین پایگاه رأیی داشته باشند.
دلیل دوم، عملکرد مثبت آقای رئیسی در قوه قضاییه است که در مجموع مورد توجه مردم و حکمرانان قرار گرفته است. از این رو، رییسی این توانایی را دارد که بتواند مدیریت خوبی را اجرا کند در نتیجه به این دو دلیل اصولگرا ها نظرشان به آقای رئیسی است منتهی اصطلاحاً به این دو دلیل، پنجاه درصد مسئله است 50 درصد دیگر به شخص رئیسی مربوط می شود مبنی بر اینکه آیا می خواهند کاندید شوند یا خیر، که این مسئله محل بحث است.
آمدن رییسی منتفی نیست اما...
آنگونه که رئیسی گفته است تمایل دارد در قوه قضائیه بمانند مگر اینکه شرایط خاصی رخ دهد که باید ببینیم چه می شود. بنابراین آمدن رئیسی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری صددرصد منتفی نیست اما احتمال آمدنش کم است.
* چرا اصولگرایان به چهره های جدید فرصت آمدن به عرصه انتخابات 1400 را نمی دهند؟
ما این وضعیت را در میان اصلاح طلبان نیز شاهدیم سوال شما سوال درستی است که البته فقط مختص اصولگرایان نیست.
همه میگویند دچار قحط الرجالی نشده ایم اما ...
*کاندیداتوری چهره های تکراری به نوعی این سیگنال را منتقل می کند که جریانات سیاسی دچار قحط الرجال شده اند و ...
همه این را می گویند که دچار قحط الرجال نشده ایم که بخواهیم از چهره های تکراری برای 1400 حمایت کنیم منتهی به مرحله عمل که می رسد تا حدودی کار سخت می شود.
چهرههای جدید ممکن است نتوانند کشور را اداره کنند
بنده می خواهم توجه شما را به نکته ای جلب کنم. معتقدم ریاست جمهوری، پست بسیار مهمی است. چهره های جدید خوب هستند منتهی یک ریسک هم در میان آنها وجود دارد و آن ریسک این است چهره های جدید نتوانند کشور را در این شرایط سخت اداره کنند وقتی کشور در شرایط نسبتا عادی به سر می برد یک چهره ای می تواند روی کار بیاید که اگر آنچنان موفق نبود آسیبی به کشور وارد نشود.
این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، دوره مهمی است یعنی کشور با یک اقتصاد بهم ریخته تحویل رییس جمهور بعدی می شود به بیانی دیگر این فرصت وجود ندارد که بخواهیم یک آزمونی انجام دهیم که ممکن است در این آزمون، ولو درصد کمی خطا وجود داشته باشد به همین دلیل معتقدم این ریسک را درباره رییس جمهور 1400 نکنیم البته در آن دولت 1400، اگر کاندیدای اصولگرایان بتواند موفق شود آن زمان می توان درباره چهره های جدید در آن دولت سخن گفت.
* یعنی بسیاری از این کاندیداها می توانند در کابینه دولت آینده یا سایر امور، نقش مدیریتی ایفا کنند؟
دولت فقط به وزرا محدود نمی شود ممکن است 20 نفر در دولت وزیر باشند در واقع دولت آنقدر گسترده است که شامل معاون، رییس سازمان و مدیران کل و غیره می شود از این رو تعداد وزرا اندک است اگرچه نقش وزرا مهم است اما وزرا نسبت به مدیران کل کشور، تعدادشان کم است بنابراین می توان از مدیران میانی جوان تر و با انگیزه های بیشتری در جایگاه و پست های مختلف اعم از معاونین وزرا و روسای سازمان ها استفاده کرد. در نتیجه دولت بسیار بزرگ و گسترده است.
نمی توان گفت کسانی که به دنبال قدرت هستند، حتما ناسالم هستند
*اینکه به عنوان مثال قالیباف که هنوز ریاستش بر مجلس یک ساله نشده، آن را رها کند و به سمت انتخابات ریاست جمهوری برود، آیا در نگاه مردم تمایل بیش از حد اصولگرایان به قدرت تلقی نمی شود؟
تمایل به قدرت فی نفسه بد نیست بلکه بسیار هم عالی است کسی هم نگفته است که نباید به دنبال قدرت رفت در واقع نمی توان گفت کسانی که به دنبال قدرت می روند حتما افراد ناسالمی هستند.
