کد خبر: 472512
|
۱۴۰۰/۰۱/۳۱ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

مهدی معتمدی‌مهر، عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

بازرگان نخستین اصلاح‌طلب پس از انقلاب است/ بدون دموکراسی، اصلاح‌طلبی به بهبودگرایی تنزل پیدا می‌کند

مهدی معتمدی‌مهر گفت: بازرگان را باید آغازگر تفکر اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی بدانیم. البته ظروف اجتماعی اصلاح‌طلبی در دوم خرداد سال 76 بروز و ظهور کرد که منجر به توفیق سیدمحمد خاتمی در انتخابات شد.

بازرگان نخستین اصلاح‌طلب پس از انقلاب است/ بدون دموکراسی، اصلاح‌طلبی به بهبودگرایی تنزل پیدا می‌کند
کد خبر: 472512
|
۱۴۰۰/۰۱/۳۱ ۰۹:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| اصلاحات و اصلاح‌طلبی یکی از کنش‌هایی است که در نظام‌های سیاسی می‌تواند حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد. البته صاحبان این نوع نگرش بسته به فضاهای گوناگون، موانع متعددی را پیش روی خود دیده، می‌بینند و از این پس هم خواهند دید.

مهدی معتمدی‌مهر، عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین می‌گوید مهندس مهدی بازرگان را باید آغازگر تفکر اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی بدانیم. او البته توضیح می‌دهد که ظروف اجتماعی اصلاح‌طلبی در دوم خرداد سال 76 بروز و ظهور کرد که همین منجر به توفیق سید محمد خاتمی در انتخابات شد. در ادامه متن کامل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

***

*تحرکات مهندس بازرگان را می‌توان نقطه آغاز اصلاح‌طلبی در ایرانِ پس از انقلاب تلقی کرد؟

درباره اصلاحات یا اصلاح‌طلبی باید گفت، به رغم اصلاحات دینی که بارها در فرهنگ اجتماعی و سیاسی ایران صورت می‌گرفت، تعبیر اصلاحات سیاسی در دهه 60 چندان حائز اهمیت نبود مگر در موارد معدودی؛ از جمله سخنرانی مرحوم بازرگان در روز 23 بهمن 1357 که در زمین چمن دانشگاه تهران برگزار شد. بازرگان در آنجا عنوان کرد «من یک اصلاح‌طلبم» تا از این طریق نوعی مرز و خط‌کشی بین تقید خود به قانون، و اعمال و رفتاری که تحت عنوان انقلابی‌گری انجام می‌شد، تعیین کند. اما نه تنها این واژه (اصلاحات) تا میانه دهه 70 چندان رایج نبود بلکه گروهی اصلاح‌طلبی را در تضادی آشکار با ارزش‌های انقلاب اسلامی می‌دانستند به طوری که روزهای اول انقلاب تلاش برای اصلاح، ضد ارزش خوانده می‌شد.

فارغ از کاربرد این واژه در سطح عموم، اصلاح‌طلبی واجد عناصری است که در رفتار و تفکر سیاسی بازرگان در روزهای اول انقلاب به وضوح مشاهده می‌شود. به همین خاطر باید پذیرفت که بازرگان نخستین اصلاح‌طلب پس از انقلاب است، حتی می‌توان گفت که گفتمان اصلاح‌طلبی با بازرگان شروع می‌شود. اگرچه بروز عینی این جنبش اجتماعی در خرداد 76 به طور ملموسی اتفاق می‌افتد اما ایجاد این گفتمان، بنا بر دلایلی که برشمرده شد، از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب از جانب مهندس بازرگان و مشخصاً نهضت آزادی نمایان شد.

*اصلاح‌طلبیِ مورد توجه در آن زمان دارای چه المان یا عناصری بود؟

اولین شاخصه اصلاح‌طلبی دموکراسی‌خواهی است؛ بدین معنا که اصلی‌ترین شناسه جنبش‌های اصلاح‌خواهی در عرصه سیاست بحث دموکراسی‌خواهی است. در واقع بدون دموکراسی، اصلاح‌طلبی به یک سطح بهبودگرایی محدود شده و تنزل پیدا می‌کند و در نهایت هم بنا بر تجارب سیاسی، به موفقیت نخواهد رسید و به اهداف خودش نائل نخواهد شد. بنابراین دموکراسی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی اصلی‌ترین وجه جنبش‌های سیاسی است.

بازرگان از نخستین چهره‌هایی بود که در ساختار حاکمیت اسلامی دموکراسی را مطالبه کرد. این منازعه یا تقابل فروردین‌ماه 58 در نظام جمهوری اسلامی مطرح شد و بازرگان بر جمهوری دموکراتیک اسلامی تاکید داشت. با این توضیح که عنوان «جمهوری دموکراتیک اسلامی» در اساسنامه شورای انقلاب آمده بود و مرحوم بازرگان خود را متعهد به آن متن می‌دانست.

*بحث آزادی هم با چنین چالشی روبه‌رو شد؟

بله! آزادی در فضای گفتمانی که بر دهه نخست انقلاب حاکم بود نه تنها برای جریان‌هایی که هر کدام به نوعی فعال بودند جالب نبود بلکه حتی گاهی با تقبیح آزادی این مهم را مطالبه بورژوایی و امری لوکس تلقی می‌کردند. بازرگان در آن محیط آزادی را خواسته‌ای ابدی عنوان می‌کند که نه تنها پیش‌نیاز رشد و توسعه کشور است بلکه امکانی است که مقدمات قد علم کردن نهادهای منطبق بر اسلامیتِ نظام را فراهم خواهد کرد. در واقع اگر شاخص‌ترین مساله اسلام را یکتاپرستی بدانیم، باید گفت در محیط استبدادزده خدا هم پرستش نخواهد شد. با این تفاصیل، «آزادی» یکی از عناصر اصلی اصلاح‌طلبی به شمار می‌رود.

عنصر دیگری که بر اصلاح‌طلبی بازرگان مهر تایید می‌زند تدریج و قانونمندی تدریج است. بازرگان به کرات تاکید می‌کرد، بحران‌های ایران هیچ راه‌حل کوتاه‌مدتی ندارد و هیچ هدفی در ایران به زور تحقق نمی‌یابد، به همین دلیل از همان ابتدا مردم را به صبر دعوت و همیشه از وعده دادن پرهیز می‌کرد. همچنین او تاکید داشت، باید در مسیر تدریجی سازندگی قرار بگیریم. بازرگان به همین دلیل انقلاب را به 2 فاز قبل و بعد از پیروزی تقسیم می‌کرد و می‌گفت حالا که انقلاب پیروز شده، باید به قانون برگردیم و معتقد بود تثبیت ارزش‌های انقلابی با قانون میسر خواهد بود نه با قانون‌شکنی و شتاب‌زدگی.

*البته چنین دیدگاهی مخالفان سرسختی داشت...

بله همین‌طور است. در واقع در آن دوره این نگرش مطلوبِ بخش زیادی از نیروهای انقلابی نبود. آنها تفکر تدریجی یا به زعم بازرگان سنگر به سنگر را در تعارض با ارزش و روش‌های انقلابی قلمداد می‌کردند! بازرگان اما به دلیل تجربه‌های مدیریتی و سیاسی پیش از انقلاب خیلی خوب می‌فهمید حذف یا تغییر یک ساختار امری دشوار و بسیار پرهزینه است که افراد بی‌تجربه از عهده آن برنمی‌آیند. به همین دلیل اصرار داشت باید چهره‌هایی در وزارتخانه‌ها به کار گرفته شوند که دست‌کم چندین سال سابقه مدیریتی داشته باشند؛ اما انقلابیون معتقد بودند باید به افرادی مسئولیت سپرده شود که هیچ سابقه همکاری‌ای با نظام گذشته نداشته باشند.

*نگاه بازرگان به امر انتخابات چگونه بود؟

مهندس بازرگان توجه عمیقی به رأی مردم و در نتیجه انتخابات داشت. البته اسناد و بیانیه‌های نهضت آزادی- حتی از انتخابات مجلس دوم به بعد که نهضت امکان ورود به بحث انتخابات را نداشت- گواهی می‌دهد در هیچ انتخاباتی، انتخابات را نفی نکرد. البته اعضای نهضت در برخی از انتخابات به خاطر نداشتن کاندیدا مشارکت نکردند، اما نه تنها کلیت رأی‌گیری را نفی نکردند بلکه تاکید زیادی بر تبلیغ برگزاری انتخابات آزاد داشتند؛ به عنوان مثال در انتخابات مجلس دوم، نهضت سمیناری تحت عنوان «انتخابات آزاد» برگزار می‌کند که البته جلسه به دلیل خرابکاری لباس‌شخصی‌ها به هم می‌خورد. اما نهضت با وجود رد صلاحیت کاندیداهایش، پنج 6 بیانیه انتخاباتی صادر و روشنگری می‌کند.

حتی مهندس بازرگان در نطق نیمه‌کارمانده‌ای که در مجلس اول داشت، فقدان انتخابات آزاد را به منزله رجعت طاغوت قلمداد می‌کند. همچنین او در سال 64 برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام می‌کند تا بر اهمیت انتخابِ مردم تاکید داشته باشد. در سال 66 هم با وجود مسائل و مشکلاتی که جنگ موجب شده بود، جمعی از اعضای نهضت برای انتخابات ثبت‌نام می‌کنند که مساله نامه‌ای که آقای محتشمی‌پور ادعا دارد منتسب به رهبر فقید انقلاب است در آن دوره مطرح می‌شود.

در کل باید گفت نگاه عمیق بازرگان و دیگر اعضای نهضت آزادی به انتخابات نشانگر این بود که آنها این کنش مهم سیاسی را تنها سازوکاری می‌دانستند که سیاسیون نمی‌توانند از کنارش به سادگی عبور کنند. به همین دلیل برای اولین بار در ایران «حضور در انتخابات» و «مشارکت در انتخابات» توسط نهضت آزادی از یکدیگر منفک می‌شوند. در واقع آنها حضور در انتخابات را راهبردی آگاهی‌بخش تلقی می‌کردند که حتی در بسته‌ترین فضا هم باید به انجام رسد.

* نهضت آزادی چه تحلیل و رویکردی را در قبال مبارزه‌های قانونی صحیح می‌دانست؟

عنصر اصلاح‌طلبانه دیگری که نهضت آزادی از همان روزهای اول انقلاب بر آن تاکید داشت بحث مبارزه‌های قانونی، علنی و مسالمت‌آمیز بود که در چارچوب ظرفیت‌های قانون اساسی می‌توانند شکل بگیرند. نهضت آزادی در سومین کنگره‌اش که سوم تیرماه سال 59- مصادف با تخطی سازمان‌هایی همچون مجاهدین از رفتارهای قانونی- برگزار شد قطعنامه‌ای صادر و تاکید می‌کند تنها راه قانونی برای نشان دادن اعتراض مبارزه قانونی، علنی و مسالمت‌آمیز است که این یکی از اصول اصلاح‌طلبانه به شمار می‌رود و اصلاح‌طلبی جز این معنی ندارد.

همچنین باید متذکر شد، یکی دیگر از تفکرات اصلاح‌طلبی نهضت آزادی «نقد قدرت» است؛ به این معنی که اصلاح‌طلبی بدون نقد ساختار قدرت غیرممکن است و نهضت آزادی همین کار را انجام می‌دهد دلیلش هم این بود که نهضت آزادی تنها گروهی بود که با وجود حضور در درون حاکمیت، بحران را به رسمیت می‌شناخت. به همین دلیل بازرگان نادیده گرفتن بحران را موجب تضعیف در جنگ و ماندگاری مشکلات اقتصادی می‌دانست. البته مشکلاتی که در طول این چهار دهه به ما تحمیل شد مشخص کرد مطالباتی همچون رشد نهادهای مدنی، دموکراسی و آزادی و... فقط مطالبه سیاسی نیستند، الگوی مدیریتی‌ای هستند که با توجه به آنها می‌توان جامعه را از فساد و تبعیض مصون نگه داشت چراکه در غیاب نهادهای مدنی هیچ مرجع رسمی‌ای نمی‌تواند به تنهایی مانع فساد و ناهنجاری‌های دیگر شود.

از سویی دموکراسی الگویی برای کارآمدی است و در غیاب این امر مهم با انباشت بحران روبه‌رو و متحمل هزینه‌هایی گزاف خواهیم شد آن هم بحران‌هایی که برای اصلاح‌شان راهی پیدا نخواهیم کرد چون دولت‌ها فقط بر آن‌اند تا بر اساس ظرفیت محدود خودشان به مباحث ورود کنند؛ یعنی هیچ دولتی بدون کمک مردم در قالب نهادهای مدنی نمی‌تواند مشکلات سیاسی، اقتصادی و حتی ترافیک و آلودگی هوا را رفع و رجوع کند.

*ممنون، حرفی مانده است؟


بنا بر مباحثی که در این گفت‌وگو به میان آمد، بازرگان را باید آغازگر تفکر اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی بدانیم. البته ظروف اجتماعی اصلاح‌طلبی در دوم خرداد سال 76 بروز و ظهور کرد که منجر به توفیق سید محمد خاتمی در انتخابات شد.

چکیده گفت‌وگو با مهدی معتمدی مهر

-تعبیر اصلاحات سیاسی در دهه 60 چندان حائز اهمیت نبود

-گفتمان اصلاح‌طلبی با بازرگان شروع می‌شود

-اولین شاخصه اصلاح‌طلبی دموکراسی‌خواهی است

-اصلی‌ترین شناسه جنبش‌های اصلاح‌خواهی در عرصه سیاست بحث دموکراسی‌خواهی است

-دموکراسی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی اصلی‌ترین وجه جنبش‌های سیاسی است

-بازرگان به کرات تاکید می‌کرد، بحران‌های ایران هیچ راه‌حل کوتاه‌مدتی ندارد و هیچ هدفی در ایران به زور تحقق نمی‌یابد

-نگاه عمیق بازرگان به انتخابات نشانگر این بود که او این کنش مهم سیاسی را تنها سازوکاری می‌دانستند که سیاسیون نمی‌توانند از کنارش به سادگی عبور کنند

-برای اولین بار در ایران «حضور در انتخابات» و «مشارکت در انتخابات» توسط نهضت آزادی از یکدیگر منفک می‌شوند

-در غیاب نهادهای مدنی هیچ مرجع رسمی‌ای نمی‌تواند به تنهایی مانع فساد و ناهنجاری‌های دیگر شود

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها