محمدجواد حقشناس، عضو حزب اعتمادملی پس از نامنویسی در انتخابات شورای شهر ششم:
ناامیدی را نسبت به صندوقهای رای کاهش دهیم
محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی پنجمین دوره شورای شهر پایتخت، برای حضور در انتخابات دوره ششم این شورا نامنویسی کرد.
اعتمادآنلاین| محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی پنجمین دوره شورای شهر پایتخت، برای حضور در انتخابات دوره ششم این شورا نامنویسی کرد.
به گزارش روزنامه اعتماد، این درحالی است که پیشتر زهرا نژادبهرام، مجید فراهانی، محمد علیخانی و الهام فخاری، برخی از دیگر اعضای شورای شهر پنجم نیز برای حضور در انتخابات ششمین دوره شورای شهر پایتخت نامنویسی کرده بودند.
آنچه اما در ارتباط با نامنویسی حقشناس محل تامل است، قرار گرفتن نام او در جمع 3 کاندیدای حزبی «اعتماد ملی» برای انتخابات ریاستجمهوری است. چنانکه چندی پیش این حزب اصلاحطلب با اشاره به اهمیت انتخابات ریاستجمهوری و راهبرد اصلاحطلبان برای حضور در این انتخابات که در مرحله نخست مبتنی بر نامنویسی تمامی چهرههای واجد شرایط و معرفی کاندیدای حزبی به «جبهه اصلاحات ایران» و درنهایت انتخاب کاندیدای مطلوب این جریان سیاسی بر پایه خرد جمعی است، از محمدجواد حقشناس، کنار محمدعلی افشانی، شهردار پیشین تهران و همچنین ابراهیم امینی دیگر عضو شورای شهر پایتخت به عنوان 3 کاندیدای اولیه «اعتماد ملی» برای انتخابات ریاستجمهوری خبر داده و تاکید کرده بودند که در ادامه یکی از این 3 گزینه به عنوان کاندیدای اصلی این تشکل سیاسی به «جبهه اصلاحات ایران» معرفی خواهد شد.
فارغ از این حواشی اما حضور حقشناس کنار 20 عضو اصلاحطلب شورای شهر پایتخت در دوره پنجم، بهویژه در بحث مبارزه با فساد از نقاط عطف کارنامه این چهره اصلاحطلب و تلاش موثر او در این مسیر بود.
تلاشی که دستکم در یکی، دو پرونده بیش از دیگر مسائل به چشم آمد. در این میان نقش حقشناس در رسیدگی به تخلفات پرونده موسوم به املاک نجومی و تخلفات دوران شهرداری اسبق تهران، بهویژه تخلفات عیسی شریفی، قائممقام وقت شهرداری پایتخت قابلتوجه بود.
حال در شرایطی خبر از نامنویسی مجدد این چهره اصلاحطلب در انتخابات شورای شهر پایتخت رسانهای شده که همین دیروز و ساعتی پیش از اعلام خبر نامنویسی حقشناس در انتخابات شوراها، سازمان قضایی نیروهای مسلح از صدور حکم 20 سال حبس و جزای نقدی برای عیسی شریفی، قائممقام شهرداری اسبق تهران خبر داد.
آنچه اما در رویکرد مبارزه با فساد محمدجواد حقشناس جالبتوجه است، رویکرد غیرجناحی اوست در بحث مبارزه با فساد؛ چنانکه طی یک سال اخیر و درپی انتشار اخباری درباره ساخت و ساز غیرقانونی نهاد ریاستجمهوری در محله نیاوران، حقشناس اقدام به پیگیری این پرونده کرد. پروندهای که درنهایت با توقف ساخت و سازهای غیرقانونی و درنهایت آنطور که این عضو اصلاحطلب شورای شهر پایتخت ازطریق حساب کاربریاش در توییتر خبر داد، به «تخریب بنای طبقه غیرمجاز نهاد ریاستجمهوری با نظارت شورای اسلامی شهر» انجامید.
فارغ از سابقه فعالیت محمدجواد حقشناس به عنوان عضوی از پارلمان شهری پایتخت و جدای اقدامات او در بحث مبارزه با فساد، او به عنوان چهرهای فرهنگی نیز موردتوجه افکار عمومی بوده است. این کنشگر سیاسی و رسانهای که در قامت روزنامهنگار، سابقه مدیرمسئولی روزنامه «اعتماد ملی» را نیز در کارنامه دارد، دانشآموخته و استاد رشته روابط بینالملل است. او همچنین سابقه فرمانداری مغان، معاونت سیاسی استانداری تهران، معاونت سازمان ثبت احوال کشور و ریاست ستاد آزادگان استان تهران را در کارنامه شغلی خود دارد.
حقشناس در دولت اصلاحات و در زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، مقطعی به عنوان مشاور وزیر و مدیرکل سیاسی وزارت کشور و معاون حقوقی، پارلمانی و امور استانها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز فعالیت کرده است. اکنون این چهره شاخص جریان اصلاحات در حالی بار دیگر خود را برای حضور در انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا آماده میکند که چنانچه اشاره شد نامش در فهرست 3 نفره حزب «اعتماد ملی» به عنوان یکی از گزینههای احتمالی این تشکل سیاسی اصلاحطلب برای انتخابات ریاستجمهوری خرداد سال آینده نیز به چشم میخورد.
اینکه حقشناس در ادامه مسیر به کدام سو حرکت خواهد کرد و فعالیتهای سیاسی و انتخاباتیاش را بر انتخابات ریاستجمهوری متمرکز میکند یا همچون انتخابات سال 96، به عنوان یکی از اصلاحطلبان فعال در این عرصه، برای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا فعالیت میکند، پرسشی است که برای یافتن پاسخ آن، باید منتظر ماند.
تحولاتی که بعید است ظرف چندروز باقی مانده تا پایان سال 99 رقم بخورد و احتمالا در نخستین روزهای سال آینده رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت.
محمدجواد حق شناس در یادداشتی درباره رویکرد «مبارزه با فساد» خود نوشت: مفهوم اصلاحطلبی پیوند جدی و مستقیم با دغدغهمندی، تعلق خاطر به سرنوشت کشور و آینده میهن، رفاه، بهبود وضعیت معیشت مردم و عزت و موقعیت کشور در منطقه و نظام بینالملل دارد.
این دغدغهمندی علیالقاعده نمیتواند فقط در ایده و در بیان خلاصه شود، این دغدغه مستلزم یک کنش حداکثری و یک تلاش خستگیناپذیر و یک بسیج عمومی در سطح جامعه است. این کنش کمک میکند این خواستهها را که یک رویکرد ایجابی هستند، در کنار توان و ارادهای که در حوزه سلبی رخ میدهد ببینیم و این یعنی توان مقابله و نه گفتن به خودکامگی، به فساد، به تمامیتخواهی ورانتخواری و به انحصار در قدرت.
وقتی که این کنش که شامل یک رویکرد اثباتی و یک رویکرد تقابلی است را در راهبردها و رویکردهای یک جریان سیاسی قرار دهیم، علیالقاعده باید بتوان زمینه حصول این رویکردها و طریق وصول اهداف را هم در دستور کار قرار دهیم. برای رسیدن به این خواستهها باید در عین حال برخی اتفاقات را هم مدیریت کرد که این مدیریت مستلزم داشتن برنامه است، مستلزم تلاش برای رسیدن به یک اراده معطوف به عمل در یک سازمان است.
اینجاست که مفهوم اصلاحطلبی تبدیل به یک جریان، به یک ساحت و به یک ساختار میشود. این مفهوم باید بتواند در دل یک رویکرد، توان جامعه را بسیج بکند و با داشتن یک تحلیل دقیقتر از وضعیت کشور و از وضعیت نظام بینالملل، راه مناسب را برای رسیدن به آن شاخصها و اهداف و برونرفت از وضعیت موجود تصویر بکند.
این رویکرد ضمن اینکه باید این خواستهها را محقق کند، باید کمترین هزینه و کمترین آسیب را به گروههای اجتماعی و جریایات و احزاب و افراد همسو در پی داشته باشد. ما این مجموعه و این فضایی را که این اتفاقات در آن رخ میدهد را به عنوان مفهوم اصلاحطلبی میشناسیم.
اصلاحطلبی دل در گرو سعادت، رفاه و پیشرفت جامعه دارد و یکی از شاخصهها و راهکارهایی که میتواند به این امر یاری برساند، شفافیت در فضای سیاسی و اجتماعی، اصل پاسخگویی در حوزه قدرت و نظارت بر قوای سهگانه است که تحقق تمام این تصمیمسازیها و تصمیمگیریها معطوف است به صندوق رای و آرای مردم. برای تحقق این امر هم ما اصلاحطلبان باید به سمت یک مشارکت هوشمندانه و نظارت خلاق برویم، علاوه بر طلب مشارکت، نسبت به دخالتهای ناروا توسط هستههای سخت قدرت واکنش مناسبی نشان بدهیم و از نقدهای سازنده و اعتراضات مدنی و آگاهیبخش در ارتباط با هر نوع دخالت ناروا در فضای انتخاباتی که موجب تضعیف یک نظام رقابتی میشود، استقبال کنیم.
علیالقاعده با این رویکرد باید هر گونه یأس و ناامیدی را نسبت به صندوقهای رای کاهش داد و زمینه را برای مشارکت حداکثری و مشارکت فعال و هوشمندانه فراهم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید