عبدالله رمضانزاده در یادداشتی نوشت:
ایجاد ارتباط اقتصادی ایران بدون تصویب FATF بدون نتیجه خواهد ماند
عبدالله رمضانزاده در یادداشتی نوشت: در روابط بینالملل بحث ساختار و کارگزار حتماً مؤثر هستند. ساختار سیاست خارجی آمریکا در اصول مشخص است اما طبیعتاً کارگزاران متفاوت نقشهای متفاوتی را ایفا میکنند و اثرات متفاوتی دارند.
اعتمادآنلاین| در روابط بینالملل بحث ساختار و کارگزار حتماً مؤثر هستند. ساختار سیاست خارجی آمریکا در اصول مشخص است اما طبیعتاً کارگزاران متفاوت نقشهای متفاوتی را ایفا میکنند و اثرات متفاوتی دارند؛ کما اینکه ترامپ با اوباما فرق داشت، با بایدن هم فرق دارد. معتقدم تغییر رئیسجمهور آمریکا به نفع منطقه خاورمیانه تمام خواهد.
به گزارش امتداد، عبدالله رمضانزاده در یادداشتی نوشت: در روابط بینالملل بحث ساختار و کارگزار حتماً مؤثر هستند. ساختار سیاست خارجی آمریکا در اصول مشخص است اما طبیعتاً کارگزاران متفاوت نقشهای متفاوتی را ایفا میکنند و اثرات متفاوتی دارند؛ کما اینکه ترامپ با اوباما فرق داشت، با بایدن هم فرق دارد. معتقدم تغییر رئیسجمهور آمریکا به نفع منطقه خاورمیانه تمام خواهد.
برخی از نظریهپردازان بینالملل بعد از جنگ جهانی دوم امکان صلح، بدون ایجاد روابط اقتصادی مستحکم را زیر سؤال بردند و حتی نظریهپردازانی مانند کارکردگرایان بنای اتحادیه اروپا را بر همکاریهای اقتصادی فرض میکنند؛ یعنی صلح موجود در اروپا بعد از قرنها را ناشی از توسعه روابط اقتصادی بین کشورهای اروپایی عنوان میکنند که در ابتدا موجب تشکیل اتحادیه زغال و فولاد شد و بعدها بازار مشترک، جامعه اروپا و در نهایت اتحادیه اروپا شکل گرفت. دنیای جدید دنیای وابستگی اقتصادی است و روابط اقتصادی تعیینکننده ارتباطات بین کشورها حتی در زمینههای امنیتی و قدرت سخت است؛ اما اینکه همایش اقتصادی اروپا با ایران چقدر مؤثر بوده است، باید بگویم نباید خیلی خوشبینانه به آن نگاه کرد. تا زمانی که ما تکلیف مسائلی را در کشور روشن نکنیم نمیتوانیم امیدوار به حل این مسئله باشیم. بعد از برجام امکان توسعه روابط اقتصادی با اروپا فراهم شد و ما نتایج خوبی نیز از آن گرفتیم. یکی از نتایج آن نوسازی ناوگان هواپیمایی و خرید هواپیمای جدید بود. در صنایع دیگر نیز همینگونه بود؛ توانستیم ارتباطاتی را شروع کنیم، اما اشتباه ما این بود که اعلام کردیم آمریکاییها نباید از برجام بهره اقتصادی ببرند. دنیای جدید دنیای برد - برد است و دنیای برد - باخت نیست و کسی زیر بار آن نمیرود. وزیر خارجه پیشین آمریکا تلویحاً در آن زمان گفت، روابطی که برای ما نفع اقتصادی نداشته باشد را نمیخواهیم داشته باشیم. بنابراین یکی از دلایل پاره کردن برجام توسط ترامپ عدم نفع اقتصادی آمریکا از این توافقنامه بود.
نکته دیگر اینکه فرض کنیم روابط اقتصادی ایران در این نشستها با اروپاییها به حداکثر نقطه مثبت خود برسد اما وقتی امکان مبادلات بانکی بهدلیل عدم عضویت و عدم پیوستن به افایتیاف وجود نداشته باشد، معلوم است نمیتوانیم کاری کنیم. حتی اگر همه شرکتهای اروپایی اعلام آمادگی کنند، حتی اگر فروش نفت ما آزاد باشد اما وقتی نتوانیم مبادله مالی داشته باشیم هیچ نفعی برای کشور ندارد. متأسفانه مسئله افایتیاف گروگان نزاعهای داخلی شده است و مردم از این نزاعهای داخلی ضرر میبینند. اگر بخواهیم اینگونه نشستها به نتیجه برسد باید تکلیفمان را با روابط مالی با دنیا روشن کنیم. آیا ما حاضر هستیم قواعد گردش مالی در دنیا را بپذیریم یا نه؟ نکته دیگر اینکه آمریکاییها تاکنون توانستهاند مانع ارتباطات اروپاییها - بهدلیل قدرت اقتصادی که دارند - با ایران شوند بنابراین ما مجبور هستیم در روابط اقتصادی منافع شرکتهای آمریکایی را در نظر بگیریم و با آنها ارتباط برقرار کنیم زیرا اگر آمریکاییها نفع متقابلی از ارتباطات اقتصادی ایران و اروپا نبرند، مانع این کار میشود.
در روابط بینالملل بحث ساختار و کارگزار حتماً مؤثر هستند. ساختار سیاست خارجی آمریکا در اصول مشخص است اما طبیعتاً کارگزاران متفاوت نقشهای متفاوتی را ایفا میکنند و اثرات متفاوتی دارند؛ کما اینکه ترامپ با اوباما فرق داشت، با بایدن هم فرق دارد. معتقدم تغییر رئیسجمهور آمریکا به نفع منطقه خاورمیانه تمام خواهد شد. این همایش نشان میدهد که آمریکاییها مایل هستند گشایشی برای اروپاییها حاصل شود و شاید این گشایش به روابط اقتصادی ما با آمریکا گسترش پیدا کند و این فقط نشانهای از خواست یا اجازه آمریکاییها به اروپاییها برای برگزاری این نشست است.
اینکه گفته شود بازارهای ایران برای اروپا و سایر کشورها جذاب است، مهم نیست؛ مهم این است که ما چه نفعی از این روابط میبریم. در آماری دیدم که ما قبل از تحریمها حدود 10 میلیارد یورو صادرات به اروپا داشتهایم و بعد از تحریمها این صادرات اعم از نفتی و غیرنفتی به 710 میلیون یورو کاهش یافته است. از طرف دیگر اروپاییها 11 میلیارد یورو به ایران صادرات داشتند که اکنون به 750 میلیون یورو کاهش یافته است. حساب کنید درآمدهای نفتی و غیرنفتی ایران 10 میلیارد یورو کاهش پیدا کرده و این کاهش درآمد تأثیر زیادی بر ابعاد زندگی مردم داشته است. دیدید که سوئدیها که بهظاهر صلحطلب هستند حاضر نبودند بهدلیل فشار آمریکا داروی مخصوص بیماران پروانهای را به ما بدهند. این مسئله یعنی عدم ارتباط با آمریکا روی جزءجزء زندگی و معیشت مردم ما تأثیر میگذارد و من این موضوع را نمیفهم که گفته میشود ما نباید روابط اقتصادی داشته باشیم یا روابط اقتصادی فقط باب میل ما باشد یا فقط بهگونهای باشد که ما برنده باشیم. دنیا، دنیای تبادل است و دنیای صفر و یک نیست، بلکه دنیایی است که متعادل بین یک و صفر میچرخد.
اما با وجود این مشکلات، من امیدی به مجلس و رئیسجمهور آینده ندارم. درباره ایجاد ارتباط ایران با آمریکا فرد تصمیمگیر مقام رهبری هستند. صحبتهای ایشان نشان از این دارد که میخواهند همکاریهای اقتصادی گسترش پیدا کند. از این فرصت استفاده میکنم و از مجمع تشخیص مصلحت نظام یک خواهش دارم؛ تصورم این است نگاه مخالفان به افایتیاف نگاه جناحی است. خواهش میکنم بهخاطر مصلحت عمومی و بهخاطر معیشت و زندگی مردم افایتیاف و پالرمو را تصویب کنند اما اعلام کنند اجرای آن با دولت بعدی و فعلاً در تعلیق بماند. این تصمیم این علامت را به دنیا میدهد که ما آماده مبادلات سالم بینالمللی هستیم. تصمیمگیری نهایی رهبری هستند و به نظر من رهبری نشانههای خواستشان را برای گسترش همکاریهای اقتصادی با دنیا نشان دادهاند. متأسفانه مسئله روابط اقتصادی ما و اروپا و سایر نقاط دنیا، گروگان مسائل روابط مالی شده و تبادلات مالی و بانکی هم گروگان افایتیاف شده است و این را باید بهگونهای حل کنیم.
مسئله مهم دیگر اینکه در حوزه سیاسی و روابط بینالملل کشورهایی مانند چین، روسیه و اتحادیه اروپا و کشورهای رقیب ما در منطقه مانند عربستان و اسرائیل، همه از عدم گفتوگوی مستقیم میان ایران و آمریکا به نفع منافع خود سوءاستفاده میکنند. ما باید راهی بیابیم تا مذاکرات مستقیم با آمریکاییها بدون واسطه در تمام مسائل انجام شود. نمیتوانیم تا ابد بدون مذاکره شرایط را در تعلیق قرار دهیم.
دیدگاه تان را بنویسید