اصولگرایان تنها 8 سال قدرت را در دست داشتند !
نکته مهم این است که از قدرت چگونه و در چه راهی استفاده شود. نفس قدرت خواستن که چیز بدی نیست اگر هم دنبال قدرت باشند اما این اتهامات فقط به اصولگرایان وارد نمی شود چرا که طی این 28 سال گذشته، فقط 8 سال دولت غیراصلاح طلب در کشور داشته ایم دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی، دو دولت آقای خاتمی و دولت روحانی هم اصلاح طلب بودند که در مجموع 20 سال است و تنها 8 سال میانی، دولت احمدی نژاد بوده که اصلاح طلب نبود.
در دولت های اصلاح طلبان هم بدین گونه بوده که از مجلس به دولت و یا از دولت به مجلس می آمدند بنابراین اصل این موضوع از قدرت مذموم نیست اما مهم این است که در چه راهی و چگونه از قدرت استفاده می شود.
اهمیت قوه مجریه از قوه قضاییه بیشتر است
واقعیت این است که رییس جمهور نقش بسیار مهمی در کشور دارد موضوعی که همه بر آن صحه می گذارند یعنی قوه مجریه تمام امور اجرایی کشور را در اختیار دارد در واقع تأثیرگذاری اش بر کشور و مردم از دو قوه دیگر بالاتر است ضمن اینکه رییس جمهور شخص دوم کشور است بنابراین هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان تلاش دارند این پُست را در اختیار بگیرند البته اصلاح طلبان ابتدا باید پاسخ 8 سال گذشته که قدرت را در اختیار داشته اند بدهند مبنی بر این که برای کشور چه کرده اند و چه بلایی بر سر کشور آورده اند.
اصولگرایان نباید پاسخگوی عملکرد 8 ساله احمدی نژاد باشند
*اصلاح طلبان هم در مقابل می گویند اصولگرایان باید پاسخ 8 سال عملکرد دولت احمدی نژاد را بدهند؟ نظر شما چیست؟
اصولگرایان نباید به 8 سال عملکرد احمدی نژاد پاسخ می دادند چون دولت احمدی نژاد دولت اصولگرا نبود چراکه احمدی نژاد خودش هم چنین ادعایی را نداشت همواره می گفت اصولگرا نیستم اصلاح طلب هم نیستم که به نوعی شعارش بود در دولت دوم احمدی نژاد، اصولگرایان به شدت با او به تعبیری سرشاخ شدند.
اصلاح طلبان باید پاسخگو باشند
نفی اصولگرایان نسبت به دولت احمدی نژاد در مقایسه با نفی اصلاح طلبان نسبت به دولت روحانی سنگین تر بود اصولگرایان در مجلس هشتم و نهم کاملا با احمدی نژاد درگیری داشتند بحث و دعوایشان هم جدی بود اما اصلاح طلبان در این دولت یک سری انتقادات ملایمی کردند ضمن اینکه در دولت احمدی نژاد، لزومی نداشت اصولگرایان پاسخ بدهند بلکه آقای احمدی نژاد باید پاسخ می داد اما اصلاح طلبان درباره عملکرد این دولت باید به طور مشخص پاسخگو باشند به این دلیل که هم در سال 92 و هم در سال 96 حمایت قاطع و کاملی از روحانی انجام دادند و مدیران این دولت هم ، همه به طور کامل اصلاح طلب بودند.
احمدی نژاد هیچ گاه نگفت اصولگراست
* در دوره احمدی نژاد هم همه مدیران، اصولگرا بودند و شخصیت های شناخته شده جریان اصولگرایی از احمدی نژاد حمایت قاطعی کردند، چگونه می توان گفت دولتش مورد حمایت آنها نبوده است؟
همواره در مورد دولت احمدی نژاد این بحث را مطرح کرده ام که آقای احمدی نژاد، آن زمانی که در انتخابات کاندید شد اصولگرایان از او حمایت نکردند بلکه بخشی از اصولگرایان از آقای قالیباف و بخشی هم از آقای علی لاریجانی حمایت کردند تا اینکه انتخابات به دور دوم کشیده شد در دور دوم بین مرحوم هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد، اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت کردند اما احمدی نژاد هیچ گاه نگفت که یک اصولگرا است.
حمایت اصولگرایان از احمدی نژاد در قابل هاشمی رفسنجانی، اشتباهی استراتژیک بود
*پس چرا از او حمایت کردند؟
در واقع اصولگرایان از احمدی نژاد در مقایسه با مرحوم هاشمی رفسنجانی، حمایت کردند که البته اشتباه کردند این اشتباه استراتژیک اصولگرایان بود. در دولت نهم یعنی دولت اول آقای احمدی نژاد، او از نیروهایی که اصولگرا بودند به عنوان وزرای کابینه اش و روسای مدیران دولتی استفاده کرد اما هیچ گاه نمی گفت اصولگرا هستم او در طول 8 سالی که رییس جمهور بود هیچ جلسه یا جلسات درون حزبی یا هیچ هماهنگی با اصولگرایان نداشت.
اصولگرایان، مطلقاً از احمدی نژاد در سال 88 حمایت نکردند
آقای روحانی اما مورد حمایت قاطع اصلاح طلبان هم در دور اول و هم دور دوم بود در حالی که اصولگرایان در دور دوم، اصولگرایان، مطلقاً از آقای احمدی نژاد در سال 88 حمایت نکردند اما آقای احمدی نژاد، رییس جمهور شد پس از اینکه رییس جمهور شد اصولگرایان به شدت با او درگیر شدند این اتفاق درباره آقای روحانی رخ نداد به همین دلیل اصلاح طلبان باید جواب بدهند ضمنا اصولگرایان هیچ گاه مدعی بر طبق ادعای اصلاح طلبان مبنی براینکه هر کس مسئولیت دارد باید پاسخگو باشد، نبوده اند. بنابراین اصولگرایان چنین شعاری نداده اند آنهایی که این شعار را سر دادند باید پاسخگو باشند.
اصلاح طلبان بسم الله بگویند و پاسخگو باشند
اصلاح طلبان همواره می گفتند هر کس قدرت و مسئولیت را در دست دارد باید پاسخگو باشد بنابراین اصلاح طلبان در این چندسال قدرت را در اختیار داشتند بسم الله، بیایند و پاسخگو باشند. اصولگرایان چنین ادعایی را نداشته اند بنابراین آنها به اصولگرایان آموزش بدهند که اگر قدرت را در دست گرفتند یادشان بماند که بعد از اتمام مسئولیتشان، پاسخگو باشند.
*برخی اصولگرایان از جمله موتلفه ای ها هم این پاسخگو بودن را مطرح می کنند مبنی بر اینکه یک دولت حزبی روی کار بیاید تا پاسخگو باشد، نگاه شما به این قضیه چیست؟
دولت حزبی بحث دیگری است مشکل عمده ای که در کشور ما وجود دارد و یک نقطه ضعف در عرصه سیاست داخلی محسوب می شود مسئله احزاب است مبنی براینکه احزاب هیچ نقشی ندارند. در حال حاضر انتخابات ما جناحی است و حزبی نیست هرگاه انتخابات حزبی شد و به عنوان مثال فلان حزب یا دو تا حزب، اکثریت مجلس را به دست گرفتند و 10 حزب در انتخابات، 10 کاندید را برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کردند پس از آن یکی از این افراد برای ریاست جمهوری انتخاب شد، قاعدتا آن حزب ، دولت را تشکیل می دهد.
دولت حزبی، مورد اجماع اصولگرایان و اصلاحطلبان است منتهی کو حزب!
به عنوان مثال رییس جمهوری که از حزب موتلفه است قاعدتا موتلفه ای ها، کابینه آن دولت را تشکیل می دهند در مقابل موتلفه هم باید پاسخگوی عملکرد آن دولت باشد در حال حاضر در کشور ما حزب به این معنا وجود ندارد. حرف موتلفه کاملا درست بوده و مورد اجماع اصولگرایان و اصلاح طلبان است منتهی کو حزب؟ حزبی نداریم که به طور قانونی بتواند این گونه کار کند به عنوان مثال آیا در کشور ما حزب اتحاد ملت می تواند به طور. رسمی، رییس جمهوری را معرفی کند و وقتی آن فرد رأی آورد همه اعضایش را از حزب اتحاد ملت انتخاب کند؟ خیر این گونه نیست قانون چنین چیزی را مقرر نکرده است.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید