بزرگان نظام و حاکمیت از خاتمی بخواهد تا به میدان بیاید
از آقای لاریجانی و رئیسی بگیرید که هر کدام رئیس قوا بوده و هستند و آقای محسن رضایی که چندین دور در انتخابات حاضر بوده و افراد دیگر مثل رستم قاسمی، حسین دهقان و...که شانسی ندارند.
اعتمادآنلاین| اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو بر روی دو چهره جهت کاندیداتوری و حضور در رقابتهای انتخاباتی حساب کرده بودند و فکرش را هم نمیکردند که هر دوی آنها به دلایلی عطای حضور در انتخابات را به لقای آن ببخشند. اما واقعیت این است که سیدحسن خمینی با نامهای از سوی مقام معظم رهبری از حضور در انتخابات نهی شد. محمدجواد ظریف نیز بر همان صحبتها که پیشتر هم گفته بود ماند و اعلام کرد به رغم دعوتهای بسیار و فشارهای زیاد قصدی برای حضور در انتخابات ندارد. حال پرسش اینجا است که اصلاحطلبان برای جایگزینی نفرات دیگری برای کاندیداتوری سراغ چه گزینههایی خواهند رفت.
به گزارش آرمان ملی، عدهای معتقدند تنها شرایطی که میتواند اصلاحطلبان را از این وضعیت خارج کند حضور سید محمد خاتمی در انتخابات است. غلامعلی رجایی مشاور رسانهای شهردار تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید:
آرایش و چینش جریانهای سیاسی در انتخابات پــیش رو را پس از اعلام عدم حضور سید حسن خمینی و محمد جواد ظریف چگونه تحلیل میکنید؟
به نظر من هنوز اتفاق جدیدی در این دو سه هفته گذشته نیفتاده است. آقای سید حسن خمینی نیز پس از ملاقاتی که داشتند احتمالا از دور انتخابات کناره گیری کردند. چون ایشان باید تصمیم هم میگرفت و شاید در حد رایزنی اولیه بوده نه اینکه بخواهد بیاید.
من خبر دارم که از سمت برخی گروههای اصلاحطلب با ایشان ملاقاتهایی میشده و آقای سید حسن خمینی تحت فشار بوده و به همین جهت رفته برای حضور رایزنی کرده که این رایزنی منجر به عدم حضور در انتخابات شده است. از طرفی اولا انتخابات پیش رو صد در صد دوقطبی است و به نظر من جریان اعتدال برخلاف دورههای قبل که 2 دوره این کرسی را در پاستور از آن خود کرد شانسی ندارد. هرچند که هنوز مشخص نیست
آقای روحانی چه گزینههایی را برای انتخابات
مد نظر دارد که مورد اعتماد باشد. اما قاعدتا این گزینه اصولگرا خواهد بود تا اصلاحطلب. حدس من این است که اگر آقای روحانی بخواهد از کاندیدایی حمایت کند که خواهد کرد از گزینه اصولگرا حمایت میکند. چون رئیس جمهور به مرور از اصلاحطلبان فاصله گرفت و اصلاحطلبان نیز نسبت به دولت قبلی کمتر در این دوره ظهور و بروز داشتند. زمانی هم که کم توجهی دیدند بیشتر از دولت فاصله گرفتند و هزینههای آن را هم پرداخت کردند.
چنانکه این ناکارآمدی در کاهش مقبولیت اجتماعی اصلاحطلبان تاثیر گذاشته است، بنابراین ما یک انتخابات دو قطبی به سبک سابق بین اصلاحطلبان و اصولگرایان خواهیم داشت. البته رقابتی نامتوازن چراکه گزینههایی که در اردوگاه اصولگرایان میبینیم متنوعتر است.
از آقای لاریجانی و رئیسی بگیرید که هر کدام رئیس قوا بوده و هستند و آقای محسن رضایی که چندین دور در انتخابات حاضر بوده و افراد دیگر مثل رستم قاسمی، حسین دهقان و...که شانسی ندارند.
هر چند که جلیلی هم در میان کاندیداهای اصولگرایان شانسی نخواهد داشت چون اصولگرایان به وحدتی رسیدند که تقریبا گزینه نهاییشان آقای رئیسی است. تحرکات حامیان رئیسی نیز انتخاباتی است و اظهر من الشمس است. مگر اینکه اتفاقی بیفتد. شاید آن زمان بتوان روی گزینهای مثل لاریجانی تامل کرد و شاهد رقابت لاریجانی با جلیلی بود. اما دیگرانی مثل غرضی یا رضایی و ... شانسی نخواهند داشت.
در جریان اصلاحات نیز با خروج آقای سید حسن خمینی که من نمیدانم که حتی چقدر جدی بود گزینههایی مثل آقای پزشکیان و عارف مطرح هستند که به نظرم نه تنها گزینههای خوبی نیستند بلکه گزینههایی مستعد برای شکست خوردن در انتخاباتند.
من به رغم احترامی که برای آقای عارف قائلم معتقدم آقای عارف نسبت به بقیه شخصیت جامعتری دارد. وی در دولت آقای خاتمی معاون اول بوده و در زمانهای دیگری وزیر، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، رئیس دانشگاه و نماینده مجلس بوده که فرهیخته بوده و حاشیهای هم نداشته است. اما در این رقابت و با این وضعیت حاضر در اصلاحطلبان رای بسیار کمی نصیب دکتر عارف خواهد شد و اصلاحطلبان راه بسیار سختی پیش رو خواهند داشت.
از نـــظر شـــما چـــه مــؤلفههایی میتواند بر انتخابات پیش رو تاثیرگذار باشند و اصلاحطلبان به چه سمت و سویی خواهند رفت؟
به نظر من اصلیترین گزینهای که میتواند انتخابات را پرشور کند که مورد تاکید رهبری هم بوده است و اصلاحطلبان را نیز در موقعیت ممتازتری قرار میدهد بحث لغو تحریمها تا انتخابات و بازگشت بایدن به برجام است، البته این رویه به ضرر اصولگرایان است، چراکه آنها مایل بودند در دولت خودشان این امر انجام شود. فکر میکنم که رغبت اصلاحطلبان به رقابت بیشتر میشود. به نظر من گزینهای که اصلاحطلبان میتوانند بر روی وی اجماع کنند که شوری ایجاد کند البته نه شور سابق را شخص آقای خاتمی است.
من قبلا هم گفتم که باید نخبگان از ایشان بخواهند که در انتخابات حضور پیدا کند البته آقای خاتمی نخواهد آمد چون میداند که با وجود چنین محدودیتهایی که وجود دارد از وی کاری بر نخواهد آمد. اما به نظر من کشور به شخصی در تیپ آقای خاتمی احتیاج دارد که مقبولیت جهانی و تجربه داشته باشد و هم در دولتش هیچ حاشیه اقتصادی نبوده است.
من معتقدم که حاکمیت باید از آقای خاتمی بخواهد که در انتخابات شرکت کند. در این صورت اصلاحطلبان میتوانند با شوق در انتخابات شرکت کنند. آقای ظریف هم حرف دو پهلویی زده اما باید بگویم که دست اصلاحطلبان مثل اصولگرایان در معرفی کاندیداها باز نیست.
به نظر من گزینه اول برای اصلاحطلبان کسی مثل آقای خاتمی یا جهانگیری است که آقای جهانگیری نیز پس از ماجرای ارز 4200 تومانی تا حدودی اعتماد عمومی را از دست داد. اگر آقای جهانگیری در دولت دوم نمیماند اکنون بیشترین اجماع بر روی وی بود و مقبولیت مردمی هم داشت.
البته معرفی گزینه از سوی اصلاحطلبان یک بحث، عبور آن گزینه از سمت شورای نگهبان یک بحث و مقبولیت عمومی هم بحث دیگری است. لذا اگر آقای جهانگیری از آن دو تای اول هم عبور کند همه آرا سابقی که داشت و در مناظرات سال 96 خوش درخشید را ندارد، چراکه بخشی از ناکار آمدی دولت لاجرم به پای وی نوشته شده است. بنابراین اصلاحطلبان هم مهره دارند و هم مهره ندارند.
ای کاش اصلاحطلبان آقای جهانگیری را از دولت دور میکردند چون عملا نقش معاون اولی آقای جهانگیری در حد مطلوب خودش هم نبود و الان آقای واعظی بیشتر در دفتر عهده دار امور است. قبلا هم که آقای نهاوندیان بود و آقای جهانگیری از این جهت با محدودیت کنش رو به رو بود که خود نیز به این امر اذعان داشت. در حالی که من میدانم که اصلاحطلبان به سمت گزینههای غیر اصلاحطلب مثل آقای لاریجانی نخواهند رفت، هر چند که من آقای ظریف را هم اصلاحطلب نمیدانم و معلوم نیست روی ایشان اجماع شود و آقای ظریف بپذیرد. از این رو است که میگویم دست اصلاحطلبان برای معرفی گزینه باز نیست. محسن هاشمی نیز گزینه متفاوت دیگری است که گمان نمیکنم بر روی وی اجماع شود. هر چند که بحث تایید صلاحیت او نیز محل تردید است.
دیدگاه تان را بنویسید