راهبرد انتخاباتی محافظهکاران یا بحث انحرافی؟
کاندیداهای با پیشینه نظامی شاید مهمترین کاندیداهای جریان اصولگرایی باشند. تقریبا بیشتر کاندیداهای این جریان یا سابقهای طولانی در فعالیت نظامی دارند یا فعالیت نظامیشان حتی تا همین اواخر ادامه داشته و مشخصا به دلیل تمایل به حضور در انتخابات ریاستجمهوری یونیفرم نظامی را از تن به درآورده و رخت سیاست بر تن کردهاند.
اعتمادآنلاین| کاندیداهای با پیشینه نظامی شاید مهمترین کاندیداهای جریان اصولگرایی باشند. تقریبا بیشتر کاندیداهای این جریان یا سابقهای طولانی در فعالیت نظامی دارند یا فعالیت نظامیشان حتی تا همین اواخر ادامه داشته و مشخصا به دلیل تمایل به حضور در انتخابات ریاستجمهوری یونیفرم نظامی را از تن به درآورده و رخت سیاست بر تن کردهاند.
به گزارش روزنامه اعتماد، سردار حسین دهقان که از فرماندهان سپاه پاسداران و وزیر دفاع دولت گذشته بوده و سعید محمد که تا چند روز پیش فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا را برعهده داشت، از جمله چهرههایی هستند که احتمال کاندیداتوریشان را تبدیل به یقین کرده و رسما اعلام کردهاند که در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده نامنویسی میکنند. غیر از این دو، بیشتر چهرههای شاخص اصولگرایی که نامشان برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده مطرح است، سوابق و پیشینهای قابل توجه در عرصه نظامی دارند و عمدتا هم با این سوابق شناخته میشوند. چهرههایی که میتوان به محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدباقر قالیباف به عنوان شاخصترین اشاره کرد. با این شرایط به نظر میرسد که قرار است نظامیان در خرداد سال 1400 در مقابل یکدیگر صفآرایی کنند؛ چراکه فعالیتهای این افراد نشان میدهد که هیچ کدام قصد ندارند به نفع دیگری کنار بروند. از این بابت هم از حالا اصولگرایان ابراز نگرانی میکنند و میگویند که این حضور حداکثری کاندیداهایی با پیشینه نظامی در عرصه رقابت سیاسی چندان هم مطلوبشان نیست. آن هم در حالی که تا همین چند وقت پیش در مقابل انتقادها به فعالیتهای سیاسی چهرههایی با پیشینه نظامیگری، موضع میگرفته و تمامقد از این دست از کاندیداها حمایت میکردند.
دهقانی با پیشینه نظامی
آنچه با نگاهی به تحولات سیاسی این چند ماه عایدمان میشود، آن است که کنشگران و تحلیلگران منتسب به جریان اصولگرایی بارها از کاندیداتوری نظامیان حمایت کرده و اصلاحطلبان عمدتا منتقد این گرایش بودهاند. ضمن اینکه چهرههای با پیشینه نظامی که اعلام کاندیداتوری کردهاند یا قصد آن را دارند که وارد این رقابت مهم سیاسی شوند، گرایشی متمایل به جریان اصولگرا دارند. با این حال دیروز حسین دهقان به عنوان اولین کسی با پیشینه نظامی که اعلام کاندیداتوری کرده، به بخشی از انتقادهایی که طی این ماهها مطرح شده، پاسخ گفته است. او معتقد است: «در وصیتنامه امام آمده که نظامیان در سیاست نباید ورود کنند اما این به معنی این است که نظامیان نباید ابزار جناحهای سیاسی بشوند؛ چراکه این جریانها نمیتوانند نماینده همه مردم باشند، در حالی که نیروهای مسلح باید حافظ امنیت ملی باشند و اگر بخواهند نحله فکری خاصی را نمایندگی کنند، امنیت و منافع ملی میشود؛ بنابراین ورود سازمانی نظامیان یا حمایت آنها از فردی در انتخابات منع شده است، در غیر این صورت ورود فردی با سابقه نظامی برای تصدی پست ریاستجمهوری هیچ منعی ندارد و میتواند حتی سازنده هم باشد.»
بخشهای دیگر سخنان دهقان که ایسنا نسبت به انتشار آن اقدام کرده اما بیش از آنچه تا اینجا خواندیم، محل تامل است. او تاکید میکند: «اعتقادی به جریانهای سیاسی متعارف امروز ندارد؛ چراکه هماکنون حزب به معنی واقعی آن در ایران وجود ندارد و متاسفانه به جای حزب در کشور جبهه و گروه داریم که اعضای آن نیز همواره در نوسان و رفت و آمد بین این گروه یا آن گروه هستند؛ چراکه آنها نگاه میکنند منافعشان بیشتر کجا تامین میشود یا ابزار قدرت در دست کیست؟ از سوی دیگر محدود شدن رییسجمهوری به یک جناح سیاسی خاص یعنی از دست دادن توان و ظرفیت جناحهای دیگر. بر این اساس همکاری با همه فعالان سیاسی در دستور کار قرار دارد.»
حسین دهقان همزمان با اینکه میگوید چندان به هیچ جریان سیاسی کشور اعتقاد ندارد، به این پرسش که در صورت پیروزی، چه افرادی را به دولت خود فرا خواهد خواند، اینطور پاسخ گفته است: «بعضی افراد اینگونه القا میکنند که اگر یک نظامی رییسجمهوری شود، نظامیگری را حاکم میکند، یعنی با خلع مقامات از مناصبشان و روی کار آوردن نظامیان، حکومت نظامی را حاکم و آزادیها را محدود میکند؛ در حالی که در ایران در آستانه ورود به قرن جدید امکان نظامیگری و اعمال حکومت نظامی وجود ندارد.» او در بخش دیگری از این مصاحبه نیز درباره سیاست خارجی توضیح میدهد و تاکید میکند که این حوزه نیاز به برنامه ندارد، بلکه باید برای آن راهبرد و سیاست داشت.
به هر تفسیر اما آنچه پیداست، اصولگرایان کمتر درباره دهقان اظهارنظر میکنند؛ شاید به این خاطر که او تاکید دارد به هیچ کدام از جریانهای سیاسی کشور وابسته نیست. اما درباره سعید محمد اوضاع متفاوت است. از زمانی که نام او در محافل سیاسی مطرح شده اظهارنظرهای مختلفی دربارهاش به میان آمده است که البته تمامی این واکنشها، واکنشهایی مثبت نبودهاند. او که چندماه پیش رایزنی خود را با اصولگرایان شروع کرد، در مراجعه به احزاب مختلف تلاش کرده حمایت آنان را به نفع خود جلب کند اما از همان زمان تاکنون لحن موضعگیری اصولگرایان درباره او چندان مثبت نبوده و حالا که رسما اعلام کاندیداتوری کرده نیز اصولگرایان درباره او موضعی شفافتر اتخاذ کردهاند. آنان معتقدند که سعید محمد میان مردم شناخته شده نیست و نمیتواند حمایت گسترده شهروندان را برای پیروزی در انتخابات جلب کند. در حالی که آنان در این انتخابات به کاندیدایی نیاز دارند که بتواند با حمایت حداکثری مردم، خلأ پایگاه اجتماعی اصولگرایان را نیز جبران کند و پیروز میدان شوند. حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه هم درباره اعلام نامزدی سردار جوان سپاه معتقد است «سعید محمد هنوز
در جامعه فرد شناخته شدهای نیست و به همین خاطر شانس چندانی برای موفقیت ندارد»، تاکید کرده است که «کسی از دیدگاهها و مواضع او خبر ندارد و کارنامهاش در قرارگاه خاتمالانبیا که اخیر برای نخبگان مطرح شده، مورد توجه مردم نیست. ضمن اینکه در نظرسنجیها نیز خیلی عقب است.»
در همین حال بخش دیگری از منتقدان میگویند او فاقد سابقه مدیریت کلان و سیاسی در کشور است و موفقیتهایش در زمینه عمرانی نیز نمیتواند دلیل کافی برای اثبات توانایی او در جایگاه ریاستجمهوری باشد. در این میان نیز تفسیرهای متفاوتی از کاندیداتوری او وجود دارد. مهرداد لاهوتی، نماینده مجلس دهم و از چهرههای نزدیک به علی لاریجانی درباره نامزدی سعید محمد میگوید: «تصور من این است سعید محمد با انگیزه ریاستجمهوری وارد نشده است. احتمالا همان نقشی را ایفا خواهد کرد که آقای جهانگیری یا قالیباف در انتخابات 96 ایفا کردند.» او به پایگاه خبری- تحلیلی دیدبان ایران گفته است: «استنباط من این است که اجماع اصولگرایان روی سعید محمد کار سخت و دشواری باشد. او نهایتا میتواند در صحنه حضور داشته و در توافق با کاندیدای نهایی به کار خود ادامه دهد.» آن هم در حالی که تاکنون شوراهای وحدت و ائتلاف صحبتی درباره سعید محمد نداشته و عمده بحثهایشان معطوف به کاندیداتوری احتمالی رییسی و در درجه دوم قالیباف است.
دیگرانکاندیداهای اصولگرا با پیشینه نظامی
دهقان و محمد تنها سرداران حاضر در میدان رقابت نیستند. رضایی و قالیباف نیز مدعیان قدرتمندی هستند که به نظر میرسد هیچ کدام تمایل ندارند حداقل به نفع چهرههایی چون محمد یا دهقان کنار بروند. شاید وضعیت رضایی و قالیباف تا حدودی شبیه به دهقان و محمد باشد؛ چراکه رضایی هم با اینکه گرایش اصولگرایی دارد ولی به شکل تشکیلاتی با آنان همکاری نمیکند و ترجیح میدهد هر بار بهطور مستقل و با اتکا به امکانات شخصی که در اختیار دارد، رقابت کند.
اما در مقابل قالیباف خیلی وقت است که در تعامل با اصولگرایان در حال انجام کار تشکیلاتی است و البته جایگاه محکمتری نسبت به سعید محمد میان اصولگرایان دارد. فراموش نکنیم که او به هر حال سابقه به مراتب بشتری نسبت به محمد در عرصه سیاسی دارد. با این وجود اما دعوتهای مکرر و اصرارهای هر روزه اصولگرایان به سیدابراهیم رییسی نشان میدهد که آنان همانطور که صراحتا نیز گفتهاند، پیش و بیش از هر یک از گزینههای با پیشینه نظامی و بدون پیشینه نظامی، به سیدابراهیم رییسی توجه دارند؛ هر چند او به مراتب صریحتر از دیگر گزینههای احتمالی منتسب به جناح راست از عدم تمایل خود به حضور در این عرصه گفته و برخی معتقدند که حالا در شرایطی که 3 ماهی بیشتر تا روز سرنوشت باقی نمانده، بعید است رییسی وارد گود رقابت انتخابات ریاستجمهوری 1400 شود. اما اگر چنین نشود و رییسی وارد میدان رقابت شود، از آنجا که اصولگرایان بارها گفتهاند رییسی گزینه اصلیشان است، شاید دیگر بحث از کاندیداتوری چهرههایی با پیشینه نظامی، بحثی انحرافی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید