بررسی حال و اوضاع طیف چپ و راست جناح چپ در آستانه انتخابات:
اصلاح طلبان در انتخابات 1400 به کدام سو می روند؟/ از شوک کاندیداتوری تاج زاده تا تغییر ملموس نگاه محسن هاشمی
خورشید بخت اصلاحطلبان اما شبیه به آفتاب یک روز زمستانی، زودتر از آنچه آنان انتظارش میرفت، رو به غروب گذاشت و احمدینژادی وارد گودِ مملکتداری شد که اگرچه این سالهای اخیر، اینجا و آنجا، خود و همراهانش را با تعبیر «بهار» توصیف میکند و از اصلاحات و فراتر از آن، تحولاتی اساسی میگوید اما این حدود 8 سالی که بهارِ دولت او نیز به زمستان ختم شده، کمتر کسی است که از یاد برده باشد رهاوردِ 8 سالِ آزگار دولت او و یارانش برای جنبش اصلاحطلبی و تحولخواهی ایران چه بوده است.
اعتمادآنلاین| اصلاحطلبان اوضاع مساعدی در انتخابات پیشرو ندارند. آنها علاوه بر نگرانی همیشگی از ردصلاحیت و نظارت استصوابی شورای نگهبان، حالا پس از 8 سال دولتداری حسن روحانی مورد حمایت جریان اصلاحات و در پی چند رویداد تلخ این چند سال از حوادث دی 96 و آبان 98 تا ماجرای انهدام هواپیمای اوکراینی و مواردی چون اینها، در حالی که قاعدهای نانوشته میگوید «مشارکت اندک، یعنی پیروزی محافظهکاران»، نسبت به میزان مشارکت شهروندان هم نامطمئنند. به جز این، به خصوص پس از توصیه رهبری به یادگار امام و کنارهگیری سیدحسن خمینی از کاندیداتوری، دغدغه کاندیدایی قدرتمند - فارغ از توانایی جلب نظر شورای نگهبان- نگرانند که مبادا کاندیدایی در قد و قواره ریاستجمهوری نداشته باشند. این البته وصف حال اصلاحطلبان است با نگاهی مبتنی بر بدبینی و ناظر بر گذشته.
به گزارش روزنامه اعتماد، شامگاه دوشنبه اما الیاس حضرتی، دبیرکل اعتمادملی در توییتی، از چهرهای به عنوان گزینه احتمالی انتخابات پیشرو نام برد که به دلیل زبان صریح و انتقادهای گاه و بیگاهش از بخشهای خاص از حاکمیت از نهاد رهبری تا شورای نگهبان، شاید بیش از هر اصلاحطلبی در مواجهه با نظارت استصوابی با مشکل روبهرو باشد اما اگر این مولفه البته مهم را دستکم تا موعد بررسی صلاحیت کاندیداها فاکتور گرفته و کنار بگذاریم، بعید نیست که حتی در این روزهای سرد سیاسی و فضای یأس و نومیدی افکار عمومی نیز قادر به تغییر اوضاع و بازگرداندن ورق بازی به سود اصلاحطلبان باشد؛ «مصطفی تاجزاده»! خبری که ازقضا همزمان شده به تغییر ملموس نگاه «محسن هاشمیرفسنجانی» گزینه احتمالی کارگزاران سازندگی.
دو بال اصلاحات
انتخابات ریاستجمهوری 84 که فرا نرسیده و روزگار دولت اصلاحات سرنیامده نبود، وقتی هنوز مهدی کروبی دبیرکل مجمع روحانیون مبارز بود و اقدام به تاسیس «اعتمادملی» نکرده بود، مطبوعات پُر شر و شور عصر اصلاحات، گاه در توصیف این جریان سیاسی پیشرو، به عقابی تیزپر ارجاع میدادند که بالِ راستش کارگزارانیها به عنوان حزبی برآمده از طیفی از وزرا و مدیران کمتر محافظهکارِ دولت سازندگی و نزدیکان هاشمیرفسنجانی بودند که با تفکرات عمدتا مبتنی بر سیاستهای اقتصادی بازار آزاد و لیبرالیستیشان درپی توسعه اقتصادی و بالِ چپ این پرنده در اختیار مشارکتیها بود که همراه با چند تشکل و دسته و گروه دیگر همچون تشکیلات بهمراتب کهنهکارتر و قدیمیتر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یا تشکیلات دانشجویی آن سالها یعنی دفتر تحکیم وحدت، خود را داعیهدار گفتمان اصلاحات میدانسته و درپی توسعه سیاسی و مفاهیمی چون آزادی بیان، حقوق شهروندی، حقوق زنان، اقوام و مذاهب، مطبوعات آزاد، تکثر سیاسی و اعتلا و توسعه جامعه مدنی بودند که آن روزها هنوز نزد جامعه ایرانی، مفاهیمی نوپدید به حساب میآمد.
طلوع «بهار» و غروب «اصلاحات»
خورشید بخت اصلاحطلبان اما شبیه به آفتاب یک روز زمستانی، زودتر از آنچه آنان انتظارش میرفت، رو به غروب گذاشت و احمدینژادی وارد گودِ مملکتداری شد که اگرچه این سالهای اخیر، اینجا و آنجا، خود و همراهانش را با تعبیر «بهار» توصیف میکند و از اصلاحات و فراتر از آن، تحولاتی اساسی میگوید اما این حدود 8 سالی که بهارِ دولت او نیز به زمستان ختم شده، کمتر کسی است که از یاد برده باشد رهاوردِ 8 سالِ آزگار دولت او و یارانش برای جنبش اصلاحطلبی و تحولخواهی ایران چه بوده است. دورانی که اگرچه بال راستِ پرنده اصلاحات خود را از گزند حوادث مصون نگه داشت اما بال چپ در چند مقطع دچار و اسیر حادثهها شد و در ادامه با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، برخی چهرهها و تشکلهایی که آن طیف پیشروی اصلاحطلب را تشکیل میدادند، فعالیت حزبی و تشکیلاتی خود البته تحتِ عناوین و اسامی دیگری ازسر گرفتند.
گزینههای طیف راست جناح چپ
کارگزارانیها که برخلاف اتحادیها و البته اغلب احزاب اصلاحطلب، در جریان انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه 98 با انتشار فهرستی نصفه و نیمه، سعی کردند حتی اگر شده صرفا روی کاغذ، یکی از اضلاع چندضلعی انتخابات باشند، اکنون نیز در آستانه انتخاباتی دیگر، پیش و بیش از اغلب احزاب اصلاحطلب از حضور در انتخابات ریاستجمهوری میگویند. چنانکه طی این ماههایی که گذشت، درحالی که بحث از احتمال تکرار راهبردِ ائتلاف و حمایت از گزینه بد نسبت به بدتر، به اتفاق آرا مورد مخالفت اصلاحطلبان از اتحاد ملت تا اعتماد ملی و دیگران قرار گرفته، برخی ناظران از این گمانه میگویند که کارگزاران حتی در صورت ردصلاحیت تمامی کاندیداهای تماما اصلاحطلب، پشت یکی از گزینههای میانهروتر جریان رقیب خواهد ایستاد. بماند که آخرین اظهارنظر سران این تشکل سیاسی از دبیرکل و سخنگو گرفته تا برخی اعضای شورای مرکزی، ناظر بر رد این گمانه بوده است. آنان نخستین روز آذر ماه 99 را با انفجار یک بمب خبری تحتالشعاع تحرکات انتخاباتی خود قرار دادند؛ زمانی که محسن هاشمی در قامت رییس شورای مرکزی و البته رییس کمیته انتخابات کارگزاران سازندگی از فهرستی بلندبالا از
کاندیداهای اولیه این تشکل سیاسی رونمایی کرد که به طرزی قابلتامل، شامل 19 نام بود و همزمان درحالی از این نوشتیم که بعید نیست نفر بیستم این فهرست، شخص گوینده خبر، یعنی محسن هاشمی رفسنجانی باشد که او نهتنها همان روز، بلکه تا ماهها بعد و حتی این اواخر، صراحتا و حتی به زبان کنایه و مطایبه در رد این احتمال میگفت و مدعی بود که دشواری شرایط مملکت در حال حاضر به میزانی است که نهتنها مگر «بسیار عاشق» باشی که اعلام کاندیداتوری کنی، بلکه علیالزوم باید اندکی «مجنون» هم باشی که خود را به این دام گرفتار کنی!
همین محسن هاشمیرفسنجانی اما دیروز در اظهاراتی که اگرچه شاید نتوان اعلام کاندیداتوری قطعی و صریح برداشت کرد اما قطعا و صراحتا با آنچه یکم آذر ماه 99 و ماههای بعد از آن میگفت، تفاوت است، گفته که به عنوان کاندیدای حزبی کارگزاران به «جبهه اصلاحات ایران»، پیشنهاد شده و البته تاکید کرده که این به معنای پذیرش یا عدمپذیرش کاندیداتوری نیست؛ «بلکه تنها اسم بنده نیز به عنوان یک نامزد احتمالی مطرح شده است.»
گزینههای طیف چپ جناح چپ
ماجرا البته سوی دیگر جریان اصلاحات بهمراتب پیچیدهتر است. جایی که اتحادیها از چند ماه پیش، از لزوم حضور در انتخابات، صرفا با کاندیدایی تماما اصلاحطلب گفته و در این مسیر نیز تحرکاتی را آغاز کردند. تحرکاتی که ازقضا همان حول و حوش پاییز سالی که گذشت و حدود 15روز پیش از رونمایی کارگزاران از فهرست 19 کاندیدای احتمالی این تشکل سیاسی، «اعتماد» در گزارشی با اشاره به رایزنیهایی که میان اعضای طیفهای مختلف حزب اتحاد و چند حزب اصلاحطلب نزدیک به این تشکل سیاسی صورت گرفته، از این خبر داد که سیدمحمدرضا خاتمی، برادر رییس دولت اصلاحات گزینه اصلی اتحادیهاست. گزارشی که تاکید داشت برخی اتحادیها همچنین بحث سیاست خارجی و احیای برجام را اولویت تعیینکننده انتخابات 1400 میدانند و دست به کار رایزنی با محمد صدر، دیپلمات پیشین و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام شدهاند که اگرچه عضو اتحاد نیست اما باتوجه به عضویتش در مجمع تشخیص، احتمال تاییدصلاحیتش کم نبوده و میتواند دیدگاه اتحادیها را در حوزه سیاست خارجی نمایندگی کند. چنانکه طیفی دیگر با اشاره به غائله شیوع کرونا، از لزوم حمایت از یک پزشک سیاستمدار گفته و در ادامه
زمزمههایی درمورد محمد ظفرقندی، رییس سازمان نظام پزشکی به گوش رسید و حتی عجیبتر از این اما طیفی بود که بهلحاظ دیدگاههای اقتصادی به سیاستهای لیبرالیستی باور دارند و ظاهرا وارد گفتوگو با عباس آخوندی شده بودند. درمجموع اما اولویت بدنه حزب اتحاد، همان حمایت از کاندیداتوری سیدمحمدرضا خاتمی بود که نهتنها نمیتوان در تفکرات اصلاحطلبانهاش تردید کرد، بلکه پزشکی سیاستمدار نیز هست و به این دلیل نیز مناسب برای کاندیداتوری در انتخاباتی که هنوز و همچنان درگیر کروناست.با این همه اما تنها پاسخ خاتمی به اصرار اصلاحطلبان، پاسخی منفی بود و انکار این احتمال. درنتیجه اتحادیها دست به دامان علی شکوریراد، پزشک اصلاحطلب دیگری شدند که دبیرکلشان هم بود. اما بیماری نابهنگام و سخت این رویای اصلاحطلبانه را نیز نقش بر آب کرد.
کاندیداتوری تاجزاده؛ شوک حضرتی به انتخابات
این اوضاع بلاتکلیف اما دیروز با تحولی روبهرو شد که با طیفی بسیار گسترده از واکنشها مواجه شد؛ آنجا که الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتماد ملی در توییتی که برخی آنها شوک بزرگ انتخاباتی توصیف کرده و میکنند، نوشت: «احتمال کاندیدا شدن مصطفی تاجزاده در انتخابات ریاستجمهوری جدیتری شده است.» توییتی که ساعاتی بعد با این واکنش ازجانب تاجزاده بیش از پیش جدی شد: «به استحضار عزیزانی که نظرم را درباره نامزد شدن در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو میپرسند، میرسانم که در این زمینه در حال مشورت و رایزنی با دوستان و صاحبنظران هستم. به زودی و بعد از جمعبندی جوانب امر، تصمیم نهایی را به یاری حق اعلام خواهم کرد.»
نیک و بد کاندیداتوری تاجزاده
تاجزاده البته رسما عضو اتحاد نیست اما بهواسطه عضویت در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ازجمله چهرههای نزدیک به این طیف از اصلاحطلبان است. این درحالی است که خبر احتمال کاندیداتوری او، مطابق انتظار بیش از هر نکته، بحث از میزان احتمال عبور او از سد نظارت استصوابی شورای نگهبان را داغ کرد و بسیاری از این گفته و نوشتند که تاییدصلاحیت کسی که ازجمله مهمترین منتقدان نظارت استصوابی بوده و هست، اگر شوک و پدیده انتخابات نباشد، دیگر چه رویدادی ممکن است با این وصف مطرح شود؟!
فارغ از این بحث اما آنچه اکنون قابل بیان است، آن است که نامنویسی تاجزاده حتی اگر منتج به تاییدصلاحیت و کاندیداتوری رسمی او نیز نشود، اتفاقی بسیار مهم در انتخابات خواهد بود و در عین حال فرصتی مغتنم برای او و البته دیگر اصلاحطلبان برای استفاده از فضای سیاسی-رسانهای حاکم بر کشور در آستانه انتخابات. فرصتی که در عین حال میتواند به کار رایزنیهای پشت پرده اصلاحطلبان نیز بیاید و آنها حتی اگر بخواهند درنهایت سراغ کاندیدایی با احتمال تاییدصلاحیت بالاتر نیز بروند، دستکم قادر خواهند بود از پایگاه اجتماعی تاجزاده و این طیف از اصلاحطلبان برای مذاکرات خود بهره ببرند.
دیدگاه تان را بنویسید