محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری نوشت:
انتخاب رئیسجمهور کارآمد ولو با مشارکت حداقلی مردم در انتخابات؟ / انتخابات 1400 چاه «ویل» وعدههای غیرعلمی و عملی است؟
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری نوشت: در هفتهها و ماههای گذشته تحلیلها و البته پیشبینیهای مختلفی پیرامون انتخابات از سوی رسانهها یا کارشناسان و فعالان سیاسی مطرح شده است از جمله برجستهنمایی دوگانه نادرست «کارآمدی- مشارکت» به این معنا که مشارکت حداکثری باید اولویت انتخابات باشد یا انتخاب رئیسجمهوری به زعم آنها کارآمد ولو با مشارکت حداقلی مردم در انتخابات؟
اعتمادآنلاین| محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در روزنامه ایران نوشت: در هفتهها و ماههای گذشته تحلیلها و البته پیشبینیهای مختلفی پیرامون انتخابات از سوی رسانهها یا کارشناسان و فعالان سیاسی مطرح شده است از جمله برجستهنمایی دوگانه نادرست «کارآمدی- مشارکت» به این معنا که مشارکت حداکثری باید اولویت انتخابات باشد یا انتخاب رئیس جمهوری به زعم آنها کارآمد ولو با مشارکت حداقلی مردم در انتخابات؟
در شرایطی که مردم با برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی دست به گریبان هستند، نباید فرصت مانور و موجسواری به مخالفان و معاندان نظام داد تا به مدد رسانههای پر تعداد خود، القا کنند که انتخابات بیهوده است. یا همسو با همان خط خبری و تحلیلی آنها، در داخل هم بر طبل سیاهنمایی کوبید و در میانه دعواها و رقابتهای صرف سیاسی- جناحی هیچ دستاوردی به عنوان نقطه اتکای نظام برای تثبیت توانمندی جهت عبور از مشکلات ندید.
وجه دیگر این وضعیت آسیبزا هم البته افتادن در چاه «ویل» وعده وعیدهای بی پشتوانه و غیر علمی و عملی است که بارها تجربه شده محقق نشدن آنها خود مایه سرخوردگی مردم شده است.
4 دهه برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، باید همچون تجربهای گرانسنگ هم برای برگزارکنندگان و هم انتخاب کنندگان و نامزدها باشد که انتخابات محل رقابت برنامهها و نه افراد است. البته باید تأسف خورد که در فرصتهای موجود آسیب شناسی دقیقی نسبت به وجوه مختلف انتخابات صورت نگرفته یا اگر انجام شده، منجر به روندهای اصلاحی- قانونی نشده است. این اما نباید بهانهای باشد برای نادیده گرفتن برخی واقعیات مشهود و محسوس از جمله اینکه مردم دیگر روی خوشی به شعارها و وعدههای پرطمطراق ناکجاآبادی نشان نمیدهند.
مجموعههای سیاسی اگر چه تا الان هم فرصت را از دست دادهاند،اما در مهلت باقی مانده هم شایسته است همه توش و توان خود را فقط صرف معرفی نامزد نکنند و نسبت به تدوین برنامههای کارشناسی شده و منطبق با شرایط و ظرفیتهای موجود برای حل مشکلات اهتمام داشته باشند.
به هر روی آنچه مشخص است اینکه همه جناحهای سیاسی موجود در کشور اعم از اصلاحطلبان، اصولگرایان و اعتدالیون کارنامه مشخصی در قوه مجریه دارند و نمیتوان آنها را مجموعههای تازهکار و بی تجربه دانست. حقیقت آن است که با وجود تجربیات مختلف هر سه جناح بدون آنکه موفقیتها و دستاوردهای هر دوره را نادیده گرفت، برخی موضوعات و مشکلات در طول چند دوره گذشته همچنان تداوم یافته و این یعنی رفع و حل و فصل آنها تدابیر جدیدتری مبتنی بر شرایط موجود و مطالبات و خواستههای مردم میطلبد.
فرض بر این است که گفتمانهای سیاسی که وارد رقابتهای انتخاباتی میشوند هم نسبت به وضعیت کشور، نقاط ضعفها و کاستیها و هم نسبت به تجربه و کارنامه قبلی خود آسیبشناسیهایی انجام داده و حالا معطوف به رفع آن آسیبها و اولویتهای ضروری کشور پای به میدان رقابت گذاشتهاند. وجه مطلوب آن است که در خرداد 1400 مردم شاهد رقابت برنامههای متنوع باشند. برنامههایی که برای سؤالها، ابهامها و نیازهای منطقی مردم پاسخها و راهکارهای علمی و عملی داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید