فضای مجازی، انتخابات و فیلترینگ در گفت و گو با دو نماینده مجلس دهم:
پروانه سلحشوری: جلوگیری از تاثیرگذاری توییتر و تلگرام فقط با قطع اینترنت ممکن است / طیبه سیاوشی: فضای مجازی برای کاندیداها مدخلی است برای رصد فضای واقعی جامعه
«هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. این حق باید در چارچوب حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات راجع به موضوعات مختلف را با استفاده از وسایل ارتباطی، آزادانه جستوجو، دریافت و منتشر کنند.
اعتمادآنلاین| «هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. این حق باید در چارچوب حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات راجع به موضوعات مختلف را با استفاده از وسایل ارتباطی، آزادانه جستوجو، دریافت و منتشر کنند. دولت باید آزادی بیان را به طور خاص در عرصههای ارتباطات گروهی و اجتماعی و فضای مجازی طبق قوانین تضمین کند» این نه نوشته یک نویسنده ایدهآلگرا است و نه قانونی برگرفته از یکی از کشورهای اروپایی، بلکه ماده 26 منشور حقوق شهروندی است. منشوری که در ماده 33 آن هم آمده است: «حق شهروندان است که آزادانه و بدون تبعیض از امکان دسترسی و برقراری ارتباط و کسب اطلاعات و دانش در فضای مجازی بهرهمند شوند... ایجاد هرگونه محدودیت (مانند فیلترینگ، پارازیت، کاهش سرعت یا قطعی شبکه) بدون مستند قانونی صریح ممنوع است.»
به گزارش روزنامه اعتماد، این مواد هم اما مانند بسیاری از قوانین، از قرار معلوم مهجور ماندهاند. فضای مجازی، آزادی دسترسی همگانی به آن و آزادی بیان در این فضا موضوعاتی هستند که سالهاست درباره آنها میان مردم و مسوولان حاکمیت چالش وجود دارد. موافقان و مخالفان فیلترینگ فضای مجازی در ایران حالا 12 سال است که به طور جدی مشغول جدال با یکدیگرند. داستان فیلترینگ از انتخابات 88 به بعد ادامه داشت و حالا کمتر شبکه اجتماعی است که از تیغ فیلترینگ جان سالم به در برده باشد.
فعالیت انتخاباتی در فضای فیلترشده
امروز علاوه بر مردم، مسوولان عالیرتبه نظام از رهبری گرفته تا رییسجمهوری، سپاهیان و... در این فضا فعالیت دارند. خصوصا توییتر و تلگرام که حالا تریبون این افراد است برای اعلام نظرهایشان و حتی اخباری که میخواهند مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد. ماجرا به همینجا هم ختم نشد. هر کدام از کسانی که میخواستند خودشان را به عنوان کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری 1400 معرفی و به مردم بشناسانند، فضای مجازی را محفل مناسبی برای این کار دیدند. سعید محمد و حسین دهقان ازجمله این افرادند. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم هم نقش مهم و پررنگی را بازی کردند تا جایی که حسن روحانی در سخنرانی خود از فعالان فضای مجازی که توانستند عظمت حضور را بیافرینند، تقدیر کرد اما حالا شرایط نسبت به آن روز متفاوت است. علاوهبر اینکه دسترسی مردم به فضای مجازی حتی با وجود فیلترینگ، گستردهتر از قبل شده، تاثیرگذاری آن هم به همان نسبت بسیار بیشتر شده است و البته شیوع گسترده کرونا در ایران و جهان هم محدودیتهایی پیش آورده که به نقش، اثرگذاری و اهمیت فضای مجازی در داغ کردن تنور انتخابات و انجام فعالیتهای انتخاباتی
دامن زده است. با این وجود اما هنوز هم سیاستهای گروهی بر فیلترینگ استوار است.
