عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
انتخابات 1400| امام نظامیان را از حضور در احزاب منع کرده بودند نه انتخابات / تجربه احمدینژاد نشان میدهد در انتخاب افراد باید دقت بیشتری به خرج دهیم
عباس سلیمی نمین گفت: امام (ره) نظامیها را از ورود به عرصه حزبگرایی و قانونگرایی منع کرده بودند که این مساله اکنون نیز همچنان به قوت خود باقی است و هیچ تغییری در این زمینه رخ نداده و هیچ وقت هم رخ نخواهد داد، چراکه فعالیت عناصر نظامی در سیاست میتواند نیروهای مسلح را دچار چالشهایی جدی کند.
اعتمادآنلاین| احتمال حضور کاندیدای نظامی در انتخابات ریاستجمهوری 28 خرداد 1400 بیش از گذشته شده و اعلام آمادگی چند سردار مزید بر علت شده تا این بحث به کرات در ادبیات سیاسیانتخاباتی مورد قضاوت قرار گیرد. برخی صریحاً با اشاره به مخالفت امام خمینی (ره)، کاندیداتوری افراد نظامی در انتخابات ریاستجمهوری را به هیچ وجه برنمیتابند و گروهی دیگر با این عقیده که «در قانون ممنوعیت ثبتنام نظامیون در انتخابات ریاست جمهوری قید نشده است»، نامزدی یک چهره نظامی را بلااشکال میدانند. با توجه به قطعیت حضور چند تن از نظامیون نسبتاً شناختهشده باید صبر کرد و دید انتخابات 28 خرداد 1400 کاندیدا یا کاندیداهای نظامی را به خود خواهد دید یا نه.
عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، در گفتوگو با اعتمادآنلاین میگوید امام (ره) نظامیها را از ورود به عرصه حزبگرایی و قانونگرایی منع کرده بودند که این مساله اکنون نیز همچنان به قوت خود باقی است و هیچ تغییری در این زمینه رخ نداده و هیچ وقت هم رخ نخواهد داد، چراکه فعالیت عناصر نظامی در سیاست میتواند نیروهای مسلح را دچار چالشهایی جدی کند؛ اما هیچ مانعی بر سر راه فردی که با سابقه خدمت در نیروهای مسلح طبق قانون کاندیدای ریاستجمهوری، مجلس و شورای شهر شود وجود ندارد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
***
*احضور احتمالی نظامیون در انتخابات حرف و حدیثهای زیادی به وجود آورده است. نظر شما در این باره چیست و فکر می کنید چنین اتفاقی خلاف نظر و دیدگاه امام خمینی (ره) نیست؟
این روزها برخی سعی دارند نشان دهند که امام (ره) ورود نظامیون به انتخابات را منع کرده بودند که در واقع این برداشتی غلط است. اصل قضیه این است که امام (ره) نظامیها را از ورود به عرصه حزبگرایی و قانونگرایی منع کرده بودند که این مساله اکنون نیز همچنان به قوت خود باقی است و هیچ تغییری در این زمینه رخ نداده و هیچ وقت هم رخ نخواهد داد، چراکه فعالیت عناصر نظامی در سیاست میتواند نیروهای مسلح را دچار چالشهایی جدی کند؛ اما هیچ مانعی بر سر راه فردی که با سابقه خدمت در نیروهای مسلح طبق قانون کاندیدای ریاستجمهوری، مجلس و شورای شهر شود وجود ندارد.
نظامیون میتوانند برای ورود به انتخابات اعلام کاندیداتوری کنند
یعنی نظامیون هم مثل سایر چهرههایی که در حزبهای مختلف کار کردهاند، طبق قانون میتوانند برای ورود به عرصه رقابت در انتخابات مختلف اعلام کاندیداتوری کنند و اگر صلاحیتشان تایید شد، خودشان را در معرض رأی مردم بگذارند. به همین دلیل بحث و جریانی که الان از سوی عدهای اصلاحطلب راه افتاده است و القا میکنند که نظامیون در صورت ورود به دولت با رویکردی کاملاً نظامی کشور را اداره خواهند کرد بحثی کاملاً انحرافی است؛ یعنی یک نظامی به مانند دیگران بعد از ورود به انتخابات و هر ارگان دیگری میآید و کاملاً در چارچوب قانون عمل میکند نه در چارچوب نظامیگری. در واقع قوانینی که در محیط نظامی جاری و ساری است و در موقعیتش خوب و لازم است، اما کسی که با سابقه نظامی برای حضور در قوه مجریه تلاش میکند دقیقاً طبق آنچه در قوانین بالادستی و پاییندستی آمده است، عمل خواهد کرد و به جای نظامیگری، پایبندی به قانون جدی گرفته خواهد شد.
به مخالفان حضور نظامیون باید گفت، آیا میتوانیم چشم روی توانمندیهای نظامیون ببندیم؟ آیا میتوانیم یک پزشک یا مهندس یا کسی را که کار در قوه قضائیه فعالیت دارد از حضور در انتخابات محروم کنیم؟ میتوانیم بگوییم کسی که در دستگاه قضا مشغول بوده در صورت رئیس دولت شدن کشور را بر اساس قوانین دادگاهها اداره خواهد کرد؟ پاسخ قطعاً منفی است. بنابراین نیروهایی که در قوای مسلح کار کردهاند، اگر عناصری توانا و تاثیرگذار هستند، میتوانند برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات دیگر وارد عرصه شوند و در صورت رد شدن از فیلتر شورای نگهبان، با رقیبان رقابت کنند.
امام (ره) هرگز زیر بار این مساله نرفت که فردی بیاید و با قواعد نظامی اداره امور را بر عهده گیرد
البته افرادی اینطور القا میکنند که برخی از نظامیون میخواهند نه بر اساس قانون و نه بر اساس قاعدهمندی حاکم بر قوه مجریه بلکه بر اساس انضباط نظامی کشور را اداره کنند که چنین چیزی امکان ندارد و صورت هم نخواهد گرفت و اساساً حرف بسیار ناروایی است. چنانکه در سختترین شرایط نه امام و نه رهبری نگذاشتند چنین چیزی اتفاق بیفتد. در دوران امام که جنگ تحمیلی برای کشور مشکلاتی جدی به وجود آورده بود بعضیها میگفتند «وحدت فرماندهی ایجاد شود»؛ مثل عراق که در آن صدام هم فرمانده نیروهای مسلح بود و هم رئیس دولت. اما با اینکه شرایط از همه لحاظ دشوار بود و کاهش چشمگیر صادارت نفت و حمایت غرب از حزب بعث کشور را در موقعیت خطیری قرار داده بود، امام هرگز زیر بار این مساله نرفت که فردی بیاید و با قواعد نظامی اداره امور را بر عهده گیرد. امروز هم نمیشود مثلاً یک رئیسجمهوری برای وزرا هر روز صبح، صبحگاه بگذارد.
همه صنوف خصوصیات مختص خودشان را دارند و این دلیل نمیشود که به صرافت ورود به عرصه دولتداری نیفتند. به همین خاطر قانون هم ممنوعیتی برای ورود نظامیون به انتخابات تعیین نکرده است، و نه نظامیون بلکه هواشناسان، پزشکان و... را هم از حضور در انتخابات محروم نکرده است.
تنها توانمندی اجرایی برای ریاست دولت کافی نیست
*سردار سعید محمد یکی از اشخاصی بود که آمدن یا نیامدنش حساسیتبرانگیز شده بود و حتی برخی ایشان را احمدینژادِ 84 مینامیدند. با این حال به نظر میرسد بعد از اعلام کاندیداتوری فضای منفیای درباره او شکل گرفت!
به نظر من افراد برای حضور در هر موقعیتی باید شرایط خود را بسنجند و بعد تصمیم بگیرند. همه باید این موضوع را لحاظ کنند که تنها توانمندی اجرایی برای ریاست دولت کافی نیست. در واقع جایگاه رئیس قوه مجریه طوری است که فرد باید از ظرفیت بالایی برخوردار و امتیازات نشستن در جایگاه مهمی چون ریاستجمهوری را داشته باشد. مشخصاً آقای احمدینژاد نشان داد که ظرفیت این جایگاه را ندارد و به همین دلیل دچار بههمریختگی و خودشیفتگی شد. امکان دارد فردی آدم فرهیختهای باشد، اما جنبه توجه عمومی را نداشته باشد. در واقع آنهایی میتوانند در کسوت نفر دوم نظام قرار گیرند که در طول فعالیت جایگاهها را پلهپله طی کرده باشند تا نزد مردم معتمد باشند. شاید آقای سعید محمد دارای ظرفیت بالایی باشد، اما باید دید در صورت برخورداری از تشویق یک میلیون نفر میتواند همانی باشد که قبلاً بود؟
بنابراین برای ریاستجمهوری گزینههایی مطرح هستند که امتحان خود را پس داده باشند؛ به عنوان مثال نام آقای ظریف طی چند سال میتوانست به عنوان رئیس دولت مطرح شود، اما وقتی او در این مدت به دلایلی نهچندان جدی نامه استعفا نوشت مشخص شد که در قوارههای این جایگاه مهم نیست. نمیشود که کسی رئیس دولت باشد و هر از چندگاهی از مسئولیتش اعلام کنارهگیری کند. آقای ظریف سر قضیه سفر بشاراسد به تهران قهر کرد و اگر رئیسجمهوری شود، باید حجم کارها و فشارهای بیشتری را تحمل کند. در کل همه باید اجازه بدهیم استعدادها و توانمندیهایمان طبیعی و پلهپله جلو رود و سعی نکنیم چند پله را یکجا برویم؛ تجربه احمدینژاد نشان میدهد در انتخاب افراد باید دقت بیشتری به خرج دهیم.
انتخابات 1400 اهمیت بسیار بیشتری نسبت به انتخابات 92 و 96 دارد
*از این بحث بگذریم، به نظر شما هم انتخابات 1400 مهمتر از انتخابات دورههای گذشته است؟
قطعاً! مشخص است که انتخابات آتی به دلایل متعددی اهمیت بسیار بیشتری نسبت به انتخابات 92 و 96 دارد. اگر از جنبه اهمیت این اتفاق برای احزاب نگاه کنیم، سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری برای جریان احمدینژاد حیاتی است؛ یعنی اگر فرد کارآمدی روی کار بیاید، احمدینژاد از فضای سیاسی و اجتماعی کشور به کل محو خواهد شد. از سویی جریان اصلاحات هم اگر نتواند در خردادماه سال جاری به توفیق برسد و به عرصه مدیریت کشور برگردد، حاشیهنشین خواهد شد. اگر هم موفق شود و در چارچوب قانون حرکت کند، اصلاحطلبان در بازسازی خود به دستاورد مهمی خواهند رسید. به هر حال برخی از اصلاحطلبان از قانون تمرد کردند و برای ترمیم وجهه خود به موفقیت در انتخابات احتیاجی مبرم دارند.
اگر عوامل شورای نگهبان کاری غیرقانونی انجام دهد یا تصمیمی اشتباه بگیرند، باید با آنها برخورد شود
*در سوال پایانی، لازم است شورای نگهبان به دلیل دشواریهای موجود کشور در تعیین صلاحیتها به روش دیگری عمل کند؟
من معتقدم آنهایی که سابقه قانونشکنی و تعرض به قانون دارند، طبیعی است که باید در قبالشان ریسک نکنیم تا دوباره فرصت ساختارشکنی و خراب کردن فضا را به دست نیاورند، پس نباید مجوز حضور در انتخابات را دریافت کنند. البته اگر هر کدام از عوامل شورای نگهبان کاری غیرقانونی انجام دهند یا تصمیمی اشتباه بگیرند، باید به صورت قانونی با آنها برخورد شود تا انتخابات از هر لحاظ در صحت و سلامت برگزار شود.
دیدگاه تان را بنویسید