کلابهاوس و معجزه گفتوگو
همین چند وقت پیش (حدودا اواسط اسفند) بود که برخی کاربران ایرانی توییتر خبر از روی کار آمدن یک شبکه اجتماعی جدید دادند. در «کلاب هاوس» (Club House) افراد میتوانند به طور زنده با یکدیگر صحبت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. «کلابهاوس» با استقبال چشمگیر کاربران ایرانی مواجه شد. این استقبال تا حدی بالا بود که در کمتر از یک ماه، پای وزرا و سیاسیون را به این اپلیکیشن باز کرد. هر شب اتاقی با موضوعی خاص مطرح میشود که یکی از چهرههای سرشناس در آن حاضر میشوند و به پرسشهای مردم و خبرنگاران جواب میدهند. «کلابهاوس» هم اما مانند بسیاری از شبکههای اجتماعی دیگر همین که با اقبال عمومی گسترده مواجه شد، مورد انتقاد گروهی خاص قرار گرفت که ظاهرا نگران آنند که آزادی بیان و شکلگیری گفتوگو میان گروههای مختلف با عقاید متفاوت آنها را از اهدافشان دور کند.
شعله فیلترینگ این بار به جان «کلابهاوس» افتاد
کمکم زمزمههای فیلترینگ این شبکههای اجتماعی آغاز شد. در روزهایی که انتخابات ریاستجمهوری یکی از سردترین فصول خود در طول دهههای گذشته را میگذراند، «کلابهاوس» سبب شد بازار داغتری پیدا کند که احتمالا همین هم یکی دیگر از دلایل نگرانی «دلواپسان» بوده است. با این وجود اما دادستان کل کشور هفته گذشته در واکنش به احتمال فیلترینگ «کلابهاوس» گفته بود که هنوز راجع به فیلترینگ این شبکه اجتماعی تصمیمگیری نشده است. اختلال در استفاده از «کلابهاوس» اما باعث شد کاربران این شبکه اجتماعی احتمال فیلتر آن را مدنظر قرار دهند که با واکنش وزیر جوان ارتباطات و فناوری اطلاعات مواجه شد که تاکید کرده بود که «کلابهاوس فیلتر نیست و مشکلاتی که برای کاربران ایجاد شده ممکن است ناشی از مسائل فنی باشد.»
این اظهارنظر محمدجواد آذریجهرمی اما حتی یک روز هم دوام نیاورد. ساعاتی بعد از این گفته وزیر ارتباطات دولت روحانی، «کلاب هاوس» روی خطوط اینترنت همراه اول قطع شد و صبح فردای آن (دیروز) درحالی برای ایرانسلیها هم فیلتر شد که ساعاتی بعد امکان استفاده برای کاربران ایرانسل فراهم شد تا آنها نیز همچون کاربران اینترنتهای خانگی قادر به استفاده از این شبکه اجتماعی بدون فیلترشکن باشند. موضوعی که موجب شادی گروهی شده که نگرانند آزادی استفاده از فضای مجازی و ارتباطات جهانی، در وضعیت مطلوبشان خللی ایجاد کند. بر همین اساس هم امانالله حسینپور، نماینده مجلس از فیلترینگ «کلابهاوس» دفاع کرد و ضمن تاکید بر عنوان تکراری «شرایط حساس کنونی» فیلتر کردن این شبکه اجتماعی را تصمیمی «درست» و «منطقی» خواند. تصمیمی که اگرچه پیش از این بارها درباره شبکههای اجتماعی دیگر اتخاذ شده، اما نتوانسته نظارت موردنظر این مسوولان را فراهم کند و جالب آنکه حسینپور تاکید بر لزوم فیلتر شدن «کلابهاوس» و اظهارنظر خود در این باره را در شبکه اجتماعی توییتر مطرح کرده که حالا سالهاست فیلتر است اما نه مردم دست از استفاده از آن کشیدهاند و نه البته
مسوولان با فیلتر آن توانستهاند میزان تاثیرگذاری و اقبال عمومی به آن را کاهش دهند؛ نکتهای که نشان از اهمیت غیرقابل انکار فضای مجازی دارد.
«اعتماد» در شماره روز چهارشنبه هفتهای که گذشت، در بخش نخست پروندهای بهمنظور بررسی نحوه فعالیت کمپینهای انتخاباتی و تبلیغات کاندیدا بامحمدصادق جوادیحصار، روزنامهنگار اصلاحطلب و محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرا به گفتوگو پرداخت و آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم این پرونده است که در آن با تمرکز بر کمپینهای انتخاباتی و تبلیغات کاندیداها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی با پروانه سلحشوری و طیبه سیاوشی، دو نماینده اصلاحطلب مجلس دهم بهگفتوگو نشستیم.
سلحشوری: جلوگیری از تاثیرگذاری توییتر و تلگرام فقط با قطع اینترنت ممکن است
*خانم سلحشوری! فضای مجازی چند سالی است که همگام با رسانههای رسمی کشور وارد رقابت شده؛ بهطوریکه امروز بسیاری از افراد جامعه و شهروندان خوراک خبری خود را از این فضا تامین میکنند. شما تا چه حد با این نقشآفرینی شبکههای اجتماعی در ایران موافقید و آن را چطور تفسیر میکنید؟
همانطور که شما هم در صحبتهایتان اشاره کردید، فضای مجازی حداقل در ایران توانسته نه تنها با صدا و سیمای رسمی کشور برابری کند، بلکه از سایر رسانههای رسمی نیز در پارهای از موارد پیشی بگیرد. نمونه این مساله را میتوانید در شبکههای اجتماعی فیلتر شده در ایران ببینید. شبکههای اجتماعی که دسترسی بدون فیلترشکن به آن ناممکن است اما مخاطبان خاص خود را دارد و همین مخاطبان هستند که در بسیاری از موارد بیش از رسانهها و نهادهای رسمی اقدام به انتشار اخبار میکنند. شما میبینید که واتسآپ یک پیامرسان است و در آن بیشتر تبادلهای فامیلی و ارتباطی و تاحدود کمی خبری صورت میگیرد ولی از طرف دیگر شاهد شبکه اجتماعی اینستاگرام هستید که با استقبال گسترده ایرانیها مواجه شده و عملا به فضایی برای کسب و کار تبدیل شده ولی بازهم تاحدی بار خبری خود را حفظ کرده است. نمیدانم چقدر با این موضوع موافق هستید اما من به شخصه توییتر و تلگرام را از این دو شبکه اجتماعی و سایر این شبکهها جدا میکنم؛ چراکه بار سیاسی و خبری آنها به مراتب بیشتر است. اخبار و موضوعات سیاسی در این دو شبکه اجتماعی با سرعت بیشتری دست به دست میشود. به ویژه در توییتر که با یک هشتگ و در یک بازه زمانی کوتاه میتوان درباره یک خبر خاص بزرگنمایی کرد و اتفاقا نتیجه هم گرفت.
*بدینترتیب شما نوع برخورد مقامات رسمی جمهوری اسلامی با شبکههای اجتماعی را چطور ارزیابی میکنید؟
مقامات رسمی و کسانی که در کشور مسوولیت دارند، به اهمیت این موضوع پی بردهاند و متاسفانه شاید به همین دلیل هم هست که دو شبکه اجتماعی تلگرام و توییتر بهرغم تاثیرگذاری و برخورداری از مخاطبان بسیار، فیلتر شدهاند. این در حالی است که این دو شبکه اجتماعی شاید از باقی شبکهها سالمتر هم باشند. البته من زیاد در اینستاگرام نیستم اما در فضای توییتر و تلگرام بیشتر فعالیت میکنم و به نظرم میرسد که در آنجا جو غالب سیاسیتر، آگاهیبخشتر و البته روشنگرانهتر است. نکته قابل تامل اینکه تلگرام و توییتر فیلتر هستند ولی مسوولان حضور پررنگی در این شبکهها دارند و روزانه یا توییت میکنند یا پست میگذارند. پیش از این به واسطه فیلتر بودن این شبکهها ما تلاش میکردیم به قانون احترام بگذاریم ولی دیدیم همه در توییتر حضور دارند و ما هم در این شبکه حساب کاربری باز کردیم و مشغول فعالیت شدیم.
*اتفاقا نکته همینجاست. برخی کاندیداهای اصولگرا و چهرههایی با پیشینه نظامی همچون آقایان سعید محمد و حسین دهقان، پیش از آنکه بحث حضورشان در انتخابات 1400 مطرح باشد، اصلا در این فضا حضور نداشتند اما پس از اینکه به عنوان کاندیداهای احتمالی ریاستجمهوری مطرح شدند، بلافاصله در توییتر حساب کاربری ایجاد کرده و مشغول فعالیت شدند.
بله، حتی اگر اشتباه نکنم آقای دهقان از طریق فضای توییتر حضورشان را در انتخابات را اعلام کردند. یعنی در واقع توییتر تبدیل به یک رسانه رسمی برای اعلام مواضع سیاسی افراد شده و از سوی مسوولانی که در ردههای مختلفی هستند یا میخواهند حضور سیاسی پررنگتری داشته باشند، به رسمیت شناخته شده است.
*با این اوصاف فکر میکنید فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نقشی پررنگتر از سال 96 در انتخابات 1400 ایفا خواهند کرد؟
قطعا نقش تعیینکنندهای خواهند داشت. از نظر من تاثیرگذاری این دو شبکه اجتماعی، توییتر و تلگرام در انتخابات امسال به مراتب بیشتر از گذشته خواهد بود. اگرچه در سطح خرد و جریانهای مویرگی که ممکن است در بین مردم وجود داشته باشد، واتسآپ و اینستاگرام نفوذ بیشتری دارند اما در سطح سیاسی و کلانتر، قطعا نقش این دو شبکه اجتماعی گسترده است و میتوانند تعیینکنندهتر باشند. به نظر میرسد که کاری هم در مخالفت بیشتر با این دو شبکه جتماعی نمیتوانند بکنند؛ چراکه هر دو فیلتر هستند و شرایطی که الان بر آنها حاکم است، در آینده هم حاکم خواهد بود. این روزها زمزمههایی مبنی بر فیلترینگ اینستاگرام هم به گوش میرسد که من بعید میدانم چنین اتفاقی بیفتد. البته شاید اطلاعات من در این رابطه کافی نباشد اما به نظر من موضوعات ساده اجتماعی مطروحه در اینستاگرام در کنار بیان مطالبی درباره یک زندگی روزمره مردمی یا فضای کسب و کار موجود در این شبکه اجتماعی در کنار کسانی که به نوعی خود را در اینستاگرام مطرح کردهاند و فالوئرهای زیادی را دارند، به فضای سیاسی موجود در این شبکه اجتماعی غالب است بنابراین بعید است که فیلتر شود. البته من خودم خیلی
در این حوزه فعال نیستم.
*به نظر میرسد در اینستاگرام بیشتر به قول شما فضای کسبوکار و سبکهای مختلف زندگی و مسائلی از این دست باب است. البته چند وقتی است که فعالیت سیاسی کاربران اینستاگرام هم بیشتر شده اما همچنان گروه اول در این شبکه اجتماعی میداندارند و وضعیت در این شبکه اجتماعی به هیچ عنوان با آنچه در توییتر میگذرد، قابل مقایسه نیست.
دقیقا؛ بنابراین من به همین علت بعید میدانم که بخواهند اینستاگرام را فیلتر کنند؛ چراکه بالاخره مشغولیت خاص خود را برای مردم دارد و هر چه آن مشغولیتها بیشتر باشد، مردم کمتر درگیر امور جدی سیاسی میشوند. شاید به شوخی و جوک و اینجور چیزها هنوز جریان داشته باشد اما امر جدی که منجر به یک کنش سیاسی شود، بعید میدانم از طریق اینستاگرام شکل بگیرد اما این قابلیت هم در تلگرام و هم در توییتر وجود دارد. امکان جلوگیری از آن فقط در صورتی است که بخواهند اینترنت را قطع کنند. اگر این کار را بکنند شاید بتوانند جلوی تاثیرگزاری توییتر و تلگرام را بگیرند.
*فکر میکنید ممکن است این اتفاق بیفتد؟ مثلا اگر برخلاف تصور گروهی خاص، اصلاحطلبان موفق شوند کاندیدای موردنظرشان را برای انتخابات معرفی کنند و از سد شورای نگهبان نیز عبور دهند، ممکن است برای جلوگیری از تاثیرگذاری، دسترسی به این شبکههای اجتماعی را قطع کنند؟
نه، بعید میدانم. اتفاقا هر گزینهای - البته این «هر گزینهای» را با اطلاق کامل نمیآورم- اما به نظر من اصلاحطلبان به جز رهبرانشان گزینه درخوری ندارند که بخواهند معرفی کنند. اگر فضایی هم دراختیار اصلاحطلبان قرار بگیرد، به نظر من شانس چندانی نخواهند داشت؛ چراکه «به نظر میرسد» بخشی از جامعه که معمولا به اصلاحطلبان رای میدانند، در حال حاضر گزینهشان رای به اصلاحطلبی نیست. بدنهای که به اصلاحطلبان رای میداد، برای خود شعور و آگاهی عمیق سیاسی قائل است. از قیممآبی و اینکه به آنها بگویند چه زمانی پای صندوق بیایید و چه زمانی نیایید و به چه کسی رای دهید و به چه کسی رای ندهید، خوششان نمیآید. تجربه اعتمادشان هم متاسفانه به تلخی منجر شد. بنابراین شخصا بعید میدانم این نوبت رای آنها اصلاحطلبان باشند. متاسفانه اصلاحطلبان نیز به جای اینکه تلاش کنند که به مردم نزدیک شوند، ارتباطشان با مردم کاملا قطع شده است. کاری که اصولگرایانی مثل آقای رییسی خوب انجام میدهند و حتی آقای احمدینژاد هم به بهترین نحو در حال پیگیری آن است. درست است که این اقدامات را میتوان «پوپولیستی» توصیف کرد اما به هر حال جواب میگیرند.
آنها میخواهند مردم را پای صندوق رای بکشانند و رای بگیرند و انتخاب شوند که با این روش موفق میشوند. اصلاحطلبان اما علاوهبر اینکه ارتباطشان با مردم قطع شده، حتی دوست ندارند نداهای دلسوزانهای را هم که بعضا عدهای سر میدهند، بشنوند.
سیاوشی: فضای مجازی برای کاندیداها مدخلی است برای رصد فضای واقعی جامعه
طیبه سیاوشی، عضو اصلاحطلب مجلس دهم درباره فضای مجازی و تاثیر آن بر تبلیغات انتخاباتی هم گقت.
*خانم سیاوشی طی ماههای گذشته شیوع کرونا سبب شده بستر فعالیتهای انتخاباتی در فضای مجازی پررنگتر از ادوار پیشین باشد. از چند ماه پیش فعالیت انتخاباتی برخی کاندیداهای احتمالی انتخابات 1400 در فضای مجازی آغاز شد. فعالیت در این فضا به افراد این امکان را میدهد که با دست بازتری به نقد و اظهارنظر بپردازند اما در عین حال امکان جولان شایعهها و به اصطلاح «فیکنیوزها» را هم بیشتر میکند؛ با این اوصاف اثرگذاری فضای مجازی بر فعالیتهای انتخاباتی را چطور ارزیابی میکنید؟
چند وقت پیش فیلمی با نام «برگزیت» (Brexit) دیدم که درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بود. این فیلم به نوعی استفاده و سوءاستفاده بر فضای مجازی از سوی کسانی که میخواستند اهدافشان را برای خروج از اتحادیه اروپا پیش ببرند، نشان میداد. میخواهم بگویم که ما در عصر حاضر و در قرن بیستویک دیگر نمیتوانیم فضای مجازی را انکار کنیم یا تبلیغات در فضای مجازی را کنار بگذاریم اما در عین حال تبلیغات در فضای مجازی، دستاویزی میشود که جریانهای سیاسی و کاندیداها و کمپینهای انتخاباتی بتوانند در فضای حقیقی نیز فعالیتی پررنگتر و چشمگیرتر را به نفع خود پیش ببرند. به نظرم اینکه برخی برای اینکه خود را به نحوی به جامعه معرفی کنند، تبلیغات زودهنگامی را در فضای مجازی شروع کردهاند، بد نیست اما در عین حال بحثی که مطرح میشود، این است که از آنجا که سیستم انتخاباتی ما، سیستم حزبی نیست، تلاش برخی کاندیداها برای آنکه خود را در فضای مجازی محک بزنند، ممکن است بسیار پرخطر و ریسکی باشد. در عین اینکه تقریبا اکثریت کسانی میخواهند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم اعلام کاندیداتوری کنند، از چند ماه پیش، تبلیغات در فضای مجازی را شروع کردهاند اما این اقدام به دلیل نبود سیستم حزبی و همچنین بحث شفافیت در فضای مجازی که امکانات لازم برای ارزیابی آرای مردم در آن وجود ندارد، میتواند خودش آسیبزا باشد. گرچه در همین فضا هم افراد به خوبی میتوانند بر اساس معیار و ملاکهایی نظر مردم را سنجش و از آنها استفاده یا حتی سوءاستفاده کنند. فضای مجازی در واقع مدخلی برای ورود به فضای واقعی است؛ چراکه ما در شرایط بحرانی کرونا قرار داریم و سیاستهای دولت یا حاکمیت باید بر این اساس استوار باشد که مواردی که در حوزه سلامت و بهداشت مهم است (مثل خرید واکسن)، به نحوی مدیریت شده و پیش برود که در آستانه انتخابات بخش قابل توجهی از جمعیت واکسینه شده باشند که جلوی آسیبها برای زمان انتخابات گرفته شود. اصلا بحث رایدهی نیست. من هنوز پای صندوقهای رای نرسیدهام که بگویم مردم میخواهند رای بدهند اما در این شرایط به مردم آسیب میرسد، بحث حضور این کاندیداها میان مردم و تجمعهای مردمی است. معتقدم این بحث بسیار مهمی است کسانی که کاندیدای انتخابات هستند از فضای مجازی به نفع ورودشان به فضای حقیقی و واقعی استفاده کنند، چراکه غیبت کاندیداها در فضای واقعی، اقبال مردم را کاهش میدهد. همانطور که در انتخابات ریاستجمهوری امریکا هم دیدیم، در اوج بحران کرونا کاندیداها حضوری حداقلی در فضای واقعی داشتند، اما حضور در رسانهها و ابزار ارتباطجمعی مانند تلویزیون را رقم زدند. این رفتار تشویقی برای مردم برای حضور در انتخابات است. به بیان دیگر معتقدم که صرف تبلیغات در فضای مجازی، انگیزه حضور مردم پای صندوقهای رای و همچنین شناخت کافی از کاندیداها را به دنبال نخواهد داشت، بلکه آثار دیگری نیز دارد.
*اما مساله اینجاست که در حال حاضر دستکم درباره برخی کاندیداها آنقدر شناخت وجود دارد که نیازی به معرفی نباشد. دستکم در مورد کاندیدای اصلی، شاید نیازی نباشد که برای شناخت کاندیداها دست به تحقیق و بررسی پیچیدهای بزنیم. اینطور نیست؟
بله، اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم که شورای نگهبان یک عده را ردصلاحیت میکند و تعداد مشخصی میخواهند برای رقابت در صحنه ریاستجمهوری حاضر شوند، نیاز به شناخت نیست. اما مشروعیت نظام همیشه از آرای صندوق و جمعیتی که پای صندوق میروند، میآید؛ بنابراین این رفتار به خودی خود باعث میشود که انگیزهها کاهش پیدا کند. این یک فاکتور است. اما به هر حال کاندیداها نیاز به انجام کارهای تبلیغاتی و معرفی خود به عموم مردم جامعه را دارند. مثلا سردار محمد برای بسیاری چندان شناخته شده نیست. همین چند وقت پیش من در یک نشست کنشگران زن حاضر بودم که برخی از آنها پیش از این در مناصبی هم فعال بودهاند اما بسیاری از آنها شناختی از سردار محمد نداشتند؛ بنابراین همچنان معرفی کاندیداها به مردم امری ضروری است. در عین حال چند علت باعث میشود کاندیداها این روزها بیشتر از فضای مجازی استفاده کنند؛ یکی اینکه به دلیل بحث بحران کرونا و غیبت کاندیداها در فضاهای عمومی، مجبورند صرفا در فضای مجازی بمانند یا حداقل عمده فعالیتشان را در این محیط دنبال کنند. بحث دیگر این است که یکسری استانها وضعیتی دارند که کاندیدای ریاستجمهوری اصلا نمیتواند در آنها حضور پیدا کند که خود را به مردم معرفی کند.
*علت ورود زودهنگام کاندیداها به تبلیغات انتخاباتی چیست؟ آیا همین محدودیتها باعث شده کاندیداها از ماهها پیش فعالیتهای انتخاباتیشان را در فضای مجازی آغاز کنند؟
شخصا از 6، 7 ماه پیش میدانستم که سردار دهقان کاندیدای ریاستجمهوری است. همان زمان هم او به شکل غیررسمی فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کرده بود اما از چندماه پیش بهطور جدی فعالیتش را در فضای مجازی شروع کرد و هماکنون نیز برای کاندیداتوری تبلیغ میکند. ایشان شبکه اجتماعی توییتر را انتخاب کرده؛ چراکه میداند که از این طریق میتواند واکنشها و فیدبکهای لازم را به دست بیاورد و به همین دلیل فعالیتش را از آن فضا شروع کرده اما نکته قابل توجه اینجاست که توییتر، یک شبکه اجتماعی فیلتر شده است. در واقع فضایی غیرقانونی است که کاندیداهای قانونی مملکت - اگر تایید شوند که احتمالا در مورد سردار دهقان چنین خواهد بود- در این فضا به تبلیغ میپردازند. خلاصه که مملکت متضادی داریم.
*به نظرتان علت این اتفاق عجیب چیست؟ برخی کاندیداها همچون آقایان دهقان و محمد که اشاره کردید، تا چند ماه پیش اساسا در توییتر حساب کاربری نداشتند، اما از زمانی که بحث کاندیداتوریشان مطرح شد، در این شبکه اجتماعی، حساب کاربری ایجاد کرده و بهطور جدی فعالیت میکنند. البته بسیاری از مسوولان عالیرتبه نظام نیز در این شبکههای اجتماعی فعال هستند اما به نظر شما علت چیست که برخی افراد، اکنون که میخواهند رای و نظر مردم را جلب کنند، روی به شبکه اجتماعی میآورند که فیلتر شده و استفاده از آن غیرقانونی است؟
شاید چون کشوری هستیم که همیشه با این تضادها زندگی کردهایم، وقتی میخواهیم در فضای رسمی درباره آن صحبت کنیم، میگوییم عجیب است. اما در عین حال عجیب نیست. ما همین مدلی هستیم. یک چیزی را به شدت انکار میکنیم، غیرقانونی یا فیلتر اعلام میکنیم، برایش جریمه در نظر میگیریم و تا حد نهایت با آن برخورد میکنیم اما در عین حال اکثریت قابل توجهی همان کار را انجام میدهیم یا در آن حوزه فعالیم.
*وقتی مسوولان عالیرتبه نکتهای را که در جلسهای یا حتی در رسانهای رسمی مطرح کردهاند، برای اینکه بهتر دیده و شنیده شود، در فضای مجازی ازجمله توییتر بازنشر میدهند، یعنی به خوبی واقفند که اثرگذاری این شبکههای اجتماعی فیلتر شده، بیشتر است و بیان مطالبشان در این فضا موثرتر است؛ با این حساب چرا همچنان بر سیاست محدودیت و فیلترینگ تاکید میشود؟
نکته اینجاست که مسوولان در توییتر به نوعی فضای واقعی جامعه را میبینند. البته بحث ارتش سایبری هم مطرح است که بحث دیگری است. مثلا میبینیم یک کاندیدای اصولگرا یا فردی با پیشینه نظامی توییتی مینویسد که در شرایط معمول چندان قابل توجه نیست و اگر کاربر دیگری همان را مطرح کند، نهایت 100 یا 200 تا لایک میخورد اما وقتی این فرد آن را مینویسد، به شدت مورد توجه قرار میگیرد. این نشان میدهد که این تا حدودی به صورت سازمانی روی آن توییت کار شده که مورد توجه قرار میگیرند و نوشتههایشان لایک میخورد اما اگر بحث سازمانی را کنار بگذاریم، فیدبکها و کامنتهایی که دریافت میکنند، به نوعی نشاندهنده فضای واقعی جامعه است. اینستاگرام یک فضای بسیار عامی است و فضایی است که شما میتوانید هر نظری را ببینید اما در توییتر هنوز میتوان نظراتی را دید که بسیار آگاهانه هستند و حتی میتواند برای افراد، سیاستگذاری کرده و نقشه راه را به آنها نشان دهد. یعنی از یک جمعیت و عدهای نظر گرفته میشود که نظراتشان قابل توجه است. در واقع همان طبقه متوسطی که بسیار هم تحت فشار قرارشان میدهیم و در عین حال هنوز زنده است و به دلیل اینکه طبقه
آگاهی است، در توییتر این نظرات مهم و قابل توجه را مطرح میکند. اما بحث مهمتر اینجاست که همین فضایی که در کشور ما فیلتر شده در عرصه بینالمللی رصد میشود و این هم برای مسوولان مهم است که صدایشان را به خارج از مرزها برسانند، چراکه به هر حال -متاسفانه یا خوشبختانه و بد یا خوب- برای کاندیداهای ریاستجمهوری مهم است که واکنشهای خارجی و عرصه بینالمللی را هم دریافت کنند و این مساله قاعدتا در پیشبرد اهدافشان حایز اهمیت است.
دیدگاه تان را بنویسید